ناگفته‌های برجام و کرسنت به روایت دیپلمات سابق/ بدون FATF واکسن وارد کردیم

سفیر اسبق کشورمان در استرالیا و مکزیک به بررسی نقاط قوت و ضعف دستگاه دیپلماسی کشورمان در دوران پس از انقلاب اسلامی پرداخت و درباره برجام و اهمیت آن گفت: ما در برجام هیچ سودی نبردیم بلکه ضرر کردیم. تنها فایده برجام این بود که فهمیدیم مذاکره با آمریکا فایده‌ای ندارد.

به گزارش خبرگزاری ایمنا از تهران، شهادت رئیس‌جمهور شهید آیت‌الله سید ابراهیم رئیسی از مهم‌ترین حوادث تلخ نظام جمهوری اسلامی است، حادثه‌ای که موجب شد کشور وارد یک انتخابات زودهنگام شود و قرار است هشتم تیر چهاردهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری برگزار شود. بسیاری اعتقاد دارند عملکرد اجرایی و ویژگی‌های شخصیتی رئیس‌جمهور شهید موجب شد تا تراز دولت و رئیس‌جمهور در ایران ارتقا پیدا کند. انتظار مردم از دولت آینده و رئیس‌جمهور بعدی استمرار حرکتی است که در دولت سیزدهم و توسط رئیس‌جمهور شهید آغاز شد.

به‌منظور بررسی ویژگی‌های دولت چهاردهم در ادامه ویژه‌برنامه‌های انتخاباتی خبرگزاری ایمنا با عنوان «امین جمهور» میزبان محمدحسن قدیری ابیانه سفیر اسبق ایران در استرالیا و مکزیک بودیم و در خصوص موضوع سیاست خارجه با وی گفت‌وگو کردیم؛ مشروح این نشست در ادامه آمده است:

ناگفته‌های برجام و کرسنت به روایت دیپلمات سابق/ بدون FATF واکسن وارد کردیم

ایمنا: ما در عرصه سیاست، دیپلماسی لبخند و دیپلماسی عزت را دیدیم؛ دولت‌ها این سیاست‌ها را در گفتمان انقلاب اسلامی بروز دادند؛ اولین سوال این است که ارزیابی از سیزده دولت قبل در زمینه دیپلماسی خارجی چیست و ادامه این دیپلماسی با جهان باید چگونه باشد؟

قدیری‌ابیانه: من از ابتدای انقلاب در کار سیاست خارجه بوده‌ام؛ بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، باوجود خصومت‌هایی که آمریکا علیه ایران داشت، (از سرنگونی مصدق، حمایت از شاه تا تأسیس ساواک و تجهیز آن و غارت اموال ملت) نظام رابطه‌اش را با آمریکا قطع نکرد و سفارت آمریکا تا ۱۳ آبان که به اشغال دانشجویان در آمد، بزرگ‌ترین سفارت خارجی در ایران با بیشترین نیروها را داشت.

آمریکایی‌ها با مقامات ما در رده‌های مختلف ملاقات می‌کردند و حرف‌های خیلی قشنگی می‌زدند؛ «می‌خواهیم گذشته را فراموش کنیم و در آینده و ساخت کشورتان مشارکت کنیم» و از این حرف‌ها اما اسناد لانه جاسوسی نشان می‌دهد از روز اول به‌دنبال سرنگونی و شکست نظام و انقلاب بودند. این اسناد سری آن‌هاست که کتاب شده و منتشر شده است. جالب است که کتاب‌هایی که از اسناد لانه جاسوسی منتشر شده است در آمریکا ممنوع است و هر کسی این کتاب‌ها را داشته باشد، مجرم است. چرا؟ چون اسرار سری آمریکا را در دفترش دارد.

در این اسناد نشان داده می‌شود که آمریکایی‌ها به‌دنبال شکست انقلاب، تجزیه ایران و ضربه زدن به اقتصاد کشور و حمایت از گروه‌های تروریستی و حمایت از کودتا و … بوده‌اند؛ بنابراین افرادی که می‌گویند اگر سفارت اشغال نشده بود این اتفاقات نمی‌افتاد، اتفاقاً اگر اشغال نمی‌شد دست‌شان باز می‌ماند تا ادامه این اقدامات و توطئه‌ها را انجام دهند که با اشغال لانه جاسوسی این امکان را از دست دادند.

نتوانستیم اسناد لانه جاسوسی را در دنیا منعکس کنیم

سفارت آمریکا که اشغال شد، اسناد زیادی در زمینه‌های مختلف کشف شد. آمریکایی‌ها چون سفارت‌شان اطلاعات سری و به‌کلی سری دارد، افرادی را برای حفاظت از آن‌ها دارند و حفظ اطلاعات برای‌شان مهم است. با اشغال سفارت برای اولین‌بار آمریکا ضربه‌ی اطلاعاتی دید. البته به‌نظرم ما نتوانستیم آن‌طوری که لازم بود این اسناد را در سطح دنیا منتشر کنیم.

می‌گویند ایران دشمن‌آفرینی کرده است؛ ما همواره از اول انقلاب تا به امروز در تمام دولت‌ها سیاست این بوده است که تشنج‌آفرینی نداشته باشیم؛ روابط با تمام کشورها گسترش یابد، به‌غیر از اسرائیل؛ این سیاست درباره آمریکا هم صدق می‌کرد. مطابق با حفظ منافع ملی و البته رعایت حقوق دیگران. ما هیچ زمان به‌عنوان دشمن‌سازی علیه خودمان اقدام نکردیم و این در هیچ دوره‌ای نبوده است. ما همواره به‌دنبال رفع سوتفاهم‌ها بودیم تا روابط سالمی با همه کشورها داشته باشیم. از طرفی آمریکایی‌ها و هم‌پیمان‌هایش لحظه‌ای از توطئه علیه ایران دست برنداشت.

شاید آمریکا در لفاظی به ما لبخند می‌زدند اما دشمنی‌شان با ما عمیق بود. چرا؟ چون ایران یک موقعیت ژئواستراتژیک دارد. از نظر جغرافیایی در منطقه بسیار مهمی است و وسعت ایران از مجموعه وسعت کشورهای انگلستان، فرانسه، آلمان، ایتالیا و اسپانیا بزرگ‌تر است. ذخایر عظیم نفت و گاز و انواع معادن را شامل است. ایران کشور چهار فصلی است لذا این لقمه بزرگ از گلوی آمریکا و غرب بیرون کشیده شد. این‌ها می‌خواستند این را هرطور یکه شده است، برگردانند که مطیع آن‌ها باشد.

ایمنا: ریشه این تحریم‌ها به چه زمانی و کجا باز می‌گردد؟

قدیری‌ابیانه: به ما گفته می‌شود که بعد از انقلاب ما تحریم شده‌ایم در حالی‌که بزرگ‌ترین تحریم مربوط به قبل از انقلاب است. مثلاً ایران قصد ساخت ذوب‌آهن داشت و می‌گفتند ما به شما می‌دهیم لازم نیست بسازید؛ بخاطر همین از روسیه ذوب‌آهن گرفتند. هرچه نیاز داشتیم را خریداری می‌کردیم. ایران منطبق با منافع غرب عمل می‌کرد. یکی از استراتژی‌های مهم استعمار انگلیس و سپس آمریکا این بود که کشورهای نفت‌خیز جهان سوم (خاورمیانه) که نفت دارند چون نفت یک اهرم در دست آن‌هاست، باید این اهرم را علیه خودشان به‌کار بست. آن‌ها نیازمند نفت هستند و ما نفت داریم؛ ولی باید ما نیازمند فروش نفت‌خام باشیم.

برای اینکه این تحقق پیدا کند ما تولید ثروت نباید داشته باشیم. برای اینکه تولید ثروت نکنیم باید کار نکنیم لذا در یک برنامه منسجم تلاش کردند فرهنگ کار را در کشورهای نفت‌خیز خراب کنند؛ در ایران هم همین کار را کردند و بعد امورات دولت و مردم از صادرات نفت‌خام تأمین شود و ما هنوز هم گرفتار این فرهنگ هستیم. بعد از انقلاب خیلی چیزها را درست کردیم اما هنوز گرفتار خام‌فروشی هستیم و این درآمدی که از فروش نفت به‌دست می‌آید پترو دلار را نباید صرف تولید ثروت در کشور کنیم بلکه باید آن را از دست بدهیم که دو راه‌کار برای آن وجود دارد. یکی اینکه ما مصرف‌گرا باشیم و پولمان را در امور مصرفی خرج کنیم یا اینکه پول‌ها صرف خرید سلاح نظامی شود تا ما ژاندارم منطقه شویم و پول تجهیزات را به طرف تقدیم کنیم و ژاندارم منطقه بودن یعنی پیش مرگ غرب بودن. مثل اتفاقی که برای اوکراین رقم می‌خورد؛ این‌ها پیش مرگ اروپا هستند.

در جنگ ویتنام هواپیما و خلبان‌های ما علیه ویتنامی‌ها جنگیدند و بمباران کردند. در خاطرات مادر شاه آمده است که یک روز دیدم شاه ناراحت است، گفتم چیزی شده است؟ گفت «تف به این سلطنت؛ آمریکا ارتش و خلبان ما را برده است و نه آمریکا اطلاعی به من داده است و نه ارتش!»؛ شاه فرمانده کل قوا بود اما حتی در حد یک اطلاع‌رسانی به او نگفته بودند. برای اینکه ما کالای خارجی بخریم باید انگیزه داشته باشیم؛ این‌ها با تبلیغاتی که کردند کاری کردند که مصرف کالای خارجی به نشانه تشخص اجتماعی تبدیل شود که هنوز گرفتار آن شویم. از اینکه ماشین خارجی و کفش خارجی داریم؛ احساس کنیم کسی هستیم. بنابراین یک خودش یک نوع تحریم است که تولید نکنیم بلکه مصرف کننده باشیم.

جرج سیگال رئیس مطالعات استراتژیک لندن سال‌ها پیش در مصاحبه‌ای با مجله تایمز در رابطه با ایران می‌گوید که «تحریم کافی نیست؛ بلکه باید آلوده‌سازی را هم انجام داد»؛ آلوده‌سازی مهم‌تر از تحریم است و این سیاست‌هایی است که علیه کشورها به‌کار گرفتند. تحریم یعنی اینکه تحریم یک سری از کالاهای اساسی و صنایع مهم را وجود داشته باشد و آلوده‌سازی یعنی شما کالاهای مصرفی غیراستراتژیک را بفرستید و پولش را از ما بگیرند و ما مصرف کنیم؛ چیزی که منجر به تولید ثروت هم نمی‌شود که درآمد ارزی هم از بین برود؛ این سیاستی بود که با ما در پیش گرفتند.

حتی بعد از امضای برجام که گفتند صدها شرکت برای معامله با ایران صف کشیده‌اند این شرکت‌ها دنبال فروش کالاهای مصرفی بودند. یکی از این شرکت‌ها یک شرکت از فرانسه بود که متقاضی شده بود تا در ایران فروشگاه‌های زنجیره‌ای لوازم آرایش و بهداشتی داشته باشند. و شرکت دیگری آمده بود برای فروش لباس‌های ایتالیایی؛ نه اینکه کارخانه دوخت لباس در ایران باشد؛ بلکه لباس‌های آماده در ایران فروخته شود. این‌ها همان آلوده‌سازی را برای نابودی منابع ارزی را دنبال می‌کردند.

ما باید دشمن و شیوه‌های آن را بشناسیم؛ اینکه صف بسته شود در ایران لوازم بهداشتی و آرایشی فروخته شود چه نفعی برای کشور دارد؟ قبل از انقلاب یک دلار، ۶ تا ۷ تومان بود. اگر یک نفر می‌خواست یک کالای ۷ هزار تومانی بسازد، امکان نداشت بتواند با کالای هزار دلاری غربی‌ها رقابت کند بنابراین تولید به صرفه نبود لذا فقط واردات صورت می‌گرفت. یکی از اشکالاتی که آمریکا به چین می‌گیرد؛ می‌گویند ارزش پول چین چهار برابر آن چیزی است که عرضه می‌کند. اگر ارزش پول پایین باشد، صادرات رونق می‌گیرد. همین امروز که ارزش پول ما نسبت به دلار کاهش پیدا کرده است، شهرهای ایران پر از توریست خارجی است چون اگر برای رفتن به یک هتل قرار باشد یک میلیون تومان پرداخت کند، کمتر از ۲۰ دلار است.

انجام تمام تعهدات برجام توسط تیم ایرانی مذاکره کننده خیانت بود لذا با تمام این شرایط آن چیزی که مسجل است این بود که این ما نبودیم که آمریکا را تحریم کردیم، ما نگفتیم به آمریکایی‌ها نفت نمی‌فروشیم، ما نگفتیم اجازه نمی‌دهیم سرمایه‌گذاران آمریکا بیایند و ما نگفتیم گندم آمریکا را نمی‌خریم؛ آن‌ها بودند که ما را محدود کردند.

ناگفته‌های برجام و کرسنت به روایت دیپلمات سابق/ بدون FATF واکسن وارد کردیم

ایمنا: در شرایط فعلی چطور؟ این رفتار به چه صورت و با چه شرایطی از سوی آمریکا ادامه دارد؟

قدیری ابیانه: در مناظرات شاهدیم که برخی می‌گفتند ما باید تحریم‌ها را رفع کنیم چون مشکل‌ساز است؛ قبول داریم تحریم مشکل‌ساز است اما چطوری این تحریم‌ها رفع می‌شود؟ رفع تحریم مغایر با سیاست آمریکاست. کما اینکه در دوره آقای روحانی و ظریف مذاکرات برجام انجام و امضا شد، آقای ظریف گفتند که امضای کری ضمانت است اما هیچکدام از این تحریم‌ها لغو نشد. تحریم‌ها ادامه پیدا کرد و تشدید هم شد. تعهدات ما در برجام در مقابل تعهدات آن‌ها بود؛ اما آن‌ها برای تعهداتشان ضمانت گرفتند و ظریف گفت امضای کری ضمانت است. در آمریکا امضای رئیس جمهور و مصوبه کنگره هم ضمانت نیست چون یک چیزی که امروز تصویب می‌شود، فردا لغو می‌شود. در تفاهم شما یک قدم حرکت می‌کنید و طرف مقابل یک قدم در حالی که ایران تمام تعهدات را برای انجام حُسن‌نیت یک‌جانبه انجام داد و من این را خیانت می‌دانم و باید کسانی که چنین کاری کردند مجازات شوند.

بدترین دوران سیاست خارجه ابتدا دوران خاتمی و بدتر از آن دوران روحانی

در داخل یکی از مراکز هسته‌ای ما سیمان ریخته شد تا امکان ترمیم مجدد نداشته باشد در حالی که می‌شد فعالیت آن را متوقف کرد. بدترین دوران در سیاست خارجی در بین تمام دولت‌ها ابتدا دوران خاتمی و از آن بدتر دوران روحانی بود. آقای ظریف مسلط بر زبان است و در آمریکا تحصیل کرده اما متأسفانه مرعوب و مجذوب غرب بوده و است؛ او کسی است که از دوران دبیرستان در آمریکا بوده و ذهنش آنجا شکل گرفته و این شخصیت نمی‌تواند مدافع منافع ما باشد؛ یکی از سیاست‌های غربی‌ها این است که طرف مقابلشان را مرعوب کنند.

این تکنیک را در جاهای مختلف استفاده می‌کنند؛ گاهی وزیر خارجه سفری می‌کند و گاهی وزیر دفاع او را همراهی می‌کند. همراهی وزیر دفاع با هیئت مذاکره کننده بخاطر تهدید کردن طرف مقابل است که گفته می‌شود اگر چنین کاری نکنید ما وارد جنگ می‌شویم. طرف مذاکره کننده حتی اگر یک آدم ملی‌گرا باشد؛ درباره جنگ محاسبه‌گر است و اگر تهدید به جنگ شود فکر می‌کند هزینه جنگ بیشتر از صلح است پس وا می‌دهد و تسلیم خاسته دشمن می‌شود.

در دوران مذاکرات برجام خبر آمد که آمریکا بمبی ساخته که تا ۸۰ متر زیر زمین را منهدم می‌کند. تأسیسات فردو ۸۰ متر زیر زمین است؛ هدف این خبر آن بود که ظریف و تیم مذاکره کننده به این نتیجه برسد که فردو دیگر امن نیست در حالی که هیچ چیزی نشان داده نشده بود که چنین بمبی وجود دارد و تنها خبر آن منتشر شد که مهم بود این خبر به گوش تیم مذاکره کننده برسد تا وا بدهند.

آقای ظریف در دانشگاه تهران گفته بود اگر آمریکا بخواهد می‌تواند ظرف ۱۰ دقیقه کل سیستم دفاعی ما را فشل کند! اگر می‌توانست چرا امروز سیستم دفاعی یمن را فشل نمی‌کند؟! یمن که قدرتی نیست اما ظریف این مسئله را باور کرده بود. حالا حتی اگر چنین ادعایی صحت داشته باشد وزیر خارجه نباید این موضوع را در ملأ عام بیان کند و این نشان می‌دهد او مرعوب شده است؛ مجذوب هم بوده چون با اینکه در آمریکا درس خوانده است برای او خیلی مهم بود که بتواند با وزیر خارجه آمریکا قدم بزند و بنشیند با او مذاکره کند. ما با دشمن‌مان ممکن است مذاکره کنیم چون خیلی‌ها در مذاکره با صدام بودیم اما هیچ‌گاه احساس نکردیم صدام دشمن ما نیست. افتخار نمی‌کردیم با کسی که دست‌ش به خون مردم ما آلوده است، دست بدهیم. ممکن است جاهایی با طرف مقابل مذاکره کنیم اما باید بدانیم با دشمن مذاکره می‌کنیم.

زمانی یک مصاحبه از آقای ظریف دیدم که ایشان در پاسخ به اینکه هدف شما از برجام چیست، گفت «هدف ما بالاتر از رفع تحریم است؛ هدف ما تعامل با آمریکاست»! من معتقدم این تیم می‌خواست با آمریکا به تعامل برسد. افتخار تعامل با آمریکا در تاریخ نصیب این‌ها شود بخاطر همین در یک حلقه بسته مذاکره می‌کردند و فقط ظریف، عراقچی مذاکره داشتند در حالی که در جریان مذاکرات ۵۹۸ که آقای ولایتی بود، او هرکسی که ممکن بود اطلاعاتی داشته باشد و یا بتواند کمکی به مذاکرات داشته باشد را دعوت می‌کرد تا نظر بدهد. مثلاً به‌یاد دارم یک شخص نظامی داشتیم که ایشان خیلی اشراف کاملی نسبت به مرز ما با عراق داشت؛ ایشان یکی از کسانی بود که در مذاکرات بود. یکی از حقوق‌دان‌ها که استاد دانشگاه بود در مذاکرات بود اما اینجا در برجام هیچکس حق ورود نداشت و حتی آقای علی‌اکبر صالحی که رئیس سازمان انرژی اتمی بود تا مدت‌ها اجازه حضور و ورود نداشت.

تیم مذاکره کننده برجام پنهان‌کاری می‌کردند؛ از اشکالاتی که من به تبلیغات مذاکرات وارد می‌دانستم این بود که آقای روحانی مطرح می‌کرد که آب خوردن و اشتغال جوان‌ها و… به برجام بستگی دارد؛ این‌ها داشتند جامعه را شرطی می‌کردند در حالی که شرطی کردن کار خوبی نیست و همه منتظر می‌شدند تا هر کار تولیدی و ساختمانی را بعد از برجام انجام دهند. همین سیاست‌ها باعث یک رکود اقتصادی در کشور شد؛ رکود یعنی مردم کاری نکنند و بی‌کاری بیشتر شود و ارزش پول کاهش پیدا کند؛ این اتفاقی بود که در آن دوران رقم خورد. حتی در دوران اخیر به مصاحبه کردم و تاکید داشتم که نباید به‌هیچ عنوان نسبت به مذاکرات ابراز رضایت و خوش‌بینی داشته باشید چراکه همین جامعه را شرطی می‌کند.

مذاکره جلیلی بهتر از ظریف بود

در مناظره‌ای که با جریان اصلاح‌طلب داشتیم گفته می‌شد جلیلی بلد نبود مذاکره کند و مذاکره قفل بود. اتفاقاً جلیلی خیلی بهتر از ظریف بلد بود، چرا؟ چون ایشان امتیاز یک‌جانبه نمی‌داد؛ کاری که ظریف انجام داد. آقای باقری هم که در این دولت مذاکرات را با آمریکایی‌ها در عمان دنبال کرد؛ طرف آمریکایی می‌گفت ما آماده هستیم و طرف ایران می‌گفت ضمانت بدهید و می‌گفتند ضمانت نداریم.

در دولت قبل گفته می‌شد تا FATF را نپذیریم، واکسن هم نمی‌توانیم وارد کنیم. در زمان آقای رئیسی FATF را نپذیرفتند و واکسن هم وارد کردند. زمان آقای روحانی تعداد کسانی که فوت می‌کردند در کرونا به روزی ۷۰۰ نفر رسید و آقای رئیسی بدون FATF این آمار را صفر کرد و واکسن را وارد کردیم.

FATF یک‌نوع جاسوسی برخط علیه منافع ایران

FATF لیست سیاه، خاکستری و سفید دارد؛ اگر ما در لیست سفید باشیم و حتی FATF به بانک‌ها توصیه کند که با ایران رابطه ایجاد شود، تا زمانی که تحریم‌های آمریکا وجود دارد چنین کاری امکان ندارد. کافیست آمریکا پیام بدهد که اگر با ایران رابطه داشته باشید؛ ارتباط بانکی‌تان قطع می‌شود لذا هیچ بانکی حاضر نیست برای رابطه با ما امتیاز همکاری با آمریکا را از دست بدهد. تنها با پذیرفتن FATF چیزی که ایجاد می‌شود این است که کل تراکنش‌های ملی را در اختیار آمریکا قرار می‌دهیم و آن‌ها از این تراکنش‌ها برای جلوگیری از دور زدن تحریم‌ها و تشدید آن استفاده می‌کنند.

این کار یک جاسوسی برخط سراسری درباره تمام تراکنش‌های مالی ایران می‌شود؛ برخی ادعا دارند افزایش صادرات نفت ما بخاطر کوتاه آمدن آمریکاست؛ چه کسی این حرف را گفته است؟! در کنگره آمریکا وزیر خارجه را به صلابه کشیده‌اند که چرا صادرات نفت ایران از ۲۰۰ هزار به نزدیک ۲ میلیون بشکه رسیده است؛ خودشان اذعان دارند که تحریم‌ها دور زده شده است. در دولت قبل گفته می‌شد آمریکا ۱۵۰ میلیارد دلار از دارایی‌های ایران را آزاد کرد در حالی که هیچ وقت آزاد نشد و پول ما همچنان بلوکه است. یک میلیارد و ۴۰۰ میلیون دلار پول ما آزاد شد که ربطی به برجام نداشت و علت آن رأی دادگاه بود که به‌نفع ما حکم داده شد و مجبور شدند آزاد کنند.

من در ماجرای برجام جاهایی خیلی خجالت‌زده شدم؛ یادتان هست یک هواپیمای ایرباس ۳۰۰ به ایران آمد؟ یک هواپیمای دست‌دوم بود. بسیاری از مقامات به استقبال از این هواپیمای دست دوم رفته بودند؛ مدت کوتاهی پرواز کرد و دیگر نتوانست پرواز کند چون دست‌دوم بود. این چه ذلتی است که ایجاد شد رئیس‌جمهور و وزرا و اعضای کابینه خوشحالی کنند که یک هواپیمای دست‌دوم به ما فروخته شده است! این اقدام من را یاد عکس یادگاری با خانم موگرینی در مجلس انداخت. این‌ها آدم‌های وا داده و غرب‌زده هستند.

از برجام هیچ سودی نکردیم و ضرر کردیم

عده‌ای تلاش می‌کنند القا شود که برجام خواست رهبری بوده است، نخیر؛ برجام خواست رهبری نبود بلکه اصرار آقای روحانی بود که به ما اجازه بدهید ما تحریم‌ها را برداریم.

رهبر انقلاب تحت عنوان نرمش قهرمانانه گفت مذاکره کنید اما خطوط قرمز را رعایت کنید؛ این‌ها مذاکره کردند اما به هیچ چیزی نرسیدند بلکه وا دادند و به حرف رهبر انقلاب گوش ندادند و ضمانت نگرفتند و گفتند امضای کری ضمانت است و تمام خواسته آمریکایی‌ها را اجرایی کردند. وقتی هرچه طرف مذاکره‌کننده بخواهد عمل شود دلیلی ندارد به تعهداتش عمل کند لذا ما از برجام هیچ سودی نبردیم بلکه ضرر کردیم.

تنها فایده برجام برای ما این بود که فهمیدیم مذاکره با آمریکا فایده‌ای ندارد چون دشمن کوتاه نمی‌آید. آقای پزشکیان در مناظرات تاکید داشتند باید تحریم‌ها را رفع کنیم؛ خیلی خوب است تحریم رفع شود اما مگر آمریکایی‌ها رفع می‌کنند؟ چطوری قرار است این تحریم‌ها رفع شود؟ چه‌کاری باید انجام داد که آقای روحانی و ظریف نکردند؟ گفته می‌شود ما مذاکره را بلد هستیم؛ باید تاکید کرد که اتفاقاً بلد نیستید. وقتی آن‌هایی که اینقدر ادعا داشتند، نتوانستند کاری بکنند و ضرر کردند و فریب خوردند، پزشکیان چه کاری می‌کند؟! او که خودش می‌گوید من پزشک هستم و مشکل اصلی کشور که اقتصاد است را من نمی‌دانم؛ با این شرایط سوال اینجاست که چرا نامزد شده‌اید؟!

ایمنا: با این توضیحات دوست داریم تحلیل شما درباره ادامه روند دیپلماسی را هم بشنویم؛ چه نوع سیاستی برای کشور راه‌گشا خواهد بود؟

قدیری‌ابیانه: ما باید از طریق موضوع عزت، حکمت و مصلحت اقدام کنیم؛ باید به این مفاهیم باور داشته باشیم. کسی باید در تیم مذاکره باشد که ملت خودمان را باور داشته باشد و قدرت خودمان را بشناسد، البته شناخت توان دشمن و شناخت از دشمن و دشمنی‌های او مهم است.

نیاز ما و توان خودمان را بشناسد و به نقاط قوت و ضعف اشراف داشته باشد؛ با این شرایط می‌تواند مذاکره کند؛ من معتقدم کسی که مرعوب و مجذوب دشمن باشد اصلاً نباید به مذاکره برود.

آقایان نامزد ریاست‌جمهوری تاکید دارند که باید مذاکره کنیم تا تحریم‌ها رفع شود، این حرف را آقای روحانی و ظریف هم زدند، مگر تحریم‌ها برداشته شد؟ نه زیادتر هم شد. من معتقدم دولت روحانی و خاتمی فاجعه بودند؛ بزرگترین فساد مالی کشور، فساد کرسنت بود که دوره آقای خاتمی انجام شد و زنگنه هم وزیر نفت بود.

ناگفته‌های برجام و کرسنت به روایت دیپلمات سابق/ بدون FATF واکسن وارد کردیم

ایمنا: کشورمان فرصت‌های خوبی را در دوره اخیر در کشورهای منطقه ایجاد کرده و بر این اساس در کشورهایی نظیر آمریکای لاتین برخی فرصت‌ها ایجاد شده است. این‌ها زمینه‌ساز رشد جمهوری اسلامی ایران خواهد بود؛ در کنار این‌ها ما در مناظرات شاهد هستیم دو نوع نگاه وجود دارد؛ یک نگاه به دنبال رفع تحریم‌ها بود که ارتباط با آمریکا داشته باشیم و نگاه دیگری که متکی بر ظرفیت‌های دیگر و کشورهای منطقه است؛ به نظر شما دولت چهاردهم باید چه نگاهی به این موضوع داشته باشد؟

قدیری‌ابیانه: اگر نگاه به آمریکا منجر رفع تحریم‌ها بشود، خوب است که دنبال شود؛ اگر منافع ما در ارتباط با آمریکا باشد، خوب است مذاکره داشته باشیم اما چه کسی می‌گویم طرف این مذاکرات منجر به رفع تحریم می‌شود و به نفع ما تمام خواهد شد.

بسیاری وانمود می‌کنند که اگر ما با آمریکا رابطه داشته باشیم مشکلات ما حل خواهد شد. من می‌گویم پاکستان و مصر دو کشوری هستند که با آمریکا رابطه دیپلماتیک دارند و پایگاه نظامی در اختیار قرار داده‌اند و در بسیاری از زمینه‌ها مطیع آمریکا هستند ولی اکثر مردم آن‌ها زیرخط فقر هستند. چه کسی گفته است رابطه خوب و دیپلماتیک با آمریکا منجر به رفع مشکلات خواهد شد؟ واقعاً این‌طور نیست.

بسیاری از کشورهای فقیر آفریقایی وجود دارند اما آمریکا چه‌کاری برایشان کرده است!؟ اگر یک‌جا ۵۰ هزار میلیون دلار به کشوری کمک کند، در قبالش ۵ میلیارد دلار اموال را غارت می‌کند.

ما چه با آمریکا رابطه داشته باشیم یا نداشته باشیم، باید روابط‌مان را با کشورهای همسایه و آمریکای لاتین و دیگر نقاط دنیا گسترش دهیم؛ قرار نیست اگر بناست با کشوری رابطه داشته باشیم رابطه خودمان را با دیگران تضعیف کنیم لذا ما باید رابطه‌مان را با این‌ها ادامه دهیم و اگر روزی به این نتیجه رسیدیم (که به‌نظرم فعلاً امکان‌پذیر نیست) که داشتن رابطه با آمریکا به‌نفع ماست؛ آن را هم داشته باشیم چون ما به‌دنبال منافع خودمان هستیم. البته من معتقدم همه کشورها به‌دنبال منافع خودشان هستند و ما در روابط‌مان باید اصل را بر بی‌اعتمادی بگذاریم نه بر اعتماد؛ حتی با کشورهای دوست مثل پاکستان و عراق و دیگران لذا مذاکره و توافق باید بر اساس ضمانت‌های اجرایی باشد و معتقدم با آمریکا به توافق نخواهیم رسید.

ایران بعد از «وعده صادق» ابرقدرت نظامی شد

واقعیت این است که آمریکا رو به افول است و موقعیت تک ابرقدرتی خودش را از دست می‌دهد. این چیزی است که خودشان هم اعتراف دارند؛ چین، هند، روسیه و ژاپن از قطب‌های روبه شکل‌گیری هستند. برخی از آن‌ها مثل چین و روسیه تاجایی پیش رفته‌اند و از طرفی اتحادیه اروپا می‌خواهد به یک قطب تبدیل شود. برزیل و آمریکایی لاتین و آفریقای جنوبی به اعتراف استراتژیست‌های دوست و دشمن، ایران که قبلاً یک قدرت منطقه‌ای رو به رشد بود، با عملیات وعده صادق تبدیل به یک ابر قدرت نظامی تبدیل شده است؛ ما هم‌اکنون یک ابرقدرت نظامی هستیم و تعجب می‌کنم و ایراد می‌گیرم که چرا جشن ابرقدرتی نگرفته‌ایم.

ما در قضیه عملیات وعده صادق کار بزرگی کردیم؛ اسرائیل هم وضعیت بدی پیدا کرده است. آمریکا به شدت رو به افول است.

اقتصاد جهان از غرب به شرق می‌رود؛ حالا ما که می‌گویم رابطه با شرق شامل هند، چین و روسیه را داشته باشیم به‌معنی اینکه زیر سلطه آن‌ها برویم نیست؛ ما زیر سلطه هیچ کسی نمی‌رویم اما داشتن رابطه چه اشکالی دارد؟! آن‌هایی که تبلیغ می‌کنند که ایران در رابطه با چین زیر سلطه قرار گرفته است، اصرار دارند ما با آمریکا هم رابطه داشته باشیم؟ منظورتان این است که برویم و سلطه آمریکا را بپذیریم؟ آمریکایی‌ها خودشان نخواستند با ما رابطه داشته باشند وگرنه امکان سرمایه‌گذاری و خرید و فروش کالاهای ما را دارند؛ آن‌ها خودشان تحریم کننده بودند. یک راه پیش‌روی آمریکا قرار دارد که مانع چند ابرقدرتی شود.

هند، چین، روسیه و اروپا همگی به نفت احتیاج دارند؛ آمریکایی‌ها که تا چند وقت پیش به عربستان و کویت و قطر و امارات دستور می‌دادند که شما حق ندارید به چین نفت بفروشید، نمی‌فروختند. چین هم می‌خواهد آینده‌اش تضمین شود لذا چینی‌ها می‌دانند تنها کشوری که زیر سلطه آمریکا نیست، ایران است. آمریکا اگر بخواهد به ایران دستور بدهد که به چین نفت ندهید خواهد گفت تو چکاره هستی؟ لذا چین برای حفظ منافع خودش آمد و توافق ۲۵ ساله با ایران را بست تا یک تضمین برای جریان نفت کشورش باشد.

هدف آمریکا این است که نفت ما متعلق به آن‌ها باشد؛ این ارزیابی من از قبل بود. یعنی منابع نفت ما مال آمریکا باشد؛ نه اینکه در دسترس آن‌ها بلکه مال او باشد. ما که نمی‌گوئیم نفت ما برای شما باشد بلکه می‌گوئیم نفت می‌خواهید؟ بخرید و پولش را پرداخت کنید. این شیوه برای آمریکایی‌ها کافی نیست و البته نفت ما هم برای آن‌ها کفایت نمی‌کند. باید نفت کشورهای عربی هم مال آمریکا شود اما تا زمانی که ما هستیم، صلاح نیست به سراغ آن‌ها برود. اول باید ما را سرنگون کنند؛ فرض کنید که ما را سرنگون کردند، یک حکومت لیبرال و سلطنتی سرکار بیاورند، آیا می‌توانند بگویند نفت ایران متعلق به آمریکاست؟ نمی‌توانند بگویند لذا استراتژی آن‌ها سرنگونی نظام، تجزیه ایران و تصاحب منابع و ثروت ماست.

اردشیر زاهدی گفت جمهوری اسلامی نباشد دیگر ایرانی باقی نخواهد ماند

اگر آمریکایی‌ها بتوانند دخل ما را بیاورند، تصرف کشورهای عربی برای آن‌ها کاری ندارد و با پایگاه‌های نظامی که آمریکا دارد می‌توانند بر آن‌ها مسلط شوند. لذا این کشورهای عربی نمی‌فهمند که تا زمانی هستند که ما هستیم. اردشیر زاهدی که وزیر خارجه حکومت پهلوی و داماد شاه بود و آخرین مسئولیت او سفیر ایران در واشنگتن بود، علیه ما حرف می‌زد چون سلطنت‌طلب بود اما بعد از مدتی به تعریف از انقلاب و پیشرفت‌ها پرداخت و نقش زنان و جوانان در پیشرفت را اشاره می‌کرد.

از او پرسیدند که چه شد که طرفدار جمهوری اسلامی شدی و پاسخ داد ارزیابی من این است که اگر جمهوری اسلامی نباشد، ایرانی باقی نمی‌ماند که بخواهد حکومت دیگری داشته باشد. من برای اینکه ایران بماند، از جمهوری اسلامی دفاع می‌کنم. چند تن دیگر از این سلطنت‌طلب‌ها این مواضع را تکرار کردند.

ا یمنا: امروز ما با رژیم صهیونیستی در حوزه مقاومت مواجه مستقیم داریم و در حوزه کشورهای مقاومت و حمایت از مستضعفین دنیا پیشگام هستیم در حالی که برخی از دولت‌های ما مخالف شعار مرگ بر اسرائیل و مرگ بر آمریکا بوده است و معتقد بودند این شعارها موجب تنش و تحریم می‌شود. دولت آینده از نظر شما باید چه شاخص‌هایی را دنبال کند تا در تقویت این جبهه مؤثر باشد؟

قدیری‌ابیانه: دولت‌های ما وقتی وعده‌هایی دادند که محقق نشد، گفتند چرا روی موشک‌ها شعار ضد اسرائیلی نوشته شده است. هرچند روی این موشک‌ها شعار ضد آمریکایی نوشته نشده بود. در ضمن اینکه ما در مذاکرات تعهدی در خصوص قدرت موشکی نداده بودیم. تعهد ما درباره مسائل اقتصادی و هسته‌ای بود. مگر آمریکایی‌ها با ما تعهد امضا کرد، تهدیداتشان را از روی میز برداشتند؟ یا مانع ترویست‌هایی شدند که در کشورشان حضور دارند و تحریم‌ها را بردارند.

در گذشته مردم جهان از جنایات رژیم صهیونیستی بی‌اطلاع می‌ماندند؛ به‌خصوص که رسانه‌های غربی در سیطره اسرائیلی‌ها بود و گاهاً صهیونیست‌ها را مظلوم جلوه می‌دادند. این بار مردم جهان برخط و آنلاین توسط موبایل‌هایشان موفق شدند این جنایات را ببینند. یکی از دلایلی که باعث شد تیک تاک را محدود کنند و مجوز کار آن را بگیرد بخاطر آن بود که تیک تاک محدودیت برای انعکاس این جنایات نداشت و یکی از سناتورهای آمریکایی گفته بود هرکسی نیم ساعت تیک تاک را ببیند، ضد اسرائیلی خواهد شد.

در این ماجراها ماهیت جنایت‌کارانه آمریکا و دولت‌های غربی آشکار شد؛ دانشجوها جنایت رژیم صهیونیستی و حمایت‌های دولت خودشان را می‌بینند. در قضیه مهسا امینی برخی از مقامات غربی موهایشان را کوتاه کردند ولی هیچکدام از این‌ها یک موضع علیه بمب‌باران کودکان و زنان فلسطینی اتخاذ نکردند حتی دولت‌ها و خودشان سلاح‌های یک تنی به اسرائیلی می‌دهند تا مردم را قتل‌عام کند. اگر این‌ها طرف‌دار حقوق بشر هستند مگر این‌ها بشر نیستند؟ و این روشن شدن دست قدرت‌های آمریکایی و استکباری توسط جوانان و مردم‌شان آثار خیلی درازی خواهد داشت. طرف فارغ‌التحصیل شده بود و چون گفته بود آتش‌بس برای مردم فلسطین مدرک او را به او ندادند و این خیلی حرف سنگینی است.

به‌شدت سرمایه‌گذاری ۸۰ ساله صهیونیست‌ها برای مردم‌شان از بین رفته است؛ در دانشگاه‌های آمریکا شعار آزادی فلسطین از نهر تا بحر داده می‌شود؛ این اتفاق مهمی است. با این اتفاقات خیلی‌ها بیدار شدند و این مقاومتی که فلسطینی‌ها کردند؛ باعث شده است خیلی‌ها کنجکاو شوند که این‌ها چه کسانی هستند و برای شناخت اسلام کنجکاو شوند. و آن‌هایی که دسترسی به قرآن داشتند به‌شدت جذب شدند.

ناگفته‌های برجام و کرسنت به روایت دیپلمات سابق/ بدون FATF واکسن وارد کردیم

ایمنا: در عرصه دیپلماسی اقتصادی و نقش دیپلماسی اقتصادی و کمکی که می‌تواند دیپلماسی خارجی به اقتصاد کشورمان داشته باشد، چه نظری دارید؟

قدیری‌ابیانه: ما باید بخش اقتصادی سفارت خارجه را تقویت کنیم. یک وقتی سفارت استرالیا اعلام کرده بود که دفتر سفارت که نتواند منافع اقتصادی برای‌مان تأمین کند را نمی‌خواهیم. متأسفانه برخی از سفیران ما به مسائل اقتصادی اشراف و علاقه ندارند؛ حتی در سفارت‌خانه‌هایی که ما پست اقتصادی داریم، برخی اوقات برای اینکه کارمندشان را به خارج اعزام کنند، با پست و جایگاه اقتصادی این کار را می‌کردند در حالی که طرف تخصص و علاقه‌ای به این موضوع نداشت. ما باید این روند را حتماً تغییر دهیم؛ برخی از سفیران‌مان هم از اینکه بخواهند با بخش خصوصی فعالیت و همکاری کنند، نگران هستند.

سیاست کلی نظام ترویج بخش خصوصی است لذا باید با بخش خصوصی کار و تعامل شود؛ در سه سال گذشته در این زمینه تلاش‌هایی شد و برای استخدام افراد باید بعد اقتصادی افراد و آموزش‌های اقتصادی را خیلی جدی بگیریم.

ایمنا: امروزه ما در عرصه‌های قدرت سخت (نظامی) موفق بوده‌ایم اما چطور می‌توانیم موازنه قدرت را به واسطه قدرت نرم تغییر دهیم و چه آینده‌ای را در پیش داریم؟

قدیری‌ابیانه: ما باید قدرت نرم و قدرت سخت را مکمل هم بدانیم و میدان و دیپلماسی باید مکمل هم باشند؛ که متأسفانه در دولت قبل میدان را مانع دیپلماسی می‌دانستند. اما در دولت سیزدهم میدان را قوام بخش دیپلماسی می‌دانستند لذا شهید امیرعبدالهیان قبل و بعد از عملیات وعده صادق ارتباطات گسترده‌ای را در جهان گرفته بود و زمینه را برای موفقیت وعده صادق و بهره‌برداری از آن را فراهم کرد.

البته بهره‌برداری انواع و اقسامی دارد؛ مثلاً در کشورهای همسایه ما فکر می‌کردند که اگر آمریکا و اسرائیل به آن‌ها تجهیزات بفروشد و پدافند ضدهوایی و ضد موشکی داشته باشند؛ با این وضع احساس اطمینان و امنیت می‌کردند. اما آنگاه که دیدند ما با اطلاع قبلی که گفته بودیم پاسخ خواهیم داد، دو پایگاه مهم اسرائیل که بالاترین درجه حفاظتی را داشت و چند لایه حفاظت می‌شد را زدیم، حساب کار را دریافت کردند. حالا این‌ها را ترس گرفته است چراکه آمریکا که از آن‌ها اجازه نمی‌گیرد که از پایگاه داخل کشورشان به مواضع ایران استفاده شود چه می‌شود؟ لذا احساس امنیتی که از وجود آمریکایی‌ها داشتند به احساس عدم امنیت تبدیل شد. بخاطر همین امارات به اسرائیل گفت هواپیماهایتان را از اینجا ببرید چون یمن و ایران امکان زدن آن‌ها را دارند. عربستان هم به این نتیجه رسید که دشمنی با ایران فایده‌ای ندارد لذا از طریق رابطه وارد همکاری شد. آن‌ها همچنین قطر را تحریم کردند و ما مانع تحریم شدیم لذا این طوری نیست که ما دنبال تغییر این حکومت‌ها باشیم.

موازنه قدرت تغییر کرده است اما تا زمانی برخی آن را درک کنند، قدری زمان می‌برد. آمریکایی‌ها خودشان گفتند ما دیگر تسلطی بر فضای خلیج فارس را نداریم و خیلی می‌ترسند که با ما درگیر شوند چون ما تعاریف نداریم و ضربه خواهیم زد.

ایمنا: چه پیشنهادی برای دستگاه دیپلماسی دولت آینده دارید؟

قدیری‌ابیانه: من معتقدم اولاً باید در کادر میانی وزارت خارجه تجدید نظر کرد؛ ثانیاً باید بُعد اقتصادی وزارت خارجه به‌شدت تقویت شود. باید در استخدام و آموزش افراد و انتخاب آن‌ها برای اعزام دقت نظر صورت گیرد و اهمیت و اولویت زیادی به بخش خصوصی داده شود تا بخش خصوصی احساس کند حداقل می‌تواند از راهنمایی‌های وزارت خارجه و سفارت‌خانه ما بهره‌مند شود.

کد خبر 765293

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.