به گزارش خبرنگار ایمنا، تخریب حیات وحش در دنیا و ایران مهمترین عامل نابودی گونهها و از بین رفتن منابع ژنتیکی است. تنوع جغرافیایی و اقلیمی کشور، طیف منحصربهفرد و ارزشمندی از گونههای جانوری را در خود جای داده است، اما بسیاری از این گونهها با فلات ایران خداحافظی کردهاند، شکار غیرقانونی، تولیدات صنعتی، توسعه راهها، جادهسازی، فعالیتهای معدنی، چوببری، گسترش شهرها، کمآبی و خشکسالی متوالی تخریب زیستگاه و اثرات منفی که سبب تغییرات اقلیمی میشود و بارگذاریهای انجام شده خارج از توان طبیعت، به زیستبوم و محل زندگی سایر موجودات آسیب وارد کرده و حاصل آن نابودی بسیاری از حیوانات بوده است، این روند که سالها پیش آغاز شده و همچنان در جریان است، موجب شده رفتهرفته تعداد گونههای جانوری کاهش یابد و بسیاری از گونهها در لبه پرتگاه انقراض قرار گیرند، در قرن کنونی به علت صنعتی شدن و افزایش جمعیت، ایجاد صنایع مورد نیاز انسانی بیش از پیش گسترش یافته است.
متخصصان و پژوهشگران معتقدند؛ پیشرفت بهداشت و علم پزشکی و فناوری نسبت به گذشته چشمگیر بوده و روزبهروز منابع بیشتری از طبیعت به سود انسان تسخیر شده و بسیاری از عرصههای طبیعی در اختیار انسان قرار گرفته است؛ همچنین کنوانسیونهای گوناگون از جمله سایتیس برای حفاظت از محیط زیست و موجودات طبیعی تشکیل شدهاند تا شاید با انجام اقداماتی سرعت نابودی محیط زیست و حیات وحش را کمی کمتر کنند.
در سال ۱۹۷۳ (۱۳۵۱ خورشیدی)، «سایتیس» (کنوانسیون منع تجارت گونههای گیاهی و جانوری در معرض خطر انقراض) برای برخی از گونههای در خطر انقراض در برابر بهرهبرداری بیرویه از راه کنترل و برقراری محدودیتها در تجارت صادرات و واردات آنها در واشنگتن به تصویب رسید که دارای یک مقدمه، ۲۵ ماده و سه پیوست بود و اکنون ۱۶۰ کشور از جمله ایران در آن عضو رسمی هستند، این کنوانسیون یکی از مهمترین کنوانسیونهای بینالمللی محیطزیست بهمنظور حفظ تنوع زیستی جانوران و گیاهان به شمار میرود.
بر این اساس کارشناسان زیست محیطی اذعان دارند؛ با چالشهای فراوانی در زمینه حفظ عرصهها و زیستگاههای طبیعی، همچنین انقراض گونههای گیاهی و جانوری در کشور روبهرو هستیم و اکنون نیز ویرانی زیستگاه و شکار به عنوان دو عامل کلیدی بیشترین تهدید را برای حیات وحش کشورمان دارد و باید بدانیم شکار به هر انگیزهای که صورت گیرد، مایه نابودی یا شتاب بیشتر انقراض گونههای جانوری میشود، در این میان عواملی مانند توسعه شهرها و روستاها، ساخت کانالهای آب و نیروگاههای تولید انرژی، ترافیک زیاد، ساخت جادهها و راههای ارتباطی مانند بزرگراهها و آزاد راهها، پهنای باند آنها مسیرهای انتقالی و ارتباطی حیات وحش را قطع کرده و چالشهای بسیاری را برای عرصههای طبیعی و موجودات زنده در این عرصهها به وجود آورده است، بهطوریکه حتی پرندهها نیز در بسیاری مواقع در یافتن مسیرهای مهاجرت خود دچار مشکل میشوند و در این شرایط بیشتر زیستگاههای یکپارچه به زیستگاههای کوچک تبدیل شدهاند.
تلفات جادهای معضلی برای حیات وحش
آنگونه که مرضیه موسوی، کارشناس پستانداران گوشتخوار دفتر حفاظت و مدیریت حیات وحش سازمان حفاظت محیطزیست با اشاره به تلفات جادهای عباسآباد که متعلق به مطالعاتی در یک بازه ۱۰ ساله از سال ۸۴ تا ۹۴ بوده است، اظهار کرده است: از ۱۹ فرد یوز که بر اثر تصادفات جادهای تلف شدند، تنها هشت فرد آن مربوط به جاده عباسآباد بود.
وی با ابراز اینکه اولین آمار ثبت شده در جاده عباسآباد به سال ۸۹ بازمیگردد که یک فرد یوز ماده و دو توله نابالغ تلف شدند، به عبارتی بیشترین تلفات جادهای یوز در جاده عباسآباد گزارش شده است، چراکه توران یک منطقه زادآور و زیستگاهی مهم برای یوزپلنگ بوده، به همین دلیل بیشترین تلفات در این جاده رخ داده، معتقد است: تلفات جادهای معضلی برای حیات وحش است، حفاظت محیط زیست در حد توان با احداث جادههای جدید بهویژه آنهایی که از داخل مناطق حفاظت شده عبور میکنند، مخالفت و با نهادهای ذیربط مانند وزارت راه و شهرسازی رایزنی میکند، همچنین با اقدامات سازمان تاحدی حساسیت در این زمینه ایجاد شده است، بسیاری از ادارات محیط زیست نقاط داغ تلفات جادهای را شناسایی و به ادارات مربوطه در هر استان اعلام کردهاند تا به ایمنسازی جاده برای عبور حیات وحش بپردازند.
کارشناس پستانداران گوشتخوار دفتر حفاظت و مدیریت حیات وحش سازمان حفاظت محیطزیست ابراز داشته است: برخی نهادهای ذیربط حساسیت لازم را ندارند که با احداث این جادهها چه بلایی بر سر حیات وحش میآورند، شاید اکنون این تلفات بهصورت خاموش باشد و دیده نشود، اما در بلندمدت بسیاری از گونهها را در همین جادهها از دست میدهیم؛ شاید احداث جاده و گسترش شبکههای جادهای افتخاری برای نهادهای مرتبط باشد، اما برای حیات وحش و محیط زیست بهویژه جادههایی که از مناطق حفاظت شده عبور میکنند، بسیار آسیبزا هستند.
زیستگاههای حیات وحش تحت تأثیر آلایندگیها زیستمحیطی است
حسین اکبری، معاون محیطزیست طبیعی و تنوعزیستی ادارهکل حفاظت محیطزیست استان اصفهان در گفتوگو با خبرنگار ایمنا میگوید: آلودگیهای هوا، خاک و آب بر محیطزیست اثرات مضر و تخریبکنندهای دارد و نداشتن توجه به این مهم، نابودی اکوسیستم و تنوع زیستی حیات وحش را به دنبال خواهد داشت.
وی با اشاره به اینکه آلودگی هوا، آب و خاک بر تنوع زیستی اثرات منفی دارد، اظهار میکند: استان اصفهان حدود ۲۵ گونه مختلف جزو گونه آسیبپذیر، کمیاب و نیز درخطر انقراض دارد، وقتی از سطح درخطر انقراض صحبت میشود، این موضوع به مواردی شامل تعیین طبقات حفاظتی و وضعیت گونه در فهرست قرمز نیازمند مطالعات علمی دقیق براساس متغیرهای مختلف ازجمله میزان جمعیت، نسبتهای جنسی، نرخ کاهش، محدوده پراکنش، وسعت زیستگاه و تهدیدهای بالفعل گونه و زیستگاه آن و بهویژه میزان جمعیت و مشاهدات در دورههای زمانی ۱۰ ساله است.
معاون محیطزیست طبیعی و تنوعزیستی ادارهکل حفاظت محیطزیست استان اصفهان میافزاید: براساس نتایج و شاخصهای مختلفی گفته میشود گونه موردنظر در چه سطح تهدید قرار دارد و آنگونه جانوری درخطر انقراض قرار دارد یا خیر؟ از گونههای شاخص حیاتوحش کمیاب و در معرض خطر استان اصفهان میتوان به یوزپلنگ آسیایی که بهشدت در معرض انقراض بوده، پلنگ ایرانی، گونههای گربه شنی، سیاهگوش، گربه پالاس، شاهین، بالابان، هوبره و جبیر (غزال مینیاتوری) اشاره کرد.
وی تصریح میکند: برای اینکه اثبات شود که گونهای از حیاتوحش منقرض شده است باید آن، گونه در طول چند دهه مشاهده نشود، گورخر آسیایی، گونهای شاخص از حیاتوحش که بهصورت جمعیتهای محلی در جغرافیای استان اصفهان بوده انقراض پیدا کرده، آخرین مشاهدات اینگونه در زیستگاههای بیابانی استان اصفهان در شهرستانهای نائین، اردستان، آران و بیدگل و اطراف تالاب گاوخونی مربوط به حدود ۴۰ تا ۵۰ سال پیش بوده است که به دلیل نبودن زیرساختها و نیروی حفاظتی از بین رفته است.
اکبری ادامه میدهد: البته اداره کل محیطزیست استان اصفهان طرحی مدنظر دارد که گورخر آسیایی را در زیستگاههای بیابانی استان اصفهان بتواند دوباره معرفی و احیا کند، طی ۳۰ تا ۵۰ سال گذشته برخی جمعیتهای محلی از دیگر گونهها هم حذف شده است که میشود میتوان به حذف لکهای آهو، قوچ و میش، کل و بز، پلنگ، سیاهگوش و یا گونههای دیگر در مقیاس محلی در بعضی شهرستانها اشاره کرد.
چالشهای زیست محیطی که مرگ و نابودی حیات وحش را رقم میزند
وی فرونشست زمین به ویژه در استان اصفهان را یکی دیگر از چالشهای محیط زیستی میداند و میگوید: برداشت بیرویه از آب و خشکسالی باعث فرونشست زمین شده است، همچنین شکار غیرمجاز، تغییرات اقلیمی و خشکسالی که به دنبال آن مرگومیر، مهاجرت، ورود حیوانات به مناطق ناامن و کشاورزی، سوءتغذیه و شیوع بیماریها در حیات وحش را به دنبال دارد، لذا تمام این موارد تنها بخشی از چالشهای مهمی است که در راستای حفظ حیات وحش با آن روبهرو هستیم.
معاون محیطزیست طبیعی و تنوعزیستی ادارهکل حفاظت محیطزیست استان اصفهان خشک شدن رودخانه زایندهرود و تالاب گاوخونی را از مسائل مهم محیط زیستی استان اصفهان مطرح میکند و میافزاید: رودخانه زایندهرود و تالاب گاوخونی به طور میانگین پذیرای هزاران پرنده مختلف بوده است که در ۲۰ سال اخیر بارگذاری بیش از حد ظرفیت زاینده رود در زمینه کشاورزی، صنعتی و انتقال بین حوزهای و شرب باعث شده تا این رودخانه و تالاب گاوخونی با قدمت ۱۰ هزار ساله تقریباً خشک شود.
وی اظهار میکند: حفظ تنوع زیستی حیات وحش و محیطزیست در دو زمینه زیست محیطی طبیعی و انسانی باید مورد توجه قرار گیرد و چالشهای مربوط به آن بررسی و برطرف شود، محیط زیست طبیعی در خصوص جغرافیا و طبیعت است به طور مثال وسعت استان اصفهان بالغ بر ۱۰ میلیون و ۷۹۰ هزار هکتار، در مرکز کشور و از تنوع زیستی بالایی برخوردار است همچنین تنوع زیستی کشور ما به خاطر داشتن چهار فصل و تغییرات ارتفاعی گسترده بهترین و منحصربهفردترین تنوع زیستی را دارد و جز هشت کشور اول در تنوع زیستی است.
اکبری ادامه میدهد: استان اصفهان حدود ۱۰ میلیون ۷۰۰ هزار هکتار وسعت دارد و این استان از ۴۴۵۰ متر از کوهستانهای زاگرس در جنوب غرب اصفهان تا نواحی کویری در دشت کویر مرکزی بالغبر ۳۷۰۰ متر اختلاف ارتفاع دارد، دارای اقلیم و زیستگاههای بسیار متنوع است، به طوری که طی سالهای اخیر ۴۵۹ گونه مهرهدار در استان شناسایی شده که شامل ۳۰۲ گونه پرنده، ۶۵ گونه پستاندار، ۳۲ گونه پرنده، ۴۳ گونه خزنده، هشت گونه دوزیست و بالغبر ۲ هزار گونه گیاهی مختلف میشود.
وی تصریح میکند: این استان دارای ۱۲ منطقه حفاظت شده است که بالغبر یک میلیون و ۷۰۰ هزار هکتار وسعت دارد؛ علاوه بر آن دارای ۱۰ منطقه شکارممنوع است که درمجموع بالغبر ۵۰۰ هکتار این مناطق وسعت دارد، همچنین این استان دارای یک زیستگاه تالابی است و در مجموع استان اصفهان دارای دو میلیون و ۲۰۰ هزار هکتار مناطق تحت مدیریت و شکارممنوع دارد.
معاون محیطزیست طبیعی و تنوعزیستی ادارهکل حفاظت محیطزیست استان اصفهان اضافه میکند: وجود یوزپلنگ آسیایی درگذشته در پناهگاه حیاتوحش عباسآباد نائین قطعی و تصویربرداری شده است و در مناطق دیگر از حاشیه زیستگاههای بیابانی استان اصفهان همچون پناهگاههای یخاب، کوه بزرگی و خارو امیدواریم یوزپلنگ ایرانی هنوز وجود داشته باشد؛ چرا که این مناطق جزو زیستگاهها و گستره پراکنش تاریخی این گونه است و به دلیل شرایط زیستگاهی بکر، وجود طعمه، امنیت و وسعت بسیار زیاد احتمال کمی از بقای اینگونه ارزشمند وجود دارد که نیازمند مطالعات و پایشهای دقیق از جمله با روش دوربینگذاری تلهای است.
وی میگوید: اداره کل محیطزیست استان غیر از منطقه عباسآباد بهصورت مستند، نتوانسته ادامه اینگونه را در دیگر مناطق فوقالذکر با تصویر اثبات کند، اما ناامید نیستم؛ زیرا یوزپلنگ ایرانی گونه مختص زیستگاههای بیابانی دورافتاده است که چنین زیستگاههای گسترده در اصفهان وجود دارد و به مطالعات خود ادامه میدهیم.
اکبری اظهار میکند: درنتیجه حفاظت مؤثر و تلاشهای گسترده و بیوقفه حفاظتی و احیای زیستگاه و جمعیت طعمه طی دو دهه گذشته، وجود پلنگ در پناهگاه حیاتوحش عباسآباد از هفت سال پیش تاکنون قطعی شده است و در حال حاضر در این منطقه جمعیت زادآور و پویایی از پلنگ ایرانی وجود دارد و در زمستان سالهای گذشته در منطقه قمصر و برزک کاشان حضور پلنگ ایرانی اثبات شد.
کمبودها و چالشهای حفاظت از حیات وحش / شیوع بیماریها زمینهساز تلفات زیادی از جمعیت حیوانات
وی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه برای کاهش تصادفات جادهای و تلف شدن حیاتوحش چه اقداماتی انجام شده است؟ میگوید: تصادفات جادهای و تلف شدن گونههای حیاتوحش، واقعیتی انکارناپذیر است و در استان اصفهان به دلیل اینکه بسیاری از جادههای اصلی از داخل (بالغبر ۲۲۰ کیلومتر) و حاشیه مناطق حفاظت شده (بالغبر ۳۴۰ کیلومتر) میگذرند و شبکه گستردهای از جادهها از داخل مناطق شکارممنوع و یا زیستگاههای آزاد عبور میکند، شاهد تلف شدن قابلتوجهی از گونههای حیاتوحش در اثر تصادفات جادهای هستیم، اما به دلیل کمبود نیروهای پایش و حفاظت محیطزیست در استان اصفهان، شاهد تعدادی از گونههای حیاتوحش تلف شده در اثر تصادفات جادهای هستیم، این گونهها شامل طیف متنوعی از گوشتخواران، سم داران، خزندگان و بعضی پرندگان هستند.
معاون محیطزیست طبیعی و تنوعزیستی ادارهکل حفاظت محیطزیست استان اصفهان با بیان اینکه ازنظر زیرساختها و تجهیزات ضروری حفاظتی، زندهگیری و تیمارداری حیاتوحش در مواقع اضطرار و هم ازنظر نیروی متخصص و آموزش دیده زندهگیری و تیمارداری با توجه به گستره پهناور استان و مسافتهای طولانی با کمبودهایی روبهرو هستیم، میافزاید: اداره کل محیطزیست استان برای تهیه و خرید این وسایل، درگذشته اقداماتی صورت داده و در سالهای اخیر تلاش کرده که نیازها را فهرست کند و به دنبال تهیه تجهیزات باشد.
وی ادامه میدهد: البته سازمان حفاظت محیطزیست نیز تقویت استانها را در این زمینه در دستور کار جدی قرار داده تا با تأمین اعتبار و تهیه اقلام ضروری و توسعه آموزش، ضریب آمادگیهای لازم برای دور کردن حیاتوحشی که به هر دلیل به سکونتگاهها نزدیک یا وارد میشود را داشته باشد و زندهگیری در مواقع اضطرار بدون آسیب به گونهها بهطور مؤثر انجام پذیرد و از هر آسیب احتمالی به مردم پیشگیری شود.
اکبری درباره اقدامات کنترل بیماری طاعون نشخوارکنندگان در زیستگاههای حیات وحش استان، تصریح میکند: طاعون نشخوارکنندگان کوچک که PPR هم شناخته میشود، بیماری مشترک بین حیاتوحش و دام است و گونههای حیاتوحش که به این بیماری حساس هستند، شامل کل و بز وحشی است.
وی اضافه میکند: البته امکان مبتلا و شیوع در قوچ و میش و آهو هم به نسبت بسیار کمتر وجود دارد، طاعون نشخوارکنندگان بیماری است که احتمال شیوع گسترده آن در هر منطقهای وجود دارد، زمستان ۹۸ این بیماری در پارک ملی کلاهقاضی اصفهان گزارش شد و در سال ۹۹ این بیماری در کلاهقاضی گستردهتر شد و با تلفات زیادی از جمعیت کل و بز در این منطقه روبهرو بودیم.
معاون محیطزیست طبیعی و تنوعزیستی ادارهکل حفاظت محیطزیست استان اصفهان میگوید: بهرغم اقدامات مداخلهای که اداره کل محیطزیست استان اصفهان برای کنترل و مهار بیماری طاعون نشخوارکنندگان داشت، اما به دلیل ماهیت کشندگی بالای این بیماری تلفات بالایی در گونه کل و بز در پارک ملی کلاهقاضی شاهد بودیم؛ بهطوری که تلفات حداقل ۶۰۰ رأس کل و بز در این منطقه هستند، البته بیماری مهار شد و سال گذشته تلفاتی از این بیماری در پارک کلاهقاضی گزارش نشد.
وی خاطرنشان میکند: در پارک ملی و پناهگاه حیاتوحش «قمیشلو» سال گذشته چند مورد از تلف شدن مشکوک به بیماری گوسفند وحشی در اثر این بیماری مشاهده شد که با همکاریهای دامپزشکی و نمونهبرداریهای لازم، شیوع طاعون اثبات شد، اما این بیماری تلفات انگشتشماری داشت و مهار شد.
بقای حیات وحش در گرو حفظ زیستگاه و پیشگیری از شکار بیرویه
اسماعیل کهرم، کارشناس و کنشگر محیطزیست در گفتوگو با خبرنگار ایمنا، با بیان اینکه بقای حیات وحش درگرو حفظ زیستگاه است، میگوید: حیات وحش ایران مانند دیگر کشورها به دلیل نابودی زیستگاهها و شکار بیرویه در حال نابودی است.
وی با اشاره به اینکه شکار غیرقانونی، توسعه راهها، تخریب کوهها، جادهسازی و خشکسالی متوالی بخشی از تخریب زیستگاه حیات وحش است، اظهار میکند: با این اقدامات ممکن است طی مدتها، متوجه نابودی زیستگاهها نباشیم، اما بهتدریج قابل شهود است که تخریب محیطزیست موجب انقراض تکتک جانوران خواهد شد، بدون شک طی این سالها چنین برخوردی را با حیوانات حیات وحش انجام دادهایم.
کارشناس و کنشگر محیطزیست میافزاید: لازم است بدانیم بر اثر مصرف گازهای گلخانهای دیاکسید کربن، مونوکسید کربن بهویژه متان که ۳۴ برابر سایر گازها در حیات وحش تأثیرگذار است، آب اقیانوسها با تغییر مزه به ترشی، تبدیل به اسید شده که بر اثر این اسیدهای موجود در آبهای اقیانوس، صدفهای تمام جانوران صدفدار ذوب شده است.
وی ادامه میدهد: در ابتدا متوجه این فاجعه زیستمحیطی نبودیم، اما با گذشت حدود یک نسل از اثرات گازهای گلخانهای، چنین مسئله حیاتی اکنون قابل توجه قرار گرفته که صدف جانورانی مانند حلزونها، صدفهای دو لکهای و یک لکهای در حال نابودی است، براساس بعضی نظریهها تصور این است که پایه حیات که از اقیانوسها به وجود آمده، اکنون نیز از همین اقیانوسها از بین میرود.
کهرم شکار بیرویه را نیز تهدید جدی زیستگاههای حیات وحش دانست و تاکید میکند: اکنون با شرایط فعلی صید غیرمجاز در زیستگاهها غوغا میکند و در حال حاضر بهار شکارچیان است که بیشترین سوءاستفاده را از حیات وحش دارند؛ این افراد با تخریب و شکارهای بیرویه به جان حیات وحش افتادهاند و تا زمانی که چنین عوامل آسیبزایی بررسی و پیگیری نشود، همچنان شاهد نابودی زیستگاه و محیط زیست خواهیم بود.
وی با بیان اینکه بقای حیات وحش درگرو حفظ زیستگاه است، میگوید: حیات وحش ایران مانند دیگر کشورها به دلیل نابودی زیستگاهها و شکار بیرویه در حال نابودی است، برای نمونه در باغ وحش بزرگی که مصداق جهان است اگر برای حیات پنگوئنها با یخها غاری ساخته شود با چنین کاری زیستگاه این نوع پرنده را فراهم میکنند، اما اگر یخها را از زندگی پنگوئنها حذف کنیم، این باغ وحش نابود خواهد شد، در جهان نیز شاهد این اقدام هستیم.
کنشگر محیط زیست اظهار میکند: در کشور برای نظارت هر ۱۰ تا ۱۱ هزار هکتار منطقه حفاظت شده، بهطور متوسط یک محیطبان وجود دارد، در حالی که استاندارد جهانی برای هر یک هزار هکتار عرصه خشکی یک نفر نیرو و برای هر ۵۰۰ هکتار عرصه تالابی و آبی یک نفر را پیشنهاد کرده است؛ در این بین کمبود نیرو و امکانات در عرصه حفاظت از محیطزیست، موضوعی است که باید بیشتر به آن پرداخته شود.
وی با اشاره به اینکه اطلاعرسانی صحیح به مردم و آموزش به آنها در حفاظت از حیات وحش نقش کلیدی دارد، خاطرنشان میکند: این مهم در کشور مغفول مانده و نیاز است، مراکز آموزشی در این مورد اهتمام داشته باشند و اهمیت به محیط زیست را از دوران کودکی در جامعه فرهنگسازی کنند، بنابراین زمانی که بحث حفاظت و حمایت از حیات وحش مطرح میشود، موضوع فراتر از حفظ یک یوز، میشمرغ، مار، قوچ و بز است و در واقع حفظ حیات وحش منجر به حفظ حیات انسانی میشود و اگر محیط زیست را نابود کنیم، باید منتظر نابودی خود نیز باشیم.
برای حفاظت از حیات وحش چه کنیم؟
بر این اساس؛ امروزه دانشمندان بدون هیچ تردیدی اطمینان پیدا کردهاند که حیات وحش در معرض خطر قرار گرفته است، در صورتی که اقدامی صورت نگیرد، هزاران گونه ممکن است بسیار سریع به مرز انقراض برسند، وظیفهای که پیش روی جهان قرار گرفته است، محافظت از حیات وحش به منظور تضمین آینده طولانی آنهاست، در میان خشکسالیهای چندین ساله، حیاتوحش نیز در معرض خطر قرار گرفته است و در حال حاضر بسیاری از گونههای مختلف جانوری در معرض تهدید هستند، تخریب و تکه تکه شدن زیستگاههای اصلی این جانوران و شکار بیرویه آنها و خشکسالیهای متوالی در کشور از جمله عوامل اصلی تهدید آنها به شمار میرود.
با این اوصاف؛ در ابتدا باید نگاه مسئولان به محیط زیست تغییر کند و محیط زیست در اولویتهای کشور قرار گیرد؛ تمام دستگاهها باید در هر توسعهای از جمله جادهسازی و معدنکاوی، حفاظت از محیط زیست را در نظر گیرند و حفاظت از محیط زیست نباید تنها بر عهده سازمان محیط زیست باشد، زیرا به طور قطع این سازمان به تنهایی نمیتواند ۱۰.۴ درصد از کل مساحت کشور به علاوه قرقهای اختصاصی را اداره کند و نیاز است که عموم جامعه برای حفظ حیات وحش تلاش کنند، همچنین جزیرهای شدن زیستگاه به دلیل کاهش ارتباط جمعیتهای حیات وحش کشور با فراجمعیتها نیز موضوع دیگری است که کارشناسان محیطزیست و تنوع زیستی درباره آن بسیار هشدار داده و بر این باور هستند که به دلیل فشارهای درون آمیزی و درون گروهی، تنوع ژنی گونهها کاهش یافته و به مرور زمان مقاومت گونهها در برابر تغییرات اقلیمی و بیماریها تنزل داشته و در بلندمدت با کاستن از مقاومت و ایمنی حیوانات وحشی آنها را آسیبپذیر میکند و باید برای آن چارهاندیشی کرد.
در نهایت؛ براساس تحقیقات در کشور برای نظارت هر ۱۰ تا ۱۱ هزار هکتار منطقه حفاظت شده، بهطور متوسط یک محیطبان وجود دارد، در حالی که استاندارد جهانی برای هر یک هزار هکتار عرصه خشکی یک نفر نیرو و برای هر ۵۰۰ هکتار عرصه تالابی و آبی یک نفر را پیشنهاد کرده است؛ در این بین کمبود نیرو و امکانات در عرصه حفاظت از محیطزیست، موضوعی است که باید بیشتر به آن پرداخته شود و اطلاعرسانی صحیح به مردم و آموزش به آنها در حفاظت از حیات وحش نقش کلیدی دارد، اما این مهم مغفول مانده و نیاز است مسئولان مربوطه در این مورد اهتمام داشته باشند، بنابراین زمانی که بحث حفاظت و حمایت از حیات وحش مطرح میشود، موضوع فراتر از حفظ یک یوز، میشمرغ، مار، قوچ و بز است و باید بدانیم که در واقع حفظ حیات وحش منجر به حفظ حیات انسانی میشود و اگر محیط زیست را نابود کنیم، باید منتظر نابودی خود نیز باشیم.
نظر شما