بزن زنگ را ..

چهره‌اش نورانی، موهایش سپید و چروک صورت و دستانش نمایان شده است، لبخندی شیرین و گرم بر لب دارد، اما همچون شیر بیشه می‌غرد و نفسش حق و حضورش نعمت است؛ او پهلوانی صاحب‌نام است که حب علی(ع) و اولادش را در دل و ذکر علی(ع) بر لب دارد.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، بالاخره قطار هر هفته با یک منطقه به منطقه یک شهرداری اصفهان رسید؛ محدوده‌ای وسیع و پرتردد با بافتی درهم تنیده از تاریخ و مکتب پهلوانی؛ اینکه قرار بود با یک استاد نجار از یک کارگاه درودگری در این منطقه مصاحبه‌ای داشته باشیم و چرا نشد، بماند، اما در این بزنگاه، فرصتی پیش آمد تا با یکی از پهلوانان صاحب‌نام از محله لنبان گفت‌وگویی جذاب و خاطره‌انگیز داشته باشیم.

او مرا برای انجام مصاحبه به حسینیه ماه بنی‌هاشم در محله لنبان درست رو به‌روی مسجد معروف این محله یعنی «مسجد لنبان» دعوت می‌کند؛ به محض ورود به حسینیه با صحنه عجیبی روبه‌رو می‌شوم، گویی پا در نینوا گذاشته و به اساطیر سفر کرده‌ام؛ از قصه‌های شاهنامه و نبرد رستم پهلوان با اسفندیار تا آنچه از کودکی تاکنون از واقعه کربلا شنیده‌ام، برایم تداعی می‌شود؛ گرز و تبرزین، شمشیر و کباده و سپر و تیر و کمان.

این‌ها را از کجا آورده‌اید؟ چرا اینجا نصب کرده‌اید؟ این‌ها برای حسینیه است؟ این‌ها برای همیشه اینجا است؟

سوالات پشت سر هم و مکررم که تمام می‌شود، پهلوان با لبخندی گرم و صدایی آرام می‌گوید: این دکور را به مناسبت جشن ولادت حضرت عباس زده‌ایم، جشن که تمام شود، همه این وسیله‌ها سر جای خودش می‌رود؛ این‌ها را اهالی و پهلوانان محله لنبان به نیت حضرت ابوالفضل (ع) از خانه‌ها و زورخانه محل به اینجا آوردند؛ نذرشان قبول و اجرشان با سیدالشهدا؛ این را که گفت، به پشت صحنه رفت تا چراغ‌های حسینه را روشن کند؛ شگفت‌انگیز بود و زیبا؛ تا آن لحظه این همه سپر و شمشیر آن هم از نوع عتیقه و گران‌قیمت، یک جا ندیده بودم؛ او عتیقه‌هایی که به دیوار نصب شده بود را با تمام فلسفه‌اش که از چه کسی و کاربردش چیست، با حوصله برایم توضیح می‌دهد.

وقتی نگاهم به دستان پهلوان افتاد، به نظرم آمد او نیز دست کمی از این تابلوی حیرت‌انگیز ندارد؛ پهلوانی گران‌قدر و پدربزرگی مهربان؛ از آن شیرمردانی که غرش شیر دارند و در دلشان حب مولایشان علی (ع) است؛ از آن قدیمی‌هایی که بوی ناب معرفت می‌دهند و وجودشان در هر کاشانه و محله نعمت است.

بزن زنگ را ..

پهلوان‌خیزی از خصایص محله قدیمی لنبان است

حاج مصطفی شیرانی ۷۷ سال دارد و از بدو تولد تاکنون در محله لنبان زندگی کرده است؛ این پهلوان صاحب‌نام درباره آداب پهلوانی و ورزش باستانی می‌گوید: محله لنبان، محله‌ای پهلوان خیز بوده که از همان قدیم‌ها، ابتدا در عباس‌آباد و پس از آن در لنبان، زورخانه داشته است.

این زورخانه پیش‌تر در مرکز محله، روبه‌روی همین زمین حسینیه و پس از آن در خیابان بهنام قرار داشت که تخریب شد؛ در حال حاضر زورخانه محله لنبان در خیابان شهید پهلوانی قرار دارد و مؤسس آن حاج عباس پهلوانی، سال‌ها است که فوت شده است.

بچه که بودم صدای ضرب و زنگ زورخانه که می‌آمد، با عجله به خیابان می‌رفتم تا از نزدیک تماشا کنم؛ پهلوانان و بزرگان محله وقتی متوجه اشتیاق من به ورزش زورخانه‌ای شدند، مرا به زورخانه دعوت کردند و از آن زمان و در ۱۴ سالگی به‌طور رسمی و حرفه‌ای به جمع باستانی‌کاران پیوستم.

او درباره مقام‌هایی که در سنین نوجوانی و جوانی کسب کرده است، توضیح می‌دهد: چندین مرتبه موفق به کسب مقام نخست استانی و پس از انقلاب نیز در ۲۰ سالگی موفق به کسب مقام کشوری شدم؛ پس از اینکه جنگ ایران و عراق آغاز شد به جبهه رفتم و تقریباً از دنیای ورزش دور شدم؛ در آن زمان در بخش تدارکات جبهه مشغول به فعالیت شدم و تا مدت‌ها برای تهیه و فرستادن آذوقه به آبادان، اهواز و کردستان سفر می‌کردم؛ پس از پایان جنگ دوباره انجام ورزش باستانی را به صورت تفریحی آغاز کردم و تاکنون که بیش از ۷۰ سال دارم، این ورزش را ادامه داده‌ام.

پهلوان صاحب‌نام محله لنبان می‌گوید، پس از جنگ این ورزش را دیگر به صورت حرفه‌ای دنبال نکرده است، اما همچنان به عشق مولا علی (ع) میل می‌زند، کباده را روی سرش می‌چرخاند، شنا می‌رود و در گود زورخانه هنوز خم حریف را می‌گیرد؛ سن و سال برای پهلوان معنا ندارد، شاید موهایش سپید و چروک صورت و دستانش نمایان شده باشد، اما هنوز شیر بیشه است و همان‌طور که فردوسی حکیم می‌گوید: «زِ نیرو بود مرد را راستی، زِ سستی کجی آید و کاستی»

بزن زنگ را ..

زورخانه مسجد دوم و ورزش باستانی، عبادت است

پهلوان شیرانی ادامه می‌دهد: زورخانه مسجد دوم یک ورزشکار مسلمان و ورزش باستانی ورزش حضرت علی (ع) است؛ این ورزش از ابتدا تا انتها ذکر علی (ع) و در اصل عبادت است؛ با ذکر مولا آغاز می‌شود و با ذکر ایشان خاتمه می‌یابد؛ درواقع این ورزش مادر تمام رشته‌های ورزشی است و بعدها رشته‌های دیگر ورزشی چون کشتی فرنگی و وزنه‌برداری از آن الهام گرفته است.

او تنها کسی بوده که در خانواده‌اش به این ورزش روی آورده است و اگر زمان به عقب بازگردد، باز هم همین رشته را انتخاب خواهد کرد.

پهلوان صاحب‌نام محله لنبان می‌خندد و می‌گوید: ورزش بهتر از این کجا پیدا می‌شود که از ابتدا تا ختم آن در مدح علی (ع) باشد، چراکه هرچه داریم از حب علی (ع)، شیر خدا و اهل بیت است.

بزن زنگ را ..

کباده‌زنی نماد تیر و کمان در جنگ است

او درباره حرکات تخصصی ورزش باستانی توضیح می‌دهد: گوارگه یا میل گرفتن که نشانه قدرت بازو و برای تقویت عضله‌های دست است، کباده نماد تیر و کمان در جنگ است، سپرهای سنگی که نماد سپر و شمشیر و سنت چرخیدن در گود که در اصطلاح باستانی به آن شیرین کاری می‌گویند، نماد همان چرخیدن در میدان جنگ همراه با سپر و شمشیر و حریف طلبیدن است.

اگر باستانی کار، سنگین وزن باشد، به نسبت وزن ورزشکار کباده نیز سنگین می‌شود که در این صورت تعداد زدن آن نسبت به سبک وزن‌ها کمتر می‌شود، میل گرفتن نیز همین‌گونه است و سبک وزن‌ها تا ۱۵۰ جفت در گود، گوارگه را روی سر می‌چرخانند یا می‌گیرند؛ درواقع قوی بودن و بنیه داشتن در این رشته حرف اول را می‌زند، اما یکی از خصوصیات جالب ورزش باستانی آن است که حتی اگر بدن ضعیفی داشته باشی با سبکی که دارد، در صورت تمرین، بدن شما را به‌تدریج قوی و ورزیده می‌کند.

او درباره ورزش کشتی می‌گوید: از قدیم ورزش باستانی و کشتی همچون برادران دوقلو بودند، قبلاً ورزشکاران رشته کشتی برای آماده شدن در تشک، میل می‌گرفتند و کباده می‌زدند تا بدن آن‌ها گرم شود و در همان گود زورخانه کشتی انجام می‌شد، اما در حال حاضر این ورزش در زورخانه انجام نمی‌شود.

بزن زنگ را ..

بزن زنگ را..

از پهلوان درباره اصطلاح معروف «بزن زنگ را..» می‌پرسم که قصه این جمله چیست و چرا پهلوانان از آن استفاده می‌کنند، آنقدر که در محافل و بین عوام نیز بسیار جا افتاده است و تا امروز هنوز هم از آن استفاده می‌کنند؟

در رسم ورزش باستانی افرادی که دارای کسوت پهلوانی هستند و حق زنگ دارند، زمانی که وارد زورخانه می‌شوند، به احترام مقام و کسوت و ورودشان برای خوشامدگویی به آن‌ها زنگ را می‌زنند و ضرب می‌گیرند، حال اگر پهلوان بسیار صاحب‌نام باشد، زنگ را بیشتر از چند مرتبه و با ریتم می‌زنند و در صورتی که هنوز پهلوان نشده نباشد به احترام ورود تنها یک ضرب می‌گیرند؛ تک زنگ نیز نشانه آغاز و ختم انجام ورزش در گود است.

پهلوان ادامه می‌دهد: ورزش باستانی علاقه‌مندان خاص خود را دارد که حتی به صورت حرفه‌ای آن را دنبال می‌کنند، اما بستر کافی و لازم برای این رشته ورزشی فراهم نیست؛ پیش‌تر در مناسبت‌هایی همچون عید غدیر این ورزش در ملأ‌عام به صورت نمایشی اجرا می‌شد که بسیار در ترویج این رشته و روحیه پهلوانی بین مردم مؤثر بود، اما دیگر انجام نمی‌شود.

از طرفی این ورزش مکان خاص خود را می‌طلبد، اما زورخانه کم داریم؛ ابتدای محله لنبان زمینی برای ساخت زورخانه در نظر گرفته و تا حدودی هم ساخته شده است، اما به دلایلی، چند سالی است که متوقف مانده و حتی دیوار آن در حال فروریزی است، از این‌رو از مسئولان در شهرداری خواهشمندیم برای رفع این مشکل و تکمیل این پروژه اقدامات لازم را انجام دهند.

به گزارش ایمنا، محله لنبان یکی از قدیمی‌ترین محلات اصفهان بوده و انجام ورزش باستانی در این محله یکی از ویژگی‌های شاخص آن به‌شمار می‌رود؛ این محله تاریخی و قدیمی ورزشکاران و پهلوانان صاحب‌نامی چون حاج عباس پهلوانی، حاج حسن یاران، حاج مصطفی شیرانی، حاج علی شیرانی و اکبر ماه‌آور را در دل خود پرورش داده است و امروز به برکت وجود این پهلوانان نامی، ورزش باستانی در این محله و منطقه همچنان پابرجا است و نسل جوان بسیاری به صورت حرفه‌ای در این رشته فعالیت دارند.

گزارش از: ریحانه راهپیما

کد خبر 729610

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.