به گزارش خبرگزاری ایمنا از خراسان جنوبی، بیرجندیها دوباره آماده استقبال از رئیسجمهور شهید شدهاند، استقبالی متفاوت با استقبالهای قبلی، استقبالی که قرار نیست رئیسجمهور به میانشان بیاید، برای آنها دست تکان دهد، این بار قرار است رئیسجمهور روی دوش مردم قدرشناس و ولایتمدار و وفادار به انقلاب این دیار تا آستانه بهشت بدرقه شود.
بیرجندیها این بار هم به صحنه آمدهاند برای خداحافظی با مردی که بیرجندی نبود، اهل این استان هم نبود اما قلبا متعلق به این خطه بود، به مردمانش عشق میورزید و تکیهگاهمحکمی برای آنها بود.
آحاد مختلف مردم از شهرهای مختلف خراسان جنوبی خود را به بیرجند رساندهاند تا در این مراسم شرکت کنند تا ادای احترام کنند به رئیسجمهوری که مفهوم خادم بودن را خوب بلد بود، خدمت کرد و در راه خدمت جانش را فدا کرد.
امروز روز بغضهای فرو خورده است که آزاد میشود، روزی که چشمها یک تلنگر کوچک میخواهد تا ببارد، جا برای سوزن انداختن نیست تا بتوان حضور مردم را رصد کرد اما زیباییها و قدرشناسیهایی دیده میشود که کلمات برای توصیف آن به یاری نمیآیند.
پیرزنی که از صبح زود با وجود اینکه کتفش به تازگی آسیب دیده بود و با هر تکان درد جانش را پر میکرد به بدرقه رئیسجمهور آمده است تا او را راهی سرای ابدی کند، دو کودک نوجوان که به هر دری میزنند تا به ماشین حامل شهدا برسند، مردی نابینایی که پشت لباس یک نفر را گرفته است و تلاش میکنند تا خود را به شهدا نزدیک کنند و زنی که از راه دور دست دخترهایش را گرفته و به بیرجند سفر کرده تا دلش آرام بگیرد و آخرین وداع را با رئیسجمهور شهیدش داشته باشد.
امروز در بیرجند سیل جاری شده است، سیل جمعیتی که آمدهاند با یار دیرینشان وداع کنند، یار دیرینی که علاقه عجیبی به این خطه داشت، برای مردمانش دلسوزی میکرد، آمده بود تا گرد محرومیت را از روی استان پاک کند، استانی که محبتشان به نظام جمهوری اسلامی زبانزد است و حضور بالایشان پای صندوقهای رأی همیشه گواه بر این ادعاست که آنها تا پای جان پای این انقلاب ایستادهاند.
امروز صحنههایی در استقبالبی نظیر مردم بیرجند از پیکر رئیسجمهور شهید خلق شد که قلم از وصف آنها ناتوان است، از مادر شهیدی که با سینی اسفند در فرودگاه حاضر شده بود تا دختر شهیدی که در سفر پیشین شهید آیتالله رئیسی به خراسان جنوبی مورد تفقد ویژه قرار گرفته بود، از پیرمردها و پیرزنهایی که نتوانسته بودند در خانه بنشینند و خود را به مراسم تشییع رسانده بودند.
امروز خراسانجنوبی صاحب عزا بود، وداع آخر در آخرین سفر استانی، چو قطره باران خدا نگهدارت، مزد خدمت خالصانه و صادقانه تنها همین ارادت میتواند باشد.
به قول پیرمرد بیرجندی، عجب گلی چید دست روزگار و این سفر استانی از جنس شهادت شد، درواقع اوج سعادتمندی در این دنیا همین شهید شدن در راه خدمت است، اینگونه حوادث زمانی اتفاق میافتد که خلوص افراد زیاد میشود و به خدا نزدیکتر میشوند، اینگونه است که لایق شهادت میشوند و زمینه آن فراهم میشود.
نظر شما