به گزارش خبرگزاری ایمنا، حجتالاسلام علی محزونیه استاد حوزه و دانشگاه در دومین نشست بررسی ابعاد کلامی و اعتقادی آیت الله سید محمدباقر درچهای با اشاره به سه منش در مقام شناخت و وصف ولایت اهل بیت اظهار کرد: توصیه اهل بیت به طریق اعتدال است به این نحو که از غلو پرهیز شود و از طرف دیگر هم کسی در این زمینه عقب نماند و مرحوم آیت الله سید محمدباقر درچهای در دعوت به ولایت، منشی اعتدالی داشتند.
وی درباره شئون غلو افزود: یکی از مراتب غلو آن است که اهل بیت را جای خدا بنشانیم، مرتبه دیگر آنکه تدبیر و اداره جهان به جای خدا، به اهل بیت سپرده شود البته تعاریف غلو در مکاتب کلامی شیعه متفاوت است که ریشه آن به مبانی هستی شناسی و انسان شناسی میرسد. اگر فضائل اهل بیت را به دانههای یک تسبیح تشبیه کنیم، نخ اتصال آن باور به مجرای فیض بودن اهل بیت است که فهم این مطلب ما را از گرفتار شدن به غلو و تقصیر باز میدارد.
سخنران دیگر این مراسم محمدحسین ریاحی استاد تاریخ و اصفهانشناس بود که در وصف عظمت آیتالله درچهای اظهار کرد: آیتالله درچهای منشأ تحول بزرگی شد و شاگردان فراوانی از وی کسب فیض کردند؛ شخصیتهایی مانند شهید مدرس، آقا ضیا عراقی، سید جمال گلپایگانی، سید عبدالحسین طیب، میرزا علی آقا شیرازی، عالم نجف آبادی، محمدعلی مبارکه، شیخ محمود انصاری، حاج آقا رحیم ارباب، سید محمدرضا خراسانی، استاد همایی و بسیاری از فضلای دیگر از محضر ایشان بهرهها بردند و تحت تأثیر مسلک عملی استاد خود هم بودهاند، ذکر دو شاگرد او یعنی آیتالله سید ابوالحسن اصفهانی و آیت الله سید حسین بروجردی کافی است تا ما به جایگاه وی پی ببریم.
وی در ادامه افزود: مرحوم همایی ذکر میکند که سیل وجوهات به سمت او میآمد اما آقای درچهای هیچ چشمداشتی به آنها و هیچ تعلقی به دنیا نداشت؛ بسیار اهل مراقبه و رعایت و تقوا بود و شخصیت این عالم، جامعیت بالایی داشته است.
این اصفهان شناس بیان کرد: علامه درچهای به شدت به روضه خوانی اعتقاد داشت و در این راستا ارادت و اعتقاد وی به ولایت اهل بیت در پرتو عظمت توحید بوده است؛ سالها در منزل آیت الله درچهای در ماه محرم روضه خوانی برقرار بوده و باید گفت که آیتالله درچهای از آخرین فروغهای حوزه کهن اصفهان بوده است.
سخنران پایانی این نشست تخصصی، حجتالاسلام سید محمدعلی موسوی امام جمعه شهر درچه بود که اشاره به حساسیت آیتالله درچهای نسبت به روضهخوانیِ صحیح اظهار کرد: سالها قبل کتابی با عنوان تخت فولاد، بدون ذکر نویسنده، که سراسر جعل و نسبتهای ناروا به آیتالله درچهای است منتشر شد. در دوران جوانی آیتالله مکارم شیرازی فرمودند این کتاب کار علی دشتی است و از من خواستند که در جواب این نوشتار، مقالهای بنویسم و بر این اساس با استناد به بزرگترهای فامیل، تحقیقاتم را کامل کردم و مقالهای نوشتم.
وی در ادامه با اشاره به وامداری آیتالله بروجردی به آیت الله درچهای افزود: آیتالله بروجردی در جوانی در زمینه وضو گرفتن وسواس داشت و آقای درچهای به او میگوید که پیش چشمش وضویی بگیرد، او هم بدون وسواس وضو میگیرد سپس دستور میدهد که با همین وضو نماز بخواند و آیت الله بروجردی بیان میکند با این قوت قلب، وسواس از سر من افتاد؛ آیتالله بروجردی میگفت هنگامی که از اصفهان به نجف رفتم، مجتهد شده بودم و درس آخوند خراسانی در نجف هم مبانی من را که نزد آیتالله درچهای فراگرفته بودم را تغییر نداد.
امام جمعه درچه با اشاره به همت آیتالله درچهای توضیح داد: وی در زمان مرجعیت روزانه ٧ ساعت مطالعه میکرد و دلیل این همه مطالعه پاسخ میداد که از من درخواست فتوا میشود، اگر روز قیامت به من بگویند فتوایی که دادی غلط است و چرا چنین کردی، من در پاسخ خواهم گفت خدایا من آن میزان که در توانم بود، تحقیق کردم و بیش از این دیگر نمیتوانستم.
حجتالاسلام موسوی افزود: آقای درچهای اگر میدید کسی بالای منبر مطلب خلافی میگوید همانجا به او تذکر میداد چرا که معتقد بود چون آن شخص انحراف را در جمع در دل مردم انداخته باید در همان میان مردم، اشتباهش بیان شود تا آن انحراف در ذهن مردم نماند و همین مطلب موجب میشد که بیماردلان با او دشمنی کنند.
وی گفت: شهید مدرس با حضورش در پای درس آیتالله درچهای، توانسته بود چندین جلد کتاب تقریرات بنویسد که هنوز چاپ نشده و ما نیز تا به امروز با بخشی از دستنوشتههای آیتالله درچهای توانستهایم ٢۶ جلد کتاب با عنوان میزان الفقاهه چاپ کنیم این در حالی است که مجلدات فقهی و اصولی آیتالله درچهای بسیار بیشتر از اینها است و هنوز چاپ نشده است.
امام جمعه درچه در پایان سخنانش درباره طرز وفات آیتالله درچهای بیان کرد: برادر مرحوم من آقای سید تقی درچهای در کتاب ستارهای از شرق، ١۶ دلیل نوشتهاند که علامه درچهای را شهید کردند همچنین حاج آقای صهری از علمای اصفهان بالای منبر فریاد میزدند که والله والله ایشان را شهید کردند.
نظر شما