از خودآگاهی در روز عرفه تا رهایی از قفس نفس در عید قربان

در گذرگاه پر پیچ و خم زندگی، نبردی درونی میان انسان و نفس سرکش او در جریان است، در این میان خودآگاهی انسان در روز عرفه فرصتی برای انسان فراهم می کند تا با شناخت عمیق‌تر خویشتن و جایگاه خود در هستی، قربانیِ حقیقی را در عید قربان به درگاه الهی تقدیم کند و در این نبردِ درونی پیروز میدان باشد.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، عید قربان، نقطه اوج سفری معنوی است که در روز عرفه آغاز می‌شود. روز عرفه، روز معرفت و شناخت است؛ در این روز مبارک، مسلمانان در صحرای عرفات گرد هم می‌آیند و با دعا و نیایش، به خودشناسی و قربانی نفس نزدیک‌تر می‌شوند. شناخت، مقدمه قربانی تمایلات نفسانی است؛ قربانی کردن نفس بدون شناخت عمیق از خود و جایگاه انسان در هستی امکان‌پذیر نخواهد بود.

عید قربان، تجلی قربانی نفس است؛ در عید قربان، مسلمانان با ذبح قربانی، گویی تار و پود وجود خویش را قربانی می‌کنند و به فطرت الهی خویش باز می‌گردند. در واقع عید قربان به روزی اطلاق می‌شود که انسان از خودخواهی، هوا و هوس خود دست بکشد و آن را در قربانگاه جان فدا کند و از خود رها شود.

امام صادق (ع) در حدیثی، ذبح کردن ”حنجره هوای نفس و طمع” را در کنار قربانی کردن حیوان، شرط قبولی قربانی و رسیدن به عید حقیقی می‌دانند؛ «وَ اذْبَحْ‏ حَنْجَرَةَ الْهَوَی‏ وَ الطَّمَعِ‏ عِنْدَ الذَّبِیحَة؛ ذبح کن حنجره هوای نفس و طمع را به هنگام قربانی کردن.» (مصباح الشریعه، ص ۴۹)

مولانا در مثنوی معنوی، عید قربان را در نهاد آدمی و در میدان مبارزه با نفس اماره جست‌وجو می‌کند، او معتقد است که تا زمانی که انسان در بند خواسته‌های نفسانی خود اسیر باشد، از شادی حقیقی و رستگاری واقعی محروم خواهد ماند.

کنترل و فداکاری نفس، راهی برای رسیدن به سطح بالایی از عقلانیت و خودآگاهی

در تاریخ اندیشه و فلسفه، مفهوم «کنترل نفس» نقشی محوری ایفا کرده است، برخی از فلاسفه برجسته، همچون سقراط، این مفهوم را کلیدی برای دست یافتن به فضیلت می‌دانستند، از نظر این اندیشمندان، غلبه بر تمایلات و خواسته‌های نفس، ما را به سطح بالاتری از عقلانیت و خودآگاهی می‌رساند. سقراط معتقد بود که انسان‌ها در اسارت تمایلات و خواسته‌های نفسانی خود گرفتار هستند. این تمایلات، ما را به سوی لذت‌های زودگذر و امیال سطحی سوق می‌دهد و مانع از تفکر عقلانی و انتخاب‌های درست می‌شود.

از نظر سقراط، عقل باید قطب‌نمای انسان در زندگی باشد. عقل، ما را قادر می‌سازد تا تمایلات نفسانی را ارزیابی کرده و بهترین تصمیمات را برای رسیدن به خوشبختی حقیقی اتخاذ کنیم، بنابراین هدف از کنترل نفس، هدایت و تعدیل این تمایلات در راستای رشد و تعالی انسان است و این مستلزم فداکاری در برخی موارد خواهد بود؛ به عنوان نمونه ممکن است لازم باشد برای رسیدن به اهداف بلندمدت، از لذت‌های کوتاه‌مدت چشم‌پوشی کنیم.

مفهوم کنترل نفس در فلسفه‌های مختلف، تعاریف و تفاسیر گوناگونی دارد، در روانشناسی نیز کنترل نفس به عنوان توانایی تنظیم افکار، احساسات و رفتار مورد مطالعه قرار می‌گیرد. کارل یونگ، قربانی کردن نفس (کنترل نفس) را به عنوان بخشی ضروری از فرآیند رشد شخصی می‌دید، بنابراین به عقیده کارل یونگ فدا کردن بخشی از خود، نقشی بنیادی در مسیر رشد و تعالی فردی ایفا می‌کند و تقابل با تاریکی‌های درونی و کاوش در اعماق وجود، منجر به خودآگاهی و یکپارچگی بیشتر انسان می‌شود؛ سفری که طی آن فرد با تاریکی‌های درون خود روبه‌رو شده، آنها را به چالش می‌کشد و در نهایت آنها را به مثابه بخشی از وجود خود می‌پذیرد. این سفر، آسان و بدون چالش نیست و تقابل با تاریکی‌های درون، مستلزم شجاعت، صداقت و اراده‌ای قوی است، اما پاداش این دشواری‌ها، رشدی عمیق و پایدار خواهد بود.

تنظیم هیجان؛ به عنوان رویکرد رفتاری

در روانشناسی، تنظیم هیجان به فرایندهایی اشاره دارد که افراد از طریق آنها تجارب و ابراز هیجانات خود را کنترل می‌کنند، این فرایندها شامل طیف گسترده‌ای از تکنیک‌ها، از جمله کنترل شناختی، تغییر رفتار و مدیریت فیزیولوژیکی می‌شود.

یکی از دیدگاه‌های برجسته در مورد تنظیم هیجان، نظریه رفتارگرایی است، رفتارگرایان، مانند «بی اف اسکینر» معتقد بودند که رفتار انسان تحت تأثیر شرایط محیطی شکل می‌گیرد و از طریق تقویت و تضعیف قابل کنترل است.

در زمینه تنظیم هیجان، رفتارگرایان پیشنهاد می‌کنند که کنترل و تنظیم هیجان، نوعی رفتار است که می‌تواند برای تعدیل هیجانات و انگیزه‌ها به کار گرفته شود، بر اساس این دیدگاه با یادگیری کنترل تمایلات و خواسته‌های خود، می‌توانیم از بروز رفتارهای نامطلوب ناشی از هیجانات شدید جلوگیری کنیم و به اهدافمان دست یابیم.

فداکاری نفس به معنای سرکوب کامل خواسته‌ها نیست

فداکاری نفس، مفهومی عمیق و پرمغز در فرهنگ‌ها و آموزه‌های مختلف است، در نگاه نخست ممکن است این طور به نظر برسد که فداکاری به معنای سرکوب کامل تمایلات و خواسته‌های خود برای رضایت دیگران یا رسیدن به اهدافی والاتر باشد، اما در واقع، این تعریف کامل و جامع نیست.

فداکاری نفس در معنای دقیق‌تر، به معنای انتخاب آگاهانه برای تعویق یا کنار گذاشتن بعضی از خواسته‌ها و تمایلات شخصی در راستای اهداف والاتر یا حفظ روابط مهم است، این انتخاب به معنای سرکوب کامل خواسته‌ها نیست، بلکه به معنای مدیریت و کنترل آنها برای رسیدن به اهدافی ارزشمندتر است؛ برای نمونه دانش‌آموزی که برای قبولی در دانشگاه تلاش می‌کند، ممکن است تمایلات تفریحی خود را تا حدی به تعویق بیندازد و زمان بیشتری را به مطالعه اختصاص دهد، این فداکاری به معنای سرکوب کامل لذت و تفریح نیست، بلکه به معنای انتخاب آگاهانه برای تمرکز بر هدفی مهم‌تر خواهد بود، بنابراین فداکاری نفس به معنای ایجاد توازن بین نیازها برای دست یابی به رشد شخصی است.

خودآگاهی در قربانی نفس نقش دارد

برای قربانی نفس، نیاز به درک عمیق از احساسات و تمایلات خود داریم و خودآگاهی به ما کمک می‌کند تا بر هیجانات‌مان غلبه کرده و با اراده‌ای قوی‌تر در مسیر اطاعت الهی قدم برداریم.

خودشناسی، نقاط قوت و ضعف ما را آشکار می‌کند و به ما کمک می‌کند تا با اتکا به نقاط قوت خود، بر نقاط ضعفمان غلبه کنیم، بنابراین روز عرفه، فرصتی مغتنم برای خودشناسی و قربانی نفس در روز عید قربان است. با شناخت عمیق از خود و جایگاهمان در هستی، می‌توانیم در عید قربان، تمایلات نفسانی خود را قربانی کرده و به قرب الهی نزدیک‌تر شویم.

کد خبر 763884

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.