به گزارش خبرگزاری ایمنا، دومین فیلمی که در چهاردهمین جشنواره فیلم فجر استان اصفهان برای هنرمندان و اصحاب رسانه اکران شد «تابستان همان سال» بود؛ با شروع اکران و پیش از شروع فیلم، تصاویر آتیلا پسیانی بر پرده سینما نقش بست و دقایق ابتدایی این فیلم با یاد این هنرمند فقید گره خورد و پس از آن دو خط از نیما یوشیج مبنی بر «چه بسیار از عقوبتهای افزون / که گشتش لغزش خردی بهانه» بر پرده، نمایش داده شد؛ کلاری در نشست خبری این فیلم دلیل نمایش این فیلم را اینطور بیان کرده است: «نیما یوشیج با پدربزرگ من همشهری بودند و شعری از نیما درونمایه اصلی فیلم من بود.»
در ادامه فیلم با نریشن شخصیت اصلی فیلم و صحنهای از خانهای قدیمی آغاز شد؛ داستان فیلم از این قرار بود که عطای هفتساله را پیش یک رمالِ آینهبین میبرند تا طی مراسمی دزد طلاهای عمهاش را در آینه شناسایی کند، عطا که هیچ تصوری از سرانجام آنچه در آن شرایط بر زبان میآورد ندارد، برای رهایی از آن وضعیت، هر آنچه از تعاریف عمهاش درباره شک و تردید او نسبت به دزدی داوود، پسر عمه دیگرش شنیده است را بازگو میکند، غافل از آنکه این دروغ موجب عقوبتی دور از انتظار برای کل خانواده میشود…
بازیگران این فیلم علی شادمان، فریبا نادری، سمیرا حسنپور، رؤیا جاویدنیا، مهرو نونهالی با حضور صابر ابر، پژمان بازغی، نسیم ادبی، رایان سرلک، رونیکا بهرامزاده و با هنرمندی مهران مدیری (در نقش آینهبین و رمال) هستند که آن را بهنوعی میتوان قصهگویی راوی همراه با پخش تصاویر برای مخاطبان خلاصه کرد.
در این میان قابهایی که بر پرده سینما مینشیند، نشان از حرفهای بودن کلاری در عرصه اصلی خود یعنی فیلمبرداری دارد و در این راستا بیشتر هنرمندان و مخاطبان نیز بر این نکته تاکید داشتند که در این فیلم، کادربندیهای بسیار زیبایی به چشم میخورد؛ در خصوص نقشآفرینی بازیگران نیز باید گفت که رایان سرلک بازیگر نقش عطای هفتساله با وجود سن کم نقشی متفاوت و منحصربهفرد را بازی کرد، اما از نظر داستان و فیلمنامه، این فیلم نتوانست نظر مخاطبان را آنچنان که باید به خود جلب کند؛ چرا که مسئله اصلی فیلم یعنی زندانی شدن داوود (علی شادمان) چالش فراوانی برای مخاطبان ایجاد نمیکرد، از سویی در سالن سینما شاهد بودیم که با پایان هر بخش، مخاطبان در انتظار پایان فیلم و ترک سالن بودند، اما سکانسی جدید آغاز میشد و در این راستا ریتم کُندی داشت و شاید کلاری میتوانست سرعت بیشتری به روایت خود دهد.
از نقاط قابل توجه در این فیلم نیز نام «مهران مدیری» بود که شاید مخاطب را برای تماشای این فیلم وسوسه میکرد، اما زمانی که به تماشای این فیلم مینشینیم، شاهدیم که حضور مهران مدیری تنها محدود به یک سکانس و آن هم نشسته و بدون حرکت خاص است که این موضوع نیز باعث نقد بسیاری از مخاطبان شد.
در لحظات پایانی فیلم و پس از گذشت حدود ۱۰۰ دقیقه، با نشان دادن تصویری مبهم از کلاری در قاب دوربین، بسیاری از مخاطبان «تابستان همان سال» را روایت و داستانی از زندگی کارگردان معرفی کردند، اما در مجموع باید گفت این فیلم ثابت کرد که لزوماً قابهای قوی، مخاطب را برای تماشای فیلم اقناع نمیکند.
نظر شما