به گزارش خبرگزاری ایمنا، «خودم بودم که به همهچیز پشت پا زدم، سالها مدیر یک پردیس سینمایی به نام چهارسو بودم که متعلق به بنیاد ۱۵ خرداد بود، من از طرف بنیاد دعوت به کار نشده بودم، اما به عنوان هنرمندی که کار مدیریت فرهنگی را میدانست مرا برای همکاری انتخاب کردند، همچنین دو سال متوالی رئیس کاخ جشنواره بینالمللی فجر بودم و این چیزی است که نمیتوانم انکارش کنم.» این بخشی از صحبتهای اشکان خطیبی بازیگر سینما است که سال گذشته از ایران به ایتالیا مهاجرت کرد.
وی بهتازگی در مصاحبهای اظهار کرده است: «بسیاری از افراد معتقدند که هنرمندان و بازیگران به سادگی میتوانند مهاجرت کنند، در حالی که اینطور نیست؛ واقعاً تا پای از دست دادن همهچیز رفتم؛ نزدیک به یک سال طول کشید تا با پادرمیانی مستقیم وزیر امور خارجه ایتالیا توانستم نجات پیدا کنم، هر روز که بیدار میشوم با مشکلات متعددی دست به گریبانم و در حال حاضر تحت درمان هستم، در کنار اینکه نمیتوانم جسم و ذهنم را برای کار کردن آماده کنم باید در این فکر باشم که شغل دیگری در کنار کارم انتخاب کنم تا بتوانم هزینههای زندگیام را تأمین کنم؛ به هر حال زندگی کردن در اروپا کار راحتی نیست. از کارهایی که در ایتالیا انجام میدهم رضایت ندارم و به کیفیت کارهایم در ایران نیست؛ این ارتقا مشخصاً اتفاق نیفتاده و بدتر هم شده، دلیل این اتفاق هم این است که نزدیک به شش سال است که بهعنوان بازیگر روی صحنه نرفته نرفتهام.»
خطیبی بیان کرده است «شرایط واقعاً سخت است، عمر بسیار کوتاه است و بهایی که من در این برهه از زندگیام دادم بهای بسیار سنگینی بود که به قیمت از دست دادن خیلی چیزها تمام شد؛ من خانوادهام را از دست دادم، اصلاً دوست نداشتم وقتی انتخاب الانم را در کفه ترازو با گذشته قرار میدهم آنچه در گذشته داشتم سنگینتر شود. ما باید یاد بگیریم به اشتباهمان اذعان کنیم هرچند این این اتفاق به روند اجتماعی مربوط میشد که من هم بخشی از آن بودم.»
خانه امنی که بر سر کاسبان خون مردم آوار شد
مهاجرت هنرمندان یکی از موضوعاتی است که در سالهای اخیر در خانواده بزرگ فرهنگ و سینما ایران حواشی ایجاد کرده است؛ کشورهایی مانند ایتالیا، فرانسه، کانادا، دبی، هلند و آلمان مقصد اصلی بازیگرانی است که قصد مهاجرت از ایران را دارند، اما باید گفت که بسیاری از آنها بهدلیل اینکه از محبوبیت و شهرت قبلیشان فاصله گرفتهاند بهسختی میتوانند در شغل پیشینشان مشغول به کار شوند یا به جایگاهی در همان رده دست یابند.
یکی از واضحترین مصادیق این امر را میتوان لغو برگزاری تئاتر «خانه امن» در نیویورک بیان کرد؛ بیستویکم اکتبر سال ۲۰۲۳ (مهر ۱۴۰۲) قرار بود این نمایش در سالن تیلس سنتر نیویورک با بازی حمید فرخنژاد، مهناز افشار و برزو ارجمند به روی صحنه برود، اما طبق اخبار منتشر شده با خالی ماندن ۸۵ درصد از صندلیهای صحنه، تیکتمستر که متولی فروش بلیت این برنامه بود، به دلیل کم بودن استقبال نمایش این نمایش خبر از لغو آن داد و اعلام کرد «این رویداد کنسل شده، لازم نیست شما کاری انجام دهید، خودمان پول شما را برمیگردانیم.»
روایتی از چهرههای غمگین تورنتو!
یکی دیگر از این مصادیق، ارژنگ امیرفضلی بازیگر، کارگردان، تهیه کننده و صداپیشگی ایرانی بود که پیشتر در آثار مرضیه برومند، اخراجیها و شام عروسی هنرنمایی کرده بود و تازگی به تورنتو کانادا مهاجرت کرده است؛ ویدئویی که این طنزپرداز ایرانی اخیراً از وضعیتش در تورنتو خبر میدهد مورد توجه کاربران در شبکههای اجتماعی قرار گرفته است؛ وی در این ویدئو به بررسی هزینههای زندگی و شرایط سخت زندگیاش در تورنتو میگوید: از صبح تا حوالی پنج و شش بعد از ظهر کار میکنم و ماهانه سه هزار دلار درآمد دارم؛ اگر بخواهم خانهی دو خوابه ای اجاره کنم تمام ۳۰۰۰ دلار را برای اجارهی آن باید بپردازم، یک خانه تک خوابه در مکان معمولی شهر ماهانه ۲۴۰۰ دلار اجاره دارد.
این بازیگر ادامه میدهد: نمیتوانم در تورنتو خودرو شخصی داشته باشم و حمل و نقل عمومی ماهانه ۱۰۰ دلار از درآمدم را به خود اختصاص میدهد، همچنین با محاسبات دیگر و اظهاراتی که در مورد هزینه قبضها، تفریحات حداقلی و خوراک انجام میدهد به مخاطبین میگوید که شرایط زندگیاش در تورنتو با دشواریهای جدی همراه است.
امیرفضلی در پایان اذعان میکند: بسیاری از افرادی که مهاجرت میکنند چارهای ندارند جز اینکه بگویند خیلی خوشبختند و اینجا همه امکانات در دسترس است، اما خیابانهای اینجا مانند ایران است، بعضی آدمها چهره شادی دارند و بعضی دیگر غمگینند هرچند به نظر میرسد تعداد آدمهای غمگین در خیابانهای ایران بیشتر باشد اما بهتازگی به خاطر افزایش سرسامآور قیمتها در کانادا تعداد چهرههای غمگین در خیابانهای تورنتو هم بیشتر شده است.
از نقشآفرینی در مختار تا راننده آمبولانس در کانادا
از دیگر هنرمندان نامآشنایی که مهاجرت مهر پایانی به کارنامه حرفهایاش در ایران بود میتوان شبنم فرشادجو، ویشکا آسایش، فریبرز عربنیا، لیلی رشیدی و پرستو صالحی را نام برد؛ شبنم فرشادجو که پیش از این لوح تقدیر بهترین بازیگر زن در جشنواره فجر و تندیس بهترین کارگردانی را در پنجمین دوره جشنواره تئاتر بانوان دریافت کرده بود، هماکنون در تورنتوی کانادا به برگزاری کلاسهای بازیگری مشغول است.
ویشکا آسایش که خیلیها او را با بازی درخشانش در سریال «امام علی (ع)» و نقش خانم دارابی در «ورود آقایان ممنوع» میشناختند، هماکنون در پاریس ویدئوهایی هنگام ورزش و کوهنوردی از خود منتشر میکند و به کار روبهروی دوربین علاقهای نشان نمیدهد.
فریبرز عربنیا، بازیگر نقش مختار در سریال «مختارنامه» و بازیگر نقش شهید چمران در سینمایی «چ» در صفحه شخصیاش خود را با افتخار راننده بیماران در کانادا معرفی میکند.
لیلی رشیدی، هنرمند سینما و تلویزیون به برگزاری کلاس بازیگری برای کودکان در دبی میپردازد و پرستو صالحی در ویدئویی که از خود منتشر کرده است به دلتنگی و ابراز علاقه به بازگشت به ایران میپردازد و میگوید که تنهایی و غربت دیگر برایش قابل تحمل نیست.
دیدن اتفاقاتی از این دست و شرایط سخت زندگی برای هنرمندانی که سالها در ایران شریک خاطرههای مردم و پازلی از پیکرهی فرهنگ ایرانی-اسلامی کشورمان بودهاند، اندوهبار است؛ به نظر میرسد برای شکوفایی درخت باطن هر هنرمندی هیچ خاکی همچون خاک کشورش نیست؛ به همین دلیل است که بهتر است هنرمندان در میهن خود به تولید و آفرینش آثار هنری دست بزنند و با افزایش بصیرت و بینش خود مرعوب و مجذوب وعدههای پوشالی خارجنشینان نشوند.
همچنین میتوان از مدیران فرهنگی تقاضا داشت که با انعکاس حقیقت مهاجرت هنرمندان سبب دامنزدن به این اشتباه جبرانناشدنی در حوزه فرهنگ نشوند و با تبیین تبلیغات مخرب و دروغپردازیهای رسانهای معاندان از جناحگیری غیراندیشهورزانه و اقدامات لحظهای و احساسی هنرمندان که ضربه سنگینی به خود ایشان و فرهنگ و سینمای کشور وارد میآید، جلوگیری کنند، چراکه بیان چنین مصادیق و آیندهای برای این افراد غیرقابل پیشبینی نبود و پیش از این نیز شاهد چنین مواردی بودیم، بازیگرانی که اتفاقات سیاسی را دستاویز کردند تا از کشور مهاجرت کنند و در نهایت چیزی جز پیشمانی برای آنها باقی نماند.
نظر شما