به گزارش خبرگزاری ایمنا، پس از آنکه پایگاه اطلاعرسانی رسمی رئیسجمهور سابق، خبری مبنی بر رد صلاحیت وی به عنوان کاندید انتخابات مجلس خبرگان رهبری اعلام کرد، حسن روحانی در بیانیهای نسبت به این خبر واکنش نشان داد.
در بخشی از بیانیه اعتراضی روحانی آمده است: «باید پرسید آیا این رویکرد، به نفع نظام و کشوری است که پس از عنایت الهی، جز مردم قدرت دیگری به عنوان حامی و یاور ندارد و در مقابله با تهدیدات گوناگون، تنها انسجام و مشارکت مردم است که امنیت و پیشرفت کشور را تضمین میکند؟ آیا شما مصلحت نظام را بهتر از مردم و رهبری تشخیص میدهید که مشارکت و رقابت را برای یک انتخابات حداکثری لازم میدانند؟»
وی در قسمت دیگری از بیانیه خود این اقدام شورای نگهبان را اینگونه توصیف میکند: «اینک حجت تمام شده است و شاهدی روشن و غیرقابل انکار بر رویکرد حذفگرایانه و ضد قانون اساسی جریان اقلیت تمامیتخواه حاکم، پیش چشم ملت ایران آشکار گشته است.»
انتقاد رئیسجمهور سابق به نهاد نظارتی انتخابات به همین جا ختم نمیشود و او در قسمت دیگری نوشته است: «از این آقایان باید پرسید آیا در این تصمیم، شما بیطرفی سیاسی را رعایت کردهاید؟ شما اگر نیت سیاسی جانبدارانه نداشتید، به کدام دلیل قانونی، صلاحیت کسی که بیشترین سابقه نمایندگی مردم در نظام را داشته و تا امروز، پنج دوره نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی بوده است، سه دوره نماینده مجلس خبرگان بوده است، دو دوره رئیسجمهور منتخب مردم بوده است، عضو و رئیس اصلیترین شوراهای تصمیمگیری نظام بوده است را زیر سوال بردهاید؟ اگر نیت جانبدارانه سیاسی ندارید و از ترس رأیآوری او خود دست به کار حذف پیشاپیش نشدهاید، چرا این دلایل را با مردم در میان نمیگذارید؟ و اگر نیت سیاسی جانبدارانه داشتید، آیا این عملکرد، صلاحیت شما در نظارت منصفانه بر انتخابات را از شما سلب نمیکند؟»
اگرچه روحانی در نهایت راهکار را در کنار گذاشتن انتخابات نمیداند و معتقد است: «هم اکنون نیز، بیش از پیش باید بر اهمیت رأی مردم و تعیینکنندگی صندوق رأی پای فشرد و به نقشه حذف صندوق و حذف جمهوریت از نظام اعتراض کرد. راه اعتراض هم جز صندوق نیست. باید راهی یافت که «رأی اعتراضی» صدای رسای مردم ایران شود. باز هم معتقدم باید در انتخابات شرکت کرد، اگرچه مرا هم رد کرده باشند. باید با رأی، اعتراض کرد.»
رد صلاحیت حسن روحانی همانطور که در متن بیانیه او نیز مشهود است چند مدل اعتراض را به دنبال داشت؛ عمدهترین انتقادات که سوی رسانههای منتسب به جریان فکری همسو با رئیس جمهور سابق مطرح شده است مبنی بر تأثیر رد صلاحیت او در کاهش مشارکت مردم در انتخابات است. این در حالی است که پیش از اعلام رد صلاحیت روحانی برخی از چهرههای منتسب به جریان اصلاح طلب، از شانس اندک او در انتخابات سخن گفته بودند. برای مثال علی صوفی، وزیر تعاون در دولت محمد خاتمی اواخر دی گفته بود: «ظاهرا نوعی فضاسازی شده است که مردم حساس شده تا به روحانی رأی دهند، این در حالی است که اگر روحانی تأیید هم شود مردم به او رأی نخواهند داد.» مهدی آیتی، فعال سیاسی اصلاحطلب نیز درباره حسن روحانی گفته بود که او محبوبیتی بین مردم ندارد و بهتر است سراغ خاطرهنویسی برود.
در این میان تیتر اول روزنامه آفتاب یزد، از رسانههای جریان اصلاحطلب کشور درباره رد صلاحیت روحانی جالب توجه است: «شورای نگهبان به داد حسن روحانی رسید!» این روزنامه با ذکر برخی واکنشها به رد صلاحیت روحانی، تلویحاً پیش بینی میکند که روحانی در صورت تأیید صلاحیت هم رأیی نداشت و از روحانی هم میخواهد که دلایل رد صلاحیت خود را بیان کند.
آفتاب یزد مینویسد: «در فقره رد صلاحیت روحانی از سوی شورای نگهبان، سخت معتقدیم این رد صلاحیت برای حسن روحانی، سراسر لطف بود. برخی، در نقد این رد صلاحیت نوشتهاند: «هزینه سنگینی برای نظام دارد» که در پاسخ باید گفت اول اینکه نظام (تقریباً هیچ نظام ی در دنیا) قطعاً قائم به فرد نیست، دوم اینکه درصورتی که تأیید صلاحیت میشد و رأی لازم را کسب نمیکرد هزینهسازتر بود یا رد صلاحیت شدن از سوی شورای نگهبان؟!»
این روزنامه در ادامه نقدی هم بر حامیان روحانی مینویسد: «نظرات موافق و مخالف بسیاری را مطالعه کردیم. هشت سال حسن روحانی نیز پیش چشممان است. نه حسن روحانی آن رئیسجمهور خارقالعادهای بود که برخی تلاش میکنند به رخ بکشند و نه اساساً حسن روحانی در هشت ساله ریاست جمهوری، مدیریت آن چنانی داشته است که نبود او را یک خسران نگرانکننده به شمار آوریم.»
از سوی دیگر بررسی روند مشارکت مردم در انتخاباتهای مختلف نشان میدهد میزان مشارکت مردم بیش از آنکه متأثر از تأیید یا رد صلاحیتها باشد ناشی از عملکرد دولتها و مسئولان در هر دوره است. برای مثال در انتخابات سوم ریاست جمهوری پس از رأی مجلس به نداشتن کفایت سیاسی بنیصدر و بعد از حوادث هفتم تیر و هشتم شهریور، مردم با اعتمادی که به حل مشکلاتشان پیدا کردند، با مشارکت ۷۴ درصدی در انتخابات شرکت کردند اما پس از عملکرد اقتصادی موسوی و تیم همراه به عنوان نخستوزیر و مسئول اجرایی کشور، مشارکت مردم در انتخابات ریاستجمهوری چهارم و پنجم کاهش معناداری پیدا کند و به ۵۴ درصد رسید.
همچنین در انتخابات ریاستجمهوری هفتم که اصلاحطلبان ابتدا از یک طرف مخالفت با سیاستهای اقتصادی هاشمی را از سوی خود و از طرف دیگر همگرایی نامزد رقیب با سیاستهای هاشمی را القا و فضاسازی کردند، مردم با اعتماد به چنین فضاسازیها و به امید تغییر ریل اقتصادی کشور مشارکت خود را بالا بردند، اما وقتی عملکرد دولت اصلاحات نشان داد که ادامه دهنده همان سیاستهای غلط دولت سازندگی است، موجب شد در انتخابات سال ۸۴ که در پایان دولت اصلاحات برگزار شد، مشارکت مردم به ۵۹ درصد کاهش یابد.
رکورد کاهش میزان مشارکت مردم در پایان هشت سال دولت حسن روحانی نیز با تورم حدود ۶۰ درصدی رقم خورد. عملکردی که با انباشته شدن مشکلات اقتصادی فراوان در سایه برجام میزان مشارکت مردم در انتخابات سیزدهم را به ۴۸ درصد یعنی پایینترین میزان در انتخابات ریاست جمهوری در چهلواندی سال گذشته رساند.
بنابراین فضای سرد سیاسی که رئیس دولت تدبیر و امید از آن صحبت میکند ناظر به عملکرد دولتها است و تجربه نشان میدهد مردم هر جا احساس کنند که شرایط به نفع آنها و با تلاش مسئولین در حال بهبود و تغییر است، با حضور خود از این تغییر حمایت میکنند.
نکته قابل توجه دیگر، اعتراض روحانی به اعلام نشدن دلایل رد صلاحیتش توسط شورای نگهبان است؛ اعتراضی که با توجه به منع شرعی و قانونی شورای نگهبان در اعلام دلایل رد صلاحیت کاندیداها عجیب به نظر میرسد، اما لازم به ذکر است که در صورت تقاضای هر کاندید از شورای نگهبان، این دلایل به خود فرد اعلام میشود و کاندید رد صلاحیت شده، میتواند بدون هیچگونه منع قانونی این دلایل را اعلام عمومی کند؛ نکتهای که بعید است روحانی با «بیشترین سابقه نمایندگی مردم در نظام» از آن بیاطلاع باشد.
اعتراض بعدی که در متن بیانیه روحانی مطرح شده، ادعای حضور وی در مناسب مختلف دولتی و حکومتی است و او با استناد به این سابقه میپرسد: به کدام دلیل قانونی، صلاحیت کسی که بیشترین سابقه نمایندگی مردم در نظام را داشته و تا امروز، پنج دوره نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی بوده است، سه دوره نماینده مجلس خبرگان بوده است، دو دوره رئیسجمهور منتخب مردم بوده است، عضو و رئیس اصلیترین شوراهای تصمیمگیری نظام بوده است را زیر سوال بردهاید؟
سوالی که در نگاه اول منطقی به نظر میرسد و نظر بخشی از منتقدان رد صلاحیت روحانی است، اما مطرحکنندگان آن توجه ندارند ذات آن به نوعی در حال زیر سوال بردن فرایند مردمسالاری است، زیرا عنوان «رئیسجمهور سابق» یا هر عنوان دیگری با پسوند «سابق»، هیچ ارزشی در مردمسالاری ندارد.
سوالی که با توجه به تاکید روحانی بر پایبندی به صندوق رأی و اعتقاد به لزوم مشارکت در انتخابات نوعی تناقض محسوب میشود، زیرا کسی که باور ندارد جمهوری اسلامی یک مردمسالاری واقعی است، نه حضورش بهعنوان نامزد هر انتخابات توجیه دارد و نه اعتراضش به اینکه چرا فلان مقام سابق با آن همه مقامات امنیتی و اجرایی رد صلاحیت شده، قابل فهم است. در مقابل، کسی که میپذیرد جمهوری اسلامی، مردم سالاری است و به همین دلیل در انتخابات نامزد میشود یا بهعنوان یک فعال سیاسی، درباره چرایی رد یا تأیید صلاحیتها اظهار نظر میکند، دیگر مجاز نیست به سوابق اشاره کند. اینها همه بر پایه مفهوم مردمسالاری است وگرنه جدا از اینها، اصل «ملاک افراد حال حاضر است» که از امام به یادگار مانده و هم در قالب مردمسالاری قابلفهم است و هم در قالب یک امر مهم انسانشناسی و سیاسی.
نظر شما