به گزارش خبرگزاری ایمنا، هر کشوری علاوه بر سیاستهای داخلی، مطابق علایق و منافع خود، سیاستهایی را تحت عنوان دیپلماسی خارجی و روابط بینالملل دنبال میکند، سیاستهایی که برآیندی از خواسته ملت و دولتها است و بسته به نوع حکومتها متغیر است اما در عین حال از چارچوبی منطقی پیروی میکند و در حوزه نظریهپردازی در رشته سیاست خارجی به آن پرداخته میشود.
بهعنوان نمونه جیمز روزنا، دانشمند و محقق حوزه سیاست خارجی اهل آمریکا، سه سطح سیاست خارجی را تشخیص داده است. این سه سطح عبارت است از: مجموعهای از طرحها و تعهدات برای اقدام و عمل در حوزه محیط بینالملل که جهتگیری مبتنی بر ادراک و ارزشها که حاصل تجارب تاریخی، سنتها و هنجارهای یک کشور یا یک منطقه است و رفتار سیاست خارجی که در واقع، همان چیزی است که دیگران آن را بهعنوان اقدامات عینی مشاهده میکنند.
سطح نخست، توسط اسناد کلان و راهبردی مانند قانون اساسی و قوانین عادی تعیین میشود. سطح دوم، توسط مجریان و دستاندرکاران در قالب استراتژیها و تاکتیکهای سیاست خارجی تدوین و اعلام میشود و سطح سوم یا همان رفتار به عوامل میدانی و اجرایی استراتژیها و تاکتیکها مربوط است که تلاش میکنند بر اساس راهبردهای کلان و جهتگیری تدوینشده در محیط عملیاتی سیاست خارجی یا سیاست بینالملل دست به اقدام بزنند.
نباید فراموش کرد که در سطح بینالملل، بدون حضور مؤلفه کلیدی به نام «قدرت» پیشبرد اهداف سیاست خارجی محقق نمیشود. اگرچه این مؤلفه نیز تعاریف متعددی دارد، اما برای مثال جوزف نای، نظریهپرداز شهیر آمریکایی، در سال ۲۰۰۹ در مقالهای با عنوان قدرت هوشمند دو مفهوم قدرت نرم و سخت را برای تعریف قدرت هوشمند بهکار گرفت. وی در این مقاله تأکید کرد بدون وجود میزانی از قدرت سخت (شامل قدرت اقتصادی، نظامی، اجبارآمیز و تهدیدآمیز) نمیتوان فرآیند دیپلماسی یا سیاست خارجی و مذاکره را پیش برد و به موفقیت رسید، بنابراین میتوان یک اتفاق نظر را در میان اندیشمندان جهان در خصوص ابزارهای لازم برای پیشبُرد اهداف سیاست خارجی مشاهده کرد که بر اساس آن بدون وجود میزانی از قدرت سخت، دیپلماسی، سیاست خارجی و مذاکره با موفقیت همراه نخواهد شد.
در نتیجه این دو یعنی سیاست خارجی و قدرت، نیازمند حرکت پایاپای هستند و ضروری است که در سطح «عملیات میدانی» یا همان حوزه اجرا با هوشمندی و دقت نظر عمل شود تا منافع حداکثری یک کشور محقق شود. عملیات میدانی نیز صرفاً بهمعنای عملیات نظامی نیست، بلکه شامل طیف متنوعی از اقدامات شامل دیدارهای دیپلماتیک، مذاکرات چندجانبه، انعقاد تفاهمنامهها و موافقتنامهها، همچنین حوزه دفاعی، نظامی و امنیتی است.
با توجه به آنچه پیشتر به آن اشاره شد، اگر به دنبال تعریف این سطوح در کشور خودمان باشیم باید گفت که سطح نخست در اسناد کلان سیاستگذاری یک کشور منعکس میشود. این اسناد کلان شامل قوانین اساسی، قانون عادی، دستورات و فرمانهای حکومتی است. در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران اصل چهارم بهصورت کلی و اصل ۱۵۴ بهصورت خاص شاکله کلی و بنیادی سیاست خارجی را تشکیل میدهند و اصل چهارم بر ابتنای همه اصول و قوانین بر اسلامیت و اصل ۱۵۴ بر حمایت از مبارزه حقطلبانه مستضعفان در برابر مستکبران در هر نقطه از جهان تأکید میکند، اصل ۱۵۲ نیز یکی از تعهدات سیاست خارجی را دفاع از حقوق مسلمانان دانسته است، بنابراین سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران با هر جهتگیری و تاکتیکی که دنبال شود، باید بر اساس اصول مبنایی و ریشهای ذکرشده در قانون اساسی باشد.
سردار شهید قاسم سلیمانی، به عنوان فرمانده سپاه قدس جمهوری اسلامی ایران، شخصی است که در پیشبرد سطح سوم نقش بسیار کلیدی و مؤثری داشته است، اما این به معنای نادیده گرفتن دو سطح دیگر نیست و میتوان میان فعالیتهای سردار سلیمانی و سپاه قدس در حوزههای عملیاتی غرب آسیا پیوستگی قابلملاحظهای را با دو سطح پیشین مشاهده کرد.
ژنرال سلیمانی و راهبرد دو بال
علیاکبر دارینی، کارشناس مطالعات منطقهای و خاورمیانه و تحلیلگر شبکه الجزیره در رابطه با این نقش شهید سلیمانی در گفتوگو با خبرنگار ایمنا اظهار کرد: سردار سلیمانی راهبردی به نام راهبرد دو بال را دنبال میکرد، راهبردی مبنی بر اینکه میدان کار خودش را کند و دیپلماسی نیز کار خود را کند، غربیها نیز در عمل همین راه را دنبال کردند، اما این به معنای ارتباط نداشتن این دو نیست، بلکه مکمل یکدیگر هستند.
وی افزود: از دیپلماسی بدون پشتیبانی میدان هیچ کاری برنمی آید؛ اگر ایران در میدان توانمندی ساخت سلاح اتمی را نداشت و اگر ایران در میدان انباشت مواد غنی شده هستهای را نداشت در میز مذاکره و دیپلماسی نمیتوانست هیچ نتیجهای بگیرد و برجامی هم به دست نمیآمد، بنابراین اگر آمریکا با ایران وارد مذاکره شد و اگر آمریکا پذیرفت که در برابر امتیازهایی به ایران امتیاز دهد، به دلیل توانمندیهای میدانی ایران بود. هرچند که بعداً از برجام خارج شد و به آن پایبند نبود.
کارشناس مطالعات منطقهای و خاورمیانه ادامه داد: اگر بخواهیم به داستان حاج قاسم بپردازیم، خردمندانهترین راه برای اینکه یک کشور بتواند امنیت و بقای خودش را حفظ کند، این است که بیرون از مرزهای ملی خودش بتواند دفاع ایجاد کند و تولید قدرت کند. حضور منطقهای ایران در راستای تولید قدرت و افزایش توان بازدارندگی است، بهگونهای که لایههای دفاعی ایران پیش از اینکه به مرزهای ملی خودش برسد فراتر از مرزهای خودش ایجاد شده است و این توانمندی موجب افزایش بازدارندگی میشود و جلوی حمله تمامعیار دشمن را تا اندازه زیادی میگیرد.
فرماندهای که جلوی جنگ تمامعیار را گرفت
دارینی یادآور شد: بنابراین ایجاد عمق استراتژیک کاری بوده که جمهوری اسلامی انجام داده است و سپاه قدس و سردار سلیمانی نقش کلیدی در ایجاد این عمق استراتژیک داشتند. عمق استراتژیک یعنی اینکه شما از مرزهای ملی خود خارج میشوی و کنار مرز دشمن پایگاه ایجاد میکنی تا اگر درگیری رخ داد، در کنار مرزهای دشمن باشد و به مرزهای ملی شما آسیبی نرسد، بنابراین در درگیری نظامی این دشمن است که آسیب میبینند چون شما به کنار مرزهای آن رفتید.
وی تصریح کرد: این کاری است که آمریکا با روسیه در اوکراین انجام داده است، با چین در تایوان انجام داده و با ما در خلیجفارس انجام داده است. یعنی آمریکا نیز ۱۱ هزار کیلومتر آمده از آنسوی اقیانوسها به خلیجفارس و در کنار مرزهای ما آمده است که اگر درگیری رخ دهد، آسیبپذیری ما را افزایش دهد، در طرف مقابل ایران نیز در منطقه با ایجاد عمق استراتژیک، حضور حزبالله در جنوب لبنان، حماس و جهاد اسلامی در نوار غزه و حوثیها در یمن موجب افزایش قدرت ایران و افزایش قدرت بازدارندگی ما شده است. این کار بسیار بزرگی است که سردار سلیمانی انجام داد و به کشور امنیت بخشید و همین راهبرد موجب جلوگیری از جنگ تمامعیار با دشمن میشود.
شهیدالقدس و احیاگر جبهه مقاومت
از سوی دیگر، حمایت از جنبشهای آزادیبخش فلسطینی، لبنانی، عراقی و سایر حرکتهای آزادیخواه در کل منطقه در راستای اصول قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و جهتگیریهای رسمی کشور بوده است و از این حیث، آرمان رهایی قدس، مبارزه با رژیم غاصب صهیونیستی و مبارزه با تروریسم مدعی دولت اسلامی همه دارای عقبه محکم قانونی و حقوقی هستند و بر همین مبنا میان سه سطح ذکرشده ارتباطی تنگاتنگ و ناگسستنی وجود دارد. به همین دلیل است که آیتالله خامنهای، رهبر معظم انقلاب، در سال ۹۸ در بیانات خود درباره شهید سلیمانی فرمودند: «نقشه آمریکا در عراق، در سوریه، در لبنان، به کمک و فعالیت این شهید عزیز خنثی شد… عناصر مؤمن عراقی و شجاع عراقی و جوانان عراقی و مرجعیّت در عراق در مقابل این قضایا ایستادند و حاجقاسم به همه این جبهه بسیج به عنوان یک مشاور فعال مدد رساند، کمک رساند و به عنوان یک پشتیبان بزرگ در آنجا ظاهر شد. شبیه همین قضیّه در مورد سوریه هست، در مورد لبنان هست. در مورد لبنان، آمریکاییها مایلند لبنان را از مهمترین عامل استقلال لبنان -یعنی نیروی مقاومت و حزبالله- محروم کنند تا لبنان بیدفاع در مقابل اسرائیل قرار بگیرد که بیاید تا خود بیروت را بگیرد؛ کما اینکه قبلها و سالهای قبل آمدند. حزبالله بحمدالله روزبهروز قویتر شد. امروز، هم دست لبنان و هم چشم لبنان، حزبالله است و نقش شهید عزیز ما در این حالت یک نقش ممتاز و برجسته است؛ تدبیر و شجاعت، مجاهد شجاع، برادر دلسوز.» ۱۳۹۸/۱۰/۱۸
همچنین آنچه که امروز از ماجرای عملیات طوفانالاقصی به بعد شاهد هستیم، به معنای ظهور قدرتی در کنار مرزهای اسرائیل به عنوان مهمترین دشمن ایران در منطقه است، قدرتی که در باریکه نوار غزه در سه ماه گذشته، توانسته است با ایجاد یک محور مقاومت، در برابر اقدامات خصمانه اسرائیل قد علم کند و ایستادگی کند و همانطور که رهبر انقلاب اشاره کردند، نقش شهید سلیمانی در شکلگیری این مقاومت نیز قابل انکار نیست، زیرا «آمریکاییها در مورد فلسطین طرحشان و نقشهشان این بود که قضیه فلسطین را به فراموشی بسپرند؛ فلسطینیها را در حالت ضعف نگه دارند که جرئت نکنند دَم از مبارزه بزنند. این مرد، دست فلسطینیها را پُر کرد؛ کاری کرد که یک منطقه کوچکی، یک وجب جا مثل نوار غزه در مقابل رژیم صهیونیستیِ با آن همه ادعا میایستد، کاری و بلایی سرِ آنها میآورد که آنها سرِ ۴۸ ساعت میگویند آقا بیایید آتشبس بدهید؛ اینها را حاج قاسم سلیمانی کرد. دستشان را پُر کرد. کاری کرد که بتوانند بِایستند، بتوانند مقاومت کنند.» ۱۳۹۸/۱۰/۱۸
به همین دلیل است که امروز در چهارمین سالگرد شهادت ژنرال شهید قاسم سلیمانی، بیش از همیشه درک میکنیم مردی که در میدان جلودار پیشبرد دیپلماسی کشور بود، چگونه با هوشمندی و درایت و همچنین با نظر به جهتگیری کلان انقلاب اسلامی، در راه آرمان قدس نیز قدم برداشت تا نام شهیدالقدس برازنده او باشد و به چه علت «مهمترین نقش و خدمت این شهید بزرگوار [حاج قاسم سلیمانی]، احیای جبهه مقاومت در منطقه بوده است.» ۱۰/۱۰/۱۴۰۲
نظر شما