به گزارش خبرگزاری ایمنا، حجتالاسلام محمدعلی رضایی اصفهانی صبح امروز _چهارشنبه، بیستونهم آذر_ در کنگره اندیشههای قرآنی رهبر معظم انقلاب با اشاره به موضوع سیر تفسیر رهبر انقلاب اظهار کرد: رهبر انقلاب متولد ۱۳۱۸ در مشهد هستند و تفسیر را از پدر بزرگشان آموختند، در ادامه از سال ۱۳۳۷ تا ۱۳۴۳ شاگرد افرادی از جمله علامه طباطبایی و امام (ره) بودند.
وی افزود: نگاه قرآنی ایشان تعامل سه حوزه مشهد، قم و نجف است که این سه مورد شخصیت بزرگی را برای ما به ارمغان آورده که موجب رهبری ۴٠ ساله جامعه اسلامی شده است.
دبیر علمی کنگره اندیشههای قرآنی رهبر معظم انقلاب با اشاره به چهار دوره فعالیت تفسیر رهبر انقلاب گفت: یکی از شاخصترین این دورهها دهه ۶٠، یعنی همزمانی این برهه با دوران جنگ و دوره ریاستجمهوری ایشان است که نشاندهنده آن است که در شرایط سخت نیز میتوان به چنین اموری توجه داشت.
وی با اشاره به موضوع نوآوریهای قرآنی رهبر انقلاب تأکید کرد: این نوآوریها به سه دسته روششناسانه، عملی و نظریهها تقسیم میشود که دسته روششناسانه شامل مبانی تفسیری ایشان و تأثیر آن در تفسیر آیات است.
رضایی اصفهانی عنوان کرد: طرح ۱۰ میلیون حافظ قرآن، کرسی تلاوت، پیشرفت علمی کشور بر اساس قرآن، جلسات با قاریان و تفسیر از جمله اقدامات عملی ایشان است.
وی اظهار کرد: یکی از مباحث مورد تاکید رهبر انقلاب، مرجعیت علمی قرآن است که در این راستا معتقدند این امر در مسائل مختلف فکری، عملی، سیاسی و حکومتی موضوع مهمی است که در این زمینه کمکار هستیم، همین موضوع موجب شد دو واحد مرجعیت علمی قرآن را در جامعةالمصطفی و حوزه بگنجانیم.
دبیر علمی کنگره اندیشههای قرآنی رهبر معظم انقلاب در توضیح معنای مرجعیت علمی قرآن با بیان اینکه حداقل ۱۵ معنا برای مرجعیت علمی قرآن ذکر شده است، تصریح کرد: مرجعیت علمی قرآن در فقه به معنای منبع بودن، گاهی به معنای مرجعیت امضایی یعنی مرجع رد یا قبول و گاهی نیز به معنای پاسخگویی قرآن به نیازهای انسان معاصر و گاهی به معنای جهتدهی به علوم انسانی است که دو معنای آخر مورد تاکید رهبر انقلاب است.
رضایی اصفهانی با بیان اینکه در بحث تحول در علوم قرآنی چند دیدگاه وجود دارد که کاملترین و اساسیترین آن فرمایش رهبر معظم انقلاب است که دارای سه رکن است، گفت: علوم انسانی فعلی ترجمه آثار غربی است که تربیت بر اساس سکولاریسم و اومانیسم است، نکته دوم آن است که هدایت قرآن عام و شامل همه ابعاد زندگی انسان میشود، پس در نتیجه علوم انسانی باید بر اساس قرآن بازسازی شود زیرا قرآن خطاناپذیر و اصل است.
نظر شما