به گزارش خبرگزاری ایمنا، اردوی راهیان نور دانشآموزی استان اصفهان از یکم آبان سال جاری کلید خورد و تاکنون بیش از شش هزار دانشآموز دختر راهی سرزمین نور شدهاند.
کمتر از ۲۰ روز دیگر پرونده حضور دختران در این اردوها بسته میشود و از یکم بهمن، دانشآموزان پسر راهی مناطق عملیاتی جنوب میشوند تا از نزدیک در جریان رشادتها و جانفشانیهای رزمندگان ایرانی در هشت سال دوران دفاع مقدس قرار بگیرند.
آنها در این مسیر همسفر شهیدان میشوند و به یاد علیاکبرهای روزگار نهچندان دور قدم میزنند، سکوت میکنند و به خاک میافتند تا اندکی حال خاکیان به افلاک رسیده را دریابند.
تجربه حضور در جایی که هنوز بوی ناب جهاد و دفاع از آب و خاک را میدهد، سبب شده است تا این دانشآموزان پس از پایان این سفر بخواهند تجربههای خود و حالوهوایشان در این سرزمین را با دیگران به اشتراک بگذارند، همراه ما باشید تا از دریچه چشم آنها به اردوی راهیان نور نگاه کنید.
نرگس علیمهدی، دانشآموز مدرسه امامخامنهای شهرستان آرانوبیدگل درباره حضورش در این اردو نوشته است: «چیزهای زیادی شنیده بودم، اما انگار که از یک گوش بشنوی و از گوش دیگری در کنی، پایم را که در خاکش نهادم تمام وجودم را عطر محمدی برداشت.
انگار در وجبوجب خاک آنجا گل کاشتهای، وجودم عطف مادرانه گرفته بود، انگار از تبار مهربانترین مهربانان زاده شدهام، انگار دردهایم را در لابهلایِ جوِ بهشتی آنجا گم کردهام، همچون مسکنی که درد از جان میستاند.
دلت میخواست رایحه خاکش را طراوت کرده، خودت را در خاکش خاک کنی، میتوانی ثانیه به ثانیه بیاموزی و کتاب قطوری از آموزههایت را تراوش کنی، میتوانی استحاله و انقلاب کنی، میتوانی انتخاب و گزینش کنی، چرا که هرچه انتخاب کنی از خوی خوبِ آنجا خوب میشود.
میتوانی عشق را درک کنی، میتوانی تمام ناگفتههایت را با طلاییه سوق دهی و روحت را در شلمچه آزادانه رها کنی، بند بند خاک شلمچه پاک و مقدس است و تو در جبهه پاکِ شهدا قدم میگذاری.
میدانم که آنجا فرق دارد، میدانم چه مسلمان باشی چه نه با هر اعتقاد و مذهبی در آنجا با آنجا درمیآمیزی، آرزو دارم برای همه اگر خام میرویم پخته برگردیم، اگر اندوهگینیم شاد برگردیم، اگر وحشت زدهایم، سکون پیدا کنیم و اگر گناه کاریم تطهیر شویم و با کولهای از اندوخته و آموزه و خاطرات خوش بازگردیم.
آنجا شهری است در آمیخته با شجاعت و سعادت که هر قدمت استخوان به استخوان وجودت را جلا میبخشد و قلبت رنگِ خدایی به خود میگیرد.
از شهدا چیزهای زیادی میدانم، میدانم که تفاوت آنجا، صفای آنجا، آرامش آنجا، خاک آنجا و تمامیتش از یمن وجودِ بهشتی آنهاست، آنها زندهاند؛ چرا که انسانها نان قلبشان را میخورند و قلب من به زنده بودن آنها گواه میدهد.
جمله پایانی من به شما، امیدوارم قلمم دلهایتان را سوهانی خوش کشیده باشد و تجربه این حس و حال بهشتی و هم سفره شدن با شهدا را دوباره تجربه کنید.»
نظر شما