به گزارش خبرگزاری ایمنا، همه چیز از یک کلیپ شروع شد؛ ویدئویی منتشر شده از ادعای ابر دزدی در مرز ایران و ترکیه در شبکههای اجتماعی که دست به دست چرخید و باعث مطرح شدن ایده دستکاری آسمان ایران با هارپ و دور زدن ابرهای بارشی ایران شد، همین طور برخی عنوان کردند که تشدید کمبارشی در کشور نتیجه عقیمسازی ابرها بوده و ابرهای بارشی که زمینهساز بارش برف در مناطق شرق ترکیه میشوند، پس از رسیدن به آسمان ایران دیگر موجب بارش برف و باران در حوضه آبریز دریاچه ارومیه نشده و انگار ناپدید میشوند و بارورسازی ابرها دلیل چهارمین سال خشکسالی پیاپی در ایران است.
این موارد موضوعاتی بود که به شائبه بحث دخالتهای عامدانه انسانی در تغییر اقلیم و مهندسی آب و هوا یا همان ابردزدی دامن زده است، این در حالی است که برخی کارشناسان معتقدند ابردزدی یا عقیمسازی و انتقال ابرهای بارشی یک کشور به کشورهای دیگر مبنای علمی ندارد.
در جریان این مباحث، با وجود اینکه کمبارشی در بیشتر سالهای اخیر نیز در کشور وجود داشته است، اما تابستان امسال انتظار میرفت پاییز پربارشی داشته باشیم و حتی بارشها فراتر از حد نرمال پیشبینی شده بود، اما بر مبنای آمارهای ثبت شده از میانگین بارش در سراسر کشور، پیشبینیها درست از آب درنیامد و تداوم بارش برف و باران در ترکیه، عربستان و چند کشور دیگر در عین افزایش الگوهای غیربارشی در کشور نیز مزید علت شد تا هر چه بیشتر موضوع ابردزدی و دستکاری آب و هوا تو استفاده از هارپ داغ شود، به طوری که علی سلاجقه معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست؛ دستور بررسی این موارد را صادر کرده و به دنبال آن، پژوهشکده محیط زیست و تغییر اقلیم مأمور شد تا با حضور تمام دستگاههای مرتبط، موضوع را پیگیری کند.
در این میان با ادامهدار شدن مسئله ابردزدی در فضای مجازی و اینکه عوامل غیرطبیعی مانع ورود ابر به ایران و بارشها در مرزهای کشور میشوند، کارشناسان دست به کار شدند؛ یکی از اظهارنظرهای علمی مربوط به پروفسور عزتالله رئیسی اردکانی، پدر هیدرولوژی ایران بوده که معتقد است این که ابرهایی که از کشورهایی مانند ترکیه وارد کشور میشوند، اما بارشی رخ نمیدهد، یک مسئله طبیعی است و وقتی با کاهش منابع آبی مواجه میشویم، تقصیر را به گردن «تغییر اقلیم» و «هارپ» نیندازیم، بلکه باید علت را در ۶۰ سال مدیریت منابع آبی جستوجو کنیم.
آنگونه که پدر هیدرولوژی ایران و استاد گروه آبشناسی بخش علوم زمین دانشگاه شیراز میگوید: بخش جالب ماجرا در این است که بارندگی که ما داریم، ریشه در اقیانوسها دارد و با تغییر شرایط هواشناسی، پیشبینیهای بارندگیها اشتباه میشود، از این رو هر چه فاصله زمانی پیشبینیها بیشتر باشد، احتمال قطعیت پیشبینیها کمتر میشود، نبود قطعیت پیشبینیها یک امر طبیعی است و به نظرم فقدان وقوع این پیشبینیها نه ناشی از ضعف علمی است و نه ضعف سازمان هواشناسی؛ اما مسئله و نقطه ضعفی که وجود دارد، این است که وقتی پیشبینی بارشها اعلام میشود، باید میزان احتمال آن هم اعلام میشد، به طور مثال بهتر بود میگفتند به احتمال ۵۰ یا ۹۰ درصد بارش رخ خواهد داد.
رئیسی اردکانی درباره اثرات پروژه هارپ و ابردزدی در کاهش بارندگی کشور، تاکید میکند: تمام متخصصان این حوزه معتقدند که کاهش بارندگی ناشی از پروژه هارپ، یک تصور نادرست و بیاساس است؛ چرا که تاکنون سندی که بتواند مسیر حجم زیادی از ابر را تغییر دهد، وجود ندارد و واقعیت امر این است که ما هر سال بارندگی نداریم و ایران با دورههای خشکسالی و ترسالی مواجه است، به عنوان نمونه اگر آمار بارندگیهای شیراز را مورد بررسی قرار دهید، مشاهده خواهید کرد که دورههای خشکسالی و دورههای تر سالی دارد و بر اساس این آمارها دورههای تر سالی و خشکسالی از پنج سال تا ۱۳ سال متغیر است، هر چه مدت زمان آمار بیشتر باشد، احتمال وقوع خشکسالیهای با دورههای بیشتر وجود دارد، برای نمونه در شهر شیراز از سال ۱۳۳۸ تا ۱۳۵۱ دوره خشکسالی بوده و کم بارشترین سال بارندگی در شیراز مربوط به سال ۱۳۴۶ به میزان ۸۰ میلیمتر بوده است.
بررسی صحت تأثیر هارپ بر کم بارشیهای کشور
در ادامه پس از منتشر شدن گمانهزنیهای مختلف درباره علت خشکسالی سخت و بحران آب در بخشهای وسیعی از کشور، پدر هیدرولوژی ایران با بیان اینکه به جای آنکه ضعف در مدیریت منابع آبی در ۵۰ سال گذشته را جبران کنیم و جلوی اضافه برداشت آب گرفته شود، هارپ و تغییر اقلیم و ابردزدی را مطرح میکنیم، تصریح میکند: تغییر اقلیم ممکن است در خشکسالی اثر داشته باشد، اما میزان اضافه برداشت ما از منابع آب به قدری زیاد است که قابل مقایسه با کاهش بارندگی توسط تغییر اقلیم نیست.
وی اظهار میکند: در گذشته چاه نداشتیم، بلکه منابع آبی از چشمهها، قناتها و رودخانهها تأمین میشده است، با احداث چاه، حجم عظیمی از آب را که در زیر زمین از هزاران سال قبل ذخیره میشد، به سطح آوردیم و اکنون حجم آبی که برداشت میکنیم، خیلی بیشتر از آب بارندگی است که داریم، با چنین شرایطی حتی اگر تغییر اقلیم هم داشته باشیم، اثرات آن قابل مقایسه با میزان اضافه برداشت از آبهای زیر زمینی نیست، هر ساله بر اساس میزان بارش، حد مشخصی از آب را میتوانیم برداشت کنیم، این در حالی است که میزان برداشت از آبهای سطحی و زیر سطحی بیشتر است.
همچنین یکی دیگر از روایات داغ روزهای اخیر؛ بارور کردن ابرها در سمت ترکیه است تا بارشها در آن کشور رخ دهد که مجتبی ذوالجودی، معاون محیطزیست دریایی و تالابهای سازمان حفاظت محیط زیست درباره علت کمبارشیهای اخیر در کشور اظهار میکند: علت اصلی به موقعیت جغرافیایی کشور بازمیگردد، ایران در منطقه خشک و نیمهخشک جهان قرار دارد و اگر میانگین بلندمدت بارندگی را نگاه کنید، میبینید که جزو کشورهایی هستیم که بارندگی کمی دارند و حتی نسبت به کشورهای همسایهمان نیز بارندگی کمی داریم، اگر میانگین بارشها را نگاه کنیم، میبینیم که ترکیه همیشه شرایط بارندگی خوبی داشته است و سامانههای جوی که به منطقه ورود پیدا میکنند، به سمت ترکیه میروند.
وی در پاسخ به این سوال که آیا هارپ در رقم خوردن کمبارشیهای ایران دخیل بوده است، میگوید: مطالعاتی در سطح دنیا در این خصوص انجام میشود، اما برای تأیید شدن آنها زود است، جمهوری اسلامی ایران هم مطالعاتی را درباره بارورسازی ابرها و کنترل کردن عناصر طبیعی داشته است، به هر حال موضوعاتی مانند هارپ ادعاهایی هستند که باید روی آنها مطالعه کنیم تا بتوانیم بگوییم که آیا واقعاً تأثیر گذاشته است یا خیر. کشور آمریکا جزو کشورهای مدعی در این موضوعات است، اما میبیند که در کشور خودش در بسیاری از سالها خشکسالی و خشک شدن دریاچهها و تالابها را داشته است، اگر موضوع هارپ و کنترل بارندگی حقیقت داشت، حتماً این کشورها برای مسائل و مشکلات محیط زیستی و خشکسالی خودشان از آن استفاده میکردند.
لزوم مدیریت منابع آبی برای کاهش میزان مصرف
لازم به یادآوری است که کارشناسان و محققان اذعان دارند؛ بارورسازی ابرها فرایندی است که طی آن دانههایی به شکل نمک خوراکی ساده یا یدید نقره در جو آزاد میشود تا ابرها تحریک شود و باران مصنوعی ایجاد کند، اما اندازهگیری عملکرد و تأثیر بارورسازی ابرها در دنیای متغیرهای هواشناسی یک چالش بزرگ در دنیا است، از اینرو باروری ابرها نوعی رفتار هوشمندانه با ابر در زمینه افزایش بارش است که به طور معمول از طریق پاشیدن یدور نقره به داخل ابر و به منظور افزایش تعداد هستههای میعان یا تراکم ابر انجام میشود، اما چند سالی است که موضوع بارورسازی ابرها، مورد انتقاد برخی کارشناسان قرار گرفته که به گفته آنها بارورسازی ابرها باعث عقیم شدن ابر میشود.
موافقان بارورسازی ابرها میگویند که این روش یک واقعیت علمی تأیید شده توسط مجامع علمی بینالمللی است که در صورت مدیریت درست، میتواند باعث افزایش بارندگی شود و این امر به وضعیت آب و هوایی کشور بستگی دارد، کشوری که در منطقه خشک و مرطوب قرار گرفته، با کشور دارای آب و هوای سرد و زمستانی متفاوت است؛ از اینرو بارورسازی زمانی کاربردی است که قبل یا بعد از خشکسالی، یک برنامه جامع بلندمدت پیوسته در یک کشور انجام شود، در این صورت میتوان انتظار داشت بخشی از کمبود بارش در دوره خشکسالی توسط این روش، جبران شود، اما مخالفان مطابق پروژههای علمی معتقدند که به اجبار و صرف هزینه بسیار نمیتوان ابر بدون رطوبت را بارور کرد و اگر این روش کارگشا بود کشورهای پیشرفته مشتری اصلی آن بودند، از طرف دیگر ممکن است آلودگی زیست محیطی ایجاد کند که هنوز عوارض آن برای اکوسیستمهای مختلف به خوبی مطالعه نشده است.
بر اساس گزارشها و تحقیقات بینالمللی هنوز دلیل علمی مبنی بر موفقیت روش بارورسازی ابرها در جهان به اثبات نرسیده است؛ در واقع با اینکه این روش در برخی از کشورها جواب داده، اما چون قابل کنترل نیست نمیتواند روش مناسبی برای ایجاد بارندگی در کشورها باشد.
در همین راستا؛ عیسی کلانتری، رئیس سابق سازمان حفاظت محیط زیست کشور ابردزدی را شایعه میخواند و تاکید دارد که ظرفیت و انرژی بارشها در دنیا ثابت است، اما این انرژی در جاهایی کم و زیاد شده و در واقع برای اروپای شمالی، آمریکای جنوبی و آسیای شرقی زیاد و در خاورمیانه و اروپای جنوبی کم شده است. برای بهتر شدن وضعیت اقلیمی کشور باید مصرف آب در سال از ۹۸ میلیارد مترمکعب به ۵۰ میلیارد مترمکعب کاهش پیدا کند، یعنی اصلاً نباید با بارش باران و برف کاری داشته باشیم.
کمبود ۴۲ درصدی بارشها در کشور
صادق ضیائیان، رئیس مرکز ملی پیشبینی و مدیریت بحران مخاطرات وضع هوا کشور در گفتوگو با خبرنگار ایمنا، با بیان اینکه از ابتدای سال جاری تا بیستوهشتم آذر، نسبت به مدت مشابه حدود ۴۲ درصد کمبود بارش داشتیم، میگوید: در این مدت میانگین بارشهای در کشور ۳۳ میلیمتر بوده است که این میزان باید نزدیک به ۵۸ میلیمتر ثبت میشد.
وی درباره پیشبینی بارشهای بیشتر از حدنرمال در پاییز امسال، اظهار میکند: پیشبینیهای بارشی در کشور حدود ۱.۵ ماه اخیر تغییر داشته است، اینگونه پیشبینیها طی شهریور سال جاری اعلام شد، اما اکنون تغییرات بارشی در دادههای سازمان هواشناسی کشور ثبت شده است و نباید به مباحث چند ماهه گذشته استناد کنیم، زیرا هر روز و ساعت بارشها و نقشهها تغییر پیدا میکنند، به طوری که برای مهر بارندگیهای بیش از نرمال، دومین فصل پاییز حدنرمال پیشبینی شد، البته در آبان، کم بارشیهای سومین ماه پاییزی را اعلام کردیم. همچنین مطابق دادهها به احتمال بسیار؛ زمستان کم بارشی نیز داشته باشیم.
رئیس مرکز ملی پیشبینی و مدیریت بحران مخاطرات وضع هوا کشور با بیان اینکه امسال بارشهای پاییزی نسبت به بلند مدت ۳۰ ساله در کشور بیشتر از حد نرمال است، میگوید: تقویت جریانات النینو یا فاز گرم بر میزان بارندگیها کشور در پاییز بسیار تأثیرگذار است و با بارشها در برخی نقاط نسبت به میانگین بلندمدت، شرایط مناسبتری را در مقایسه با سال گذشته تجربه خواهیم کرد، اما بر اساس پیشبینیهای فصلی که ایران بزرگترین ترسالیهای خود را در پاییز امسال دارد، چنین مباحثی صحت ندارد.
وی ادامه میدهد: در واقع این رویداد زمانی حقیقت دارد که با جمعآوری آمارهای بارشها و مقایسه آنها با بلندمدت، رکورد بزرگترین ترسالی را ثبت کنند، چراکه رکوردها قابل پیشبینی نیستند، بلکه بر اساس پیشبینیها رخدادها را نسبت به ارقام و عددهای آماری اطلاعرسانی میکنند، بنابراین در حال حاضر نمیتوان چنین اظهارنظرهایی را بیان کرد.
ضیائیان در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه بر اساس مدلهای، میزان بارشها نسبت به میانگین در بعضی نقاط کشور بالای ۷۰ درصد رشد اعلام شده است؟ اظهار میکند: این موضوعات به هیچوجه صحیح نیست، زیرا چنین پیشبینیهای فصلی تنها احتمالات است. برای نمونه میگویند با احتمال ۴۰، ۵۰ یا ۷۰ درصد بارشها بیش از حد نرمال خواهد بود، اما تعیین دقیق بارشها با ۷۰ درصد بیشتر از میزان طبیعی در حال حاضر مشخص نیست، زیرا این دو گزینه با هم کالا متفاوت است.
وی میافزاید: پدیده النینو بدین معنی است که بخشهای مرکزی و شرقی اقیانوس آرام از شرایط نرمال خود گرمتر میشود. نوسان جنوبی یک شاخص دور پیوند است که میتواند بر بارشهای پاییز و زمستان کشور ایران به ویژه بارندگیهای جنوب غرب و نیمه جنوبی کشور ایران تأثیرگذار باشد، بنابراین جریانات النینو یا مثبت، به طور معمول با پربارشی همراه خواهد بود، البته این رویداد هم قطعیت ندارد و با احتمال بسیار چنین رویدادی پدیدار میشود، اما بازهم هیچ موضوعی حتمی نیست.
رئیس مرکز ملی پیشبینی و مدیریت بحران مخاطرات وضع هوا کشور میگوید: رویداد لانینا چرخه مخالف النینو است و نشاندهنده سرد شدن تناوبی سطح دریا در مرکز شرقی خط استوا روی اقیانوس آرام است که با جریانات لانینا در کشور عمدتاً با کمبارشی مواجه هستیم.
وی خاطرنشان میکند: زمانی که میزان بارشها از میانگین بارندگیهای ۳۰ سال گذشته بیشتر باشد، پدیده ترسالی در کشور اتفاق خواهد افتاد، اما با کمبارشیها، خشکسالی با درجات متفاوت پدیدار میشود.
همچنین پیش از این نیز صادق ضیائیان مطرح کرده است که در اختلاف میزان بارشها در شمال غرب ایران با شرق ترکیه هیچ دست انسانی را نمیبینم، حد فاصل این دو کشور رشته کوههایی با ارتفاع بیش از ۳ هزار متر وجود دارد که مانع عبور سیستمهای آب و هوایی بارانزا میشوند، یعنی ابرها در آنجا متراکم میشوند و پیش از آنکه از قلهها عبور کنند بیشترین بارشها را دارند و بعد ابرها یا هوای بدون رطوبت تا کمرطوبت در پشت کوه پیشروی میکنند و بارشهای کمتری دارند.
وی با اشاره به اینکه همین اتفاق در سایر رشته کوهها هم میافتد، به طور مثال در دو سوی رشته کوه البرز سمت شمال آن یا حاشیه دریای خزر بارندگیهای بیشتری در مقایسه با بخش جنوبی یعنی استانهای تهران، البرز و سمنان دارد، همین موضوع را در رشته کوه زاگرس هم میبینیم، اظهار میکند: در واقع مرز اقلیمی چنین اتفاقی را رقم میزند، ضمن اینکه ترکیه در کنار دریای مدیترانه و سیاه قرار دارد و رطوبتش بالاست و به طور طبیعی بارشهای آن بیشتر از ایران است، بنابراین در اختلاف میزان بارشها در دو سوی مرز ایران و ترکیه نمیتوان گفت دستهای انسانی دخیل است که ابرهای بارشی ما را عقیم و یا به جاهای دیگر منتقل میکنند؛ چنین چیزی واقعیت ندارد.
رئیس سازمان ملی پیشبینی و مدیریت بحران مخاطرات وضع هوا درباره نقش باروری ابرها در کاهش بارش در ایران بهویژه در شمال غرب میافزاید: باروری ابرها پرهزینه است، ضمن اینکه در تمام فصول سال یا برای همه سامانههای بارشی انجام نمیشود، بلکه موردی صورت میگیرد، بنابراین نمیتواند حجم قابل توجهی از بارشها را کاهش دهد و طبق مستندات سازمان جهانی هواشناسی در بهترین شرایط تأثیر ۱۰ تا ۲۰ درصدی در میزان بارندگی خواهد داشت.
وی با اشاره به اینکه کاهش بارندگیها در ایران، کشورهای خاورمیانه و بسیاری از مناطق دیگر دنیا مربوط به تغییرات اقلیمی میشود، تصریح میکند: به طور مثال در ترکیه میانگین بارشها به نسبت بلندمدت کاهش ۴.۲ میلیمتری داشته و حتی روند کاهش بارشها در این کشور شدیدتر از ایران است، اما چون میانگین بارندگی ترکیه ۲.۵ برابر این میزان، یعنی ۶۰۰ تا ۶۵۰ میلیمتر در سال است چندان خودش را نشان نمیدهد.
بارورسازی ابرها در جبران کمبارشی کشور مؤثر است؟
احد وظیفه، رئیس مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی سازمان هواشناسی کشور در گفتوگو با خبرنگار ایمنا، درباره استفاده از باروری ابرها برای مقابله با کمآبی و تأمین سایر نیازهای اجتماعی در شرایط جدید اقلیمی از مهمترین دلایل استفاده دولتهای مناطق کمبارش دنیا است که گاهی ناامیدانه است و بر اساس نتایج علمی معقول نیست، میگوید: تأثیر بارورسازی ابرها در بهترین حالت کمتر از ۱۰ درصد است.
وی درباره تأثیر بارورسازی ابرها در بارندگیها، اظهار میکند: بارورسازی ابرها در مرحله نخست نیازمند مستند است، یعنی عملیات و تغییراتی که در بارش بعدی میتواند رخ دهد باید بر اساس فرایند مستندات و با دقت صورت گیرد و زمان عملیات، نحوه عمل کردن، میزان و نوع مواد در بارورسازی ابرها با جزئیات کافی در دسترس باشد تا بتوان قضاوت کرد که آیا مؤثر بوده است یا خیر!
رئیس مرکز ملی خشکسالی و مدیریت بحران سازمان هواشناسی ایران میافزاید: جدای از این مسائل، به طور کلی بارورسازی ابرها در دنیا شیوهای برای از بین رفتن یا از بین بردن خشکسالی محسوب نمیشود، زیرا تغییرات آن مقطعی است و در حوزههای کوچک میتواند مؤثر باشد نه در سطح کلان کشور، همچنین در بازده زمانی محدود اثرگذار خواهد بود، یعنی ظرفیت این را دارد که بارورسازی ابرها بارش را طبق سیستمهای مشخص جوی متأثر کند، زیرا در همه سیستمهای جوی تأثیری ندارد.
وی ادامه میدهد: بارورسازی ابر در ابرهای کوهساری یعنی ابرهایی که در مناطق کوهستانی و فصل سال شکل میگیرند در حوزههای آبی واقع در کوهستان میتواند منجر به افزایش بارش برف شود و این عملکرد سبب ذخیره برف بیشتر میشود، این مهمترین دستاوردی محسوب میشود که در تحقیقات سایر کشورها، مطابق مستندات جزییتر بیان شده است، ضمن اینکه تمام دانشمندان علم هواشناسی و آب و هوا معتقد به این موضوع نیستند، یعنی مسئلهای است که محل چالش و بحث و گفتوگو است، زیرا هنوز به طور دقیق اثبات نشده که بارورسازی ابرها اساساً موجب افزایش بارندگی میشود یا خیر!
وظیفه تاکید میکند: طبق ارزیابیها، بعضی از کشورها پذیرفتند که بارورسازی ابرها منجر به افزایش بارشها شده و بعضی دیگر نیز به این موضوع اعتقادی ندارند، اما دلایل آن جای سوال دارد، چرا که تغییرپذیری خود سیستم ابر به طور طبیعی بسیار بالا است، در نتیجه با بارورسازی ابر، اندکی این بارش افزایش یا کاهش پیدا کند به دلیل تغییرپذیری طبیعی اثبات آن کار بسیار مشکلی است؛ بنابراین از چنین منظری نمیتوان قضاوت کرد که آیا مؤثر بوده یا خیر! اما یک نکته حائز اهمیت است که بارورسازی ابرها نمیتواند بر خشکسالی چیره شود، بلکه باید روشهای دیگری را اجرایی کرد.
وی در پاسخ به سوالی منبی بر اینکه آیا کاهش آلودگی در سطح شهرها میتواند بر رشد بارندگیها تأثیرگذار باشد؟ میگوید: هنوز تحقیقات گسترده، فراگیر و موضوع اثبات شده در راستای تأثیر آلودگی بر بارندگی تأیید نشده است، البته یکسری پژوهشها و تحلیلهای فیزیکی روی این مسئله اجرایی شده است، به این صورت که یک قطره باران دارای یک ذره یا هستک است و با نبود این هسته، قطره باران شکل نخواهد گرفت، فلسفه بارورسازی ابر نیز به دلیل اینکه در ابر تشکیل شده ممکن است هستکها یا هستکهای میعان کمبود داشته باشند و به صورت مصنوعی در بارورسازی، هستکهای میعان را به ابر اضافه میکنند تا رطوبت ابرها حول این هستکها جمع شوند و قطره باران به تدریج طی فرایندهای بسیار پیچیده شکل گیرد.
رئیس مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی سازمان هواشناسی کشور اضافه میکند: در واقع این هستکها به صورت طبیعی، ذرات نمکی هستند که از دریاها، بیابانها و ذرات گردوخاک مانند خاک رس با وزش باد به تدریج در جو پراکنده میشوند و هنگام بارش همین هستکها به طور ذاتی از سطح زمین خیزش پیدا میکنند و هستکهای طبیعی باران را شکل میدهند.
وی میافزاید: دادههای مشاهدات زمینی قبل و بعد از آزمایش بارورسازی ابرها در برخی کشورها نشان میدهد که بررسی تأثیر و عملکرد بارورسازی کار آسانی نیست و به علت تغییر پذیری طبیعی، پارامترهای مختلف ابر اغلب با دقت کافی قابل تشخیص نیست، با همه این اوصاف، مطابق گزارشهای معتبر عملکرد و تأثیر بارورسازی ابرها در بهترین حالت استفاده کمتر از ۱۰ درصد برآورد شده است.
وظیفه با اشاره به اینکه عملیات بارورسازی ابرها در دو نوع؛ یکی در ابرهای سرد زمستانی و دیگری در ابرهای گرم که به طور معمول در فصل گرم و بهار و تابستان و عملکرد و نتایج متفاوتی دارند، تصریح میکند: خروجی نتایج جهانی درباره عملکرد بارورسازی ابرهای سرد زمستان و به ویژه در مناطق کوهستانی که آبهای فوق سرد فراوانی دارند، نشان میدهد که در این سیستمها ظرفیت افزایش بارش در منطقه و بازه زمانی محدود امکانپذیر است، اما درصد تأثیر آن خیلی زیاد نیست و در این نوع بارورسازی هدف اصلی به طور معمول افزایش بارش برف و انباشت برف در مناطق کوهستانی است.
وی میگوید: برای تأمین ارزش افزوده این کار، باید تأثیر بارورسازی در بازه زمانی و فضایی گسترده و با علم به ویژگیهای سامانه ابری مانند دینامیک و فیزیک ابر، ساختار دمایی، جهت و سرعت باد در لایههای مختلف جو انجام میشود تا ارزش اقتصادی و اجتماعی از عملیات بارورسازی ایجاد شود، از اینرو یافتههای غالب کشورها نشان میدهد نتایج بارورسازی ابرهای گرم تابستانی چندان اطمینان بخش نیست، زیرا تغییرات طبیعی درون این نوع سامانه ابری بسیار زیاد است.
رئیس مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی سازمان هواشناسی کشور اظهار میکند: استفاده از باروری ابرها برای مقابله با کم آبی و تأمین سایر نیازهای اجتماعی در شرایط جدید اقلیمی از مهمترین دلایل استفاده دولتهای مناطق کم بارش دنیاست که گاهی بر اساس نتایج علمی معقول نیست.
وی دلایل اصلی چهارمین سال خشکسالی پیاپی در ایران با بیان اینکه از سال آبی ۱۳۹۹ تا ۱۴۰۲، سه سال خشکسالی را پشت سر گذاشتیم و سال جاری در چهارمین سال خشکسالی پیاپی هستیم؛ رخدادهای النینو و لانینا بر الگوهای جوی و بارشها تأثیر بسیاری دارد و میزان بارشها را طی شرایطی کم یا زیاد میکند، میافزاید: تداوم کمبارشیها در سه سال متوالی باعث شده است که در بسیاری از مناطق کشور، رطوبت خاک از بین برود.
وظیفه ادامه میدهد: اگر در زمستان سال جاری شاهد فصلهای بسیار پربارشی باشیم، باز هم معضل کمآبی در کشورمان رفع نخواهد شد، زیرا سه سال آبی متوالی است که بیشتر نقاط کشورمان با کمبارشی محسوسی مواجه است، لذا به متولیان آب کشور توصیه میشود از هماکنون برای مدیریت منابع آب سطحی حاصل از بارندگیهای پیشرو با در نظر گرفتن تمهیدات لازم در بخشهای آبخیزداری، آبخوانداری، پخش سیلاب، کنترل هوشمند منابع سدها و تغذیه سفرههای آب زیرزمینی برنامهریزی کنند.
وی تصریح میکند: در سه سال گذشته شرایط لانینا حاکم و سطح آب تا عمق ۲۰۰ متری سردتر از حد نرمال بود، اما طی تابستان دمای سطح آب اقیانوس تغییر کرد و گرمتر از دمای نرمال شد، از اینرو تغییر دمای آب اقیانوس در چنین پهنه وسیعی بر الگوهای جوی و گردش جریان هوا از سطح زمین تا لایههای فوقانی جو تأثیرگذار است، به طوری که با وقوع النینو جریانهای شرقی سطوح زیرین جو که به آنها «بادهای تجارتی» گفته میشود، ضعیفتر از حالت نرمال میشود و سرعت باد در سطح اقیانوس کاهش پیدا میکند و به عبارتی جریان هوا و جریان آب در سطح و عمق اقیانوس دچار تغییرات میشود.
رئیس مرکز ملی خشکسالی و مدیریت بحران سازمان هواشناسی ایران میگوید: با رخداد النینو یا لانینا الگوهای جوی منطقه اقیانوس آرام و مناطق حاشیه آن مانند جنوبشرق آسیا یا قارههای آمریکای شمالی و جنوبی متناسب با آن تغییر میکند، چراکه هوا یک سیال به هم پیوسته است، این تغییرات در مناطق دورتر اتمسفر زمین هم احساس میشود، به همین سبب از آن به نام دورپیوند انسو یاد میشود.
وی اظهار میکند: کشور ایران با محل وقوع النینو فاصله زیادی دارد، ایران در عرضهای جنب حاره تا میانی زمین و در طول جغرافیایی دور از محل وقوع النینو قرار دارد؛ بنابراین فاز گرم و سرد انسو تنها فاکتور مؤثر و تعیینکننده مقدار بارش فصلی محسوب نمیشود و عوامل تعیینکننده دیگری نیز وجود دارند که مانند النینو از چند ماه قبل قابل پیشبینی نیستند.
وظیفه میافزاید: اثر فازهای انسو در ایران مانند شمال استرالیا یا جنوبشرق آسیا نیست که در فاصله بسیار نزدیک محل وقوع این پدیده است؛ بهطور مثال هنگامی که لانینا رخ میدهد، با احتمال ۹۰ درصد و بیشتر بارشهای فیلیپین، اندونزی و شمال استرالیا بیش از حد نرمال و این منطقه وارد دوره ترسالی میشود، اما این تأثیرات در ایران با این قطعیت قابل پیشبینی نیست.
وی تصریح میکند: بارندگی در کشور ایران مانند کشورهای اروپایی همبستگی خیلی زیادی با دورپیوند النینو و لانینا ندارد و نمیتوان تنها با لحاظ آن نظر قطعی درباره میزان بارشهای پاییزی و زمستانی ارائه کرد، النینو بر میزان بارندگیهای تمام نقاط کشور تأثیر یکسان ندارد و بیشتر بر بارش بخشهای جنوبی کشور مؤثر است و افزون بر آن چندین عامل دیگر بهجز النینو و لانینا بر شرایط اقلیمی و بارندگیهای ایران تأثیرگذار است، بنابراین برای پیشبینی وضعیت بارش فصلی تمام این عوامل را باید لحاظ کرد که بسیاری از آنها برای بیش از یک ماه قابل پیشبینی نیستند.
رئیس مرکز ملی خشکسالی و مدیریت بحران سازمان هواشناسی ایران درباره دلایل اصلی کاهش بارندگیها در کشور میافزاید: مجموع دادههای وزارت نیرو و هواشناسی نشان میدهد که روند بارشها طی ۵۰ سال اخیر در کشور نزولی بوده است، البته این موضوع به غیر از بارندگیهای سینوسی بوده که یک سال بارندگی مطلوب و سالی دیگر نامناسب بوده، زیرا مبنای آنها بدون ثبات با نوساناتی مواجه است، اما روند کلی این بارشها به صورت کاهشی بوده و به صورت تقریبی این بارندگیها بین ۰.۸ تا ۰.۹ میلیمتر در سال کم شده است.
وی میگوید: اگر به پنج دهه گذشته بازگردیم، بارندگی متوسط در کشور حدود ۲۵۰ تا ۲۶۰ میلیمتر بوده است، اما در دهه اخیر نزدیک به ۲۰۰ تا ۲۱۰ میلیمتر میرسد و بیانگر این است که ۴۰ تا ۵۰ میلیمتر طی ۵۰ سال از کاهش متوسط بارندگیهای کشور کاسته شده است که از شرایط ناخوشایند محسوب میشود، زیرا میزان بارندگی متوسط در ایران حدود یکسوم تا یکچهارم دنیا است و از سوی دیگر شدت تبخیر و تعرق در ایران نسبت به متوسط جهانی بالاتر است.
وظیفه اظهار میکند: این دو موضوع مذکور نشان میدهد که همین مقدار کاهش بارش تا چه میزانی منابع آبی کشور را از دسترس خارج میکند، همچنین این عوامل و دخالتهای انسانی و سوءاستفاده و مدیریت نهچندان مناسب آبهای سطحی منجر شده است که تعداد قابل توجهی از رودخانهها کمآب شود، بهطوری که برخی رودخانههای دائمی تبدیل به رودهای فصلی شدند و بعضی از رودخانههای فصلی نیز طول حیات آنها بسیار کوتاه شده است و با خشکی مواجه شدهاند.
کاهش بارش و افزایش دما از اثرات تغییر اقلیم است
وی با اشاره به اینکه تغییرات دما و بارندگیها نشاندهنده تغییرات اقلیم است، ادامه میدهد: مطابق با روند ۶۰ سال گذشته میانگین سالانه بارشها در کشور کاهش و گرمای هوا افزایش داشته است و ایستگاههای سنجش، دمای بالاتری را نشان میدهند و بارندگی هم کمتر شده است، پربارش بودن یک فصل یا حتی کل سال، بیانگر بهبود شرایط اقلیمی نیست و این روند موقت است، تغییر اقلیم موجب افزایش دما در فصلهای خشک و افزایش تبخیر و خشکی بیشتر سطح خاک و با کاهش بارش و افزایش فراوانی سالهای خشکسالی، زمینه و عوامل لازم برای شروع آتشسوزیها مهیاتر میشود.
رئیس مرکز ملی خشکسالی و مدیریت بحران سازمان هواشناسی ایران درباره وضعیت بارش پاییز اظهار میکند: میانگین بارشهای کشور طی پاییز سال جاری ۳۴ میلیمتر ثبت شد، این در حالی است که به صورت نرمال باید از ابتدای سال آبی تاکنون ۶۰ میلیمتر بارندگی دریافت میکردیم.
وی ادامه میدهد: این میزان بارش ثبت شده نشان میدهد که با کاهش جدی بارندگی مواجه هستیم، به عبارتی ۲۶ میلیمتر معادل با ۴۳ درصد کمتر از میانگین بلندمدت بارندگی دریافت کردیم، سال گذشته در این بازه زمانی ۳۳ میلیمتر بارش در کشور ثبت شد، بنابراین در سال جاری حدود یک میلیمتر میانگین بارشها نسبت به سال گذشته بیشتر بوده است، اما بهطور کلی با میانگین بلندمدت اختلاف زیادی دارد، تغییرات اقلیمی تأثیرات زیادی همچون افزایش دما و کاهش بارندگی در پی داشته و طی ۵۰ سال گذشته بارندگیهای سالانه بهطور متوسط نسبت به دوره قبل کاهش یافته است، بنابراین از اثرات تغییر اقلیم میتوان به کاهش بارش و افزایش دما اشاره کرد.
ابرهای کدام مناطق قابلیت بارور سازی دارد؟
نوید حاجیبابایی، معاون توسعه و پیشبینی اداره کل هواشناسی استان اصفهان در گفتوگو با خبرنگار ایمنا، با بیان اینکه در هر زمان و مکانی فرایند بارورسازی امکانپذیر نیست و هر نوع ابری قابلیت بارش و بارورسازی ندارد، میگوید: قرنها است که بشر آرزو دارد بارندگی را بسته به زمان و مکان مورد نیاز خود تحت تأثیر قرار دهد، لذا تعدیل آب و هوا برای افزایش میزان بارش مورد توجه مدیران منابع آب، نیروگاههای آبی و کشاورزان بوده است.
وی اظهار میکند: برای اجرای پروژه بارش باید شبکه گستردهای از بارانسنج که اطلاعات آماری بارشهای ۲۰ سال اخیر را نیز داشته باشند، در منطقه مورد نظر نصب و روند فعالیت ابرها با توجه به بارورسازی مصنوعی را ارزیابی کنند، اهمیت وجود این شبکه به این دلیل است که ارزیابی آماری بستگی به پایداری رفتارهای اقلیم شناختی دارد و از طرفی ابرها باید با فرضیهها و روشهای تعدیل آب و هوا سازگاری داشته باشد.
معاون توسعه و پیشبینی اداره کل هواشناسی استان اصفهان با تاکید بر اینکه قابلیت ابرها برای بارورسازی نیز باید مورد توجه مجریان این طرح باشد، میافزاید: ابرها باید در بسامدهای کافی پدیدار شود تا بتوان پروژه را به صورت کامل انجام داد و این اطمینان ایجاد شود که آزمایشها برای دوره بلندمدت ادامه پیدا میکند تا نمونههای کاملی از ابداع تعدیل در تنوع طبیعی پدیدههای آب و هوایی منطقه به دست آید.
وی اضافه میکند: مکان مورد مطالعه برای بارورسازی ابرها باید زیرساخت و شرایط محیطی مناسب داشته باشد، اجرای بارورسازی برای منطقهای که مقدار بارش آن زیادتر و از یکنواختی بیشتری برخوردار باشد، نسبت به منطقهای که بارش کمتری دارد و تغییرپذیری آن زیادتر است، مناسبتر خواهد بود.
حاجیبابایی با بیان اینکه مناطقی که متوسط بارش سالانه کمتر از ۲۵۰ میلیمتر دارد برای انجام پروژههای بارورسازی مناسب نیست، تصریح میکند: لازم است پیش از انجام بارورسازی در هر منطقه مواردی مانند بررسی خرد فیزیک ابر در هر منطقه، فراوانی هستهها (ccn) در ابرهای سرد و گرم، فراوانی قطرکهای ابر، توزیع اندازه قطرکهای ابر و وجود گردوخاک انتقال (Dust) در ابر مورد بررسی قرار گیرد.
وی پیرامون اینکه در هر زمان و مکانی فرایند بارورسازی امکانپذیر نیست و هر نوع ابری قابلیت بارش و بارورسازی ندارد، تاکید میکند: راهکارهای مناسب برای باروری ابرها از جمله استفاده هوشمندانه از منابع در دسترس آب، جمعآوری مناسب آب باران، دسترسی به منابع جدید آب از طریق ایجاد باران مصنوعی است.
معاون توسعه و پیشبینی اداره کل هواشناسی استان اصفهان خاطرنشان میکند: بهینهسازی منابع آبی، فرایند نظرسنجی، اجرای عملیات بارورسازی ابرها، ارزیابی نتایج عملیات بارورسازی و البته مکان و مناسب برای اجرای پروژه بارش، تابع شرایط ویژه است که در رأس آن باید مطالعات مناسب و کافی در مورد اقلیمشناسی ابر، نظام خرد فیزیک ابر و دینامیک ابر موجود باشد و از طرفی باید این مطالعات بر اساس سامانههای جوی و ابری منطقه مورد نظر بود و قابل اجرا باشد.
با این اوصاف؛ جغرافیدانان موضوع هارپ و ابردزدی را غیرعلمی دانسته و گفتهاند امکان تغییر در آب و هوای هیچ کشوری وجود ندارد و بارورسازی ابرها برای کمک به بارشها در مرحله نخست نیازمند مستند است، یعنی عملیات و تغییراتی که در بارش بعدی میتواند رخ دهد باید بر اساس فرایند مستندات و با دقت صورت گیرد و زمان عملیات، نحوه عمل کردن، میزان و نوع مواد در بارورسازی ابرها با جزئیات کافی در دسترس باشد تا بتوان قضاوت کرد که آیا مؤثر بوده است یا خیر!
جدای از این مسائل، به طور کلی بارورسازی ابرها در دنیا شیوهای برای رفع خشکسالی محسوب نمیشود، زیرا تغییرات آن مقطعی است و در حوزههای کوچک میتواند مؤثر باشد نه در سطح کلان کشور، همچنین در بازه زمانی محدود اثرگذار خواهد بود و بارورسازی ابرها، بارش را طبق سیستمهای مشخص جوی متأثر میکند و بر همه سیستمهای جوی تأثیری ندارد.
نظر شما