به گزارش خبرگزاری ایمنا، «امروز هیچ چیزی جز اراده خود ایرانیها نمیتواند آنها را محدود کند.» جملهای است که ممکن است برخی با شک و بدبینی به آن بنگرند و شاید در برخورد اول صرفاً یک جمله انگیزشی ساده به نظر برسد، حتی ممکن است اگر از قول یکی از مسئولان کشور مطرح شده باشد آن را شعاری تصور کنیم که برای مقاصد سیاسی مطرح شده و از کنار آن عبور کنیم، اما اگر بدانیم نقل قولی از «تامیر هیمن»، مدیر مؤسسه تحقیقات امنیت ملی اسرائیل است ماجرا متفاوت میشود، چراکه حالا این جمله از جانب دشمنی گفته شده که بیش از ۴۰ سال در مسیر تقابل با ایران از هیچ تلاشی فروگذار نکرده و حالا اعتراف میکند ایرانی را هیچ قدرتی متوقف نمیکند، جز آنکه خودش پیشتر در ذهن خود را شکست خورده تصور کند. هیمن در ادامه به عنوان شاهدی برای تأیید جمله اول میگوید: «آنها بدون سلاح هستهای به بازدارندگی رسیدهاند و این یعنی همان وضعیت عالی از نگاه رهبر ایران در برابر غرب.»
۲- همواره در چنین ایامی آنچه بیش از همیشه از قول مسئولان و افراد مختلف شنیده میشود، صحبت از دستاوردها و پیشرفتهای ایران در مسیر ۴۵ ساله انقلاب اسلامی با وجود شدیدترین تحریمها و سنگ اندازی دشمنان است، دستاوردهایی مانند رتبه نخست ایران در شتاب علمی جهان، هفتمین قدرت دنیا در موضوعات دفاعی و موشکی، رتبه چهارم در تولید علم نانو، جزو ۱۰ کشور اول تولید کننده واکسن کرونا، جزو ۵ قدرت پهپادی در جهان، جزو ۶ کشور تولید کننده موشک هایپرسونیک، جزو ۱۰ کشور برتر پژوهشگر دنیا در زمینه سلولهای بنیادی و مواردی از این دست که همگی با اتکا به توان داخل کسب شده؛ اما مواجهه با این آمارها و ارقام برای عدهای، حتی اگر آن را بپذیرند حس مثبتی ایجاد نمیکند، زیرا گزارههایی از قبیل «وقتی در وضعیت اقتصادی خوبی نیستیم و مشکلات زیادی داریم این دستاوردها فایدهای ندارد.» بلافاصله در ذهنشان تکرار میشود و آنکه با وجود اطلاع از وضع معیشتی و مشکلات متعدد کشور «دل خودش را به چنین چیزهایی خوش میکند» در بهترین حالت «خوش باور» یا «ساده دل» است.
۳- «ما فصل مُشَبّعی را حرکت کردیم. این سربالایی، این شیب تند را عبور کردیم، به قلهها نزدیک شدیم. نباید خسته بشویم.» شاید به همین دلیل است که وقتی مردادماه سال جاری این جملات از جانب رهبر انقلاب بیان شد نیز عدهای آن را نادیده گرفتند و حتی با بدبینی به آن نگریستند، زیرا وضعیت فعلی برای این گروه چیزی جز سیاهی مطلق نیست و هر سخنی بر خلاف این پیش فرض قابل پذیرش نیست، خصوصاً اگر از جانب مقامات و مسئولان کشور مطرح شود. اما آیا واقعاً صحبت از نزدیک شدن به قله در شرایطی که مشکلاتی مانند وضعیت مسکن، خودرو، ارز، طلا، مشکلات اجتماعی و فرهنگی در کشور وجود دارد نسبتی با واقعیت دارد؟
۴- روزنامه انگلیسی گاردین کمتر از یک ماه قبل در گزارشی نوشت «قدرت برتر خاورمیانه دیگر، آمریکا، مصر همسو با غرب، عربستان سعودی یا حتی اسرائیل نیست بلکه ایران است»، علاوه بر این «هرتسل هالوی» (فرمانده رکن اطلاعات در ستاد کل ارتش اسرائیل) است که آبان ماه ۱۳۹۴ خطاب به مدیران مجموعه خود گفت: «از ابتدای انقلاب ۱۹۷۹، ما ۳ برابر رشد علمی داشتهایم، اما رشد ایران ۲۰ برابر شده. آنها به برتری فنی نزدیک میشوند. جنگ واقعی در آینده نیست؛ همین حالا جریان دارد. برداشته شدن فاصله ۳۰ سال پیش، برای ما بسیار پرهزینه خواهد بود. جنگ امروز، جنگ ذهنهاست و تبلیغات طرف مقابل میتواند روحیه اسرائیلیها را درهمبشکند». جملاتی از این دست که از جانب دوست و دشمن در مورد ایران گفته شده کم نیست، برای مثال ترامپ هم در مصاحبه اخیر خود مدعی شد «ایران ظرف ۶۰ روز میتواند به بمب اتم برسد.» ادعایی که فارغ از انگیزههای سیاسی پشت پرده آن، در هر حال نوعی اعتراف به قدرت و جایگاه امروز ایران است. کشوری که در طول تاریخ به دلیل موقعیت خاص منطقهای و برخورداری از منابع مهم انرژی، به دفعات متعدد از جانب قدرتهای شرق و غرب مورد هجوم قرار میگرفت و در جریان جنگهای جهانی باوجود اعلام بی طرفی تسخیر میشد، امروز در نقطهای قرار دارد که بایدن، رئیس جمهور آمریکا پس از حمله به مواضعی در عراق و سوریه رسماً اعلام میکند با وجود اینکه ایران را حامی گروههای مقاومت در منطقه میداند اما «قصد هیچگونه حمله نظامی مستقیم به ایران را ندارد.»
۵- جملهای هست که میگوید «اگر در کشوری زندگی میکنی که سیاهی مطلق است، یعنی تو حتی یک کبریت هم روشن نکردهای!» و فارغ از این نگاه سیاه و سفید به وقایع پیرامون از واقع نگری دور است. مخاطب هوشیار با کنار هم قرار دادن آمار پیشرفتهای ایران در عرصههای مختلف در کنار اذعان دشمنان و کشورهای خارجی به قدرت امروز ایران، به نقطهای میرسد که از خود میپرسد، جایگاه واقعی امروز ایران چیست؟ در یک نگاه منطقی و واقعگرایانه، آیا آنطور که عدهای در داخل مطرح میکنند، مسیر ۴۵ ساله پس از انقلاب سراسر رشد و پیشرفت و تعالی بوده و یا آنطور که برخی باور دارند وضعیت امروز ما چیزی جز سیاهی و شکست نیست؟ به جمله هالوی برگردیم: «جنگ امروز، جنگ ذهنهاست» و این یعنی، امروز واقعیت آن چیزی است که تک تک ما به عنوان یک ایرانی ادراک میکنیم، پس اگر بتوان کاری کرد که واقعیت تنها از پشت عینکی از سیاهی دیده شود، در بخش مهمی از جنگ امروز شکست خوردهایم، زیرا «امروز هیچ چیزی جز اراده خود ایرانیها نمیتواند آنها را محدود کند.»
۶- شاید کسانی در جنگ ذهنها، تنها انبوه مشکلات و چالشها را ببینند و بنابراین، نزدیک شدن به قلهها را غیرممکن بدانند. در مسیر صعود به قلهها (آرمانها / مطلوبها) نباید توقع حرکت در یک بزرگراهِ هموار و خلوت را داشت، زیرا «هیچ جادّه آسفالتهای در مقابل هیچ ملّتی نیست؛ باید راه را با همّت خودشان هموار کنند. ملّتهایی که به اوج معنویّت و مدنیّت و رفاه و سعادت رسیدند، اینگونه حرکت کردند» (بیانات در ۱۱ مرداد ۱۳۹۵)
۷- رهبر معظم انقلاب ۲۵ فروردین ۱۳۷۸ در دیدار فرماندهان ارتش، با انتقاد از سهلاندیشی فرموده بودند: «هر حقیقتی دشمنانی دارد. آن کسی که انتظار دارد در جاده آسفالته زندگی، بدون هیچ دستانداز و بدون هیچ معارض و خطر حرکت کند، انسان سادهلوحی است که بالاخره هم با سر خواهد غلتید و از پا درخواهد آمد. جاده زندگی، جاده پُر پیچ و خمی است. با هر قدم نزدیکتر شدن به اهداف والا، مشکلات و خطرهای تازه؛ بعضی بزرگتر از مشکلات قبل وجود دارد. لذا راه زندگی، راه بیدرد سری نیست؛ توقّع بیدرد سری نباید داشت… کسی که در میدان جنگ دچار هزیمت میشود، قبلاً در درون خود دچار هزیمت شده است. اگر در درون خود دچار هزیمت نشویم، در بیرون هیچ دشمنی نمیتواند ما را منهزم کند».
۸- بنابراین هیچ ملتی از مسیر بزرگراهیِ بیزحمت، به پیشرفت نرسیده است. ملتهایی که به برخی از ابعاد پیشرفت رسیدهاند، دههها سختی و زحمت کشیدهاند تا مسیر را هموار کنند؛ هر چند که در کشورهای مصطلح پیشرفته هم، چالش و بعضاً بحرانهای بزرگ، کم نیست، حتی کشورهایی که با جنگ و اشغالگری و غارت دیگران سعی کردند به قلههای ثروت و سرمایه در دنیا برسند، دهها سال گرفتار چالشها و تبعات آن بودهاند. حال جا دارد پیش از هرچیز از خود بپرسیم در جنگ ارادهها و ذهنهای امروز، کجای مسیر ایستادهایم؟ در سراشیبی سقوط یا در مسیر قله؟
نظر شما