به گزارش خبرگزاری ایمنا، حجتالاسلام علی مصباح یزدی شب گذشته _چهارشنبه ششم دی_ در مراسم سومین سالگرد بزرگداشت علامه مصباح یزدی که در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان برگزار شده بود، اظهار کرد: علامه مصباح یک شخصیت چندبعدی و دارای ویژگیهای منحصربهفردی بود که ما به عنوان فرزندان ایشان بعضی را از زبان دیگران میشنویم و معرفت پیدا میکنیم؛ چرا که نزدیک بودن به ایشان مانع میشد بسیاری از این نکات را توجه کنیم.
علامه مصباح به عنوان یک روحانی دنباله رو جریان رایج در حوزهها نبود
وی افزود: یکی از ویژگیهایی که علامه مصباح داشت و برای ما درسآموز است، این بود که از نوجوانی و جوانی به دنبال شناخت وظیفه خود به عنوان یک روحانی بود و تنها دنبالهروی جریان رایج در حوزهها نبود.
مدیرگروه فلسفه مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) ادامه داد: نقل میفرمودند که قبل از انقلاب زبان دوم مدارس فرانسوی بود و وقتی در یزد درس میخواندند دبیر زبان فرانسه دبیرستان از ایشان خواسته بود به او عربی درس دهد، ایشان با آن شرط قبول کرد که به خودشان هم از آن دبیر فرانسوی یاد بگیرند.
وی تاکید کرد: علامه همواره به دنبال شناخت نیازهای روز جامعه نه تنها جامعه ایران، بلکه جامعه بشری بود و سعی داشت خلأهایی که وجود دارد و دیگران قادر به پر کردن آن نیستند را جبران کند.
تلاش علامه برای رفع نیاز مسائل علوم انسانی از نگاه اسلام
حجتالاسلام مصباح یزدی اضافه کرد: ایشان بارها فرمودند مؤسسه امام خمینی (ره) را تأسیس نکردیم که دانشگاهی مانند سایر دانشگاهها باشد و برخی بیایند و مدرک بگیرند، بلکه باید در این مؤسسه کاری کنیم که هیچکس دیگر نتواند انجام دهد و نیاز جامعه باشد و آن تحقیق در مسائل علوم انسانی از نگاه اسلام است.
وی با بیان اینکه علامه مصباح در رشتههای مختلف علوم انسانی مطالعه میکردند و در بعضی علوم مانند اقتصاد، اساتید دانشگاه تهران را به خانه دعوت میکردند و از آنها درس میگرفتند و سپس امتحان میدادند، گفت: ویژگی دیگر که در کار علمی ایشان بود آن بود که هر مسئلهای را تا ریشههای عمیق ادامه میدادند تا به بدیهیات برسد؛ به بیانی دیگر هر مسئلهای را از مبانی شروع میکردند و پله پله جلو میرفتند تا به حل مسئله برسند و این ویژگی بود که کمتر در پژوهشگران دیده میشود، حل مسئله کار زیاد و مطالعه زیادی میخواهد و همه چنین حوصلهای ندارند.
آیندهنگری علامه تا ۲۰۰ سال بعد
فرزند آیتالله مصباح یزدی تصریح کرد: علامه مصباح در زمانی احساس کرد که یکی از نیازهای جامعه اسلامی آن است که آنچه در علوم عقلی اسلامی بیان شده باید در یک جا جمع شود، این کار هم برای محققین لازم است و هم برای ارائه به جهان که همه مردم دنیا بدانند مسلمانان در علوم عقلی چه کردند و چه ابتکاراتی به خرج دادهاند و چه تئوریهایی دارند.
علامه مصباح به دنبال اسم و رسم نبود
وی اذعان کرد: دوستان تصور میکردند این کار طی مدت ۱۰ سال تمام شود، اما ایشان فرمودند شاید این کار ۲۰۰ سال طول بکشد و خود را آماده کنید تا نوههایتان کار را به نتیجه برسانند؛ این آیندهنگری و نگاه ویژه به علم در محققان و مسئولان کمتر دیده میشود، حداقل این است که افراد سعی میکنند کاری که آغاز میکنند به اسم خودشان تمام شود و تا زمانی که در قید حیات هستند کارشان به نتیجه برسد، اما علامه به دنبال چنین مسائلی نبود.
حجتالاسلام مصباح یزدی یکی دیگر از ویژگیهای علامه مصباح را اخلاص ایشان قلمداد کرد و افزود: زمانی به ایشان گفتند فلان مطلب شما را شخصی به نام خود چاپ کرده است؛ ایشان فرمودند چه اشکالی دارد؟ مقصود ما این است که این مطلب علمی منتشر شود حالا به نام هر کس منتشر شود، اشکالی ندارد.
علامه در مباحث علمی با کسی شوخی نداشت
وی ادامه داد: در نقد آرای علما، ایشان صاحب رأی در کلام فلسفه، عرفان و … بود و حتی علامه طباطبایی و ملاصدرا را نقد میکرد؛ در بحث علمی با کسی شوخی و تعارف نداشت اما به یاد ندارم که در جایی نقد را به شیوه حقارتآمیز کرده باشد، وقتی نظریهای را نقد میکرد آخر کار نظر خود را به آن اضافه کرده و با رفع نواقص نظریه تکمیل شده را به نام همان شخص مطرح میکرد.
مدیرگروه فلسفه مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) ابراز کرد: علامه مصباح بر اساس مبانی خدشهناپذیر عقلی و نقلی سعی کرد معضلات جامعه را جواب دهد، یکی از این معضلات در خصوص نظام سیاسی اسلام بود، کسانی که در طرح ولایت شرکت کردهاند با چنین مباحثی آشنایی دارند.
وی افزود: علامه وقتی به این مسئله میرسد به سراغ این میرود که برای یک نظام سیاسی معقول و قابل دفاع چه چیزها و مقدماتی نیاز است و نظرات سیاسی دچار انحراف کجای مبانی شأن مشکل دارد؛ از اینرو شروع کرد از ریشهها و قدم به قدم به این رسید که نظریه اسلام بر اساس مبانی عقلی و نقلی چه باید باشد و درگیر این نشدند که آیا جامعه و مردم آن را میپذیرند یا خیر، بلکه با حریت مسئله را تحلیل کردند.
تهمتهایی که به علامه زده میشود
حجتالاسلام مصباح یزدی با بیان اینکه امروز بعضی از مخالفان و معاندان برای مقابله با نظریات ایشان به سخنان ژورنالیستی روی آوردهاند و سعی میکنند نظریات ایشان را کوچک جلوه دهند، گفت: تهمتهایی به ایشان حتی در تلویزیون جمهوری اسلامی زده میشود که خود علامه بارها به آنها پاسخ دادهاند و پاسخ بسیار روشن به این تهمتها در آثار ایشان وجود دارد که یکی از این مسائل، مسئله مشروعیت الهی نظام اسلامی است.
وی افزود: اینطور القا میشود که چون علامه مصباح فرمودند مشروعیت نظام سیاسی در اسلام ربطی به مردم ندارد و از جانب خدا تعیین میشود، بنابراین مشروعیت نظام به نظر مردم وابسته نیست، پس ایشان برای نظر مردم ارزش قائل نیستند و رأی مردم را زینتی میدانند که این تهمتی بزرگ و دروغی آشکار است.
فرزند آیتالله مصباح ادامه داد: در آثار مختلف آیتالله مصباح از کوچکترین اثر در این زمینه با عنوان «نگاهی گذرا به نظریه ولایت فقیه» تا پرسش و پاسخهایی که در دانشگاههای مختلف داشتند و در پنج جلد چاپ شده تا بحثهای که در سخنرانیهای قبل از نماز جمعه ایراد فرمودند که در دو جلد «نظریه حقوقی اسلام» و دو جلد «نظریه سیاسی اسلام» چاپ شده تا آخرین کتاب ایشان در این زمینه با عنوان «حکیمانهترین حکومت» نظر ایشان بهطور واضح بیان شده است و چون این مسئله در جامعه دوباره مطرح شده است، احساس کردم توضیح آن ممکن است مفید باشد.
وی تاکید کرد: علامه میفرمودند مشروعیت یک اصطلاح در علوم سیاسی است و این اصطلاح دو معنا دارد؛ یک معنا در فلسفه سیاسی است و وقتی در جامعهشناسی سیاسی به کار برده میشود معنای دیگری دارد.
پاسخ علامه به عدهای که میگویند اسلام به رأی مردم اهمیت نمیدهد
حجتالاسلام مصباح یزدی تشریح کرد: در جامعه شناسی میگویند نظامی مشروع است که مردم آن را بپذیرند و از آن تبعیت کرده و علیه آن شورش نکنند، این مقبولیت نظام سیاسی بین مردم را در جامعهشناسی مشروعیت میگویند، اما در فلسفه سیاسی بحث چیز دیگری است و آن است که در یک نظام سیاسی قوایی از جمله قوه مقننه، قضائیه و مجریه وجود دارد که آن را اداره میکنند و لازمه کارشان آن است که در مسائل زندگی مردم دخالت کنند، قانونگذار ممکن است مردم را در برخی مسائل و آزادی محدود کند، از اینرو قوانین کیفری برای کسانی که قانون را رعایت نکنند وضع میشود، پس قانونگذاری دخیل در آزادی و زندگی مردم است و همه قوا این کار را میکنند.
وی ادامه داد: حال سوالی که مطرح است آن است که کسی که در منصب قانونگذاری یا اجرا یا قضا قرار گرفته حق دخالت در امور مردم را از کجا آورده است؟ در فلسفه سیاسی به این مسئله مشروعیت میگویند، در نظریه دموکراسی و لیبرال دموکراسی میگویند که مردم با رأی دادن به آن افراد مشروعیت میدهند، اما در تفکر اسلامی همه مردم از جهت حق دخالت در امور یکدیگر مساوی هستند، در منظومه اندیشه اسلامی تنها کسی که حق محدود کردن آزادی انسانها و امر و نهی به آنها را دارد خداوند است و اگر قرار باشد کسی در جامعه حکومت، قانونگذاری و امر و نهی کند باید از خدا اجازه داشته باشد.
مدیرگروه فلسفه مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) ادامه داد: در دموکراسی چون تکتک افراد مالک خودشان هم نیستند، بنابراین حق اینکه اختیار خود را در اختیار دیگری قرار دهند، ندارند؛ وقتی حکومتی حاصل شود اجماع همه افراد بر سر یک نفر وجود ندارد و به اکثریت دارای حق رأی توجه میشود، در مورد قوانین هم به همین نحو است و از نظر اکثریت حاضران استفاده میشود؛ همینها میگویند اسلام به رأی مردم اهمیت نمیدهد.
وی تاکید کرد: علامه مصباح در جاهای مختلفی میفرمایند که در زمان پیامبر (ص) و ائمه و حکومت ولایت فقیه نقش مردم در برپایی حکومت و تحقق حکومت اسلامی صددرصد است و اگر مردم نخواهند حکومتی تشکیل نمیشود.
نظر شما