به گزارش خبرگزاری ایمنا از چهارمحالوبختیاری، شهید «محمدعلی شاهمرادی»، یکی از مردان بزرگ تاریخ این مرزوبوم است، مردانی که تکبیر اللهاکبر آنان تا بلندی آسمان هفتم رفت و سمفونی عشق و شجاعت را در میدان جهاد و جنگ به خوبی نواختند.
محمدعلی در سال ۱۳۳۸ در روستای «ورنامخواست» و در یک خانواده عشایر چشم به این دنیا گشود، او در سال آخر دبیرستان مشغول به تحصیل بود که مبارزات انقلابی مردم ایران به رهبری حضرت امام خمینی (ره) آغاز شد و محمدعلی در ترویج افکار انقلابی و آگاهی مردم محل خویش از طریق نوشتن شعارهای انقلابی بر دیوارها و تهیه و تکثیر عکس و اعلامیههای حضرت امام نقش بسزایی داشت.
محمدعلی در شب عاشورای سال ۵۷ با حضور در بین مردم عزادار در امامزاده روستا، برای نخستین بار شعار درود بر خمینی و مرگ بر شاه را سر داد و پس از انقلاب به جای رفتن به فولاد یا ذوبآهن به عضویت سپاه درآمد.
بازیگری در چند میدان
درگیریها که در کردستان بالا گرفت به همراه شهید حاجحسین خرازی و تعداد دیگری از بچههای اصفهانی راهی غرب کشور شد تا به مقابله با کومله و دموکرات که هوای تجزیه این خاک را در سر داشتند به بپردازد.
زمانی که محمدعلی از کردستان برگشت و اوضاع آرام شده بود به زرینشهر آمد و در دو فیلم سینمایی «غروب خونین» و «جانبرکف» بازی کرد، در «غروب خونین» هنرپیشه نقش اصلی بود که به مسائل قبل انقلاب و ساواک پرداخته بودند، «جانبرکف» هم در مورد مسائل کردستان بود که شهید از آن آگاهی کامل داشت، در نمایشی هم با نام «تیر غیب» ایفای نقش کرد که در سینمای زرینشهر اجرا میشد؛ او حالا دیگر هم بازیگر میدانها حق علیه باطل و هم بازیگر چند فیلم و تئاتر بود.
تحول بنیادین در تیپ ۴۴
با ورودش به تیپ ۴۴ قمر بنیهاشم (ع) خیلی زود نقشش را پیدا کرده بود، نقشی تعیینکننده که با جدیت و پشتکار و همراه با تدبیر و شهامت شود و همین ویژگیها موجب شده بود که حضورش در سختترین شرایط عملیات، آرامش خاصی را برای رزمندگان به ارمغان آورد.
با ورود شهید شاهمرادی به این تیپ تحول بنیادین در طرح و عملیات تیپ که حساسترین واحد بود، ایجاد شد و هر روز و همیشه برای مناطق مختلف عملیاتی، طرحی تهیه و تنظیم میشد، او با اینکه فرمانده عملیات تیپ بود، اما در شناساییها به کمک برادران اطلاعات میرفت و در شناساییها، خود بهطور شخصی شرکت میکرد.
شهید شاهمرادی انگیزه حضور خود در جبههها را این طور توصیف میکند: «امروز تهاجم ما در حقیقت یک دفاع است، دفاع از آزادی و توحید انسانها، دفاع از مقدسترین دین خدا، بنابراین دفاع از حوزه توحید ایجاب میکند که با آنان که مانع شنیدن پیام شادی توحید است، بجنگیم؛ زیرا آزادی مردم را از بین بردهاند. اینجاست که دفاع از محرومان و مستضعفان به عنوان یک هدف مقدس و جهاد ضرورت پیدا میکند» و شاید همین انگیزه بود که او از عملیاتهای همچون فتحالمبین، بیتالمقدس، والفجر ۴، خیبر، بدر و والفجر ۸ سربلند بیرون آمد.
ساخت اولین مسجد جبهه
محمدعلی در خط دارخوین که مستقر شد، دست به یک اقدام فرهنگی بیسابقه زد که به عنوان یک سنت حسنه بعدها در تمام محورهای عملیاتی باقی ماند، او با وجود نبود وسایل مهندسی و امکانات با کمک دوستانش، نخستین مسجد جبهه را تحت عنوان «مسجد عاشقان حضرت مهدی (عج)» در محور دارخوین تأسیس کرد و در خط مقدم نماز جماعت را برپا کرد.
دوستانش او را فردی شوخطبع معرفی میکردند که یکی از بزرگترین جاذبههای او همین اخلاق و تبسم دائمیاش بود، محمدعلی آنقدر خوشاخلاق بود که حاضر نبود لبخندش را با هیچچیز عوض کند.
یک بار در منطقه عملیاتی بیمار شد، اما از آنجا که به وجود او نیاز بود، ۴۰ روز بیماری و درد را تحمل کرد و حاضر نشد برای معالجه به عقب برود و در حالی که درد را در جانش تحمل میکرد، یک لحظه تبسم و لبخند از لبانش دور نمیشد.
شهادت در معرکه کربلای ۵
عملیات کربلا ۵ شروع شده بود، پس از یک هفته سانسور خبری در اردوگاههای اسرا در عراق یکی از سربازان عراقی تعداد زیادی روزنامه به اردوگاه آورد همه آنها از اخبار جنگ و عملیات نیروهای نظامی حکایت میکردند، در لابهلای گزارشهای روزنامه یک تیتر حکایت از اهمیت فرمانده تیپ ۴۴ برای بعثیها میکرد، در این گزارش آمده بود: «در بین کشتهشدگان ایرانی جنازه تعدادی از فرماندهان عالیرتبه سپاه امام خمینی (ره) از جمله محمدعلی شاهمرادی به چشم میخورد.»
نظر شما