به گزارش خبرگزاری ایمنا از کردستان، مردم کردستان و خود سنندجیها به شهر سنندج «سنه» میگویند و با القابی همچون سنه باوان (خانه پدری) و سنه نازار (بسیار عزیز) نامش را میبرند، سنه هر سال در ششم اردیبهشت زاده میشود و تولدش را جشن میگیرند.
سنندج که مرکزیت استان کردستان را دارد به شهر هزار تپه، شهر مسجد و مناره، پایتخت دف جهان، پایتخت نوروز، شهر خلاق موسیقی یونسکو، پایتخت کتاب ایران و عناوین و القاب دیگری نیز خوانده میشود که همه اینها گواه فرهنگ و هنر و شاخصههای منحصربهفرد این شهر است.
سنه از لحاظ جغرافیایی در دامنه کوه آبیدر قرار دارد، کوهی که اصلیترین تفرجگاه مردم شهر سنندج و گردشگران این شهر محسوب میشود و بر فراز آن میتوان زیباترین چشمانداز را از شهر سنندج به تماشا نشست.
در گذر از محلهها و خیابانهای قدیمی آن، هنوز میتوان رنگ و روی آثار تاریخی و خانههای قدیمی را مشاهده کرد، مردمش با یکدیگر با زبان کُردی اردلانی صحبت میکنند و تا حدود زیادی زبان مادری خود را حفظ کردهاند.
پوشش مردم سنندج اگرچه که تحت تأثیر گذر زمان به شکل رسمیتری درآمده است اما هنوز لباس کردی هم مردانه و هم زنانه آن بسیار در میان مردمش پرطرفدار است و بیشترین قسمت بازار تاریخی این شهر نیز به فروش پارچههای متنوع لباس کُردی اختصاص دارد.
آب و هوای شهر سنندج کوهستانی و تا حدودی معتدل است که هر چهار فصل را میتوان در آن تجربه کرد اگرچه که شهر سنندج در فصل بهار و پاییز زیباییهای آن صدچندان میشود.
برای اینکه بیشتر با شهر سنندج، به ویژه پیدایش و قدمت آن آشنا شوید، گفتوگوی ما با یکی از پژوهشگران تاریخ استان کردستان را در ادامه بخوانید.
تأسیس شهر سنندج در سال ۱۰۱۶ هجری شمسی
جمال احمدیآئین، پژوهشگر و نویسنده کردستانی در گفتوگو با خبرنگار ایمنا در کردستان اظهار میکند: قدمت شهر سنندج دارای دو تاریخ است، یک تاریخ بسیار دور که تنها شواهد و قرائنی محدود برای آن موجود است و تاریخ مدون و موثقی به صورت امروزی ندارد، اما تاریخ دوم از سال ۱۰۴۶ هجری قمری (۱۰۱۶ شمسی) شکل گرفته که تا امروز به صورت واضح و روشن وجود دارد.
وی میافزاید: در تاریخ دور بر اساس شواهد و قرائنی که با توجه به حفاریهایی که در چندین نقطه از شهر سنندج به صورت اتفاقی صورت گرفته، مشخص میشود که شهری در دورههای پیشین وجود داشته است و مورد مهمتر در اسنادی همچون آثار تاریخ نویسهای ۲۰۰ سال بعد از اسلام بوده که جغرافیای مناطق اسلامی را نوشتهاند و در آن به شهری به نام «سَهانه» اشاره کردهاند که ترجمه آن در زبان کُردی، صد کانی یا همان صد چشمه میشود.
پژوهشگر ادامه میدهد: مینورسکی (خاورشناس و ایران شناس روسی) معتقد است که سنندج (سنه) همان سَهانه است. برخی هم معتقدند که شهر سنندج از سانان یا سَئِنه گرفته شده است، اما سهانه چون جغرافی نویسان بعد از اسلام هم به آن اشاره کردهاند به نظر درستتر است.
احمدی آئین خاطرنشان میکند: شهری وجود داشته به اسم صد کانی در دوران هارونالرشید که به طور ویژه به آن اشاره شده است و قرینهای دیگر دربارهی قدیمی بودن سنندج میتوان به کلمه آبیدر اشاره کرد که به عنوان هوشیدر در اوستا آمده و دکتر عمادالدین دولت شاهی در کتاب کوههای غرب ایران در اوستا به آن اشاره کرده است که هوشیدر یا اوشیدر به کوه آبیدر اشاره دارد که وحی یا الهام دوم زرتشت در آنجا به او نازل شده است.
وی اضافه میکند: کوه آبیدر کوه برجستهای نبوده و از نظر ارتفاع نیز بسیار شاخص نیست، اما کوهها به خاطر شهری که در کنار آن هستند مهم و مشهور میشوند مثل کوه نور در مکه، کوه نهکروز در سقز، کوه آربابا در بانه و آبیدر هم به خاطر اینکه در کنار شهر بزرگی در آن زمان قرار داشته که در اوستا به آن اشاره شده و زرتشت وحی دومش در آنجا نازل شده، مهم بوده است، البته ناگفته نماند که در حال حاضر هم مردم شهر سنندج به نوک قله آبیدر سنگ قرآن میگویند که شاید به این مسئله مربوط باشد.
کشف قبرستان میتراییها، دلیلی بر قدمت بالای شهر سنندج
پژوهشگر سنندجی تصریح میکند: منبع دوم ما قبرستان میتراییها است که در شهرک زاگرس سنندج واقع در دامنه کوه آبیدر کشف شد و چون شیوه دفن آنها میترایی بوده، این هم دلیلی دیگر مبنی بر قدمت بالای شهر سنندج است. همچنین آثاری هم که در قلعه حسنآباد سنندج به دست آمده که به عنوان یک اردوگاه نظامی بوده و معمولاً این قلعهها در کنار شهرهای بزرگی وجود داشتهاند، دلیلی دیگر بر قدمت بالای این شهر است.
احمدی آئین دلیل تخریب شدن شهر سنندج قدیمی را دو مسئله میداند و میگوید: مسئله اول شاید زلزلهای بوده که در شهر سنندج اتفاق افتاده باشد و باعث از بین رفتن آثار این شهر شده است چون سنندج بر روی نوار قرمز زلزله قرار دارد.
وی میافزاید: دلیل دوم هم شاید جنگهای سجلوقیها و مغولها بوده است، چون در زمان سلجوقیها جنگهای بسیاری در میان سران سلجوقی به دلیل ارث و قدرت در این مناطق رخ داده است که باعث نابودی شهر شده، همچنین ورود مغولها هم باعث شد بسیاری از مردم، شهرها را ترک کنند و به ارتفاعات پناه ببرند و بهخاطر وجود مغولها جرئت برگشت به شهر را نداشتند. بعد از حمله مغول و استقرار صفویها و ایجاد آرامش نسبی، کمکم شهرها رونق گرفت.
پژوهشگر سنندجی تصریح میکند: دلیل در کانون توجه قرار گرفتن شهر سنندج این است که در اکثر مناطق کردستان امروزی، اردلانها حکومت داشتند و با استقلال حکومت میکردند تا دوره هَلوخان که در این دوره به صفویها تمایل پیدا کردند و تا زمان شاه عباس مشکلی وجود نداشتند. بعد از شاه عباس که نوه او شاه صفی، پادشاه ایران شد، او بسیاری از شاهزادههای صفوی را به قتل رساند تا رقیبی نداشته باشد، یکی از قربانیها فردی به اسم سرخاب بیگ بود که مادرش زرینکلاهخانم خواهر شاهعباس و پدرش خان احمد خان اردلان بود که به دستور شاهصفی کور شد.
احمدی آئین ادامه میدهد: خان احمد خان به دلیل اتفاقی که برای پسرش افتاد تا مدتها به افسردگی شدیدی دچار شد، اما بعد از اینکه به سلامت قبلی خود بازگشت، علیه دولت صفوی قیام کرد و جنگهای بسیاری را انجام داد و در قلعههای چهارگانه اردلان کردستان در برابر سپاه صفوی ایستاد، اما شکست خورد. خان احمد خان بعد از شکست به موصل رفت.
وی اضافه میکند: سلیمان خان اردلان که پسرعموی خان احمد خان و در دربار صفوی بود، توانست شاه صفی را راضی کند که حکومت اردلانها را به او بسپارند و از گماردن سردارهای صفوی به حکومت کردستان چشمپوشی کنند که اگر این اتفاق صورت نمیگرفت به احتمال زیاد کردستان هم مانند استانهای دیگر همچون همدان و زنجان که زمانی کُردنشین بودند و به تدریج تغییر کردند و بافت کُردی خود را از دست دادند، این اتفاق هم برای استان کردستان دور از ذهن نبود.
نویسنده میافزاید: هنگامی که سلیمان خان اردلان فرمان حکومت را به دست گرفت، شرط در دست گرفتن حکومت او این بود که چهار قلعه که اردلانها حدود ۴۲۰ سال در آنها با استقلال حکومت میکردند از جمله قلعه زلم که امروزه در منطقه هورامان کردستان عراق قرار دارد و قلعههای مریوان، پالنگان و حسنآباد واقع در استان کردستان ایران را ویران کند که این کار را انجام داد.
سلیمان خان اردلان، مؤسس اولیه شهر سنندج
این پژوهشگر شهر سنندج میگوید: سلیمان خان پس از ویران کردن قلعهها، سنندج امروزی را برای زندگی و حکومت خود انتخاب کرد که شهر سنندج در آن زمان ظاهراً روستای کوچکی بوده و شاید معبدی یا قلعهای قدیمی در آن بوده، اما به طور کامل واضح نیست که آیا معبدی کهن بوده یا قلعهای ساده، چون اسناد موثقی در این مورد وجود ندارد.
احمدی آئین میافزاید: طایفهای به نام زرین کفشها در این منطقه بودهاند که خود را نوادگان توس نوذر میدانستند و همان کوه توس نوذری که امروز در شهر سنندج وجود دارد به اعتقاد آنها جایگاه و شکارگاه توس نوذر پهلوان افسانهای شاهنامه بوده است. توس نوذر در اصل جزو شاهزادههای کیانی بوده است و پسرعموی کیکاووس پادشاه و از نوادگان فریدون پادشاه کیانی بوده است. در آن زمان زرین کفشها نوعی کفش به پا میکردند که نواری باریک طلایی یا گلی طلایی روی آن وجود داشت که به این دلیل به زرین کفش مشهور شدند.
وی خاطرنشان میکند: سلیمان خان اردلان چون قبلاً در اصفهان در دربار صفوی زندگی کرده بود و در آنجا شیوه و روش معماری بازار اصفهان را دیده بود، هنگامی که به شهر سنندج آمد همان شیوه ساخت بازار نقش جهان و فرم و شکل محلههای اصفهان را پیاده کرد که این تاریخ، یعنی سال ۱۰۱۶ شمسی بوده به همین دلیل شیوه معماری خانههای سنندج بسیار تحت تأثیر معماری خانههای سنتی اصفهان قرار گرفت و سلیمانخان معمارهای را که با خود آورده بود متناسب با زیست و اقلیم کوهستانی سنندج، این معماری را بومیسازی کردند مثلاً عایق در برابر سرما و درهای کوچکتر.
پژوهشگر تاریخ کردستان اضافه میکند: او در ابتدا چهار محله را برای این کار تأسیس کرد، اول محله قلعه بود که قلعه حکومتی در آنجا وجود داشت و امروزه محله سرتپوله تا مسجد جامع را شامل میشود. این محله دیواری بلند و برجهای فراوان و چهار درب داشت که یک درب به بازار باز میشد، یک درب به سرتپوله باز میشد. درب دیگر به قلعه چهارلان باز میشد که به سمت شهر قلاچوالان امروزی در استان سلیمانیه باز میشده و به این نام خوانده میشد (البته در آن زمان شهر سلیمانیه وجود نداشته است) درب دیگر به بلوار کردستان امروز شهر سنندج باز میشده که به آن دروازه عبدالعظیم میگفتند.
احمدی آئین ادامه میدهد: در محله قلعه که قلعه در آن وجود داشته، به خانههای آن محله، خانههای داخل قلعه میگفتند. محله دیگری نیز به نام جورآباد وجود داشت که در ما بین خیابان شهدای فعلی و خیابان طالقانی وجود داشته است، محله دیگر محله قطارچیان بوده که محله خدمات حمل و نقل بوده چون شهر یک مرکز اقتصادی بوده است. در این محله صاحب خانهها دارای حیواناتی مانند الاغ برای حمل و نقل بودند که قطارهایی از باربران را تشکیل میدادند و کاروان چی این قاطرها را هدایت میکرد که به آنها قطارچیان میگفتند. محله بعدی محله بازار بود که مربوط به تجار و کاروانسرادارها و صنعتگرانی همچون آهنگر، مسگر، خیاط، صراف و سایر مشاغل بود و اقلیتهای دینی مانند مسیحی و یهودی در آن زندگی میکردند و در کنار بازار بودند.
وی میگوید: مرکزیت علم و دانش تا قبل از حمله مغول در نظامیه نیشابور، نظامیه بغداد و تعدادی دیگر از نظامیهها بوده که حمله مغولها باعث فروپاشی این نظامیهها شد و عالمانی که جان سالم به در برده، ناچار به روستاهای دور دست پناه بردند. وقتی شهر سنندج برای اولین بار تأسیس شد تعداد قابل توجهی از این عالمان که در کوههای زاگرس بودند به آنجا مهاجرت کردند به همین دلیل شهر سنندج مرکزیت فرهنگی عمدهای پیدا کرد. در سنندج احترام ویژهای برای علما قائل میشدند و مساجد و مدرسههای زیادی برای آنها ساخته شد. پس شهر سنندج که قبلتر مرکزیت سیاسی و اقتصادی را دارا بود، دارای مرکزیت فرهنگی هم شد.
نویسنده سنندجی میافزاید: وقتی شهر سنندج تأسیس شد به عنوان یک اتفاق مهم در غرب ایران قلمداد شد و مدنیتی در غرب ایران شکل گرفت که منشأ بسیاری از حوادث سیاسی و مسائل اقتصادی و رویدادهای فرهنگی شد که اردلانها تا سال یک هزار و ۲۸۴ قمری آن را حفظ کردند.
توسعه شهر سنندج توسط امان الله خان اردلان
احمدی آئین اظهار میکند: شهر سنندج در دوران سلیمان خان اردلان (سال ۱۰۱۶ هجری شمسی) تأسیس و رونق زیادی گرفت. امان الله خان اردلان نیز سال ۱۲۱۴ هجری قمری والی کردستان شد و شهر سنندج را بسیار گسترش داد. او دیوار قلعه را ترمیم کرد و چند عمارت بزرگ، حمام و خانههای زیادی را احداث کرد از جمله حمام خان، قسمتی از عمارت خسروآباد، عمارت دلگشا و دیوار شهر و قلعه را بازسازی کرد و شهر را تا حدود زیادی آباد کرد.
وی اضافه میکند: در سال ۱۲۸۴ قمری اردلانها بعد از ۷۰۰ سال حکومت سقوط کردند که حدود ۲۳۶ سال از آن در شهر سنندج بوده و بقیه آن را در منطقه هورامان و قلعههای چهارگانه بودهاند.
این پژوهشگر تاریخ کردستان تصریح میکند: شهرداری سنندج چند سال پیش فراخوانی را برای روز شهر سنندج ارائه داد که با توجه به اینکه تاریخ تأسیس شهر سنندج در سیام ذیالقعده سال ۱۰۴۶ هجری قمری بوده و در این سال سلیمان خان اردلان شروع به تأسیس شهر سنندج کرده است، این تاریخ دقیقاً ششم اردیبهشت میشود که مصادف است با سال ۱۶۳۷ میلادی و ۱۰۱۶ شمسی؛ این تاریخ در کمیسیون فرهنگی شورای شهر و سازمان فرهنگی شهرداری و شورای فرهنگ عمومی استان کردستان تصویب و روز ششم اردیبهشت به عنوان روز شهر سنندج نامگذاری شد.
احمدی آئین میافزاید: اهمیت این روز به چند دلیل است اول اینکه روز تأسیس شهر سنندج که یک شهر تأثیرگذار در طول دوره حیات خود بوده جشن گرفته شود، دوم فرصتی برای جمع شدن و شادی مردم شهر باشد و سوم فاصله کمی با چهارصدمین سال تأسیس شهر سنندج داریم که امیدواریم شهرداری و شورای اسلامی شهر سنندج برنامه و چشمانداز سیزدهسالهای برای چهارصدمین سال تأسیس شهر سنندج داشته و تا آن زمان مشکلات شهر را رفع کرده باشند.
وی تاکید میکند: همه مردم برای حفظ شهر باید تلاش کنند چون این شهر متعلق به همه ما و نسلهای آینده است و امیدواریم که برای رفع مشکلاتی همچون کمبود زیرساختها در خدمات شهری، گردشگری، اتفاقات فرهنگی، ترافیک، دستفروشها و وانتها، ناهمواری معابر و خیابانها، ساختوسازهای بیرویه، ریختن زباله و مشکلات محیط زیستی و همچنین تردد سگهای ولگرد در این شهر چارهاندیشی شود.
به گزارش ایمنا، از ششم تا دوازدهم اردیبهشت به عنوان هفته فرهنگی شهر سنندج نامگذاری شده است و برنامههای متنوعی در طول مدت این یک هفته برگزار میشود.
گزارش از: ویدا باغبانی، خبرنگار ایمنا
نظر شما