به گزارش خبرگزاری ایمنا، «نگارگری» مفهوم عام دارد و با معانی متعددی چون نقش و نقاشی به کار رفته است؛ تاریخچه نگارگری در ایران را میتوان در هزارههای پیش از میلاد و در آثار به جا مانده از سکونت انسان در غارها و بر روی سفالینههای منقوش پیش از تاریخ مشاهده کرد.
آثار نقاشی به جا مانده از دوره اشکانی و ساسانی، نمونههای مناسبی از طرح و شکل و رنگ در نگارگری است؛ درواقع هنر نگارگری در گذر زمان و به تبع نیازهای اجتماعی و تأثیرهای فرهنگی محیط، ویژگیهای خاصی کسب کرده که موجب پدید آمدن مکتبهای مختلف هنر نگارگری چون مکاتب اصفهان و صفوی شده است.
درواقع این هنر در دوره ساسانیان به تکامل رسیده و آرایش کتاب یکی از فعالیتهای مهم هنرمندان در نگارگری پس از اسلام بوده است؛ پس از این دوره شاهد آثار غنی و زیبایی از هنر نگارگری هستیم که مضمون آنها الهام گرفته از آیات وحی و احادیث و روایات قرآنی است و از حدود ابتدای قرن حاضر شاخهای از نگارگری مورد توجه محققان و هنر شناسان شرق و غرب قرار گرفت که با نام «مینیاتور» معرفی شد؛ نکته قابلتوجه در مینیاتورهای ایرانی خیالیبودن منظرهها است، اما در دورههای افشاریه، زندیه و ادامه قاجاریه نقشهایی از عناصر گل و مرغ به صورت ترکیبی از گلها، غنچههای نیم شکفته و شکفته و پرندگان مورد استفاده نقاشان قرار گرفت.
در دوره صفویان پس از انتخاب اصفهان به عنوان پایتخت، شاه عباس صفوی برای ساخت بناهای مجلل، رابطه خود را با کشورهای خارجی بهبود بخشید، از این رو نگارگری ایرانی از موضوعات نقاشی غربی تأثیر گرفت، چهره نگاری و تک چهرهسازی گسترش بیشتری پیدا کرد و کم کم حالتهایی از طبیعتگرایی در آثار نقاشان ایرانی پیدا شد؛ از شاخصترین نگارگران این دوره میتوان به «رضا عباسی» و «محمد زمان» اشاره کرد.
زینتالسادات امامی متولد سال ۱۳۱۳ در خانوادهای هنرمند و روحانی در اصفهان دیده به جهان گشود؛ از هنرمندان برجسته خاندان او میتوان به سیدمحمدرضا امامی، سیدمحسن امامی و پدربزرگش، میرزا آقاجان امامی مجتهدی اشاره کرد که جملگی در زمینه بوتهسازی، تذهیب ساخت قلمدان و جعبه آئینه، چیره دست بودند.
او ۱۸ ساله بود که کار را با آموختن نگارگری به سبک صفوی و گل و مرغ به سبک قاجار، در محضر پدر آغاز کرد و چندین سال پیاپی این یادگیری را نزد پدر دنبال میکند، پس از آن تذهیب و تشعیر به سبک صفوی را از مرحوم استاد حسین ختایی که از شاگردان پدرش بوده، میآموزد و هنر سوخت را از مرحوم استاد آقا تقی کلباسی که او نیز از شاگردان پدر بوده است، فرا میگیرد.
خاندان امامی از جمله خانوادههای هنرمندی هستند که از زمان صفویه تاکنون هنرمندان بسیاری را پرورش دادهاند، در زمان قاجار سید محمد مهدی امامی معروف به میرزا خان به هنر نقاشی و گل بوتهسازی اشتغال داشت و سیدمحمد مهدی امامی معروف به میرزا آقا، نوه میرزا خان از نقاشان و مینیاتوریستهای بزرگ اواخر قاجار و اوایل پهلوی است که شاگردان بزرگی تربیت کرده که از این میان دخترش زینتالسادات امامی از بانوان هنرمند و استاد در زمینه هنر سوخت و گل و بوتهسازی است.
ایمنا: نخستین تابلوی شما با چه مضمونی بود و چه نام داشت؟
امامی: نخستین تابلوی من نقاشی گل و مرغ بود، اما موضوع این است که کارِ اول زیاد مهم نیست چون به درجه استادی نرسیده بودم، نخستین تابلوی سوختی هم که کار کردم تخت حضرت سلیمان بود که مرحوم اشرفزاده با دیدن آن اشک ریختند و گفتند، من شاهد و ناظر زحمات پدر شما در این هنر بودهام و خدا را شکر میکنم که شما زحمت پدرتان را زنده کردید.
ایمنا: هنر سوخت چگونه است و چه شیوهای دارد؟
امامی: شیوه کار تابلو سوخت در خانواده من به این شکل بود که پشم را از پوست گوسفند جدا میکردیم که در اصطلاح «توله» میگویند، بعد استادی دیگر رخ آن را میکشید که محصول آن پوستی به نازکی کاغذ است؛
پس از آن پوستها به رنگی که طراح میخواست رنگرزی میشد و پس از رنگ، طرح تابلوی مینیاتور روی چرمها پیاده شده و مطابق طرح، چرمها را برش میدادیم.
انواع مختلف این کار عبارت از مشبک، معرق و لایی چینی است که برای برجسته شدن طرحها در این کار، هفت مرتبه رنگآمیزی روی هم صورت میگیرد و پس از آن تذهیب و تشعیر انجام و گل و مرغ ترسیم میشود.
سوخت نیز قالبهایی مخصوص به خود دارد که من از قالبهایی که پدرم ساخته بود، استفاده میکردم، همچنین در ماده لایهچینی از رنگ گل سرخ و سریشم و شیره استفاده و در ترکیب این مواد و اندازه آنها بسیار دقت میکردم.
ایمنا: ایده خلق تابلوی معراج از کجا شکل گرفت و دارای چه مضمونی است؟
امامی: من بهطور کلی سعی داشتم سوژههای مذهبی را برای کار انتخاب کنم؛ زمان کودکی، کتابهای پدرم درباره تولد حضرت مسیح و زمانی که در آغوش حضرت مریم بود، تا زمان به صلیب کشیدنش را میدیدم، پس از آن تصمیم گرفتم، این تابلو را با الهام از شب معراج پیامبر (ص) به تصویر بکشم، این تابلو تصویری از بهشت است و در این نقاشی سعی کردهام همه روایتهایی را که در آنها فضای بهشت تصویر شده، بگنجانم.
ایمنا: در تابلوی معراج از چه هنرهایی استفاده کردید و چند سال طول کشید؟
امامی: تابلوی معراج را سال ۱۳۵۵، زمانی که ۴۲ ساله بودم، آغاز کردم؛ صبحها روی تابلوی معراج کار میکردم که به حوصله و دقت بیشتری نیاز داشت و بعدازظهرها برای آثار دیگرم وقت میگذاشتم که در نهایت بعد از ۳۰ سال، عید مبعث سال ۱۳۸۵ زمانی که ۷۲ سالم بود، این تابلو به پایان رسید.
در تابلوی معراج از ۱۰ رشته هنری استفاده کردم که هر ۱۰ رشته در سطح استادی است و قوی و ضعیف ندارد؛ سوخت، طرح، معرق، مینیاتور، تذهیب، تشعیر، خط، طلا، گل و مرغ، ۱۰ هنری هستند که در تابلوی معراج استفاده شده است.
ایمنا: در مسیر طراحی و خلق تابلوی معراج به چه تجربیاتی دست پیدا کردید؟
امامی: در این تابلو یک پایه و یک مکتب اصیل را در رشته نگارگری به وجود آوردم و تا حدودی نیز در آن موفق بودم؛ ایجاد چنین سبکی از دهه چهل به این طرف بوده یعنی زمان دانشجویی، زمانی که اساتید خارجی در دانشگاه به ما تدریس میکردند، من به این نتیجه رسیدم، هنری را پایهگذاری کنم که در همه مقاطع قابل اجرا باشد؛ این هنر در تابلوهای نقاشی، سرامیک، فرش و معرق قابل اجرا است و در حالی که نقاشی در تعریف اروپایی صرفاً در قاب قابل اجرا است، مینیاتور نیز به این شکل عمومیت اجرایی ندارد.
هنگامی که من این سبک را ابداع کردم، به این نتیجه رسیدم که خط نستعلیق به این سبک نقاشی نمیخورد، از این رو به این فکر افتادم خطی را با الهام از اینگونه نقاشی ابداع کنم که در همنشینی و تناسب با این سبک نقاشی باشد و همینگونه که در این تابلو میبینید این خط با نقاشی بسیار هماهنگ است؛ پس از خط، من به تذهیب رسیدم، یعنی تذهیبی را در نقاشی به کار بردم که با این خط و نقاشی هماهنگی میکرد، بنابراین تذهیب را ابداع کردم که با خط و نقاشی هماهنگ است.
ایمنا: آثار دیگر خودتان را معرفی کنید.
امامی: در زمینه هنر سوخت، تابلوی «بهرام گور» که در موزه هنر معاصر تهران یا تابلوی «تخت سلیمان» که سه قطعه است و اکنون هر یک از قطعههای آنکه ترکیبی خاصی دارد در تهران، کرمان و آمریکا نگهداری میشود؛ کشتی نوح (ع)، شیخ صنعان، دختر ترسا و چادرنشین نیز از آثار نگارگری من است که طی این سالها کشیدهام.
نظر شما