به گزارش خبرگزاری ایمنا، به فاصله اندکی پس از انجام موفقیتآمیز عملیات مشروع «وعده صادق» علیه رژیم صهیونیستی در بامداد یکشنبه، بیستوششم فروردین، جنگی در عرصه رسانهای شکل گرفت که تا همین لحظه ادامه دارد، جنگی که سعی دارد تا با استفاده از تاکتیکها و راهبردهای گوناگون، موفقیت بزرگ نیروهای نظامی ایران را در سطح افکار عمومی ایران و جهان، به عنوان یک شکست و عملیاتی بیهوده جلوه دهد، همچنین از سوی دیگر با مظلوم نمایی، دست اسرائیل را برای انجام اقدامات بعدی علیه ایران باز بگذارد.
انجام بزرگترین حمله پهپادی جهان و پرحجمترین حمله موشکی ایران، اولین حمله مستقیم به رژیم صهیونیستی بعد از ۱۹۶۷، استفاده از کلاهک بارشی برای نخستینبار و از همه مهمتر، انتشار گسترده تصاویر ناتوانی گنبد آهنین رژیم در رهگیری موشکهای ساخت ایران و تصاویر موشکهایی که به اهداف مختلف در اسرائیل اصابت میکرد، همه و همه مواردی بود که سبب شد صهیونیستها برای چارهاندیشی شکست مفتضحانه خود دست به دامن یکی از راهبردهای قدیمی خود، یعنی جنگ روانی شوند.
علی موسوی، کارشناس جنگ روانی و رسانهای میگوید: در واقع جنگ روانی جنگ علیه عقل دشمن است و به سادهترین بیان نزاعی است برای دستیابی به افکار و اراده مردم که اهداف مهمی را دنبال میکند:
۱- امید را نزد مخاطبان، کشور و یا جناح مقابل از بین ببرد.
۲- نسبت به رهبران کشور یا جناح مقابل بی اعتمادی ایجاد کند.
۳- بین جامعه مخاطب شکاف ایجاد کند.
با توجه به این مسئله، یکی از بزرگترین صحنههای جنگ روانی علیه ایران پس از عملیات وعده صادق شکل گرفته است که در ادامه به مهمترین تاکتیکهای دشمن در آن اشاره میکنیم.
۱- جنگ روایت:
در جنگ روایت کسی برنده است که اولین روایت را داشته باشد، در همین راستا اسرائیل بلافاصله پس از شروع حمله ایران از توان دفاعی خود در مقابله با تهدیدات سخن گفت و تلاش کرد تا این تصور را در مخاطب ایجاد کند که اوضاع را تحت کنترل دارد، در حالی که انتشار تصاویر جلسه سران رژیم در زیر زمین و هجوم صهیونیستها به پناهگاهها حاکی از ماجرای دیگری بود.
۲- برجستهسازی:
از آنجایی که تهدید مشترک باعث اتحاد میشود، برجستهسازی برای ایجاد یا تعمیق شکاف اجتماعی، برجسته کردن مشکلات فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی در دستور کار قرار میگیرد، در واقع در این تکنیک پروپاگاندیست تلاش میکند موضوع فرعی را به جای موضوع اصلی برجسته کند تا موضوع اصلی کمرنگ شود. برای مثال ضعف صنعت خودروسازی مهمتر از صنعت دفاعی نشان داده میشود و موضوعاتی مانند گشت ارشاد، برخوردهای انتظامی، قیمت ارز و خودرو و مشکلات اقتصادی بهترین دستمایه برای این مرحله هستند، همچنین در این بخش مشکلات توسط مردم و افراد عادی جامعه بیان میشود تا باورپذیرتر شود.
۳- ابهام:
پس از ایجاد و یا تعمیق شکاف بهترین راهبرد، ارعاب و تهدید مردم است. در این مرحله با ایجاد ابهام در ذهن مخاطب نسبت به مسائل امنیتی، اقتصادی و اجتماعی، آرامش روانی مخاطب مورد هجمه قرار میگیرد. مهمترین راهبرد این مرحله انتشار شایعات، دوپهلو و مبهم صحبت کردن است. برای مثال انتشار اخباری مبنی بر پاسخ قریبالوقوع رژیم اسرائیل بدون اشاره به زمان، مکان یا نحوه این پاسخ، اقدامی در همین راستا محسوب میشود.
۴- تحریف:
در این تکنیک، پروپاگاندیست با تقطیع و یا کنار هم قرار دادن دو گزاره سعی در انحراف افکار عمومی دارد، برای مثال نماینده رژیم صهیونیستی در نشست شورای امنیت سازمان ملل تلاش کرد تا با نشان دادن تصاویر موشکهای ایران بر فراز مسجدالاقصی، حمله ایران را مبارزه با مقدسات جلوه دهد.
۵- دروغ بزرگ:
در این تکنیک پروپاگاندیست یک دروغ بزرگ را به دفعات زیاد تکرار میکند تا این تلقی در مخاطب ایجاد شود که مگر میشود کسی دروغی به این بزرگی بگوید؟ برای مثال سخنگوی ارتش اسرائیل به زبان فارسی پس از این عملیات در کلیپی مدعی شد سامانه گنبد آهنین موفق به رهگیری ۹۹ درصد موشکها و پهپادهای ایران شده است و ادعا کرد هیچکدام از موشکهای کروز موفق به نفوذ به حریم هوایی رژیم نشدند و از بیش از ۱۷۰ فروند پهپاد هیچکدام به حریم هوایی اسرائیل نفوذ نکرده است! این ادعاها در حالی است که با وجود سانسور سنگین رسانهای صهیونیستها در انتشار تصاویر پس از حمله، فیلمهای متعددی از لحظه اصابت موشکها و پهپادهای ایرانی به نقاط هدف در اسرائیل منتشر شد.
۶- توسل به جهل:
در این روش، پروپاگاندیست از جهل مخاطب نسبت به موضوع در راستای اهداف خود استفاده میکند، برای مثال تصاویر مخزن سوخت جدا شده از موشک به عنوان لاشه موشک منهدم شده جا زده میشود.
۷- تحقیر:
در این روش، پروپاگاندیست با تمسخر و تحقیر دشمن سعی در کوچک نشان دادن دستاوردهای طرف مقابل دارد.
با توجه به آنچه گفته شد، نباید فراموش کرد که اگرچه پیروزی نظامی بر دشمن از اهمیت بالایی برخوردار است اما نباید از عملیات روانی و جنگ رسانهای همراه آن غفلت کرد، زیرا گسترده بودن زمین این جنگ میتواند سبب تحریف واقعیت شده و حتی جبهه شکست خورده را به عنوان جبهه پیروز میدان معرفی کند و این راهبردی است که تنها با هوشیاری و آگاهی مخاطب خنثی خواهد شد.
نظر شما