روایت یک رزمنده از شب‌های قدر انقلاب اسلامی/ برگه‌های مرخصی که پاره شد

رزمنده دفاع مقدس می‌گوید: انگار ناامیدی جلسات فرماندهی مثل ویروس بین بچه‌ها سرایت کرده بود، صبح بچه‌ها را به خط و شروع به صحبت کردم، همه گریه می‌کردند برگه‌های مرخصی را از جیب‌هایشان بیرون آورند و پاره کردند، ۳۰ نفر از همین بچه‌ها در عملیات کربلای ۵ شهید شدند.

به گزارش خبرگزاری ایمنا از چهارمحال و بختیاری، پاتوقش مسجد فاطمه‌الزهرا شهرکرد است، بین مسیر سوالاتی را که قرار بود از او بپرسم، با خودم مرور می‌کنم، می‌دانم درآوردن حرف از او مثل پیدا کردن مروارید از دریاست.

«حاجی جمعلی» در صف دوم نماز نشسته است، عطر اخلاص و صفای وجودش را گویا از زمان و جنگ جبهه به یادگار دارد؛ زمانی که یکی از فرماندهان تیپ ۴۴ قمر بنی‌هاشم بود و در رادیوهای عراق صدام برای سر او جایزه تعیین کرده بود.

حاجی خاطرات فراوانی از روزهای عشق، آتش و خون دارد اما هم‌زمانی این روزها با روزهایی که عملیات کربلای ۵ در جبهه شلمچه در جریان بود، موجب شده است تا از او از این عملیات بپرسم، عملیاتی که رهبر انقلاب تعبیر بزرگی از آن دارند و با عنوان شب‌های قدر انقلاب اسلامی از عملیات کربلای ۵ یاد کرده‌اند.

حاجی با آه بلندی که از عمق جانش نشئت گرفته است، می‌گوید: صحبت‌ها در مورد عملیات کربلای ۵ زیاد و مفصل است، ۱۴ روز بعد از عملیات کربلای ۴ می‌خواستیم این عملیات را آغاز کنیم.

برگه‌های مرخص را شب عملیات پاره کردند

یادم می‌آید در آن زمان بعد از یکی از جلسات که به مقر تیپ ۴۴ در شهر سوسنگرد برگشته بوم و حال روحی مناسبی نداشتم، از فرط خستگی با پوتین‌هایم خوابم برده بود، شهید رجب‌پور که آن زمان جانشین گردان امام سجاد (ع) بود، مرا از خواب بیدار کرد و گفت: «حاجی کیانی چرا با پوتین خوابیدی بچه‌ها با مرخصی ساعتی به اهواز می‌روند و دیگر بر نمی‌گردند تا الان یک گروهان رفته و دیگر برنگشته است.»

انگار ناامیدی جلسات فرماندهی مثل ویروس بین بچه‌ها سرایت کرده بود، صبح بچه‌ها را به خط و شروع به صحبت کردم، همه گریه می‌کردند برگه‌های مرخصی را از جیب‌هایشان بیرون آورند و پاره کردند، ۳۰ نفر از همین بچه‌ها در عملیات کربلای ۵ شهید شدند.

روایت یک رزمنده از شب‌های قدر انقلاب اسلامی/ برگه‌های مرخصی که پاره شد

بازگرداندن ۳۰ شهید در شب اول عملیات

در آن زمان تیپ ۴۴ هنوز تفکیک نشده بود و رزمندگان تعدادی از شهرستان‌های استان اصفهان هم ما را همراهی می‌کردند، در شب اول عملیات گردان امام سجاد دو مأموریت داشت، مأموریت اول بازگرداندن ۳۰ شهید همدان بود که شب گذشته در مقر یازده عراق شهید شده بودند و مأموریت دوم الحاق بین نیروهای لشکر ۱۴ امام حسین (ع) و تیپ همدان در این مقر بود؛ گارد ریاست‌جمهوری صدام در آنجا استقرار پیدا کرده بودند و این سختی کار را دو چندان می‌کرد اما بالاخره با تسخیر این مقر این دو مأموریت انجام شد.

دوئل با نیروهای عراقی

در محاصره مقر یازده گردان امیرالمومنین (ع) هم ما را همراهی می‌کرد، با خودم حس کردم انگار بچه‌های خودمان نیستند، اورکت عراقی‌ها با اورکت ما فرق داشت و تازه من متوجه شدم که من نیروهای عراقی را با نیروهای خودی اشتباه گرفته‌ام اما کار از کار گذشته بود صدای مسلح کردن کلاش یکی از نیروهای عراقی مرا هوشیارتر کرد، هم‌زمان او از سلاح خود شلیک کرد و من هم با کلت منور او را نشانه رفتم، نتیجه دوئل من و او؛ کشته شدن او و مجروح شدن من بود و روز دوم عملیات سر از بیمارستان قلب شهید رجایی تهران درآوردم گلوله دقیقاً دو سانت با قلب من فاصله داشت.

روایت یک رزمنده از شب‌های قدر انقلاب اسلامی/ برگه‌های مرخصی که پاره شد

به گزارش ایمنا، عملیات کربلای ۵ که در ساعت ۱ و ۳۰ دقیقه بامداد نوزدهم دی ۱۳۶۵ با رمز «یا زهرا (س)» آغاز شد تا پایان سال ۱۳۶۵ ادامه یافت و به لحاظ مقاومت و جنگندگی نیروهای ایران در شرایط بسیار مشکل و پیچیدگی دژهای مستحکم دشمن، یکی از بزرگترین نبردهای تمام دوران جنگ تحمیلی لقب گرفت.

اهمیت این عملیات تا جایی است که رهبر معظم انقلاب در رابطه با آن فرمودند: «شب‌های عملیات کربلای ۵ شب‌های قدر این انقلاب است و انس با آن باعث وارسته شدن می‌باشد، هر کس آن عملیات را فراموش کند، نامش از اردوگاه انقلاب قلم خواهد خورد؛ لذا باید این حادثه بزرگ را زنده نگه داریم.»

کد خبر 725674

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.