به گزارش سرویس ترجمه خبرگزاری ایمنا، مناطق شهری تا ۲۰۵۰ بیش از ۷۰ درصد از جمعیت جهان را در خود جای خواهند داد، بنابراین برنامهریزی شهری مناسب برای اطمینان از اینکه مناطق آینده مکانهایی امن و انعطافپذیر بهویژه برای فقیرترین ساکنان زمین باشند امری حیاتی بهنظر میرسد.
برنامهریزی نقشی تحولآفرین در بهبود کیفیت زندگی همه جوامع ایفا میکند و مسئولیت مهمی برای مقابله با فقر دارد. همچنین این پتانسیل را دارد که رفاه جوامع را با دسترسی مردم به خدمات، امکانات رفاهی و فرصتهای اقتصادی افزایش دهد؛ با این حال برنامهریزی شهری بهطور فزایندهای از زندگی مردم جدا شده است، زیرا در انجام آن بسیاری از مسائل و نیازهای ضروری مردم در نظر گرفته نمیشود. در عین حال بسیاری از بحثهای سیاسی و رسانهای انجامگرفته در مورد آینده برنامهریزی به بحث در مورد مقرراتزدایی تبدیل شده است.
برنامهریزی شهری چیست؟
برنامهریزی شهری یک حوزه میان رشتهای و پویا است که به بررسی چگونگی تغییر سیاستها در پاسخ به نیازهای جامعه، رشد جمعیت، تغییرات سبک زندگی و نیازهای جمعیت در حال تغییر میپردازد. دامنه تکنیکهای برنامهریزی شهری و منطقهای معاصر از بررسی، تحلیل، طراحی و اجرا در زمینههایی مانند معماری، مهندسی عمران و شهرسازی، سلامت عمومی، اقتصاد و جغرافیا گرفته تا تلاش برای درک بیشتر رفاه مردم، کنترل کاربری زمین، طراحی محیطهای شهری و بهبود محیط طبیعی گسترده است.
رویکرد چندوجهی برنامهریزی شهری
برنامهریزی نقش مهمی در ارتقای کیفیت زندگی در مناطق شهری دارد و نوعی حامی حیاتی برای مقابله با فقر و پشت سر گذاشتن محرومیتهای جوامع ساکن شهرها بهشمار میرود. برنامهریزی شهری آگاهانه با پتانسیل خود برای گسترش خدمات در دسترس و فرصتهای اقتصادی میتواند به بازآفرینی ارتباط میان افراد، ایجاد امکانات سلامتی عمومی و ارتقای عدالت اجتماعی کمک کند. جنبش برنامهریزی از جنبش سلامت عمومی و محلههای فقیرنشین ویکتوریا در قرن نوزدهم سرچشمه گرفت که در آن برنامهریزی از سطوح ابتدایی فراتر رفت و شامل طراحی جامعه و جداسازی اجتماعی شد تا شیوه بهتر زندگی کردن را بعد از عبور از دو جنگ جهانی به مردم ارائه دهد. با این حال دوره پس از جنگ شاهد کاهش اهداف صریح اجتماعی برنامهریزی و تمرکز بیشتر بر حرفهایگرایی فنی بود، تا آنجا که بسیاری از مردم در شهرهای سراسر جهان همچنان در مسکنهای اجتماعی طراحیشده با نیت خوب اما اشتباه دهههای ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ زندگی میکنند.
چارچوب سیاستهای برنامهریزی شهری در مقابله با فقر
تحقیقات امروزی شواهدی را نشان میدهد که برنامهریزی میتواند با ادغام بهتر با بخشهایی مانند بازسازی و سلامت و ارتباط مجدد با مسائلی که برای مردم محلی اهمیت دارد، نقش بسیار مثبتتری ایفا کند. این بررسیها حاکی از آن است که بدون سیگنال روشنی از سوی دولت مبنی بر اینکه برنامهریزی برای کاهش فقر باید یک اولویت کلیدی باشد، این اقدام نمیتواند فقر را کاهش دهد و عدالت اجتماعی را ارتقا ببخشد. بنابراین وظایف قانونی جدید در زمینه کاهش فقر باید معرفی شود و برنامهریزان باید نشان دهند که چگونه عملکرد آنها در مناطق شهری باعث زدودن فقر میشود. چارچوب سیاست برنامهریزی ملی و دستورالعملهای برنامهریزی جدید نیز به بازنگری اساسی نیاز دارد تا اطمینان حاصل شود که پایداری اجتماعی در برنامهریزی به رسمیت شناخته شده است تا در مورد تأثیر برنامهریزی بر جوامع شفافیت وجود داشته باشد.
فقدان یک سیاست شهری روشن در برنامهریزی برای کاهش فقر با مشکلات متعددی برای بسیاری از جوامع همراه است و بخشی از راهحل این مشکلات باید شامل برنامهریزی گستردهتر در سیاست اجتماعی و درک چگونگی برنامهریزی برای جوامعی باشد که با مسائلی مانند طرد اجتماعی دستوپنجه نرم میکنند. یکی دیگر از چالشهای اصلی در تضمین نتایج عادلانهتر از برنامهریزی، رفتار بخش خصوصی است که اغلب نقش مسلط در فرآیند توسعه دارد، زیرا در اکثر نقاط جهان اصلاحات برنامهریزی، مبتنی بر مقرراتزدایی از سیستم است. با این حال فرصت بزرگی برای همسو کردن اهداف بخش دولتی و خصوصی برای تضمین منافع عمومی پایدار وجود دارد. این امر مستلزم تمرکز فزاینده بر مسئولیت اجتماعی شرکتها در عصری است که مقررات برنامهریزی در حال کاهش هستند.
نقش برنامهریزی شهری در ریشهکن کردن فقر
برنامهریزی با تمرکز بر محرومیتزدایی و ریشهکن کردن فقر نیازمند مهارتهای بالای برنامهریزان و ایجاد فرصتهایی برای افزایش درک آنها از مناطق شهری و چگونگی تأثیر عملکرد آنها بر نحوه زندگی مردم در این مناطق است. گزارش توسعه شهری فراگیر و پایدار با طراحی نیز نشان میدهد که مقابله با فقر شهری و توجه به مظاهر فضایی آن برای توسعه اقتصادی و اجتماعی ملی بسیار مهم است. این گزارش به بررسی موانع کلیدی برای پرداختن به فقر شهری از جمله منابع عمومی محدود موجود برای مقابله با چنین چالش عظیمی، در کشورهای در حال توسعه میپردازد و این امر را مورد توجه قرار میدهد که چگونه انگیزههای سیاسی، برنامهریزی برای محلههای فقیر نشین را پیچیده میکند و ظرفیت برنامهریزی و سرمایهگذاری در سطح منطقهای را پایین میآورد. به این ترتیب اشاره میکند که نمونههای بسیاری از شیوههای برنامهریزی بهتر در سراسر جهان وجود دارد که شامل موارد زیر است.
- تلاش برای توسعه راهبردهای ملی برای توسعه شهری و کاهش فقر
- برنامهریزی پیشبینی شده برای رشد شهری و تغییرات آبوهوایی
- برنامهریزی فضایی و هماهنگی کاربریها و سرمایهگذاریها
- برنامهریزی مشارکتی و مشارکت اجتماعی
- ساخت املاک برای فقرا
- شفافیت و پاسخگویی نهادی از طریق طرحهایی مانند بودجه مشارکتی شهرداری
این اقدامات روی هم رفته، برنامهریزی برای توسعه شهری فراگیر و پایدار را تا حد زیادی بهبود میبخشد و یک جنبش بینالمللی برای تمرکز بر ریشهکنی فقر ایجاد میکند.
برنامهریزی شهری برای مقابله با فقر
تعیین سطح فقر در محلههای محروم از بیکاری، هزینههای بالای مسکن، آموزش ضعیف، سطح پایین تحصیلات، نابرابریهای بهداشتی و سطح پایین مشارکت در زندگی اجتماعی، به عوامل مختلفی بستگی دارد. بهرغم جداسازی اجتماعی که جنبش برنامهریزی آن را به وجود آورده است، سیاستهای برنامهریزی صحیح توانایی ایجاد اتصالات بینابینی و بههمپیوستگی میان شهرداریها و مسئولان را برای کاهش تفاوتهای اجتماعی و فاصلههای طبقاتی میان مردم و گروههای اجتماعی دارد. با کاهش این فاصلهها و زندگی کردن افراد ثروتمند و فقیر در کنار یکدیگر میتوان ثبات اجتماعی و همچنین قدرت رقابتی شهرها را افزایش داد.
در ادامه با نمونههایی از برنامهریزی شهری برای مقابله با فقر و محرومیت آشنا میشویم که مزایای وجود رابطه مثبت میان این دو عامل اجتماعی را نشان میدهند، زیرا برنامهریزی شهری چنانچه به درستی انجام شود، بهطرز شگفتآوری به مبارزه جهانی علیه فقر و محرومیت کمک میکند.
کالیکوت، هندوستان
مردم کالیکوت هند با ۴۳۷ هزار نفر جمعیت برای شغل، تحصیل، مراقبتهای درمانی و بهداشت و نیازهای تجاری به شهر وابسته هستند. بانک توسعه آسیایی در کنار شهرداری کاهش فقر را بهعنوان بخش کلیدی توسعه معرفی کرده است. با کمبود زمین برای مسکن ارزانقیمت، کنار گذاشتن فقرا از تصمیمگیریهای اجتماعی و افزایش وقوع جرم در این شهر، برنامهای برای کاهش فقر با تمرکز بر توسعه شهر پایدار اجرا شد که کالیکوت تا ۲۰۲۰ عاری از زاغهها و حلبیآبادها شود.
برنامهریزی شهری پایدار، ستون فقرات کاهش فقر و محرومیت از طریق بهبود محلههای فقیرنشین در این شهر بود و با بهبود زیرساختها و خدمات اولیه در تمام زاغهها، سر و سامان دادن با شرایط سرپناهها و افزایش توانایی منابع انسانی فقیر انجام گرفت. مداخلات شامل پوشش و تقویت گسترده برنامههای محرومیتزدایی و کاهش فقر در حال اجرا و ظرفیتسازی سازمانهای غیردولتی محلی شد.
کالوکان، فیلیپین
کالوکان فیلیپین با جمعیتی بالغ بر یک میلیون نفر که ۲۳ درصد آن بیکار هستند، شرایطی مشابه با کالیکوت دارد. دولت، برنامهریزان و متصدیان امور شهری در سال ۲۰۰۲ به راهاندازی «برنامه شهر بدون زاغه» پرداختند که هدف آن فراهم کردن فرصتی برای خانوادههای کم و متوسط درآمد برای بهدست آوردن مسکن مناسب با هزینههای مقرونبهصرفه بود. این برنامه با حمایت بانک جهانی به مرحله اجرا درآمد و با توسعه تلاش برای انسجام برنامههای شهری در حال اجرا، به گسترش منابع برای مناطق محروم شهری کالوکان منجر شد. این برنامه به بهبود شرایط زندگی فقرای شهری با ارتقای استراتژیهای توسعه شهر و ارتقای سطح زاغهها در شهر متعهد بود.
دانانگ، ویتنام
دانانگ یک منطقه کلیدی اقتصادی در مرکز ویتنام است که ۷۴۰ هزار سکنه دارد که ۸۰ درصد آنها در منطقه شهری زندگی میکنند. با این وجود مسکنسازی غیر استاندارد در سرتاسر شهر دانانگ گسترش دارد. بنابراین بانک توسعه آسیایی همراه با دولت و برنامهریزان شهری کمک کردند با ایجاد شالودهای جدید، سیستم تأمین آب را جهت ارتقای مدیریت شهری با ثبات ارتقا دهند. آنها علاوه بر این اقدام از طریق ایجاد شغلهای بیشتر و ارائه راهحلهای مناسب برای مقابله با دغدغههای اجتماعی نظیر خدمات سلامت، برنامههایی متمرکز بر کاهش فقر راهاندازی کردند. دانانگ در حال حاضر با محدودیت بودجه برای توسعه مواجه است، با این حال مسلم است مناطق شهری آنها به زودی عاری از زاغهها خواهد شد و برای شهروندان این شهر موقعیت اجتماعی خوبی فراهم خواهد آورد.
نظر شما