یادمان سفیران عشق در «سه‌آباد» اصفهان

زمزمه‌ای از دور به گوش می‌رسید، نجوایی عاشقانه و پرسوز بود؛ سر برگرداندم تا صاحب صدا را پیدا کنم؛ پهنای صورتش غرق اشک بود و ناله‌هایش دل سنگ را آب می‌کرد؛ او مادری بود که گمگشته‌ای داشت و حالا اینجا بر سر مزار شهید گمنام، گویی که فرزند خود باشد، با او از سال‌های فراق می‌گفت و درددل می‌کرد.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، «شهید» سفیر عشق و «حسین» )، ارباب عشق است و کربلا جایی است که ارباب سر به باد می‌دهد تا اسرار عشاق را بازگو کند.

جوانی ۱۸ ساله، موقعیت شهادت، عملیات رمضان، بدون نام و نشان در مزاری غرق گل، زیر یک آلاچیق آجری در دل گوشه‌ای از پارک آرمیده است؛ محال بود کسی از آن گوشه دنج رد شود و به او سلامی ندهد، سلامی گرم و عاشقانه با دلتنگی‌های فراوان؛ انگار همه گمگشته‌ای داشتند و آنجا تنها مامنی بود که می‌توانست تسلای خاطر این دل‌های تنگ باشد؛ او گمنام اما از هر آشنایی، آشناتر بود، او زنده بود و به هر غریبه‌ای که از کنار او می‌گذشت، پیام زندگی می‌داد.

با او چنددقیقه‌ای هم‌کلام شدم، نمی‌دانم چقدر گذشت، زمان را برای چند لحظه‌ای گم کردم اما همین چند لحظه کوتاه به قدر سال‌ها دلچسب بود، آن‌قدر که متوجه حضور بانویی که پشت سر من ایستاده بود و زیارت عاشورا می‌خواند، نشده بودم؛ نجوای عاشقانه‌ای بود و دل هر رهگذری را گرم می‌کرد؛ زمزمه حسین (ع)، پرتو آفتاب که بر صورت جوان می‌تابید و وزش نسیم که پرچم ایران را تکان می‌داد، تصویر زیبایی را خلق کرده بود و من برای ثبت تک‌تک این لحظات حس سرشاری داشتم.

من می‌نوشتم و او با من صحبت می‌کرد، کلمات روی کاغذ جاری می‌شد و من هر لحظه به او نزدیک‌تر می‌شدم، شاید بهشت همین جا باشد، همین لحظه و دیگر هیچ، هرچه بود پیام قشنگی داشت و حس نابی بود که باید تجربه می‌شد.

صدای بانو آهسته‌تر شده بود و متوجه شدم کسی می‌پرسد، شما خبرنگار هستید؟ سرم را بالا آوردم، برق آفتاب چشمم را می‌زد، مرد جوانی روبه‌رویم ایستاده بود و دوباره سوالش را تکرار کرد؛ به کل فراموش کرده بودم که با او قرار مصاحبه داشتم و می‌خواستم در مورد این شهید با او صحبت کنم.

یادمان سفیران عشق در سه‌آباد اصفهان

یادمان شهدا شکوه جایگاه رفیع جهاد و شهادت را تداعی می‌کند

محمد آقاجان، مسئول اجرایی یادمان شهدای شهید گمنام ملک‌شهر در منطقه ۱۲ شهرداری اصفهان درباره این شهید خفته در پارک ملت ملک‌شهر می‌گوید: دی‌ماه سال ۱۴۰۱ پیرو درخواست مردم برای ایجاد یک فضای معنوی در این منطقه، این شهید در پارک ملت ملک‌شهر به خاک سپرده شد.

وی می‌افزاید: تشییع پیکر این شهید گمنام در منطقه با استقبال بی‌نظیری مواجه و بسیار باشکوه برگزار شد.

مسئول اجرایی یادمان شهدای شهید گمنام در پارک ملت ملک‌شهر اصفهان با اشاره به استعانت از سن این شهید ۱۸ ساله برای برگزاری برنامه‌های فرهنگی در منطقه ۱۲ شهرداری اصفهان به‌ویژه محله ملک‌شهر تصریح می‌کند: هیچ فضای معنوی و زیارتگاهی در این محله وجود نداشت و با توجه به کم‌سن‌وسال بودن این شهید، می‌توان متناسب با آن ویژه برنامه‌های فرهنگی خوبی برای جوانان این محله برگزار کرد.

آقاجان ادامه می‌دهد: یادمان شهدا تداعی کننده خاطرات ملی، ارزش‌های مقاومت، ایثار و شهادت در جامعه اسلامی ایران و مکانی برای تجدید میثاق با شهدا، همچنین الگوسازی برای نسل جوان و شکوه جایگاه رفیع جهاد و شهادت است.

وی خاطرنشان می‌کند: عزت و سربلندی امروز جامعه اسلامی در سایه رشادت‌ها و شهدایی است که خون پاک خود را برای این ملت و جامعه فدا کردند.

مسئول اجرایی یادمان شهدا در اصفهان با اشاره به اجرای برنامه‌های فرهنگی و برگزاری جشن‌های ملی و مذهبی کنار مزار این شهید گمنام می‌گوید: طی یک سال گذشته تقریباً تمام پنجشنبه شب‌ها برای شهروندان ایستگاه صلواتی برگزار و به آن‌ها خدمات فرهنگی ارائه شده است.

آقاجان با بیان اینکه پارک ملت ملک‌شهر گاهی پاتوق اراذل و اوباش می‌شد، تاکید می‌کند: پس از تشییع و تدفین این شهید گمنام در این محل و بدون هیچ‌گونه اعمال برخورد، اقدام جدید یا هشداری به آن‌ها، از این مکان دور شدند که این موضوع گویای حضور پربرکت شهید گمنام جوان در پارک ملت است.

وی اضافه می‌کند: ما مقام شامخ شهدا را به‌عنوان یک نماد دینی، ملی و مذهبی ارج می‌نهیم و از مکانی که در پارک ملت ملک‌شهر برای این شهید گمنام احداث شده است، پاسداری می‌کنیم.

یادمان سفیران عشق در سه‌آباد اصفهان

پس از پایان گفت‌وگو با این مسئول اجرایی باید برای تهیه گزارش بعدی سری به گلزار شهدای محمودآباد می‌زدم و می‌توان گفت، جمع عاشقان در منطقه ۱۲ شهرداری اصفهان جمع و علاوه‌بر محمودآباد، محلات عاشق‌آباد و امین‌آباد نیز شهیدان بسیاری را در دل خود جای داده است.

ابتدا به زیارت گلزار شهدای امین‌آباد رفتم و پس از آن راهی محمودآباد شدم؛ با گذر از شهرک شهید منتظری به موازات خیابان و ورودی اصلی شهرک محمودآباد خیابانی طولانی وجود داشت که در انتهای آن نزدیک به سنگبری‌ها، گلزار شهدا کنار قبرستان این شهرک واقع شده بود، به محض ورود به آن صدای قرائت قرآن شنیده شد و زمانی که برای زیارت بر سر مزار شهدا رسیدم، عطر گلاب مسحورکننده‌ای در فضا پیچیده بود؛ مزار شهدا با گل‌های سفید گلایل پوشیده شده و هر کس در حد بضاعت خود برای شهید وطنش نذری کرده بود.

در این مهمانی خاضعانه و باشکوه شهیدان با بسته‌های شکلات، شله‌زرد و خرما که روی سنگ مزار آن‌ها گذاشته شده بود از مهمانان خود پذیرایی می‌کردند؛ در این مهمانی حضور شش شهید که با هم برادر و سنگ مزار آن‌ها چسبیده به هم بود و کنار یکدیگر آرمیده بودند، نظرم را به شدت جلب کرد، بیشتر این شهدا سن کمی داشتند و نگاه هر کدام تصویر جاودانه‌ای را در ذهن زیارت‌کنندگان به یادگار می‌گذاشت.

حدود ساعت چهار بود که به سمت عاشق‌آباد حرکت کردم، بعد از شهرک کوثر با گذر از زمین‌های زراعی وارد خیابانی شدم که ابتدای آن گلزار شهدا واقع شده بود و انتهای آن به پارک گلستان می‌رسید؛ در ضلع غربی این پارک دو شهید گمنام به آرامی خفته بودند و به‌قدری دنج و آرامش‌بخش بود که اگر زمان و سرما اجازه می‌داد، دلت می‌خواست، ساعت‌ها کنارشان بنشینی و با آن‌ها هم‌صحبت شوی؛ یکی از آن‌ها از شهدای غواص بود، ۱۸ سال داشت و در عملیات کربلای چهار به شهادت رسیده بود، دیگری ۲۰ ساله و عروج آن روی سنگ مزارش «تک دشمن سال ۶۷» حک شده بود که معنی آن را متوجه نشدم.

یادمان سفیران عشق در سه‌آباد اصفهان

وقت تنگ بود و باید گلزار شهدا را هم زیارت می‌کردم، به محض ورود، دختری جوان با یک ظرف شیرینی به سمتم آمد و وقتی از او سراغ مزار شهیدان عاشق‌آباد را گرفتم، او قسمت انتهایی قبرستان را نشانم داد؛ از پله‌ها بالا رفتم و متوجه شدم برای زیارت شهیدان باید کفش‌هایم را در بیاورم، بیشتر افرادی که برای زیارت اهل قبور خود به آنجا می‌آمدند، پس از قرائت فاتحه برای گذشتگان خود، تاکید داشتند برای زیارت شهدا با وضو وارد شوند؛ در قسمت ورودی گلزار نیز تعدادی از ایثارگران جدا از هم‌رزمان خود و به‌طور مجزا از قبور دیگر تدفین شده بودند که حس غریبانه خاصی داشت و گویای مظلومیت و رشادت آن‌ها طی سال‌های پس از جنگ بود.

به گزارش ایمنا، محلات عاشق‌آباد، امین‌آباد و محمودآباد از جمله محلات منطقه ۱۲ شهرداری اصفهان بوده که در زمان جنگ تحمیلی، شهدای بسیاری را تقدیم وطن کرده و رشادت‌های جوانان و ساکنان این محلات در زمان دفاع مقدس، زبانزد خاص و عام در استان است.

گزارش از: ریحانه راهپیما

کد خبر 709408

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.