به گزارش خبرگزاری ایمنا، صبح دوشنبه نهم بهمن، چهار جوان به نامهای محمد فرامرزی، محسن مظلوم، وفا آذربار و پژمان فاتحی پس از تأیید حکم در دیوان عالی جمهوری اسلامی اعدام شدند. چهار «زندانی سیاسی کردی» که به گفته وکیلشان در مورد آنها «قصاص قبل از جنایت» انجام شده است. پس از انتشار این خبر، همسر پژمان فاتحی با انتشار تصویری از پسر پنج سالهاش نوشت: «باید همه قوی و پایدار باشید، این آخرین پیام همسرم پیمان است. من هم به نماد این قدرت موهای صباح پسرم را بافته شده پیشکش کردستان میکنم.» او قصد داشت تا موهای پسرش را تا زمان دیدار با پدرش کوتاه نکند، اما بعد از انتشار خبر قصاص همسر جوانش، حالا موهای پسر پنجساله خود را چیده است.
پس از آن جوانا طیسمی، همسر محسن مظلوم با انتشار پستی نوشت: «امروز را نه میبخشم نه فراموش خواهم کرد.»
ماریا محمودی همسر داغدیده دیگری بود که عکسی از آخرین نامه همسرش محمد فرامرزی، منتشر کرد و نوشت: «هرگز برنگشتی که شرافت و اقتدار را برای خود و همه ما نمادین کردی همسر نازنینم.»
این اعدامها، با موجی از پیام از جانب چهرهها و فعالان حقوق بشری نیز همراه بود و شخصیتهایی مانند نرگس محمدی برنده جایزه صلح نوبل، سپیده قلیان و گلرخ ایرایی در واکنش به این خبر از مردم خواستند که «در مقابل اعدام سکوت نکنند.»
«عبدالله مهتدی» دبیرکل حزب کومله کردستان، در واکنش به اعدام این جوانان اعلام کرد: «کردستان در مقابل کشتار فرزندانش ساکت نمیماند.»
«آبرام پیلی» مسئول امور ایران در وزارت خارجه آمریکا در حساب کاربری خود در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «اعدام چهار زندانی سیاسی کرد توسط رژیم ایران و گزارشهای شکنجه و محاکمههای ناعادلانه را به شدت محکوم میکنیم. این اعدامها نمایانگر بیتوجهی آشکار رژیم به حقوق بشر است.»
وی همچنین تاکید کرد: «ما به پاسخگو قرار دادن ایران به دلیل نقض حقوق بشر ادامه خواهیم داد.»
اما این تنها یک روی ماجراست…
تمام آنچه گفته شد، بخشی از روایت روزهای اخیر شبکه بیبیسی فارسی از اعدام چهار تروریست کومله مرتبط با عوامل موساد بود. چهار فردی که بیبیسی با استفاده از عناصر مختلف سعی دارد تا روایت اعدام آنها را از اعدام اعضای یک گروهک تروریستی به اعدام چند جوان کُرد که تنها به دلیل فعالیتهای سیاسی و زاویه داشتن با حکومت ایران دستگیر شده بودند، تغییر دهد. در واقع بیبیسی فارسی تنها با تمرکز بر برخی ویژگیهای خاص سعی دارد واقعیت را به شکل دیگری بازنمایی کند، تاکید بر «کرد بودن»، «جوان بودن»، «خانواده داشتن»، مطرح کردن ادعای «شکنجه و اعتراف اجباری» همچنین «دستاویزی به مفاهیم حقوق بشری»، همه تکههایی از پازل تصویر نهایی هستند که قرار است برای مخاطب باورپذیر شود.
در پوشش این اخبار bbc از سه تکنیک استفاده کرده است:
- مغالطه تحریف: اشاره نکردن به جرم اصلی این افراد
- عنوانسازی: استفاده از واژه «زندانی سیاسی» که بار مثبتتری در مقابل تروریست و عضو یک گروهک تروریستی دارد
- تمرکز بر همسر و فرزندان این افراد برای درگیری بیشتر احساسات مخاطب
- بازنمایی و روایت ناقص ماجرا با استفاده از تصاویر و کلمات
در نتیجه این تکنیکها، مخاطب با خواندن این مطالب به این نتیجه میرسد که دستگاه قضائی ایران چهار جوان کرد را به جرم فعالیتهای سیاسی مخالف با نظام دستگیر و اعدام کرده است، همچنین در لایه دوم پیام، تقابل حکومت با قوم کرد و برخورد ناعادلانه و ظالمانه با متهمان نیز در ذهن مخاطب تصویرسازی میشود.
اما بخش دیگری از روایت مغفولمانده میگوید طبق گزارش رسمی وزارت اطلاعات، افرادی که وکیل آنها مدعی شده است به «قصاص قبل از جنایت» محکوم شدهاند، یکم مرداد ۱۴۰۱ درست چند روز قبل از انجام عملیات علیه یک مرکز صنعتی غیرنظامی در نجفآباد اصفهان توسط سربازان اطلاعاتی دستگیر شده بودند. این عملیات طبق برنامهریزی موساد قرار بود تا پس از بمبگذاری در نقاط مختلف این مرکز، انفجاری گسترده را رقم بزند؛ انفجاری که با توجه به نزدیکی این مرکز به یک کارخانه تولیدات شیمیایی، میتوانست موج انفجار را افزایش دهد و از آنجایی که قرار بود در یک روز کاری انجام شود، جان بسیاری از کارگران، مهندسان و دانشمندان فعال در این مرکز را که به تولید آلیاژی برای بدنههای هواپیما مشغول بودند نیز میگرفت.
این افراد از حدود یک سال و نیم قبل از عملیات توسط یکی از اعضای ارشد گروهک تروریستی کومله، نشان و جذب سرویس موساد شده بودند و طی چندین مرحله به کشورهای آفریقایی اعزام و در مقرهای نظامی آن کشورها تحت آموزش کامل عملیاتی قرار گرفته بودند. در این آموزشها افسران موساد حضور داشتند و حتی «دیوید بارنیا» رئیس سرویس جاسوسی موساد برای روحیه دادن به افراد تیم در یکی از جلسات حاضر شد و برای اعضای تیم سخنرانی کرده بود.
دورههای «عملیاتی» این گروه شامل کار با سلاح، چهرهپردازی، کار با سیستم ارتباطی و داستانپردازی پوششی بود و «دورههای تخصصی» شامل انجام مانور عملیاتی با استفاده از ماکت شبیهسازی، نحوه سرهم کردن و فعالسازی بمب بود. با توجه به آموزشهای عملیاتی و دورههای تخصصی که این تیم عملیاتی در بازههای زمانی مختلف دیده بودند قرار بود با ورود به محل مورد نظر، بمبها را در محلهای مختلف جاسازی و پس از آن برای انفجاری گسترده آماده کنند.
در همین راستا هریک از اعضای تیم وظیفه مشخصی را بر عهده داشتند، محمد فرامرزی (سرتیم و هدایتگر تیم)، محسن مظلوم (مسئول نگهبانی از اطراف، رانندگی و پشتیبانی تیم)، وفا آذربار (برادرزاده عبدالله آذربار، نفر دوم گروهک کومله که وظیفه جاگذاری بمبها را در سوله مربوطه بر عهده داشت) و پژمان فاتحی (مسئول رفع موانع و درگیر شدن با افراد در صورت بروز مشکل) بودند.
علاوه بر این تصویری از محمد فرامرزی در کنار عبدالله مهتدی، دبیرکل گروهک تروریستی کومله نیز موجود است.
حمایت بیبیسی از تروریستهای ضد ایرانی اتفاق جدیدی نیست، اما حمایت از تروریستها از بیبیسی تا تحریریه روزنامه شرق امتداد یافت و در کمال تعجب، همان تیتر بیبیسی که تروریستها را زندانی سیاسی نامیده بود، در کانال تلگرامی روزنامه شرق نیز برای این خبر مورد استفاده قرار گرفت و موجب تعجب و تأسف شد.
ماجرای همراهی شرق با تروریستهای کومله به همین جا ختم نشد و شهرزاد همتی، دبیر جامعه روزنامه شرق پیش از اعدام این چهار تروریست در اینستاگرام خود استوری نوشت که «خوابم نمیبره، چند دقیقه دیگه چهار نفر از ما کشته میشن». چهار نفر از ما، یعنی او خودش را یکی از آن تروریستها میداند!
اگرچه در پی انتشار محتوایی در حمایت از تروریستهای وابسته به کومله که در خدمت سرویس جاسوسی موساد قصد انفجار یک شرکت وابسته به وزارت دفاع را داشتند، دادستانی تهران علیه این خبرنگار اعلام جرم کرد و اعلام شد که برای فرد مورد اشاره پرونده قضائی تشکیل شده و در مهلت قانونی مقرر باید نسبت به محتوای منتشرشده نزد مقام قضائی از خود دفاع کند، زیرا حمایت از تروریسم در همه جای دنیا جرم محسوب میشود و مجازاتهای سنگینی برای آن در نظر میگیرند.
بنابراین آنچه باید به آن توجه داشت، پشت پرده بازنماییهای رسانهای از اتفاقات اینچنینی است و جا دارد مخاطب آگاه در مواجهه با چنین محتواهایی از خود بپرسد، آیا این تمام ماجراست؟ تمرکز رسانهای مانند بیبیسی بر کرد بودن این افراد با چه هدفی جز تحریک احساسات قومی صورت گرفته است؟ و آیا یک تروریست مانند تمام انسانها خانواده ندارد؟ و آیا در صورتی که این عملیات به شکل موفقیتآمیز انجام میشد، بیبیسی اهمیتی به خانواده قربانیان این حادثه میداد؟
نظر شما