به گزارش خبرگزاری ایمنا، در کتاب «بحار الأنوار, جلد ۶, صفحه ۱۰۷» و کتاب «علل الشرایع, جلد ۱, صفحه ۲۴۸» روایتی از حضرت فاطمه زهرا (س) ذکر شده است که ایشان فلسفه نماز را پرهیز از خودپسندی و خودشیفتگی دانستند و فرمودند: فَرَضَ اللّه الصَّلاةَ تَنزِیها مِنَ الکِبرِ.
بر اساس منطوق این روایت، «کبر و خود بزرگ بینی» از اختلالات شخصیتی بوده که میتواند خط بطلانی بر نماز بکشد و فلسفه عبادت با معبود را دچار چالش کند، اما بر اساس مفهوم این روایت برای رسیدن به فلسفه عبادت با معبود و مقبول واقع شدن نماز، برخورداری از سلامت روان و نداشتن اختلالات شخصیتی نیاز است.
برای رسیدن به فلسفه عبادت «تواضع» نیاز است؛ متواضع باشید و خرسند؛ این توصیه روانشناسان است؛ تواضع از ویژگیهای اصلی شخصیت افراد محسوب نمیشود، اما از ویژگیهای مهم شخصیتی به شمار میآید و تظاهر به داشتن چنین خصلتی کار دشواری است.
هنوز هم روانشناسان گاهی اوقات دست به کاوش عادات و خصایص تمدنهای قدیم که از بین رفته است میزنند؛ در آخرین مقالهای که در بررسیهای Current Directions در مجلهی Psychological Science منتشر شده است، گروهی از محققان مطالعهای را بررسی کردند که دربارهی یک ویژگی شخصیتی است که زمانی بسیاری از افراد را مجذوب خود کرده بود، ویژگیای که فرد را قادر میسازد تا بهطور دقیق به تواناییها و محدودیتهای خود پی ببرد، درواقع این ویژگی به وضعیت رابطهی بین فردی مربوط میشود و رابطه افراد همچون آینهای بازتاب دهنده این ویژگی است بهطوری که فرد در یک رابطه، محور اصلی را حول خود قرار نمیدهد؛ درست حدس زدید این ویژگی همان تواضع یا فروتنی است.
داریل ون تونگرن، روانشناس در کالج Hope در میشیگان و نویسنده اصلی مقاله میگوید: امروزه ما شاهد این هستیم که تحقیقات بیشتری درباره تواضع و فروتنی صورت میگیرد و تعداد این تحقیقات با سرعت زیادی رو به رشد است، امروزه استفاده از کلمه تواضع و فروتنی رایج شده است، بهطوری که تصور معنای واقعی کلمه که در دل این کلمه نهفته است و به آن روح میبخشد دشوار است؛ درست مثل شعبدهبازهایی که به شکل حرفهای خود را نامرئی میکنند.
تواضع و فروتنی موضوع جدیدی در حوزه روانشناسی فردی و اجتماعی محسوب میشود که دست کم بهعنوان یک ویژگی یا رفتار به حوزه روانشناسی راه پیدا کرده است و بهطور مجزا بررسی میشود، در این اواخر موضوع فروتنی جای پای خود را در پرکاربردترین آزمونهای سنجش ویژگیهای شخصیتی نظیر پرسشنامه پنج عامل بزرگ شخصیت محکم کرده است.
منطق فکری افراد فروتن چگونه است؟ / ارتباط میان فروتنی و باورهای عمیق انسانها
الیزابت کومره مانچوسو از دانشگاه پپرپرین، طی مجموعه آزمایشهایی، داوطلبان را بر اساس معیاری که آن را «فروتنی اندیشه یا فروتنی فکری» نامید مورد ارزیابی قرار داد، الیزابت متوجه شد فروتنی و تواضعی که او مورد ارزیابی قرار میداد ارتباطی مستقیمی با میزان کنجکاوی، تمرکز و تأمل، مناعت طبع و بلندنظری و برخورداری از ذهنی باز که پذیرای اطلاعات باشد دارد؛ فروتنی فکری به عنوان “حالت گشودگی نسبت به ایدههای جدید و تمایل به پذیرش منابع جدید و شواهد” تعریف شده است؛ ادوارد هس، استاد دانشگاه ویرجینیا، فروتنی فکری را عامل موفقیت برای پیشرفت در روزهای آینده میداند؛ هس میگوید، ما نمیتوانیم با هوش مصنوعی رقابت کنیم، مگر اینکه ما انسانها به یادگیری، آزمایش، ایجاد و سازگاری ادامه دهیم؛ ما نمیتوانیم هیچیک از این کارها را انجام دهیم مگر اینکه نقش مادام العمر یک پرسشگر فروتن را بر عهده گیریم، اما رسیدن به فروتنی فکری آسان نیست.
طی مطالعهی دیگری که اکنون در دست اقدام است، کرومی مانچوسو با ارزیابی پرسشنامههای کامل شده توسط ۵۸۷ بزرگسال آمریکایی تصمیم گرفت تا سطح فروتنی خرد را در این افراد بسنجد، شرکتکنندگان برای پر کردن این پرسشنامه به میزان موافقت خود با مجموعهای از عبارات، رأی میدادند، عباراتی مانند: «زمانیکه دیگران با موضوعی که من از صمیم قلب آن را قبول دارم مخالفت میکنند، احساس حقارت میکنم» یا «در اغلب اوقات من مطالب بیشتری برای ارائه به دیگران دارم و بیش از آنکه من از دیگران چیزی بیاموزم آنها از من میآموزند» در این پرسشنامه گنجانده شده بود، افرادی که امتیاز بالایی از جهت داشتن ویژگی فروتنی کسب کرده بودند، در مقابل امتیاز پایینتری را در سوگیریهای سیاسی و قطبهای ایدئولوژیک چه در قطب محافظهکار و چه در قطب آزادیخواه کسب کردند، مطالعات دیگری نشان میدهد که آن دسته از شرکتکنندگان که امتیاز بالایی را در فروتنی کسب کردهاند افرادی هستند که خشونت کمتری در آنان دیده میشود، همچنین این افراد حتی پس از آنکه باورهای مذهبی خودشان توسط دیگران به چالش کشیده میشود، گروههای مذهبی دیگر را قضاوت نمیکنند، درحالیکه شرکتکنندگانی که امتیاز پایینی در ارزیابی فروتنی به دست آورده بودند، بیشتر به قضاوت گروههای مذهبی پرداختند، از این رو اغفال کردن افراد فروتن کار دشوارتری است، چرا که این افراد تحت تأثیر باورهای خود قرار نمیگیرند.
ون تونگرن و همکارانش در یک بررسی جدید، توضیحاتی مبنی بر اینکه چرا فروتنی (خواه از نوع خردی و خواه از هر نوع دیگر) بُعد مهمی از شخصیت افراد را تشکیل میدهد، به عنوان نمونه، متواضع بودن برای پایداری یک رابطه و حفظ تعهد، از اهمیت ویژهای برخوردار است، چراکه از یاد بردن کینهها، شکیبایی در برابر نادانیها و بخشش خود و دیگران که ذهن فرد را از بند کشمکشها میرهاند، نیازمند دریایی است که میتواند با امواجی سهمگین تمام این کشمکشها را در خود غرق کند و این دریا همان دریای فروتنی است.
آدام گرانت (Adam Grant) نویسنده و روانشناس مدرسه وارتون در کتاب “قدرت دانستن آنچه شما نمی دانید”، معتقد است که در دنیای آشفته امروز، اهمیت بیش از پیش این است که ما نه تنها بتوانیم فکر کنیم و یاد گیریم، بلکه بتوانیم توانایی بازاندیشی و یادگیری را هم داشته باشیم؛ همانطور که در کتاب گرانت توضیح داده شده است، برای انجام این کار ما باید مهارتهای شناختی خاص، طرز تفکر بازتر و نگرش فروتنانهای را درباره آنچه که در واقع میدانیم و نمیدانیم پرورش دهیم؛ ما باید مایل باشیم عقایدی را که مدتهاست در اختیار داریم رها کنیم؛ انجام این کار ساده نیست، (همان طور که گرانت با زیرکی میگوید: ما به افرادی که هنوز از ویندوز ۹۵ استفاده میکنند میخندیم، اما هنوز به عقایدی که در سال ۱۹۹۵ تشکیل دادهایم پایبند هستیم.) از همه سختتر، ما باید مایل باشیم گاهی اوقات اعتراف کنیم که ممکن است در مواردی اشتباه کرده باشیم.
در کتاب «فکر دوباره» گرانت مینویسد که ما باید “فروتنی و ایمان به توانایی خود را در عین درک اینکه ممکن است راه حل صحیحی نداشته باشیم یا حتی به یک مسئله درست بپردازیم، هدف قرار دهیم”، این یک توازن ظریف در پذیرش “من نمیدانم” است، در حالی که اطمینان دارم که “میتوانم کشف کنم”؛ کلید فروتنی بیشتر، پرهیز از پا فشاری بیش از حد بر دانش، ایدهها و تخصص خود است.
نظر شما