به گزارش ایمنا، رمضان نهمین ماه قمری، ماه نزول قرآن و مهمانی خداوند است. بر همه مسلمانان بالغ، عاقل و سالم واجب است در این ماه روزه بگیرند؛ از سوالاتی که در ایام ماه مبارک رمضان برای روزهداران پیش میآید احکام مربوط به سفر و مسافر است.
مسافر کیست؟
اگر سفر شخصی در ماه مبارک از شرایط زیر برخوردار باشد از نظر شرع، مسافر بوده و احکام جاری بر اعمال او احکام مسافر است.
- مجموع مسافت رفت و برگشت نباید کمتر از ۸ فرسخ یعنی ۴۳ کیلومتر باشد، به عبارت دیگر فاصله مبدأ و مقصد حداقل باید ۲۱ و نیم کیلومتر باشد.
- قبل از اینکه سفر شروع شود قصد پیمودن حداقل ۸ فرسخ را داشته باشد.
- قبل از خارج شدن از حد ترخص از تصمیم پیمودن ۸ فرسخ پشیمان نشود.
- سفرش در اثنا پیمودن مسافت شرعی، با رسیدن به وطن یا مکانی که قصد اقامت ده روزه در آنجا دارد قطع نشود.
- سفر، مشکلات شرعی از جمله قصد برای انجام کار حرام را دارا نباشد.
- مسافر به صورت کلی در سفر نباشد مثل: عشایر،..
- شغل مسافر سفر کردن نباشد مثل: رانندگان بین شهری یا شغل وی در شهر دیگری قرار نداشته باشد.
- حد ترخص را رد کند یعنی از وطن یا جایی که قصد اقامت ده روز یا بیشتر را دارد به اندازهای دور شود که صدای اذان شهر را نشنود و دیوارهای شهر را نبیند.
حکم مسافرت در ماه رمضان چیست؟
پاسخ: نظر امام خمینی (ره)، (نظر رهبری مطابق با نظر امام خمینی است.) آیت الله مکارم و آیت الله صافی گلپایگانی: مسافرت در ماه رمضان اشکال ندارد. اگر مسافرت برای فرار از روزه باشد کراهت دارد.(امام خمینی، توضیح المسائل، مسأله ۱۷۱۵؛ آیت الله مکارم، توضیح المسائل، مسأله ۱۴۴۱؛ آیت الله صافی گلپایگانی، توضیح المسائل، مسأله ۱۷۲۴.)
آیت الله سیستانی و آیت الله وحید خراسانی: مسافرت در ماه رمضان اشکال ندارد، ولی مکروه است، هر چند برای فرار از روزه نباشد، مگر اینکه برای حج یا عمره یا به جهت ضرورتی باشد.(آیت الله سیستانی، توضیح المسائل، ۱۶۸۶؛ آیت الله وحید خراسانی، توضیح المسائل، مسأله ۱۷۲۳.)
آیت الله شبیری زنجانی: مسافرت در ماه رمضان اشکال ندارد. اگر مسافرت برای فرار از روزه باشد، مکروه است، همچنین هرگونه سفر پیش از پایان شب بیست و سوم ماه رمضان، مکروه است. مگر اینکه سفر برای حج یا عمره یا استقبال برادر مؤمن یا از بیم تلف مال و یا تلف جان برادر مؤمن یا به جهت ضرورت دیگر باشد.
اگر روزه دار از شب در فکر سفر نباشد، حتی به نحو تردید و در روز مسافرت کند، باید روزه را تمام کند، چه پیش از ظهر سفر کند، چه بعد از ظهر، و چنانچه از شب در فکر سفر باشد. اگر بعد از ظهر مسافرت کند باید روزه را بگیرد، و اگر پیش از ظهر مسافرت کند، وقتی به حد ترخص برسد میتواند روزه را بخورد و صحت روزه گرفتن محلّ اشکال است و میتواند روزه را رجاءً گرفته، ولی بنا بر احتیاط واجب باید آن را قضا کند، و پیش از رسیدن به حد ترخص جایز نیست روزه را بخورد، ولی اگر روزه را خورد، بعد به سفر رفت کفاره ندارد، هر چند کفاره دادن مطابق احتیاط استحبابی است. (آیت الله شبیری زنجانی، توضیح المسائل، مسأله ۱۷۲۴ و ۱۷۳۰.)
احکام روزه مسافر از دیدگاه مقام معظم رهبری
١٧١۴- مسافری که باید نمازهای چهار رکعتی را در سفر دو رکعت بخواند، نباید روزه بگیرد؛ و مسافری که نمازش را تمام میخواند، مثل کسی که شغلش مسافرت، یا سفر او سفر معصیت است، باید در سفر روزه بگیرد.
١٧١۵- مسافرت در ماه رمضان اشکال ندارد، ولی اگر برای فرار از روزه باشد، مکروه است.
١٧١۶ -اگر غیر روزه رمضان روزه معین دیگری بر انسان واجب باشد، بنا براحتیاط واجب نباید در آن روز مسافرت کند، و اگر در سفر باشد، باید قصد کند که ۱۰ روز در جایی بماند و آن روز را روزه بگیرد، ولی اگر نذر کرده باشد روز معینی را روزه بگیرد، میتواند در آن روز مسافرت نماید.
١٧١٧- اگر نذر کند روزه بگیرد و روز آن را معین نکند، نمیتواند آن را در سفر بجا آورد. ولی چنانچه نذر کند که روز معینی را در سفر روزه بگیرد، بایدآن را در سفر بهجا آورد؛ و نیز اگر نذر کند روز معینی را چه مسافر باشد یا نباشد، روزه بگیرد، باید آن روز را اگرچه مسافر باشد روزه بگیرد.
١٧١٨- مسافر میتواند برای خواستن حاجت، سه روز در مدینه طیبه روزه مستحبی بگیرد.
١٧١٩ -کسی که نمیداند روزه مسافر باطل است، اگر در سفر روزه بگیرد و در بین روز مساله را بفهمد، روزهاش باطل میشود، و اگر تا مغرب نفهمد، روزهاش صحیح است.
١٧٢٠ - اگر فراموش کند که مسافر است، یا فراموش کند که روزه مسافر باطل میباشد و در سفر روزه بگیرد، روزه او باطل است.
١٧٢١- اگر روزهدار بعدازظهر مسافرت نماید، باید روزه خود را تمام کند، و اگر پیش از ظهر مسافرت کند، وقتی به حد ترخص برسد، یعنی به جایی برسد که دیوار شهر را نبیند و صدای اذان آن را نشنود، باید روزه خود را باطل کند، و اگر پیش از آن روزه را باطل کند، بنابر احتیاط کفاره نیز بر او واجب است.
١٧٢٢- اگر مسافر پیش از ظهر به وطنش برسد، یا به جایی برسد که میخواهد ۱۰ روز در آنجا بماند، چنانچه کاری که روزه را باطل میکند انجام نداده، باید آن روز را روزه بگیرد، و اگر انجام داده روزه آن روز بر او واجب نیست.
١٧٢٣- اگر مسافر بعدازظهر به وطنش برسد، یا به جایی برسد که میخواهد ۱۰ روز در آنجا بماند، نباید آن روز را روزه بگیرد.
١٧٢۴- مسافر و کسی که از روزه گرفتن عذر دارد، مکروه است در روز ماه رمضان جماع نماید و در خوردن و آشامیدن کاملاً خود را سیر کند.
نظر رهبر انقلاب درباره احکام سفر و ترک وطن در ماه رمضان
ملاک تمام بودن نماز در سفر شغلی چیست؟ آیا تعدد سفر لازم است؟
برای تمام بودن نماز و صحت روزه لازم است عرفاً سفر، شغل یا مقدمه شغل او محسوب شود؛ خواه با چند سفر باشد یا با یک سفر طولانی، مانند کسی که یک مسیر دریایی طولانی را برای شغل خود طی میکند.
معیار شغلی بودن سفر چیست؟
برای آنکه عرفاً سفر را سفر شغلی بدانند سه چیز معتبر است:
الف) قصد انجام سفر شغلی.
ب) شروع سفر شغلی.
ج) قصد استمرار انجام سفر شغلی.
اگر شخصی در صدق عرفی شک داشته باشد، یعنی شک داشته باشد که عرفاً مشمول حکم "من شغله فی السفر" میباشد یا خیر، حکم نماز و روزهاش در سفرهای کاری چیست؟
در فرض سوال نماز را قصر بخواند و روزهاش صحیح نیست.
صِرف علم اجمالی کارمندانی که هرسال سفرهایی برای شغلشان خواهند داشت، کفایت میکند ولو اینکه دو یا سه سفر بیشتر نباشد، یا اینکه باید حتماً تعداد مشخصی سفر مثلاً ۱۰ سفر یا تعداد ایام مشخصی مثلاً ۲۰ روز یا یک ماه یا دو ماه را در سفر باشند تا مشمول این حکم واقع شوند؟
عدد خاصی معتبر نیست، لکن باید بنا بر استمرار سفر داشته باشد به مقداری که عرفاً سفر شغل یا لازمه شغلش محسوب شود.
برای اینکه نماز در سفر شغلی تمام باشد چه مقدار سفر لازم است؟ (با فرض اینکه قصد استمرار در سالهای آینده را ندارد)
چنانچه بخواهد مدت طولانی مثلاً حداقل سه ماه اشتغال به آن داشته باشد، نمازش در سفرهای شغلی تمام است و چنانچه مدت آن طولانی نباشد، حکم سفر شغلی را ندارد و نماز او قصر است.
برای صدق شغل در این سه ماه آیا لازم است که هر روز سفر برود؟ یا در ایام غیر تعطیل؛ یا هفتهای سه چهار روز و یا اینکه اگر در هر ده روز یک سفر کاری داشته باشد به نحوی که ۱۰ روز در جایی اقامت نداشته باشد کافی است؟
این مساله موکول به صدق عرفی است، و ظاهراً قدر متیقن از این صدق آن است که در این مدت، شاغل به نحو متعارف باشد یعنی مستمراً سفر کند و به قدری که معمولاً اشخاص شاغل، کار را تعطیل میکنند (مثل ایام تعطیل و عزاداری و امثال آن) تعطیل کند.
کارمندی که در طول سال هفتهای یکبار در ارتباط با شغلش به سفر میرود، آیا در این سفرها نمازش تمام است؟
در فرض سؤال نمازش تمام است.
کارمندی که همیشه سفرش کمتر از مسافت شرعی است، اگر اتفاقاً یک سفر به میزان مسافت شرعی برود، وظیفهاش در این سفر چگونه است؟
در فرض مرقوم نماز وی قصر است و روزهاش صحیح نیست.
در صورتی که کارمندی در وطن یا غیر وطن خود ۱۰ روز اقامت کند و هیچگونه مسافرتی نرفته باشد، آیا بعد از آن باز هم در سفر شغلی نمازش تمام است؟
در فرض سؤال، در سفر اول نماز قصر و بعد از آن، تمام است.
اگر کارمند بعد از اقامه عشره، یک مسافرت شخصی برود و بعد از آن به مسافرت کاری برود در اولین مسافرت کاری نمازش تمام است یا قصر؟
نمازش تمام است، لکن احتیاط به جمع بین قصر و تمام ترک نشود.
آیا در عدم تحقق اقامه عشره قبل از سفر کاری، لازم است سفر کاری نرفته باشد یا هر سفری را شامل میشود؟
هر سفری را شامل میشود.
کارمندی که در ارتباط با شغلش ۱۰ روز یا بیشتر در محل ماموریت مانده است، حکم نماز وی در مسیر برگشت چگونه است؟
در فرض سؤال نمازش قصر است.
درصورتی که کارمندی بعد از اتمام ماموریت به جهت کارهای شخصی یک هفته یا بیشتر در شهری که به آنجا اعزام شده بماند، حکم نماز وی در مسیر برگشت چگونه است؟
در صورتیکه ۱۰ روز در آن شهر نمانده باشد، در مسیر برگشت بنا بر احتیاط نماز را جمع بخواند.
اگر کارمند برای سفر کاری به مرکز استانی میرود و بعد برای همان سفر کاری در شهرهای آن استان نیز ماموریتهایی را انجام میدهد، مثلاً هر روز به شهری میرود و شب به مرکز استان برمیگردد، آیا همه این سفرها یک سفر محسوب میشود و یا هر کدام سفر مستقلی است؟
اگر به حدّ مسافت شرعی برسد، هر کدام سفر مستقلی محسوب میشود.
اگر قبل یا بعد از سفر کاری برای انجام کارِ شخصی چند روز زودتر میآید و یا چند روز بیشتر میماند، حکم نماز در آن ایام چگونه است؟
در هر دو صورت، نماز تمام است.
کسی که تازه وارد کاری که لازمهاش انجام سفرهای متعدد شغلی است شده، آیا در اولین سفر کاری نمازش تمام است یا باید چند سفر انجام شود، سپس نمازش تمام میشود؟
با توجه به آنچه که در جواب سوال دوّم بیان شد، از زمانیکه عرفاً سفر لازمه شغل ایشان محسوب شود، ولو از سفر اول، نمازش تمام است.
کارمندی که مشمول "من شغله فی السفر" است، اگر در هر سال سفرهای کاری دیگری میرود که برای کار ثابت و همیشگی او نیست، مثلاً سفر برای ماموریت آموزشی میرود آیا در آن سفر هم نمازش تمام است؟
بله، در آن سفرها هم نمازش تمام است.
کارمندانی که در سفرهای کاری معمولاً خانواده را با خود همراه میبرند، آیا نماز خانواده هم تابع نماز کارمند و تمام است؟
تابع ایشان نیستند.
در تعیین مقدار مسافت شرعی اکتفاء به نظر عرف آن منطقه کافی است، ولو مسامحی باشد یا باید مکلف خودش بطور دقیق مسافت را محاسبه نماید؟
باید به نحوی که اطمینان حاصل شود، محاسبه نماید.
آیا ملاکِ رسیدن مسافر به مقصد، رسیدن به اول شهر است یا رسیدن به منزل یا محل کار یا نقطه مشخصی که قصد رفتن به آنجا را دارد؟
اگر برای نقطه خاصی سفر نکرده بلکه مقصود او خود شهر است، اول شهر ملاک است، اما اگر نقطه خاصی مد نظر اوست، در محاسبه مسافت، همان نقطه باید در نظر گرفته شود.
کارمندی که در حین ماموریت به جهت کار شخصی ماموریت را رها کرده و برمیگردد، حکم نمازش در سفر برگشت چگونه است؟
نمازش در این سفر قصر است.
کارمندی که تردد شغلی دارد، اگر به سفر غیر شغلی برود، در صورتی که مراجعت از این سفر رجوع به محل کار بوده و انگیزه رجوع نیز، کاری بوده آیا سفر شغلی محسوب میشود یا غیر شغلی؟
سفر شغلی محسوب و نماز در آن، تمام است و روزه نیز صحیح است.
کسی که باید نمازش را در سفر تمام بخواند، چنانچه نمازش را قصر خوانده است، حکم نمازهایی که خوانده چیست؟
باید اعاده یا قضا نماید.
کسی که باید نماز را در سفر قصر بخواند، اگر به دلیل جهل به موضوع یا ندانستن خصوصیات مسأله نمازش را تمام خوانده است، اکنون وظیفه اش چیست؟
بنابر احتیاط، اعاده یا قضا نماید.
کسی که برای تحصیل به شهری مسافرت میکند و تحصیل او ارتباطی با شغل او ندارد، حکم نماز و روزهاش در آن شهر محل تحصیل چگونه است؟
بنا بر احتیاط واجب در سفر برای تحصیل علم نمازش را به صورت تمام و قصر بخواند و روزه را بگیرد و قضای آن را نیز بجا آورد و میتواند در این مساله با رعایت شرایط عدول، به مجتهد دیگر رجوع نماید.
حکم طلاب علوم دینی در سفر برای تحصیل چیست؟
سفری که امثال محصلان علوم دینی یا دانشجویان افسری برای تحصیلشان انجام میدهند و با انجام آن در سِلک و حرفه خاصی قرار میگیرند، سفر شغلی محسوب میشود؛ و نماز تمام و روزه صحیح است.
احکام وطن
معیار در وطن اصلی چیست؟ آیا صِرف تولد در مکانی و یا وطن والدین بودن آنجا کفایت میکند، یا اینکه رشد ونمو هم شرط است؟
صِرف تولد ویا وطن والدین بودن کافی و یا لازم نیست؛ بلکه مناط و میزان برای صدق وطن اصلی این است که انسان در ابتدای زندگی (یعنی دوران کودکی و نوجوانی) در مکانی رشد ونمو پیدا کند و بزرگ شود.
اگر فردی در مقر موقت والدین که وطن آنها نیست، متولد شده، چند سال باید آنجا بماند تا آن مکان وطن اصلی او محسوب شود؟
این امر عرفی است و باید در تشخیص آن از عرف استفسار کرد؛ البته مواردی از دو طرف یقینی است. مثلاً اگر پانزده یا بیست سال بماند یقیناً وطن صدق میکند و اگر دو سال بماند صدق نمیکند و مواردی که پس از مراجعه به عرف معلوم نشد مقتضای قاعده در محل تولد احتیاط است و در غیر محل تولد استصحاب عدم وطنیت جاری است.
معیار در وطن اتخاذی چیست؟ آیا قصد اقامت دائم شرط است؟
برای اینکه مکانی وطن انسان محسوب شود لازم است که آنجا را برای اقامت (به طور دائم و یا بدون تعیین مدت) انتخاب نموده و در آنجا زندگی نماید؛ البته اگر قصد داشته باشد مدت مشخصی مثلاً ده سال یا پانزده سال در جائی زندگی کند صدق عرفی وطن در این صورت معلوم نیست مگر آنکه بخواهد مدت خیلی طولانی مثلاً چهل، پنجاه سال در آنجا بماند که در آن صورت آن مکان وطن او محسوب میشود.
آیا در مکانی که قصد دارد همیشه بماند صِرف نیت برای ترتب احکام وطن کافی است یا اینکه لازم است یک مدتی را در آغاز در آن مکان بماند تا احکام وطن برای او جاری شود؟
برای صدق وطن صِرف نیت کافی نیست بلکه تلبس به لوازم وطنیت هم لازم است مثلاً چنانچه کارهائی را انجام بدهد که عادتاً انسان برای توطن در یک محلی آن کارها را میکند (مثل تهیه منزل و راه انداختن کسب و کار) و لو زمانی هم نماند وطن صدق میکند و چنانچه لوازم توطن را فراهم نکند باید مدتی بماند تا وطن برای او صدق کند.
فردی که بنا دارد برای همیشه یا سالیان متمادی سالی سه چهار ماه در محلی زندگی کند آیا آنجا وطن او محسوب میشود؟
اگر نیت توطن میکند در آن محل و وسائل زندگی در وطن مانند خانه و امثال آن را فراهم مینماید آنجا وطن دوم اوست.
آیا برای تمام بودن نماز و صحیح بودن روزه لازم است که وطن صدق کند و یا همینکه مسافر محسوب نشود کفایت میکند؟
در مکانی که بر او مسافر صدق نکند نمازش تمام و روزه صحیح است.
کسی که میخواهد مدتی در شهری زندگی کند، برای عدم صدق مسافر بر او چند سال بماند کفایت میکند؟
این قضیه عرفی است و علی الظاهر یکی دو سال کافی است.
نظر شما