پوریا عادلی در گفتوگو با خبرنگار ایمنا با اشاره به اینکه گلیوبلاستوما (GBM)، بدخیمترین نوع تومور مغزی در بزرگسالان است، اظهار کرد: این نوع تومور مغزی همواره به عنوان یکی از دشوارترین چالشها در حوزه انکولوژی شناخته شده است و با وجود پیشرفتهای اخیر در روشهای درمانی مانند جراحی، رادیوتراپی، شیمیدرمانی و استفاده از میدانهای درمانی تومور، نرخ بقا در بیماران مبتلا به GBM همچنان ناامیدکننده باقی مانده است.
وی با بیان اینکه به خصوص در موارد عود کننده (rGBM)، جایی که گزینههای درمانی محدودتر و چالشبرانگیزتر میشوند نیاز به راهکارهای نوآورانه و اثربخش احساس میشود، افزود: در این راستا، محققان در مرکز سرطان جامع رزول پارک مطالعهای بازگشتنگر را انجام دادهاند که نتیجههای آن میتواند امید جدیدی به بیماران مبتلا به GBM عود کننده ببخشد، این تحقیق به بررسی اثرات نسبی دو روش درمانی بواسیزماب، یک داروی ضد آنژیوژنز، و گاما نایف، یک شکل پیشرفته از رادیوسرجری، بر بقای بدون پیشرفت (PFS) و بقای کلی (OS) در بیماران با GBM در اولین عود پرداخته است.
عضو هیئت مدیره انجمن علمی رادیوانکولوژی ایران تصریح کرد: یافتههای این تیم تحقیقاتی نشان میدهد که بیماران دریافتکننده درمان ترکیبی بواسیزماب و گاما نایف میانگین PFS پس از عود و میانگین OS طولانیتری نسبت به آنچه پیشتر در ادبیات علمی گزارش شده بود، تجربه کردند، بهبود قابل توجه در PFS و OS با استفاده از این رویکرد ترکیبی، موید این نکته است که این استراتژی درمانی میتواند به عنوان یک راهکار مؤثر برای مدیریت بیماران مبتلا به GBM عود کننده در نظر گرفته شود.
سلولهای گلیوبلاستوما و نقش کلیدی در رشد تومور
وی با تاکید بر اینکه به طور خاص سلولهای گلیوبلاستوما تولید بالایی از فاکتور رشد اندوتلیال عروقی (VEGF) دارند که نقش کلیدی در آنژیوژنز و رشد توموری ایفا میکند، گفت: بواسیرماب، با مهار VEGF، میتواند به کنترل این فرآیندها و کاهش رشد تومور کمک کند. از سوی دیگر، جراحی گاما نایف با ارائه دوز بالایی از اشعه به طور دقیق به ناحیه توموری، قادر است به تخریب سلولهای توموری بپردازد و در نتیجه به کنترل رشد تومور کمک کند.
عادلی خاطرنشان کرد: یافتههای این مطالعه که بزرگترین جمعیت نمونه تا کنون از بیماران درمان شده با این رژیم ترکیبی را ارائه دادهاند بیانگر آن است که این درمان ترکیبی میتواند نتایج بهتری نسبت به استفاده از هر یک از این دو روش درمانی به صورت جداگانه ارائه دهد، این نتایج تأیید میکند که رویکردهای چندمدلی و ترکیبی میتوانند در مدیریت یک بیماری پیچیده مانند GBM مؤثر واقع شوند.
وی در خصوص پیشرفتهای این مطالعه در بقای بیماران عنوان کرد: با وجود نتیجههای امیدوارکننده این مطالعه با محدودیتهایی همچون طراحی بازگشتنگر خود و احتمال وجود انحراف انتخابی مواجه بود، با این وجود این تحقیقات میتوانند پایه و اساسی برای انجام آزمایشهای بالینی آینده باشند که به طور خاص به بررسی اثربخشی این رویکرد ترکیبی در مدیریت GBM عود کننده میپردازند، میتوان امیدوار بود که این یافتهها به پیشرفتهای بیشتری در زمینه درمان GBM منجر شود و در نهایت به بهبود نرخ بقای بیماران مبتلا به این بیماری کمک کند.
نظر شما