به گزارش خبرگزاری ایمنا از چهارمحالوبختیاری، شاید بتوان کارآفرینی را بهترین عرصه برای فعالیت زنان در اجتماع دانست، چراکه به زن اجازه میدهد در عین انجام فعالیت اجتماعی به خانواده نیز رسیدگی کند. زنانی که فعال بودن در این حوزه را برگزیدهاند تلاش دارند تا مهر مادرانه خود را نصیب دیگر زنان و کودکانی کنند که زمانه شرایط زندگی را برای آنها دشوار کرده است و نیازمند حمایت هستند.
معصومه خورشیدی بانوی کارآفرین چهارمحالی است که خودش سختی زندگی را تجربه کرده است، از همان بدو جوانی تصمیم گرفت از زنان دیگر حمایت کند. وی کارگاه خود را با مشقت فراوان دایر کرده است و قدر تلاش برای ساختن زندگی را میداند، زنی خودساخته که مادر و همسری موفق نیز هست و به گفته همکارش به الگویی برای او و دیگر زنان تبدیل شده است.
این زن برای آموزش و مهارتآموزی به دورترین نقاط استان سفر میکند، از زنان زندانی حمایت میکند و به آنها آموزش فرشبافی میدهد تا از زمان خود استفاده کنند و پس از آزادی بتوانند کمک حال خانواده و دیگر زنانی باشند که سرگذشت آنها را داشتهاند و آن شرایط را تجربه کردهاند.
نزدیک به دو سال است که در زندان، بند خانمها آموزشهای فرشبافی را آغاز کردم و اکنون ۲۵ هنرجو دارم و ۱۵ نفر از این زنان در زندان مشغول به کار هستند
این بانوی کارآفرین ساکن چهارمحالوبختیاری از زندگی کاریاش میگوید؛ حدود ۱۵ سال است که در حوزه فرش، گلیم و تابلو فرش در حال فعالیت هستم، یک کارگاه به صورت متمرکز که حدود ۲۵ نفر در این کارگاه مشغول به کار هستند و ۷۰ نفر به صورت غیرمتمرکز در منازل خود در این زمینه فعالیت میکنند.
وی میافزاید: نزدیک به دو سال است که در زندان، بند خانمها آموزشهای فرشبافی را آغاز کردم و اکنون ۲۵ هنرجو دارم و ۱۵ نفر از این زنان در زندان مشغول به کار هستند، در تلاش هستم در روستای جوانمردی شهرستان خانمیرزا یک کارگاه دیگر تأسیس کنم و امیدوارم خداوند این توانایی را به من بدهد که در دورترین روستا هم بتوانم این کارگاههای اشتغالآفرینی را ایجاد کنم.
این بانوی کارآفرین چهارمحالی از شرایط کاریاش میگوید؛ به دورترین نقاط استان با همه سختیها سفر میکنم و بانوان استان را آموزش میدهم. هدفم این است که زنان کارآفرین دیگری در نقاط استان و مناطق دور افتاد وجود داشته باشد.
خورشیدی ادامه میدهد: درآمد سالانه کارگاه ما حدود دو میلیارد تومان است و تلاش میکنم تعداد بافندگان را دو یا سه برابر کنم. وی از نقش خانوادهاش در کسب موفقیتهایش میگوید و تاکید میکند: من عاشق کارم هستم، اما بیشتر از اینکه عاشق کارم باشم عاشق خانوادهام هستم.
معصومه که مادر یک دختر و دو پسر است نقش همسر و فرزندانش در موفقیتهایش را مهم میداند و عنوان میکند: آنها در همه حال همراه و پشتیبان من بودند، من هم همیشه طوری برنامهریزی کردم که به کانون خانواده ضربهای وارد نشود و هیچ کم و کاستی متحمل خانوادهام نشود.
این بانوی کارآفرین معتقد است که زن بودن سبب کُندی کارش نشده است و خانمها در بیشتر فعالیتها از آقایان جلوتر هستند؛ از یازده سالگی به بافندگی علاقه داشتم و در این سن هم با همه سختیها با عشق فرش میبافم؛ همسرم به من توصیه کرد که درس بخوانم و کار فرش را رها کنم، اما امروز نظر دیگری دارد و میگوید تو از فرش به عرش رسیدی.
در دیدار با رهبر انقلاب ایشان به من یک انگشتر هدیه دادند و همه بافندگان کارگاه را به سفر زیارتی حرم امام رضا (ع) دعوت کردند که اتفاقی شیرین برای من بود
بانوی کارآفرین چهارمحالی که آموزش بافندگی را با سختی زیاد شروع کرده است از تلاش برای بهبود شرایط کاری میگوید؛ اوایل یک فضای ۳۰ متری اجاره کردم و امروز با کمک مسئولان ۳۰۰ متر فضا در اختیار داریم، با همه سختیها کار را ادامه دادم و اگر باز هم به گذشته بازگردم همین راه را ادامه میدهم.
وی ادامه میدهد: چیزی به عنوان محدودیت برای زنان وجود ندارد ولی شرط آن علاقه و برنامهریزی درست است. وجود زنان در اجتماع سبب آشنایی آنها با درد مردم و دانستن قدر زندگی خود میشود.
این بانوی چهارمحالی از دیدار شیرین خود با رهبر معظم انقلاب میگوید، در این دیدار ایشان به من یک انگشتر هدیه دادند و همه بافندگان کارگاه را به سفر زیارتی حرم امام رضا (ع) دعوت کردند که اتفاقی شیرین برای من بود.
خورشیدی میگوید: زنان کارآفرین نیازمند حمایت هستند، مسئولان باید در کنار ما قرار بگیرند، نه در مقابل ما. انتظار حمایت بیشتری از مسئولان داریم. وی از شرایط سخت دریافت تسهیلات کارآفرینی گلایه دارد و امیدوار است موانع رفع شود.
در یک حادثه دوپایم در کودکی دچار سوختگی شدید شد و هر دو را از دست دادم ولی معلولیت مانع این نشد که از تلاش و کوشش دست بردارم. هیچ زمانی از کار و فعالیت کوتاه نیامدم وبا خودم گفتم من حتماً باید روی پاهای خودم بایستم، هرکس بخواهد میتواند کارآفرین باشد فقط لازم است فعل خواستن را صرف کند
صدیقه حیدریوند، دیگر بانوی کارآفرین معصومه را الگویی برای خود میداند و میگوید: کار خود را از سال ۸۹ با آموزش فرشبافی و بافندگی آغاز کردم و سال ۹۱ تعاونی خودم را به صورت رسمی ثبت کردم. هماکنون ۲۰۰۰ نفر به صورت غیرمستقیم و ۷۰ نفر به صورت مستقیم در تعاونی من مشغول به کار هستند و بیشتر آنها زنان سرپرست، بدسرپرست و مددجویان هستند.
وی که کودکیاش را در چادرهای عشایری گذرانده است، از حادثه تلخی که آن زمان برایش افتاد و مسیر زندگیاش را تغییر داد حکایت میکند؛ در یک حادثه دوپایم در کودکی دچار سوختگی شدید شد و هر دو را از دست دادم ولی معلولیت مانع این نشد که از تلاش و کوشش دست بردارم.
حیدریوند میگوید: این معلولیت را عنایت خداوند میدانم، به آن افتخار میکنم و آن را نشانهای برای تواضع خودم میدانم. فعالیتم را با صفر تومان شروع کردم، با یک میز و صندلی پلاستیکی، حتی گاهی مورد تمسخر اطرافیان قرار میگرفتم.
وی ادامه میدهد: بعد از فوت شوهر اولم دو سال بیسرپرست بودم و به همین خاطر دغدغه و مشکلات زنان بیسرپرست را درک میکنم. هیچ زمانی از کار و فعالیت کوتاه نیامدم وبا خودم گفتم من حتماً باید روی پاهای خودم بایستم، هرکس بخواهد میتواند کارآفرین باشد فقط لازم است فعل خواستن را صرف کند.
این زن کارآفرین آموزشهایش را نذر اشتغال بانوان استان عنوان میکند و به دنبال آن است که زنان بیشتری آموزش ببینند. «سالانه حدود ۲۰۰ تا ۳۰۰ تخته فرش در کارگاه ما بافته میشود چندین بار به عنوان زن نمونه عشایری مورد تقدیر قرار گرفتم و انتظار دارم مسئولان علاوه بر تقدیر حمایتهایی را از ما زنان کارآفرین انجام دهند.»
نظر شما