خبرگزاری ایمنا؛ مجتبی قنبردوست، کارشناس سیاسی و تحلیلگر مسائل بینالملل در یادداشتی نوشت: «مردی که در میان روند روزمرگی، مصرفگرایی، لذتجویی و خودنمایی جنونآمیز مجازی جامعه غربزده در فرهنگ و زندگی مادی شده، آرامآرام از اقیانوس معرفتی مکتب امام خمینی (ره) و فرهنگ دفاع مقدس که مشحون از عناصری نظیر توکل، ایثار، اخلاص، صداقت، شجاعت، مقاومت، معنویت و ازخودگذشتگی منحصربهفرد بود، بهره جست، حرکت نمود و پا در عرصه دهشتناک قدرت و سیاست در دفاع از نگاه تمدنی اسلام نهاد.
مکتب حاج قاسم دستاوردی است که به جز با فهم انقلاب و جمهوری اسلامی برآمده از مکتب امام راحل، با هیچ مدل و نظریهای در علوم اجتماعی قابل تحلیل نیست که چگونه، قدرت، جنگیدن و تدابیر پیچیده سیاسی در عرصههای مختلف بینالملل، با روح معنویت، اخلاص، تهجد، تقوا و تواضع سازگاری مییابد و در هم میآمیزد. رهبر معظم انقلاب اسلامی عامل بروز و ظهور چنین ظرفیتهای کم نظیری مانند شخصیت حاج قاسم را که از ظرفیت فردی خارج شدهاند و به مکتب متحول گردیدهاند، منوط به شرایط و زمینههای فرهنگی انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی میداند و میفرمایند: «آن زمینهی فرهنگیای که قاسم سلیمانی را تربیت میکند چیست؟ به این زمینهی فرهنگی باید تکیه کرد. آن ایمان صادقانه، آن گذشتها، آن سلامت فکری و هدایت الهیای که خدای متعال به مردمی عنایت میکند، زمینههای فرهنگی است. البتّه این زمینهها همیشه هست، منتها وقتی انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی نیست، این ظرفیتها بُروز پیدا نمیکند؛ وقتی جمهوری اسلامی به وجود میآید، آنوقت این شخصیّتها یکییکی ظهور میکنند، بُروز پیدا میکنند. آن، شهید حسین علمالهدی است، آن، شهید علی هاشمی است، آن، شهید همّت است، آن، شهید حاج قاسم سلیمانی است. (بیانات مقام معظم رهبری - ۲/۱۰/۱۴۰۲)
لذا از جهاد مقدس هشت ساله و مقام مجاهد فی سبیل الله تا جایگاه «سید الشهدای مقاومت» در منطقه؛ همه این تلاشها و رشادتها مرهون نگاه تمدنی و ظرفیت عظیم جمهوری اسلامی با گفتمان انقلاب اسلامی است که در سطوح عالی انسان سازی یا به تعبیر امام (ره) «فتح الفتوح»، سرداران و بزرگ مردانی چون شهید «سید رضی موسوی» را در سایهسار مکتب حاج قاسم و جهاد برای تحقق آرمان بزرگ انقلاب اسلامی یعنی «تمدن نوین اسلامی» به ثمر مینشاند. فرماندهی، ساماندهی و مدیریت هوشمندانه «انرژیهای پراکنده جهان اسلام» (به تعبیر امام راحل) برای مبارزه هدفمند با استکبار و نظام سلطه از دیگر مواهب بینظیری است که جمهوری اسلامی در این برهه تاریخی فراهم نموده که در طول تاریخ سیاسی معاصر نه تنها در تشیع، بلکه در جهان اسلام بیسابقه و مغتنم است.
یکی از عظیمترین شاخصههای هر مکتبی که آن را از جامعترین، فراگیرترین و اصیلترین مکاتب در جوامع انسانی معرفی میکند، توان جذب از بدنه اجتماعی با تبلیغ مبانی فکری و کاملاً نظری با ماهیت الهی، بدون جذابیتهای مبتذل و سخیف ماتریالیستی است، در این صورت است که میتواند مقاومترین و راسخترین افراد را برای نیل به اهداف اجتماعی و تمدنی تربیت نماید. - حاج قاسم اگر «اشداء علی الکفار، رحماء بینهم» (فتح/۲۹) بود؛ پادگان آموزشیاش جمهوری اسلامی بود. - حاج قاسم اگر «لاتظلمون و لا تظلمون» (بقره/۲۷۹) بود؛ مصداق عینیاش را در راهبرد جمهوری اسلامی میدید. - حاج قاسم اگر «دین دار، ولایت مدار و مردم محور» بود، یعنی کارگزار در تراز جمهوری اسلامی است، چون رمز پیروزی و ماندگاری انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی، این سه عنصر است. لذا وقتی حاج قاسم در وصیت نامه خویش «جمهوری اسلامی را حرم میداند»؛ یعنی مبدأ رشد و بستر تعالی او این حرم است، که نه تنها ملجأ و پناهگاه مستضعفین و مدافع مظلومین است؛ حرم انحصاری انسان سازی و مکتب سازی است. در حرم جمهوری اسلامی، مکتب حاج قاسم متولد شده و پرورش مییابد و چه مکتبهایی که در این بستر پاک مستظهر به خون مطهر رادمردان شهید، به تعالی گراییدهاند.
لذا در میان صحنه گردانی نفاق و سیاه نماییهای سیاسی معاندین، در بحبوحه شبهات شاخدار امروزی و نسیان یا جهل توده و فقر آگاهی جامعه، فراموش نکنیم؛ حاج قاسم به تعبیر رهبر معظم انقلاب؛ «به شدت انقلابی بود، انقلابیگری خط قرمز او بود و ذوب در انقلاب بود و این واقعیت او بود.» «در مسائل داخل کشور اهل حزب و جناح و مانند اینها نبود، لیکن بشدّت انقلابی بود. انقلاب و انقلابیگری خطّ قرمزِ قطعیِ او بود؛ این را بعضیها سعی نکنند کمرنگ کنند، این واقعیّتِ او است؛ ذوب در انقلاب بود، انقلابیگری خطّ قرمز او بود. در این عوالم تقسیم به احزاب گوناگون و اسمهای مختلف و جناحهای مختلف و مانند اینها نبود، اما در عالَم انقلابیگری چرا، به شدّت پایبند به انقلاب، پایبند به خطّ مبارک و نورانیِ امام راحل (رضوان الله علیه) بود.» (بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی – ۱۸/۱۰/۱۳۹۸)»
نظر شما