به گزارش سرویس ترجمه خبرگزاری ایمنا، حدود ۷۰۰ سال پیش، شهر سیهنا در توسکانی با بیش از ۵۰ هزار سکنه، یک نیروگاه نیمهصنعتی با بانکداری روبهرشد بود که تنها ابَرشهرهای قرون وسطایی مانند پاریس، لندن و میلان توانسته بودند از آن پیشی بگیرند. اما در سال ۱۳۴۸ میلادی، درست زمانی که شهر در اوج دوران طلایی خود بود، طاعون سیاه، پیشرفت سیهنا را بهطور ناگهانی متوقف کرد و طی چندسال این شهر ۶۰ درصد از جمعیت خود را از دست داد و در گمنامی فرو رفت.
قرنها طول کشید تا این شهر در قرن بیستم جمعیت خود را به میزان قبل از همهگیری طاعون برساند. هرچند کووید -۱۹ به اندازه طاعون قرون وسطایی کشنده نبود اما، تحولات اجتماعی و اقتصادی ناشی از آن آثار فیزیکی بسیاری بر شهرها بهویژه شهرهای مدرن بر جای گذاشت. دورکاری باعث خلوت شدن مناطق اداری و تجاری شد و حملونقل عمومی را با رکود مواجه کرد. در دوران همهگیری کووید فناوریهایی مانند کنفرانس ویدئویی، اسناد مشترک و پیامرسانها جایگزین ساختمانهای اداری بلندمرتبه شدند و رسانههای اجتماعی و وبسایتهایی مانند Reddit و Twitter شور و نشاط فرهنگی و اجتماعی را به صورت مجازی ارائه دادند. در واقع همهگیری یک تهدید مستقیم بر مدل خدماتی شهرها بود که از دهه ۱۹۸۰ برای حفظ رونق شهری و صنعتیزدایی انجام شد.
شهر بدون مردم
قبل از دوران قرنطینه کووید -۱۹، دورکاری در اکثر کشورهای اروپایی رایج نبود بهطوری که در سال ۲۰۱۵ تنها ۱۱ درصد از آلمانیها و ۸ درصد از ایتالیاییها از راه دور کار میکردند. اما با گسترش بحران کرونا، کارمندان و مشاغل به سرعت با واقعیت سازگار شدند؛ جلسات دولت، شرکتها و سایر جلسات کاری به جلسات آنلاین تغییر شکل دادند، کلاسهای آموزشی به صورت مجازی برگزار شدند و پزشکی الکترونیک و درمان مجازی از راه دور شروع به کار کرد. بیش از ۶۰ درصد از جمعیت جهان تا سال ۲۰۳۰ در شهرها زندگی خواهند کرد و اگر این رفتارها باقی بمانند، بخشی از شهرها به مناطقی خالی از سکنه تبدیل خواهد شد. بدون نوآوری و مشارکت جهانی برای حمایت از رشد شهرنشینی، شهرهای آینده نمیتوانند از آسیبپذیرترین افراد خود حمایت کنند. دستور کار شهری جدید سازمان ملل متحد و دستور کار ۲۰۳۰ برای توسعه پایدار، هر دو بر اهمیت ایجاد شهرهای هوشمند و فراگیر تاکید دارند که به نفع همه شهروندان باشد. شهرهای هوشمند منجر به پیشرفت در زمینههای توسعه شهری مانند آموزش، سلامت و انرژی میشوند که مؤلفههای موردنیاز برای شهرهای پایدار است. از سوی دیگر نیاز به برنامهریزی، مدیریت و به اشتراکگذاری دانش، راهکارهای کلیدی برای تبدیل سیاست اجتماعی به عمل هستند و سرمایهگذاری روی جمعیت و مشارکت دادن ساکنان یک شهر در برنامههای اقتصادی و اجتماعی ایجاد شهرهای هوشمند را تسهیل میکند. بدون سرمایهگذاری در بخش انسانی، ادامه شهرنشینی بهگونهای که برای همه مردم پایدار و فراگیر باشد، بسیار دشوار خواهد بود.
اقتصاددانان معتقدند که بین ۵۰ تا ۶۰ درصد از جمعیت شهرها میتوانند از راه دور کار کنند و یکسوم از جمعیت شاغل شامل کارمندان اداری و مدیران ارشد میتوانند صددرصد مواقع فعالیتهای خود را به صورت دورکاری انجام دهند. یکسوم دیگر شامل طراحان لباس، مشاوران املاک و مستغلات و محققان علمی اغلب اوقات میتوانند این کار را انجام دهند اما لازم است گاهی اوقات در محل حضور داشته باشند. باقی افراد به هیچوجه نمیتواند این کار را انجام دهد؛ بیشتر این افراد کارگران بخش خدماتی با دستمزد پایین هستند، اما مشاغل رده بالاتری مانند پزشکی، دندانپزشکی، جراحی و خلبانی نیز در این گروه قرار میگیرند.
کاهش حضور افراد در محیط کار برای شهرهایی که برای ارائه خدمات به درآمد متکی هستند، میتواند مشکلساز باشد. برای مثال کافهها، رستورانها و فروشگاههای خردهفروشی که در نزدیکی مناطق اداری و تجاری قرار دارند و سایر خدماتی که به شرکتها و کارکنان و مشتریان آنها وابستهاند، رونق خود را از دست میدهند. با خروج کارگران این مشاغل و از دست رفتن بسیاری از مشاغل خدماتی، جمعیت شهرها نیز تغییر خواهد کرد. دورکاری و حذف بسیاری از مشاغل منجر به کاهش تعداد مالیاتدهندگان میشود و دولتهای شهری را با کاهش درآمد مالیاتی و درنتیجه کاهش خدمات عمومی مواجه خواهد کرد. از سوی دیگر، کار از خانه تعداد کاربران حملونقل عمومی را کاهش میدهد و کاهش درآمد شهر از این بخش را با معضل روبهرو میکند. هنگامی که افراد بتوانند فعالیتهای شغلی خود را از راه دور و بدون نیاز به حضور در شهرها انجام دهند، رفتن به حومه شهر و مناطق روستایی گزینهای مطلوب برای آنان است به ویژه برای شهرنشینانی که به سرگرمی و زندگی راحت عادت دارند.
تقویت سرمایه انسانی برای حفظ شهرها
کاهش جمعیت ناشی از مهاجرت که پیش از این به مناطق روستایی محدود میشد، اکنون به شهرهای کوچک و متوسط در حال گسترش است. قطبیشدن شهرها در نتیجه فرایندهای جهانیشدن که تمایل دارند سرمایه و فعالیتهای دارای ارزش افزوده بالا را در شهرهای جهانی و مناطق تحت نفوذ آنها متمرکز کنند، باعث کاهش جمعیت در مناطق کوچکتر شهری میشود. علاوه بر کاهش تعداد ساکنان، پیری جمعیت را که با مهاجرت جوانان و کاهش نرخ زاد و ولد در شهرها و شهرکهای کوچک و متوسط به وجود میآید، باید در از دست دادن سرمایه انسانی و افراد با تحصیلات عالی لحاظ کرد. نسبت بالایی از دارندگان مدارک دانشگاهی در آمار مهاجران شهرها وجود دارد که پیامدهای بسیار منفی برای شهرهای مبدأ به دنبال خواهد داشت. سرنوشت شهرها تا حد زیادی به تصمیمات سیاستگذاران بستگی دارد و تقویت شرایط کار و سرمایهگذاری در بخش سرمایه انسانی و تشویق شهروندان به کارآفرینی و تشکیل استارتآپهای شهری، در کنار تصمیماتی که برای افزایش کیفیت آبوهوا، کیفیت زندگی و سطح رفاه شهروندان اتخاذ میشود، نقش مهمی در جلوگیری از کوچک شدن شهرها و حذف آنها دارد.
اهمیت سرمایه انسانی در اقتصاد شهرها
سرمایه انسانی به دانش، مهارتها، تواناییها و ویژگیهایی اطلاق میشود که افراد از طریق آموزش و تجربه کسب میکنند و شکل نامشهودی از سرمایه است که از سرمایه فیزیکی (مانند ماشین آلات، ساختمانها) متمایز است، اما نقش مهمی در توسعه و رشد اقتصادی ایفا میکند که از آن جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد.
افزایش بهرهوری نیروی کار: توسعه سرمایه انسانی بهرهوری نیروی کار را افزایش میدهد. نیروی کار ماهرتر و آگاهتر میتواند وظایف خود را با راندمان بالاتری انجام دهد، تصمیمات بهتری بگیرد و با پیشرفتهای تکنولوژیک سازگار شود و در نتیجه منجر به تولید بیشتر به ازای هر کارگر، افزایش راندمان تولید و رشد اقتصادی میشود.
نوآوری و انطباق فناوری: سرمایه انسانی نقش کلیدی در پیشبرد نوآوری و پذیرش فناوری دارد چراکه افراد ماهر میتوانند فناوریها، فرایندها و روشهای جدید تولید را توسعه دهند، به تلاشهای تحقیق و توسعه کمک کنند و منجر به پیشرفتهای تکنولوژیکی شوند که بهرهوری و رقابت را افزایش میدهند.
دستمزد و درآمد بالاتر: بهبود سرمایه انسانی به شدت با سطح درآمد بالاتر مرتبط است. افراد با دانش، مهارت و تحصیلات بیشتر تمایل دارند دستمزدهای بالاتری در بازار کار داشته باشند و متعاقباً چشمانداز شغلی و تحرک اجتماعی را بهبود دهند که در نهایت به استانداردهای زندگی بالاتر و کاهش نابرابری درآمد کمک میکند.
سازگاری اقتصادی و انعطاف پذیری: سرمایه انسانی افراد و اقتصادها را قادر میکند تا با شرایط و چالشهای اقتصادی در حال تغییر سازگار شوند و به تغییرات در فناوری، پیشرفتهای صنعتی و شرایط اقتصادی جهانی پاسخ دهند و به این ترتیب تنوع، بازسازی، انتقال به صنایع جدید، تقویت انعطاف پذیری و پایداری را برای اقتصاد به ارمغان میآورند.
توسعه اجتماعی و انسانی: آموزش و مهارتآموزی به رشد فردی، توانمندسازی و شمول اجتماعی منجر میشود و درنتیجه انسجام اجتماعی را افزایش، فقر را کاهش و فرصتهای عادلانه را برای افراد و جوامع ترویج میکند. همچنین سرمایهگذاری در سرمایه انسانی میتواند نتایج اجتماعی مثبتی همچون بهبود سلامت، کاهش نرخ جرم و جنایت و بهبود رفاه کلی به دنبال داشته باشد. در ادامه چند نمونه واقعی بیان میشود که مزایای سطح بالای سرمایه انسانی را برجسته میکند.
صنعت فناوری اطلاعات: رشد سریع صنعت فناوری اطلاعات (IT) به شدت به نیروی کار ماهر و با تحصیلات عالی وابسته است. کشورهایی که تاکید زیادی بر توسعه سرمایه انسانی در قالب مهارتهای فنی، دانش علوم رایانه و تواناییهای حل مسئله دارند، توانستهاند نوآوری را تقویت و مراکز فناوری اطلاعات پررونق را ایجاد کنند. برای مثال میتوان به سیلیکونولی در ایالات متحده، بنگلور در هند و شنژن در چین اشاره کرد.
بخش مراقبتهای بهداشتی: نیروی کار آموزشدیده و ماهر در زمینه مراقبتهای بهداشتی برای انجام مراقبتهای پزشکی باکیفیت و بهبود وضعیت بهداشت عمومی ضروری است. کشورهایی که با آموزش پزشکان، پرستاران و سایر متخصصان مراقبتهای بهداشتی را در اولویت قرار میدهند، میتوانند با ارائه خدمات بهتر نرخ مرگومیر را کاهش و بهطور مؤثر به بحرانهای بهداشت عمومی پاسخ دهند. سوئد، سنگاپور و کانادا کشورهایی هستند که به دلیل سطح بالای سرمایه انسانی در مراقبتهای بهداشتی شناخته شدهاند.
تولید و صنعتیسازی: در بخشهای تولیدی و صنعتی پیشرفته امروزی، نیروی کار ماهر میتواند رقابت و نوآوری را حفظ کند. کشورهایی مانند آلمان که در برنامههای آموزش حرفهای، آموزش فنی و کارآموزی سرمایهگذاری میکنند به موفقیت اساسی در صنایع تولیدی همچون مهندسی خودرو و ابزار دقیق دست مییابند.
تحقیق و توسعه: سرمایه انسانی برای تقویت تحقیقات علمی، پیشرفتهای تکنولوژیکی و نوآوری امری ضروری است. کشورهایی که دارای سطح بالایی از سرمایه انسانی در زمینههای علوم، فناوری، مهندسی و ریاضیات (STEM) هستند، میتوانند دانش جدید تولید کنند، فناوریهای پیشرفته را توسعه دهند و رشد اقتصادی را هدایت کنند. برای مثال کشورهایی مانند ایالات متحده و کره جنوبی سهم قابلتوجهی در تحقیقات علمی و نوآوریهای فنی دارند.
کارآفرینی و استارتآپها: یک اکوسیستم قوی برای کارآفرینی و استارتآپها به نیروی کار ماهر و کارآفرین بستگی دارد. شهرهایی که با ارائه آموزشهای تجاری، مشاوره و دسترسی به منابع، سرمایه انسانی را پرورش میدهند، با تشویق تشکیل استارتآپهای نوآور، کارآفرینی را ترویج میکنند. گسترش استارتآپها در شهرهایی مانند سیلیکونولی و لندن به دلیل تمرکز بالای کارآفرینان ماهر و محیطی حمایتگر برای توسعه سرمایه انسانی بسیار پررونق است.
نظر شما