به گزارش خبرگزاری ایمنا، زنان سنگ بنای یک جامعه، یک ملت، یک فرهنگ و یک خانواده هستند؛ «نفوذ و تأثیرگذاری» در سرشت زن ریشه دوانده و جامعهای که به رشد فکر میکند و مایل به رشد است، باید نقش زن را در ملتسازی بشناسد.
حضرت فاطمه زهرا (س) در مقام یک زن و طلایهدار الگوی زن کامل از جایگاه مهم زنان میگوید و میفرماید «نسبت به جایگاه مادر تواضع و فروتنی داشته باشید، چراکه بهشت در گرو حفظ جایگاه مادر است»؛ بنابراین برای حفظ جایگاه مادران و تکریم آنها باید دنیای آنها را به عنوان یک زن شناخت و با ویژگیهای زنانه آنها آشنا شد تا بتوان برای حفظ جایگاه آنها آنگونه که شایسته است، رفتار کرد.
شناختن زنان از لحاظ روانشناختی بسیار مهم است؛ زمانی که ویژگیهای روانی و احساسی زنان شناخته و درک شود، جایگاه آنها حفظ میشود، برخورد با آنها مشکلساز نخواهد بود، سوءتفاهمی در روابط با آنها اتفاق نخواهد افتاد و در نتیجه، ارتباط بهتر و قویتری شکل خواهد گرفت، چراکه مشکلات زمانی آغاز میشود که از ویژگیهای فیزیولوژیکی و روانشناختی زنان آگاهی لازم وجود نداشته باشد.
طبع رفتاری زنان و مدیریت احساسات آنها چگونه است؟
فاطمه رضازاده، روانشناس عمومی در گفتوگو با خبرنگار ایمنا، با اشاره به دنیای متفاوت زنان اظهار میکند: زنان در حالی که خسته هستند، همچنان از صحبت کردن و مطرح کردن اتفاقات روز لذت میبرند و بر اساس تحقیقات انجام شده، بخش کلامی نیمکره چپ زنان بهطور میانگین چند برابر قویتر از مردان است؛ بسیاری از زنان از اینکه نسبت به حرفهای آنها بیتوجهی میشود، ناراضی هستند، بنابراین توجه به جزئیات صحبتهای زنان میتواند رضایت آنها را جلب کند.
وی میافزاید: بهطور معمول زنان میتوانند با کلماتی مانند «نه» چندین منظور را برسانند؛ جملاتی مانند نه ناراحت نشدم، نه مهم نیست یا نه مشکلی ندارد، گاهی معنای متضادی در کلام زنان دارد، پس برای اینکه بتوان معنای «نه» آنها را درک کرد، علاوه بر گوش شنوا باید درک بالایی از حالتهای هیجانی آنها داشت.
این روانشناس تصریح میکند: زنی که در حال گریه و ناراحتی است، میتواند فرزندش را نیز نوازش کند و به او محبت کند، همچنین یک زن میتواند در اوج شادی، طی چند دقیقه غمگین یا عصبانی شود؛ این حجم از قدرت مدیریت احساسات برای بیشتر زنان طبیعی است، زیرا نیمکره راست مغز (مخصوص عواطف و احساسات) و نیمکره چپ مغز (مخصوص تحلیل و حساب و کتاب) در زنان ارتباطی زیادی با یکدیگر دارند، به همین دلیل قدرت تحلیل احساسات در آنها قویتر است و به زمان کمتری برای تحلیل نیاز دارد.
وی با بیان اینکه حسادت در تمام انسانها وجود دارد و میتواند نیروی محرکه بسیاری از انگیزههای مثبت در فرد باشد، در واقع نحوه برخورد با آن است که حسادت را به یک ویژگی مثبت یا منفی تبدیل میکند، اضافه میکند: سعی نکنید حس حسادت زنان را برانگیزید، زیرا دچار تنش و استرس میشوند و در صورتی که با برخورد حسادتآمیز آنها مواجه شدید، لازم نیست سریع از خودتان دفاع یا موضوع را به یک بحث جدی تبدیل کنید، تنها کافی است به آنها نشان دهید مورد توجه شما هستند و احساس آنها را درک میکنید.
رضازاده بیان میکند: پول، تحصیلات، وضعیت اجتماعی، ظاهر در هر رابطهای به خصوص رابطهای که به ازدواج ختم میشود مهم است و نمیتوان نقش این عوامل را نادیده گرفت، اما کلید اصلی به دست آوردن قلب زنان، توجه و حمایت است، بنابراین بدون مهارت در توجه کردن به زنان، نمیتوانید دل آنها را به دست آورید.
وی ادامه میدهد: عشق ورزیدن، فداکاری کردن و محترم شمردن صمیمیت، طبیعت ذاتی زنان است؛ برای بیشتر زنان، عشق واقعیتی بیانقطاع، ممتد و توجهی مستمر و مداوم است که هیچگاه ناپدید نمیشود، از اینرو گاهی زنان توجه و تمرکز نداشتن مردان را به دوست نداشتن تعبیر میکنند.
زمان، خط قرمزی برای زنان
این روانشناس اظهار میکند: بهمنظور شناخت کامل طبیعت زن، نخست باید رابطه او را با زمان درک کنیم؛ درک زن از زمان، افکار و تصمیمگیریهای او، گویای رازهایی درباره ذهن، فکر و قلب زنها است و مسائل و موضوعات مربوط به زمان همواره در مرکزیت زندگی عشقی آنها قرار دارد؛ اختلافات و نزاعهای میان زن و مرد همه به زمان مربوط است، اختلافات مربوط به «دادن زمان» برای آماده شدن برای میهمانی رفتن یا اختلافات مربوط به «فراموش کردن زمان» برای سالگردها و تولدها نشاندهنده این است که زنان حافظه رویدادی بهتری نسبت به مردان دارند، بنابراین اگر سالگردها و تولدها را فراموش کردید، پس از یادآوری آن را جبران کنید و علت این فراموشی را توضیح دهید تا متقاعد شوند که برای شما بیاهمیت نبوده است.
وی میگوید: یکی از اساسیترین نیازهای زنان احساس امنیت است، منظور امنیت جانی یا فیزیکی نیست، بلکه بیشتر امنیت احساسی و عاطفی است؛ آنها میخواهند خواهان روابط محکم و ماندگار هستند و این تعهد و امنیت عاطفی کلید گشایش دل و جان زن محسوب میشود، زنان هرچقدر هم که باسواد، آزاد، مستقل و متکی باشند، بخشی از روح و روان آنها در حال نبرد با احساس امنیت است، از این رو زنان نیاز به تأیید از جانب همسران خود دارند و اگر تأیید دریافت نکنند، دچار احساس ناامنی میشوند و این احساس ناامنی زنان به محض دریافت اندکی عشق، محبت، توجه و آسودگی خاطر از بین میرود.
رضازاده بیان میکند: زنها نیاز دارند «احساس ارزشمند بودن» کنند و از همسران خود بشنوند که نقش مهمی را در زندگی آنها ایفا میکنند و بدون او کمبود چیزی را احساس خواهند کرد؛ زمانی که زن میداند همسرش روزهای سختی را پشت سر میگذارد یا با چالش خاصی در زندگی دست به گریبان است، اما در عین حال از زن خود تقاضای همراهی، کمک یا حمایت نمیکنند، احساس بیارزش بودن میکند، گویی که همسر اعتماد و اطمینان کافی به او ندارد.
وی ادامه میدهد: بیشتر مردها قصد ندارند بهطور عمد زنی را که دوستش دارند، ناراحت کنند و واکنشهای ناخوشایندی را در او رقم بزنند، اما بدون آنکه متوجه باشند، همسر خود را دیوانه میکنند، بنابراین چنانچه میخواهید دل همسر خود را شاد کنید، در مقابل او شورش و از او انتقاد نکنید، با او حرف بزنید، با زنهای دیگر معاشرت نکنید، از او فاصله نگیرید، مبهم، ناواضح و دو پهلو صحبت نکنید، به او بیتوجهی نشان ندهید، فراموشکار نباشید و کارها را به تعویق نیندازید، از افکار و احساسات خود با او صحبت کنید، به او آسایش خاطر و آرامش خیال بدهید، به صحبتهایش گوش کنید و نیازهای او را نادیده نگیرید.
سبکها و عادتهای ارتباطی زنان چیست و آنها از شنیدن چه چیزهایی بیزارند؟
این روانشناس تصریح میکند: توجه به سبکهای ارتباطی زنان مهم است و مردها باید این سبکها را بشناسند تا در برخورد با زنان دچار سوءتفاهم نشوند؛ زنان حرف زدن و صحبت کردن را دوست دارند، زیرا حرف زدن تولیدکننده ارتباط است، زنان با صدای بلند فکر و با صدای بلند احساس، همواره با ذکر جزئیات همهچیز را بیان و از صحبت کردن و حرف زدن به عنوان روشی برای تخلیه تنشهای خود استفاده میکنند، زنها همیشه نگرانی و ناراحتی خود را کمتر از آنچه بهراستی هست، نشان میدهند.
با این اوصاف، برای حفظ جایگاه مادران و زنان باید ویژگیهای شخصیتی آنها را شناخت تا ارتباط مؤثری در خانوادهها شکل گیرد، فرزندان خانواده نیز این جایگاه را باید محترم بشمارند، بر حفظ آن کوشا باشند و با رفتاری متواضعانه با مادران خود برخورد کنند.
نظر شما