به گزارش خبرگزاری ایمنا، روزنامه انگلیسی گاردین در یادداشتی به قلم سایمون تیسدال نوشته است که اولین حمله هوایی به رهبری آمریکا علیه انصارالله یمن، نقطه عطف دلهرهآور دیگری در مسیر طولانی شکستهای سیاستهای غرب در خاورمیانه است که مهمترین و تاثیرگذارترین آن دههها باقی مانده است؛ شکست در حل و فصل مناقشه اسرائیل و فلسطین.
تیسدال معتقد است اینکه ایالات متحده با حمایت بریتانیا وادار به استفاده از زور در پاسخ به محاصره تجاری کشتیرانی در دریای سرخ شده منعکسکننده واقعیتی ناخوشایند است: اهرم سیاسی واشنگتن رو به کاهش است، دیپلماسی آن ناکارآمد است، اقتدارش مورد تمسخر قرار میگیرد. حوثیها بدون هراس قول دادهاند که حملات ادامه خواهند یافت.
به گفته گاردین، این تشدید شدید و بیپایان تنش یک واقعیت ناخوشایند دیگری را برجسته میکند. قدرت مسلط در خاورمیانه دیگر آمریکا یا متحدانش مصر، عربستان سعودی یا حتی اسرائیل نیست. این قدرت منطقهای جدید متحد اصلی انصارالله یمن است یعنی ایران.
از نظر تیسدال، صحبت از برندگان و بازندگان در میان کشتار وحشتناک غزه سطحینگری است، مخصوصاً با توجه به اینکه حوثیها دلیل اقدامات خود را جنایات در حال وقوع در غزه اعلام کردهاند. با این حال، از نظر استراتژیک، روشن است که چه کسی از این بحران پیروز بیرون خواهد آمد. او همچنین مدعی است که جایگاه ایران با هر قربانی فلسطینی، موشک حزب الله، بمباران عراق و سوریه و پهپاد حوثی تقویت میشود.
به گفته گاردین، جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا، افکار جهانی (و بیشتر آمریکاییها) را با تعهد عجولانه به حمایت بیقید و شرط از رژیم صهیونیستی پس از طوفان الاقصی و وتو کردن طرحهای آتشبس سازمان ملل متحد، از آمریکا بیزار کرده است. سیاست او در خاورمیانه منسوخ و قدیمی به نظر میرسد. آمریکا که هرگز در جهان عرب محبوبیت نداشت و به عنوان یک شر ضروری تحمل شد. اما دیگر نه، اکنون ایران در صندلی راننده است.
تیسدال اشاره کرده است که رژیم اسرائیل نیز پس از ۷ اکتبر از خواب بیدار شده، اگرچه سیاستمداران تندروتر آن هنوز لزوم بیداری استراتژیک را درک نمیکنند. جنایات وحشتناک علیه غزه برای همیشه نحوه نگرش به رژیم صهیونیستی را تغییر داده است. کافی است نگاهی به ادعاهای بیسابقه نسلکشی در دادگاه لاهه کرده باشید. خالد بن بندر، سفیر عربستان در لندن، هفته گذشته به بیبیسی گفت که رژیم اسرائیل دیگر نباید به عنوان یک تافتهی جدابافته در نظر گرفته شود.
این روزنامه مدعی است که همه اینها باب میل دولت ایران است. آنها سه هدف اصلی در سیاست خارجی دارند: بیرون راندن آمریکا از خاورمیانه، حفظ دست برتر در منطقه، و تقویت اتحادهای کلیدی با چین و روسیه. نابودی رژیم صهیونیستی، چه واقعی یا در حد گفتمان، چهارمین هدف است.
تیسدال با اشاره به اعضای محور مقاومت این پرسش را مطرح کرده است که آیا آنها همانطور که برخی ادعا میکنند پیرو دستورات ایران هستند یا استقلال و آزادی عمل خود را دارند. برخی تحلیلگران معتقدند که ایران کنترلی بر عملکرد متحدین خود در یمن ندارد. حزب الله لبنان نیز اصرار دارد که از نظر عملیاتی خودمختار است.
با این حال او معتقد است که وقتی تمامی اعضای محور مقاومت در جبهههای مختلف را کنار هم میگذاریم تصویری شکل میگیرد که نشان میدهد که ایران آشکارا یک ائتلاف طویل و با انگیزه تشکیل داده که در برابر آمریکا دوام میآورد. بمباران پایگاههای انصارالله در یمن، به جای تلاش برای آتشبس در جنگ داخلی طولانی مدت یمن، این واقعیت را تغییر نخواهد داد. بالعکس این اقدام در منطقه به روایت مقاومت علیه آمریکا و رژیم صهیونیستی توسط تهران دامن میزند.
براساس گزارش گاردین، ایران با هوشیاری بیشتر نسبت به قبل، سال گذشته گامهای عملگرایانهای برای ترمیم روابط با رقبای عرب خود خلیج فارس برداشت و روابط دیپلماتیک با عربستان سعودی را احیا کرد. مهمترین جنبه این واقعه، نقش چین به عنوان میانجیگر ازسرگیری روابط بود.
این روزنامه در ادامه نوشته است که دوستی ایران با چین و روسیه مهمترین عامل در تغییر اقبال ایران و تبدیل آن به قدرتی قابل توجه بوده است. جنگ اوکراین و پیمان همکاری «بدون محدودیت» چین و روسیه کاتالیزور این گذار در معادلات قدرت بوده است.
به گفته گاردین، جنگ اوکراین و پیامدهای آن این باور را در پکن و مسکو تثبیت کرد که رهبری جهانی ایالات متحده، پس از دونالد ترامپ، در حال عقبنشینی است و «نظم بینالمللی مبتنی بر قوانین» که واشنگتن بر آن نظارت میکند، آماده تغییر و جایگزینی است.
این روزنامه مدعی است که تحت رهبری شیء جین پینگ، بیش از یک دهه است که چین حوزههای نفوذ ژئوپلیتیکی و اقتصادی را برای رقابت و در صورت امکان جایگزینی حوزههای ایالات متحده ایجاد کرده است. ایران بخشی کلیدی در برنامههای چین است. در سال ۲۰۲۱، ایران و چین یک پیمان سرمایهگذاری استراتژیک و انرژی ۲۵ ساله امضا کردند. در سال گذشته، ایران با حمایت چین به گروه بریکس و سازمان همکاری شانگهای پیوست.
گاردین در ادامه نوشته است که برای دور زدن تحریمهای واشنگتن، ایران با همکاری چین میلیونها بشکه نفت خام با تخفیف را هر ماه به چین میفروشد که توسط نفتکشهای «ناوگان مخفی» به چین منتقل میشود. پس از سالها رکود و ناآرامیهای سیاسی و اجتماعی داخلی، اقتصاد ایران در حال رشد است. شیجین پینگ در ماه فوریه به ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور ایران گفت که چین از مبارزه این کشور با «یکجانبهگرایی و قلدری» آمریکا حمایت میکند.
در خصوص همکاری ایران و روسیه این روزنامه مدعی است که بخش عمده این رابطه در عرصه تسلیحاتی است و حتی به یک شایعه بیاساس نهادهای اطلاعاتی آمریکا اشاره کرده است که گروه نظامی واگنر قرار است پدافند هوایی روسی به حزب الله لبنان بفروشد. ایران به عنوان بخشی از همکاری دفاعی بیسابقه قرار است جنگندههای سوخو ۳۵ و بالگردهای تهاجمی دریافت کند. صادرات روسیه به ایران در حال افزایش است و مسکو وعده سرمایهگذاری ۴۰ میلیارد دلاری برای توسعه میدانهای گازی ایران داده است.
نویسنده گاردین مورد دیگری از مؤلفههای قدرتمندی ایران را پیشرفت برنامهی هستهای آن میداند که البته به سنت همیشگی تحلیلگران غربی آن را غیرقانونی و تسلیحاتی معرفی کرده اما حداقل علت آن را گل به خودی ترامپ با خروج از برجام شناسایی کرده است.
تیسدال گمانهزنی کرده است که بایدن امیدوار بود که این توافق را احیا کند اما دیگر منصرف شده است. روسیه و چین نیز رغبتی ندارند. بدترین کابوس رژیم اسرائیل، دستیابی ایران به بمب هستهای ممکن است نزدیکتر از همیشه باشد.
مقاله گاردین به اظهارات تحلیلگر آمریکایی، ری تکیه، در نشریه فارن افرز اشاره کرده است که «امروز، جمهوری اسلامی ایران حس پیروزی میکند. از تحریمها و آشوبهای داخلی جان سالم به در برده است. با کمک متحدان قدرت بزرگ خود [روسیه و چین]، اقتصاد خود را تثبیت کرده و شروع به تجدید قوای دفاعی خود کرده است. [اگر بخواهد] بمب هستهای قابل دسترسی است.»
روزنامه گاردین در پایان نوشته است که پس از ۴۵ سال تلاش، ایران بالاخره قدرت بزرگ منطقه شده است. تحریم، طرد و تهدید تهران جواب نداده است. آمریکا، انگلیس و رژیم اسرائیل با یک رقیب سرسخت روبرو هستند که دیگر بخشی از یک اتحاد مثلث جهانی است که توسط شبه نظامیان قدرتمند و قدرت اقتصادی حمایت میشود. اگر قصد اجتناب از درگیری گستردهتر داریم، به یک رویکرد دیپلماتیک تازه نیاز است.
نظر شما