به گزارش خبرگزاری ایمنا، حوالی ساعت چهار بعدازظهر است، خورشید وسط آسمان طنازی میکند و گرمای هوا رکورد زده است، اما مردان و زنان کتاب دعا به دست، وارد خیمههای باغ رضوان در جوار مزار شهدای گمنام باغ رضوان میشوند.
امروز حال و هوای همه فرق دارد، عدهای سجاده پهن کردهاند و نماز میخوانند و عدهای دیگر ملحفه با زیرانداز آورده و بهصورت خانوادگی نشستهاند و زیر لب دعا میخوانند.
خمیههای برپا شده در باغ رضوان آدم را به یاد خیمههای صحرای عرفات مکه میاندازد، آنجایی که عاشقانه کعبه هوایی میشوند، اما در این گوشه از بهشت در کنار شهیدان گمنام دستها رو به آسمان است و دلها خدا را فریاد میزند…
«عرفه» است؛ روزی در تاریخ هجری قمری پیوند داده شده با باطن هر انسانی در هر کجای زمین؛ همه آمدهاند تا زیر آسمان خدا با چشمها، قلبها و اشکهای خود به دنیای وسیعتری بیندیشند؛ همان دنیایی که حسین (ع) شناخت و روز عرفه با پروردگار در میان گذاشت تا سید شهیدان شود؛ همان برگزیدهترین برگزیدگان در دشت کربلا…
جمعی از مؤمنان با حضور در باغ رضوان در هنگامه عرفه، با عرفات هم نوا شدند؛ برای کسانی که در این مکان حضور دارند و عزیزانشان در گوشهای از خاک اینجا آرمیدهاند، خواندن این دعا همیشه خاطرهانگیز و بهیاد ماندنی است.
در قسمتهای مختلف چادرهای برپاشده، کولرهایی تعبیه شده و با شربت و شیرینی از حاضران پذیرایی میشود.
کم کم جمع یاران تکمیل میشود و همه دل میسپارند به نوای گرم مداحان اهل بیت (ع) حامد عطریان و سیدمحمدرضا جعفریان برای قرائت زیارت عاشورا و دعای پرفیض عرفه «اَسْتَغْفِرُ اللهَ الَّذی لا اله الا هو الحَیُّ القَیّومُ بدیعُ السَّماواتِ و الأَرْضِ مِن جَمیعِ ظُلْمی و جُرمی و اسرافِی عَلی نَفْسی و اتوبُ إلَیه» و در میانه دعای عرفه از سخنرانی حجتالاسلام مهدی دانشمند نیز بهرهمند شدند.
آری، همزمان با نهم ذیالحجه حال و هوای آرامستان باغ رضوان و عطر نوای روحنواز «یا ربّنا یا ربّنا اغفِر لنا ذُنوبنا» ی دلهای شکسته در روز عرفه در گوشه گوشه سرزمین مُردگان پیچیده است.
در لحظه لحظههای قرائت دعای عرفه، فرشتگان هم با نوای یا رب یا رب زائران همراه شدهاند و در کنار آنها ذکر یا رب میگویند و زمین و آسمان را به هم گره میزنند.
آری اینجا غوغایی دیگر برپاست...
امروز در هر گوشه خیمهها لبها ترنم باطراوت دعا به خود گرفته است و چشمها امان خود را از بارش توبه، از دست دادهاند. دلها بیقرار فرازهای دعای عرفه و حضرت اباعبدالله الحسین (ع) شده است....
روز شیدایی اهل طاعت فرا رسیده است تا عارفانه سرود بندگی بخوانند و عاشقانه نجوای بندگی سر دهند تا با نوای استغاثه و استغفار، نفس اماره را به مسلخ برند و پاک و مطهر در حریم قربان پا بگذارند...
میگویند وقتی امام حسین (ع) به فرازهایی پایانی دعای عرفه رسیدند، اشک از دیدگان مبارکشان جاری شد و در حالی که دم دمای غروب بود آخرین فرازهای این دعا را قرائت کردند و با صدای بلند خداوند را با این عبارتها صدا زدند:
«..ای خدایی که بندگانت را به یاد میآوری، پیش از آنکه دیگران از آنها یادی کنند. ای خدایی که آغازگر هر بخشش و احسانی، قبل از آنکه عبادتکنندگان رو به سوی تو آورند. بخشنده و عطا کنندهای، پیش از آنکه خواهندگان از تو بخواهند و چه شگفت است اینکه بسیارمیبخشی…»
دعا به این فراز میرسد «بذنوبی فلا تَفضحنی و به سریرتی فلا تُخزنی» دلهای زائران تکان میخورد و از پی آن اشکها سرازیر…
اینجا ثانیههای ناب عاشقی از پی هم میدوند، نالهها پرسوزتر و دیدگان بارانیتر میشود؛ عطر نوای یا ربنا یا ربنا اغفرلنا ذنوبنای دلهای شکسته یکبار دیگر به صحن و سرای امام رئوف (ع)، رنگ و بوی اجابت میدهد… «یا من قل له شکری فلم یحرمنی»، با کوه عصیان آمدم، با چشم گریان آمدم؛ عمرم شده صرف گناه، اما پشیمان آمدم.
نوای یا رب یا رب زن و مرد بلندتر به گوش میرسد، هماکنون طلاییترین فرازهای دعا رسیده است...
به فرازهای پایانی دعا نزدیک میشویم و غروب خورشید نمایان میشود، اما افسوسی کنج دلها مینشیند که در این روز پربرکت، آیا بخشیده شدهاند؟
در این فراز پایانی، امام حسین (ع) از خدا چه میخواست که با چهرهای به پهنا اشک، سر به آسمان رو به معشوق حقیقیاش با صدایی بلند فریاد میزد اگر به من عطایش کنی، باکم نیست که چه از من دریغ خواهی کرد و اگر آن را دریغ کنی، هرچه عطا کنی برایم سودی نخواهد داشت؟! و آن طلب چیزی نیست جز «فکاک رقبتی من النار» …
گزارش از: راضیه کشاورز
نظر شما