آیین‌های بهاری به روایت فردوسی؛ از آزاد کردن زندانیان تا کمک به تهی‌دستان

یک محقق و شاهنامه‌پژوه بر این باور است بهار در فرهنگ ایران زمین، جایگاه ویژه‌ای دارد و نوروز بزرگ‌ترین، پرآیین‌ترین و ژرف‌ترین جشن سال نوی جهان است که آیین‌های آن از نوزدهم اسفند آغاز می‌شود و تا سیزدهمین روز از فروردین ادامه دارد.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، بهار فصل شکفتن و جوانه زدن است که از دیرباز برای ایرانیان نجیب دارای اهمیت بسیاری بوده است؛ آنقدر که از اواخر زمستان به استقبالش می‌رفتند و گرما و برکت را جایگزین سرما و تیرگی‌ها می‌کردند.

در شاهنامه که نماد فرهنگ این سرزمین است، به وفور از نوروز و بهار نام آورده شده و به ایرانیان اصیل، دستور حفاظت و پاسداشت از این سنت کهن و ژرف داشته است.

علیرضا قیامتی، استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی، محقق و شاهنامه‌پژوه در این باره در گفت‌وگو با خبرنگار ایمنا اظهار کرد: بهار در فرهنگ ایران زمین، جایگاه ویژه‌ای دارد، طوری که می‌توان گفت نوروز بزرگ‌ترین، پرآیین‌ترین و ژرف‌ترین جشن سال نوی جهان است که آئین‌های آن از نوزدهم اسفند آغاز می‌شد و تا ۱۳ روز از فروردین، ادامه پیدا می‌کرد.

وی افزود: نیاکان ما بهترین زمان ممکن که سرسبزی و بوی گل و شکوفه در آن بود را برای نوروز انتخاب کردند؛ در واقع تنها جشن سال که در یک لحظه سال تحویل می‌شود و وارد روز نمی‌شود، نوروز است و برای هرکس در هر جای جهان، سال نو می‌شود.

این شاهنامه‌پژوه خاطرنشان کرد: نوروز، تنها جشنی که در آن ابتدای فصل، سال و ماه یکی است زیرا عناصر نوروز از طبیعت، الهام گرفته و برای پاسداشت عناصر آن است که در فرهنگ ایران جایگاه خاصی دارد، همچنین نوروز بر مبنای گاه شماری خورشیدی که بهترین نوع گاه‌شمار جهان است است و طبق گفته فردوسی، برای گاه شماری از اسطرلاب استفاده می‌کردند:

چو نوروز فرخ فراز آمدش / ‏ بدان جام روشن نیاز آمدش
‬ پس ام جام بر کف نهاد و بدید / ‏ درو هفت کشور همی بنگرید

خداوند در بهار آفرینش را تمام می‌کند

قیامتی ادامه داد: آداب و آئین‌های نوروز، همبستگی انسان‌ها را فریاد می‌زند و بر همزیستی، قدرشناسی از یکدیگر، زدودن کینه‌ها از دل تاکید دارد؛ ایرانیان باور داشتند که خداوند در بهار آفرینش را تمام می‌کند؛ جشن نوروز نه‌تنها آغاز بهار است، بلکه از نگاه ایرانیان، نمادی از آغاز آفرینش و زایش دوباره انسان است.

وی با بیان اینکه در شاهنامه که نامه فر و فرهنگ ایرانیان است و اگر نبود، شاید نوروز به شکل کنونی رواج نداشت به صورت آشکار به نوروز اشاره شده است، عنوان کرد:

به جمشید بر گوهر افشاندند / ‏‬ مر آن روز را روز نو خواندند
سر سال نو هرمز فروردین / بر آسوده از رنج روی زمین
بزرگان به شادی بیاراستند / همه می و جام و رامشگران خواستند
چنین جشن فرخ از آن روزگار / به ما ماند از آن خسروان یادگار

به وضوح اهمیت این موضوع پیداست.

آیین‌های بهاری به روایت فردوسی؛ از آزاد کردن زندانیان تا کمک به تهی‌دستان

این شاهنامه‌پژوه اذعان کرد: حتی دعای فردوسی هم برای بقای نوروز است و هرکس می‌خواهد دعا کند، روز او را مثل نوروز آرزو می‌کند:

«همه‌ساله بخت تو پیروز باد / همه روزگار تو نوروز باد

که پیروزگر شاه پیروز باد / همه روزگارانش نوروز باد

به یزدان و نام تو ای شهریار / به نوروز و مهر و به خرم بهار»

بخششی با آغاز بهار طبیعت

قیامتی گفت: ایرانیان در نوروز، طی آئینی به کسانی که تهی‌دست بودند داد و دهش هم می‌کردند:

«هر آن کس که درویش بودی به شهر / که او را نبودی ز نوروز بهر
به درگاه ایوانش بنشاندند / در مه‌ای گنجی بر افشاندند»

وی خاطرنشان کرد: رسم دیگر در بهار، آزاد کردن زندانیان بوده است، هرچند در جشن مهرگان و سده هم از جشن‌هایی بوده است که در آن زندانیان آزاد می‌شدند:

«به زندان همی بود خسته جگر / ندید اندران سال روی پدر
مگر مهر و نوروز و جشن سده / که او پیش رفتی میان رده»

این شاهنامه‌پژوه ادامه داد: در زمان اردشیر، کاخ ویژه‌ای برای برگزاری نوروز ساخته شد که نشان‌دهنده جایگاه نوروز در شاهنامه است؛ همچنین در شاهنامه آمده که در جشن‌های نوروزی، جوانان ایرانی به دشت می‌آمدند، آتش درست می‌کردند و به دست افشانی و پایکوبی می‌پرداختند:

«وزان سوی آتش همه دختران / یکی جشنگه ساخته بر کران
ز گل هر یکی بر سرش افسری / نشسته به هر جای رامشگری
همی جامه رزم خسرو زدند / وزان جایگه هر زمان نو زدند
همه ماه‌روی و همه جعدموی / همه جامه گوهر مه مشک موی
وزان هر یکی دسته گل به دست / ز شادی و از می شده نیم‌مست»

آیین‌های بهاری به روایت فردوسی؛ از آزاد کردن زندانیان تا کمک به تهی‌دستان

حفظ آئین‌ها، بزرگ‌ترین نگرانی فردوسی بود

قیامتی یادآور شد: وقتی می‌خواهد اندوهی بر ایران بیاید یا حمله و تازشی بر ایران شود، بزرگ‌ترین نگرانی فردوسی این است که آیا جایگاه نوروز باقی می‌مانند یا نه و به ایرانیان توصیه می‌کند که آن را زنده نگه دارند:

«هم آتش بمُردی به آتشکده / شدی تیره نوروز و جشن سده»

وی ادامه داد: آنقدر شادی‌های بهار و نوروز برای ایرانیان مهم بوده که بهرام شاه از پادشاه هند درخواست می‌کند برای این شادی‌ها، دو هزار نوازنده و خنیاگر به ایران بفرستند تا مراسم ایرانی‌ها را همراهی کنند:

«به نزدیک شنگل فرستاد کس / چنین گفت ای شاه فریاد رس
از آن لوریان برگزین ده هزار / نر و ماده برزخم بربط‌سوار»

این شاهنامه‌پژوه افزود: کارها و مسافرت‌های بزرگ در نوروز انجام می‌شده، حتی همچنین دیدار باربد و خسرو پرویز در نوروز انجام شد و در جای دیگر عنوان می‌نکند هرکس جشن‌هایی مانند نوروز را زنده بدارد، ایرانی واقعی است؛ لازم به ذکر است پادشاهی کیومرث، نخستین پادشاه شاهنامه در نوروز اتفاق افتاده است.

کد خبر 740894

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.