به گزارش خبرگزاری ایمنا، تولید لوازم خانگی یکی از صنایع با گردش مالی بالا است که بر اساس دادههای جهانی در حوزه خردهفروشی لوازم خانگی، چین با بازاری به ارزش ۵۴ میلیارد دلار در سال پیشتاز دنیا است و پس از آن کشورهای ایالات متحده با ۳۹ میلیارد دلار، ژاپن با ۲۸ میلیارد، کره جنوبی با ۲۲ میلیارد و آلمان با ۱۹ میلیارد دلار قرار دارد به این ترتیب کشور چین با سهم ۷۰ درصدی از اندازه بازار جهانی، صدرنشین این بازار است.
لوازم خانگی یک صنعت میانرده بهشمار میآید که از نظر فناوری آنچنان پیچیده نیست که تولید آن نسبتی با قابلیتهای تولیدی کشور داشته باشد، اما آنقدر ساده هم نیست که ارزش افزوده چندانی ایجاد نکند، بنابراین تولید لوازم خانگی برای کشورهای در حال توسعه با درآمد متوسط بسیار جذاب است، همچنین در کشور ما به دلیل سابقه طولانی این صنعت تجربه و دانش انباشتهای در زنجیرههای تولید لوازم خانگی وجود دارد.
از سال ۱۳۹۷ دو عامل جهش نرخ ارز و محدود شدن واردات، شرایط جدیدی را برای صنعت لوازم خانگی ایران ایجاد کرد که پیشبینی میشد این وضعیت منجر به افزایش کمی و کیفی محصولات داخلی شود، اما در این سالها واردات کالاهای قاچاق که به وفور در فروشگاههای اینترنتی و مغازهها عرضه میشوند از یکسو و کاستیهای کیفیت و خدمات پس از فروش برخی تولیدکنندگان داخلی در کنار جای خالی سیاستهای حمایت از یادگیری مانع رشد این صنعت پربازده در کشور شده است.
احسان چلونگر، فعال اقتصادی و دانشموخته اقتصاد چین در این گفتوگو از سیاستهای درست و کاربردی و بهکارگیری اصول مناسب در زمینه کار و اقتصاد سخن میگوید که چین را به بزرگترین و موفقترین تولیدکننده لوازم خانگی جهان تبدیل کرده است.
ایمنا: گره زدن تولید داخلی لوازم خانگی به شرط ممنوعیت واردات، از هر دیدگاهی که به موضوع نگاه شود، نه تنها درست نبود، بلکه زیانهایی به همراه داشت که برخی مسئولان کشور از جمله وزیر صمت و نمایندگان مجلس نیز به آن اشاره کردهاند. در شرایط اقتصادی کشور ما نظرات زیادی درباره چشمانداز صنعت لوازم خانگی مطرح میشود که شاید نزدیکترین مدل پیشنهادی، مدل چینی باشد. به نظر شما چگونه میتوان از بن بست کنونی در حوزه لوازم خانگی چگونه میتوانیم خارج شویم و چه افقی برای این بخش ترسیم شده است؟
چلونگر: نخست باید به بازار لوازم خانگی دنیا و برندهای بزرگ و تولیدکنندگان اصلی اشاره کنیم و سراغ مقایسه سیاستگذاری در بازار خودرو و لوازم خانگی چین برویم تا متوجه شویم چه اتفاقی در این دو حوزه افتاد که به وضعیت کنونی رسیدهاند.
در کشور چین برای صنعت خودرو و لوازم خانگی همزمان دو سیاست متفاوت اجرا شد که سیاست لوازم خانگی درست بود، اما سیاست خودرو به شکست انجامید و اصلاح شد زیرا همچون سیاستی بود که در لوازم خانگی کشور ما اجرا میشود.
اندازه بازار لوازم خانگی در سال ۲۰۲۲ حدود ۷۲۰ بیلیون دلار بوده است و پیشبینی میشود تا سال ۲۰۳۰ به هزار و ۱۰۰ بیلیون دلار برسد یعنی حدود ۵۰ درصد رشد طی سالهای آینده خواهیم داشت. بزرگترین برندهای دنیا در حوزه لوازم خانگی در سال ۲۰۲۲ بهطور عمده چینی بودند و در بین پنج تولیدکننده برتر جهانی بیش از ۳۰ درصد متعلق به چینیها است؛ مدیا (Media)، هایر (Haier) و گری (Gree) که هر سه چینی هستند سپس ویرپول و الکترولوکس و در ردیفهای بعدی جونونچربیاساچ که شامل بوش و زیمنس است، بنابراین در حوزه لوازم خانگی برندهای چینی اکنون برنده بازارهای جهانی هستند.
چین، آمریکا، ژاپن و در ردیفهای بعدی کره و آلمان بزرگترین کشورهای تولیدکننده لوازم خانگی دنیا هستند که در این بین ۷۰ درصد تولید لوازم خانگی دنیا مربوط به چین است یعنی یا به طور کامل برند چینی است یا برندهای خارجی هستند که در چین تولید میشوند همچنین برخی محصولات به قطعات تولید چین وابستهاند.
از تمام صنعت لوازم خانگی چین مالکیت ۲۵ درصد متعلق به خارجیها است البته نه اینکه الزاماً برند خارجی باشد، بلکه مالک برند چینی نیز سرمایهگذار خارجی بوده که پس از همکاری مشترک در آن برند سهم دارد بر این اساس میتوان گفت که ۲۵ درصد کل بازار لوازم خانگی چین سهامدار و مالکیت خارجی دارد.
مالکیت برندهای خارجی از سال ۲۰۰۰ به خاطر سیاستگذاری درست دولت چین شروع شد و برندهای خارجی مثل فرانسوی، ژاپنی، ایتالیایی، نیوزلندی و آلمانی را هم خریداری کردند تا جایی که اکنون برند در ظاهر آلمانی ایتالیایی و فرانسوی است، اما مالکیت متعلق به چینیها است؛ درباره وضعیت بازار داخل چین، تنها یک درصد فروش بازار داخلی چین مربوط به برندهای خارجی است که نه تنها به خاطر قیمت پایین، بلکه به دلیل کیفیت و نوآوری که در لوازم خانگی ساخت چین اتفاق افتاده است.
ایمنا: اهمیت بازار لوازم خانگی نسبت به خودرو برای چین چه بوده است؟
چلونگر: پس از مشکلاتی که بعد از جنگ جهانی ایجاد شد چین کمکم با دنیا آشتی کرد؛ در ۱۹۷۰ ارتباط این کشور با دنیا قویتر شد رفتوآمدهای دیپلماتیک بهتر شد، حضور این کشور در شورای امنیت سازمان ملل افزایش یافت و در چین اراده جمعی برای رشد و پیشرفت به وجود آمد، اما چون باز هم دولت اندازه و میزان اهمیت بازار لوازم خانگی و صنایع کوچک را کمتر از خودرو میدید، دست سرمایه گذار و تولیدکننده را بیشتر باز گذاشت البته میبینیم که با همین سیاست در زمینه خودرو شکست خورد و به همین سیاست لوازم خانگی برگشت.
در ابتدا دولت چین برای واردات خودرو یک سد تعرفهای در نظر گرفت، در سال ۱۹۸۰ تعرفه واردات لوازم خانگی ۸۰ درصد بود اما امروز به هفت درصد رسیده است یعنی به جای ممنوعیت واردات، تعرفه در نظر گرفتند و نکته اساسی در برابر سد تعرفهای، قوانین همسطح و شاید آسانتر در جوینت ونچر و سرمایهگذاری مستقیم خارجی بود تا جایی که امروزه سهولت سرمایهگذاری خارجی شرایط بهگونهای است که برخی از صنایع تولیدات خود را در آمریکا یا اروپا تعطیل یا کمرنگ میکنند تا در چین حضور پیدا کنند.
ایمنا: چینیها در زمینه امنیت سرمایهگذاری خارجی چه کردهاند؟
چلونگر: موضوع نخست تضمینها و ثبات اقتصادی است، همچنین اقتصاد سیاسی نیز اهمیت دارد که مورد بحث ما نیست.
ایمنا: صنعت لوازم خانگی ایران که ۷۰ درصد نیاز بازار را تأمین میکند چه بهرهای از این الگو میتواند ببرد؟
چلونگر: به نظر من باید وضعیت را با با صنعت خودرو مقایسه کنیم، قوانینی که در صنعت خودرو ما اعمال شد مثل قوانین اعمالی در صنعت خودرو چینی و حتی بسیار سختگیرانهتر بود اما دولت این کشور پس از مدتی سیاستهای نادرست خود را اصلاح کرد اما در کشور ما دولت متأسفانه سیاست اشتباه خودرویی را در زمینه لوازم خانگی نیز اجرا کرد وگرنه باید دست سرمایهگذار خارجی و جوینت ونچرها را در زمینه لوازم خانگی باز میگذاشت.
دولت چین یک برنامه با دورنمای ۵۰ و ۱۰۰ ساله پیش بینی کرد و به یک باره بازار را در اختیار خارجیها نگذاشت، تعرفه واردات را از ۸۰ درصد اکنون به شش تا هفت درصد رسانده پس از ابتدای شروع کار، بازار لوازم خانگی را آزاد گذاشت اما یک سد تعرفهای در نظر گرفت که به سرمایه گذاران خارجی و سرمایه گذاران داخلی کمک شود.
ایمنا: اگر بخواهیم صنعت لوازم خانگی کشورمان را از امروز معماری کنیم برای ۱۰ تا ۱۵ سال آینده در صنعت لوازم خانگی چه باید کرد؟
چلونگر: به نظر من الگوی چین مناسب است و الگوی جوینت ونچر راه حل نجات صنعت لوازم خانگی ما خواهد بود باید اجازه دهیم که جوینت ونچر و سرمایهگذاری مستقیم خارجی در کشور صورت گیرد اما بخاطر شرایط خاصی که در کشور داریم مثل مشکلات بانکی، تحریم و مسائل سیاسی بعید است که سرمایهگذاری مستقیم خارجی در کشور صورت گیرد، واقع بینانه نیست که سرمایهگذاری مستقیم خارجی داشته باشیم اما میتوانیم جوینت ونچر داشته باشیم زیرا کمپانیهای بزرگ داراییهای بسیار زیادی در خارج از کشور دارند که میتوانند تضمینهای لازم را در اختیار برندهای بزرگ دنیا قرار دهند و تولید مشترک انجام دهند به عنوان مثال با برندهای الجی یا سامسونگ، مدیا، گری و حایر که از تولیدکنندگان شناخته شده و جزو سه برند برتر دنیا هستند، تولید مشترک داشته باشند.
البته تولیدکنندگان چینی حاضر به تولید در ایران نیستند زیرا تضمین لازم وجود ندارد ولی اگر جوینت ونچر و تولید مشترک داشته باشند انتقال تکنولوژی برای بهروزرسانی و نوآوری در زمینه تولیدات لوازم خانگی انجام میشود، اما در زمینه خودرو با توجه به مواردی که اشاره شد و عقبماندگی این کشور، فعلاً نمیتوانیم روی آنها حساب کنیم.
ایمنا: به نظر میرسد ما اول سراغ صنعت خودرو رفتهایم؟ قراردادهای بسته شده و تولیدات در حال رونمایی، اسکیدی و سیکیدی در حال انجام است و بر عکس چین همچنان ممنوعیت واردات لوازم خانگی وجود دارد، با این وضعیت تولید لوازم خانگی داخلی آینده روشنی دارد؟
چلونگر: چینیها در تولید خودرو با برندهای اول دنیا جوینت ونچر یا تولید مشترک دارند یا محصولات آنها را تولید میکنند در صنعت ما نیز چیزی به نام جوینت ونچر وجود ندارد در این شرایط کدام برند چینی حاضر است در کشور ما و با نام خود کالا تولید کند؟ برندهای تراز اول خودرویی چین حاضر نیستند در کشور ما محصولشان را کامل ارائه دهند یا حتی جوینت ونچر کنند؛ جوینت ونچر که انتظار بزرگی است حتی صادرات صددرصد هم خودرو را به ما نمیدهند.
ایمنا: چین در خودروسازی عقب است؟
چلونگر: بله بسیار عقب است، در صنعت این کشور نیز برخی مانند لوازم خانگی به سرعت رشد و پیشرفت کردند، اما برخی دیگر از جمله خودروسازی دیرتر رشد یافت، با این حال بزرگترین عامل رشد و پیشرفت صنعت در چین که آن را به کارخانه دنیا تبدیل کرد؛ جذب سرمایهگذاری مستقیم خارجی و جوینت ونچر بود شرکتهای تولید لوازم خانگی یا خودرو نیز با همین دو عامل پیشرفت کردند تا جایی که صنایع خوشنام دنیا مانند بیام دبلیو، بنز، جنرال موتورز، فولکس واگن و هر یک از برندهای بزرگ دیگر دنیا بهجز سیتروئن در این کشور کارخانه دارند و همه این رشد حاصل جوینت ونچر یعنی شراکت با کمپانیهای خارجی است، در چنین شرکتهایی کارمند، مهندس و کارگر چینی و اروپایی در کنار هم کار میکنند و دانش فنی در حال انتقال است. کمپانی که با شرکتهای خارحی جوینت ونچر شده منعی برای تأسیس برند دیگر ندارد و به این شکل محصولی را به نام داخلی اما با تکنولوژی وارداتی روانه بازار میکنند.
در زمینه لوازم خانگی کار به جایی رسیده که سالی دو یا سه ورژن جدید از لوازم خانگی در چین تولید و صادر میشود، اما اروپایی آمریکایی توان ارائه دو سه محصول جدید را ندارد زیرا ۷۰ درصد بازار لوازم خانگی دنیا دست چین است این سرمایهگذاری عظیم با آزمایشگاههایی در اروپا و آمریکا متخصصان صنعت خودرو آمریکایی را جذب کرده و همچنان در حال تأسیس استودیو در آمریکا و ایتالیا برای کپیبرداری است زیرا متوجه شد که سیاست اجرا شده در زمینه لوازم خانگی چین درست بوده است.
انتقال تکنولوژی تولید لوازم خانگی حاصل این جوینت وینچر و سرمایهگذاری مستقیم خارجی بوده است زیرا سرمایهگذاری مستقیم خارجی نیز از نیروی کار داخلی استفاده میکند که همین موضوع نیز موجب انتقال دانش فنی و بهکارگیری آن در کمپانیهای رقیب میشود.
ایمنا: بر این اساس جوینت ونچر و سرمایهگذاری مستقیم خارجی راهکار اصلی رشد صنایع بهشمار میآید، اما لازمه آن قوانین بالادستی است که ورود سرمایهگذاران و برندهای خارجی در کشور را تضمین کند، با چین مشکل زیادی نداریم اما واردات خودرو از چین با سیاست کنونی اشتباه است زیرا برندها رده دوم و رده سوم چینی وارد میشود بدون اینکه هیچ جوینت ونچر و تولید مشترکی اتفاق بیفتد و سوال اینجا است که آیا در واردات خودروی چینی، جوینت ونچر با آینده مشخص و با برند درجه یک چینی اتفاق افتاده که بعد از آن ما بتوانیم به منطقه صادرات داشته باشیم؟
چلونگر: در زمینه لوازم خانگی، پنج برند رده اول چین که در رتبههای برتر دنیا هستند، اگر در کشور ما سرمایهگذاری مشترک و تولید داشته باشند حتماً به رشد و پیشرفت لوازم خانگی ما کمک میکند اما در کنار آن آزادسازی واردات با دیوار تعرفهای نیز لازم است یعنی باید تکنولوژی روز دنیا با تعرفه ۸۰ یا صد در صد امکان وارد شدن داشته باشد تا تولیدکننده رقیبی احساس کند و مصرفکننده از قدرت انتخاب برخوردار باشد علاوه بر این، هنگامی که محصول به روز دنیا وارد کشور شود، تولیدکننده میتواند آن محصول را کپیبرداری کند، اما در شرایط کنونی، تولیدکننده داخلی در یک گلخانه و بیخبر از بقیه دنیا زندگی میکند و که در بازار مونوپل ایجاد شده میتواند هر کالایی با هر کیفیت و قیمتی را ارائه دهد و این بازار صنعت را قوی نخواهد کرد بلکه صنعت را عقب مانده و فربه نگه خواهد داشت، چرا که بازار مصرف بهکلی در دست چند کمپانی داخلی بیرقیب است، واردات نیز مجاز نیست، البته به شکل قاچاق انجام میشود این در حالی است که تولیدکننده لوازم خانگی چینی آنقدر پیشرفت کرده که برای صادرات به کشورهای مختلفی مانند پاکستان، هند، اروپا، آمریکا و دیگر نقاط دنیا محصولات متفاوتی تولید میکند.
حتی پیشرفت صنعت لوازم خانگی در چین به جایی رسیده است که تولیدکنندگان چینی استاندارد جهانی جدید تدوین میکنند و به دنیا ارائه میدهند، از جمله نسل جدید لوازم خانگی هوشمند که تمام لوازم خانگی در منزل با هم ارتباط دارند و در نهایت به گوشی تلفن همراه ارتباط پیدا میکند تا توسط هوش مصنوعی کنترل شود و به عنوان مثال تشخیص دهند که هر لباس چگونه باید شسته شود، موجودی یخچال را اعلام کند که به خط سفارش روی گوشی تلفن همراه متصل است، چنین فناوری کمتر در تولیدات اروپایی دیده میشود این نشان میدهد که نه تنها چین در زمینه لوازم خانگی به بزرگترین تولیدکننده دنیا تبدیل شده است، بلکه در زمینه ابداع و اختراع و تحلیل تقاضای مصرفکننده و معرفی فناوریهای جدید به صنعت لوازم خانگی نیز در دنیا پیشرو بهشمار میآید.
در سال ۲۰۲۳ مؤسسه تحقیقات لوازم خانگی چین تحقیقی روی ۱۵ برند اول برای مصرفکنندگان چینی انجام داد که مشخص شد نخستین انتخاب مصرفکنندگان داخلی در این کشور تولیدات پینی است در حالی که تا قبل از سال ۲۰۱۰ مصرف کننده چینی از خودروی چینی نفرت داشت، اما امروزه مصرف کننده لوازم خانگی به استفاده از تولیدات داخلی افتخار میکند، اما در زمینه خودرو این اتفاق نیفتاده است و سهم ۴۰ درصدی خودروهای چینی در بازار را افراد کمبضاعت و متوسط رو به پایین خریداری میکنند یا با شرایط و تسهیلات بانکی فوقالعاده در اختیار افراد قرار میگیرد.
این کشور بزرگترین تولیدکننده کولر گازی دنیا است و بر اساس این تحقیق، همه مصرف کننده چینی ترجیح میدهند از برند چینی استفاده کند، درباره یخچال و لباسشویی نیز تنها یک برند خارجی در شمار اقلام داخلی پرمصرف قرار دارد. در اشل جهانی برندهای حایر، گری، مدیا و شیائومی جزو ۵۰۰ ابرکمپانی بزرگ دنیا هستند.
صنعت لوازم خانگی به دو بخش سنگین و سبک تقسیم میشود که محصولاتی مانند یخچال فریزر، لباسشویی و ماشین ظرفشویی در بخش سنگین، تستر، کافی میکر، همزن، مخلوطکن و سایر محصولات در بخش سبک قرار میگیرند که در زمینه محصولات سنگین، ۵۵ درصد تولیدات جهانی در اختیار چین است، در زمینه محصولات تهویه مطبوع نیز ۸۰ درصد تولیدات ساخت چین است و به طور کلی با سیاستگذاریهای صورت گرفته از سالهای ۱۹۸۰ تا ۲۰۲۲ حدود ۷۰ درصد کل لوازم خانگی سبک و سنگین دنیا چینی است یا سری در چین دارد با این حال دولت چین باز هم قانع نشد در ۲۰۲۲ دستورالعمل حمایت از سرمایه گذاری مستقیم خارجی و جوینت ونچر را در زمینه لوازم خانگی اصلاح و اقدامات جدید و ثانویه ای را معرفی کرد تا ۳۰ درصد سهم باقی مانده از بازار دنیا را نیز به دست آورد همه اینها نشان میدهد که برنامه حمایت از تولید لوازم خانگی و سرمایهگذاری جوینت ونچر خارجی همراه با اصلاحات آن در ۲۰۲۲ به نتیجه رسید.
در کنار اینکه تولید انبوه لوازم خانگی چینی سالهاست افزایش یافته، تولید کیفی هم رشد کرده و نسلهای جدیدی از لوازم خانگی به دنیا ارائه میشود مثل لوازم خانگی سبز که با هدف از کاهش آلایندگی دستگاههای تهویه هوا و یخچال فریزر طراحی شده البته این اقدام در جهت اجرای اسناد بالادستی دولت مرکزی چین برای کاهش آلودگی و کاهش کربن در پروسه تولید بوده است.
ایمنا: آیا میتوان گفت لوازم خانگی موتور محرک رشد صنعت خودرو در چین بوده است؟
چلونگر: بله زیرا آنقدر کمپانیهای لوازم خانگی چین بزرگ شدهاند که جزو ۵۰۰ ابرکمپانی جهان بهشمار میآیند، اما هیچیک از خودروسازان چینی جزو کمپانیهای بزرگ دنیا نیستند، این نشان میدهد صنعت خودروسازی با وجود حمایتهای دولت نتوانسته است به اندازه لوازم خانگی رشد کند در حالی که لوازم خانگی چین که مورد حمایت دولت قرار نگرفت و قوانینی برای آن تدوین نشد، امروز در دنیا حرف برای گفتن دارد، بازار این محصول با سیاست بازار آزاد برای واردات، ورود سرمایه گذار خارجی آزاد و جوینت ونچر اداره شد اما در زمینه خودرو در نظر گرفتن محدودیت واردات ۳۰ هزار خودرو و تعیین تعرفه ۲۰۰ درصد خودروی چین را به یک صنعت تنبل نحیف و پیر با بازدهی پایین تبدیل کرد، نکته اینجاست که دولت چین عقبنشینی کرد و از ۲۰۱۰ سیاست و قوانین در زمینه خودرو را ترمیم و تصحیح کرد؛ همین رویه باعث شد، ۶۰ درصد برندهای چینی ظرف ۱۰ سال اخیر به وجود آیند که عدد کمی نیست و نشان میدهد که اگر قوانین بازار سرمایهگذار تسهیل شود هم صنایع خارجی وارد میدان میشوند و هم تولیدکنندگان داخلی به تولید ترغیب خواهند شد.
ایمنا: صنایع پیشران چین بجز خودرو با این مدل پیشرفت چیست؟
چلونگر: چین در اکثر تولیدات دنیا شماره یک است البته در بیشتر محصولات در جایگاه بزرگترین مصرفکننده و صادرکننده دنیا قرار دارد، اما با توجه به مشکلاتی موجود در اقتصاد دنیا و وابستگی شدیدی اقتصاد چین به صادرات، از سال ۲۰۱۵ دولت تصمیم گرفت که ضمن بها دادن به مصرفکننده داخلی و حق انتخاب دادن به مصرفکننده داخلی، مصرفگرایی را تشویق کند تا محصولات تولیدی کارخانجات چینی بیشتر در داخل مصرف شود و وابستگی به بازار جهانی در حال رکود نیز کاهش پیدا کند.
ایمنا: یعنی اقتصاد باید درونزا باشد؟
چلونگر: بله اکنون میبینیم رکودی در اقتصاد دنیا به ویژه در اروپا وجود دارد که مصرف را کاهش داده است، اما چین از این شرایط کمتر آسیب دید، پیامآی، شاخص مصرفکننده، شاخص تولیدکننده و معیارهای دیگر نشاندهنده آن است که پنج درصد رشد اقتصادی هدفگذاری چین در سال ۲۰۲۳ محقق خواهد شد.
ایمنا: تصور اشتباه این است که الگوبرداری از مدل توسعه چین به معنای فضای بسته سیاسی این کشور است، در حالی که ممنوعیت واردات ارتباطی به مدل چینی ندارد، آیا این مدل برای صنایع ما قابل اجرا است؟
چلونگر: این روزها موضوع فرار مغزها و فرار نیروی انسانی کشور مهاجرت نیروی انسانی کشور جدی شده است و خطرات استراتژیکی در آینده به دنبال خواهد داشت، در ابتدای اصلاحات اقتصادی در چین نیز تعداد زیادی از مردم این کشور مهاجرت کردند که اکنون پیر شدهاند، اما از سالها پیش به ویژه از سال ۲۰۱۰ به دلیل گشایشهای اقتصاد رخ داده به پشتوانه تسهیلگریهای دهه ۸۰ تا سال ۲۰۱۰ روند مهاجرت از این کشور معکوس شده است و حتی برای چینیهایی که در اروپا و آمریکا زندگی میکردند، دعوتنامه کار در کارخانههای اروپایی یا آمریکایی واقع در چین فرستاده شد زیرا این افراد با فرهنگ، آداب و رسوم و زبان کشور خود آشنا هستند و میتوانند واسطه انتقال تکنولوژی باشند.
همین اتفاق در بخشهای دیگر نیز رخ داد، از جمله دانشگاههای چین که رتبه آنها در رنکینگ جهانی رو به بهبود است و این یک فرایند طولانی بود که یکشبه اتفاق نیفتاد، اما به نسبت سایر نقاط دنیا سرعت مناسبی داشت؛ چرا که از سال ۱۹۸۰ تا ۲۰۰۰ اتفاقات شگرفی در اقتصاد چین افتاد و در ۲۰۱۰ به بعد در شمار سه چهار اقتصاد اول دنیا قرار گرفت همچنین پیشبینی میشود تا ۲۰۳۵ به اقتصاد اول دنیا تبدیل شود، گرچه ممکن است به دلیل رکود اقتصادی، این موضوع مقداری به تأخیر بیفتد، اما اکنون چین دومین اقتصاد برتر دنیا پس از آمریکا بوده و کیفیت زندگی به شدت در حال افزایش است، این کشور همچنین به نسبت جمعیت از بزرگترین طبقه متوسط دنیا برخوردار بوده و به بزرگترین مصرفکننده کالای لوکس دنیا تبدیل شده است همه اینها نتیجه برنامهریزیهای منسجمی است که از ابتدا روی کاغذ آمد در برنامههای پنج ۱۰، ۲۰، ۵۰ و ۱۰۰ ساله مدون و مردم میدانند قرار است به کجا برسند که با یک خطای حداکثر ۱۰ درصدی هر سال محقق شده است، در حالی که بقیه کشورها بهویژه جهان سوم برنامه چند ساله و افق مشخصی تدوین میکنند، اما خطا در اجرای آن فاحش است و مردم و صنعتگران را ناامید میکند که گاهی با لابیگری تلاش میکنند دیوار تعرفهای که قرار است ظرف پنج سال از ۱۰۰ به ۴۰ درصد برسد را نگه دارند زیرا بازار را مونوپل میبینند که قوانین رشد سرمایهگذاری، انتقال تکنولوژی، بهروز رسانی تجهیزات و کاهش آلودگی هوا در آن اجرا نمیشود.
نظر شما