به گزارش خبرگزاری ایمنا، حکام مسلمان از سال ۱۲۰۴ میلادی تا ۱۷۵۷ میلادی بر شبهقاره هند و حدود ۶۳۲ سال بر بنگال در جنوب هند حکومت میکردند؛ در این مدت زبان رسمی بنگال، زبان فارسی بود به همین دلیل ادبیات بنگالی از زبان و ادبیات فارسی تأثیر بسیاری گرفته است؛ در اواسط قرن هفدهم میلادی، با توجه به نفوذ بالای زبان فارسی در بنگال، این زبان در بیشتر اشعار، منظومهها و داستانهای بنگالی مشهود است و در این راستا به علت سادگی و روانی این زبان و نیز علاقهمندی صاحبان آثار به این زبان، ادبیات پوتهی اختراع شد.
ادبیات پوتهی یعنی ادبیات ترکیبی و منظور از آن وارد کردن واژهها و ترکیبهای فارسی در زبان بنگالی بود؛ زبان فارسی و عرفان و تصوف، عمدهترین حلقههای اتصال و پیوستگی بین ایران و بنگلادش به حساب میآید و بر همین اساس بود که شاهنامه فردوسی در سال ۱۹۹۲ توسط منیرالدین یوسف ترجمه و در شش جلد توسط «آکادمی زبان بنگلا» چاپ شده است، در حالی که وظیفه این آکادمی حفظ و حراست و گسترش زبان بنگالی است؛ محققان معتقدند حدود هشت هزار واژه فارسی در زبان بنگالی وجود دارد که بعضی از این واژهها در زندگی روزمره فعلی آنان حضور دارد، همچنین نام برخی از اماکن و اسمهای افراد فارسی است.
زبان فارسی با پیشینهای کهن، همواره از زبانهای تأثیرگذار و از ابزار انتقال تمدن و فرهنگ بوده و در این راستا تا زمان حکومت انگلیسیها در منطقه هند حضوری بسیار پررنگ داشت، اما با تلاش آنها برای گسترش زبان انگلیسی در مستعمرات خود، این حضور کم رنگ شد اما به علت علاقه دیرینه مردم به این زبان و تمایل فرهیختگان به فرهنگ ایرانی، این گرایش از بین نرفت و هماکنون دپارتمانهای زبان فارسی در این کشور، در دانشگاههای داکا، چیتاگانگ و راجشاهی جزو دپارتمانهای فعال و پردانشجو به حساب میآید.
ارتباط زبانی، بستر ارتباطات فرهنگی
بر همین اساس مسلم نادعلیزاده، مدیر گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اهل بیت (ع) در گفتوگو با ایمنا با بیان اینکه پیوند میان ایرانیان و هندیان به هزاران سال پیش بازمیگردد و بر همین اساس زبانهای سانسکریت، اوستایی و فارسی باستان ریشههای مشترکی داشتند و متعلق به خانواده هند و اروپایی هستند، اظهار میکند: از آنجا که ارتباط زبانی بستر ارتباطات فرهنگی است، روابط فرهنگی بین ایرانیها و هندیها در طول تاریخ بسیار گسترده بوده است و در اسناد و گزارشهای تاریخی نشانهها و شواهدی فراوان برای اثبات این مسئله مییابیم؛ بهعنوان مثال کتاب کلیله و دمنه از زبان سانسکریت به زبان پهلوی ترجمه شد و کتابهای بسیار دیگری از زبانهای ایرانی به هندی یا بهعکس ترجمه شده است.
وی میافزاید: برخی سابقه زبان فارسی در هند را به حملات سلطان محمود غزنوی در قرن چهارم ارتباط دادهاند، اما شواهد تاریخی حاکی از آن است که پیش از حمله سلطان محمود غزنوی نیز گروههایی از مردم هند به زبان فارسی تکلم میکردهاند و بعد از تصرف قسمتهایی از هند به دست سپاهیان سلطان محمود، زبان فارسی در این خطه گسترشی بیشتر یافت.
استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اهل بیت (ع) با بیان اینکه عوامل مختلفی در گسترش زبان فارسی در هند نقش داشته است، خاطرنشان میکند: گسترش تعالیم صوفیه در مناطقی از هند، صوفیانی که از ایران به هند مهاجرت کرده بودند یا در هند زندگی میکردند ولی فارسیزبان بودند مانند میرسید علی همدانی یا معینالدین چشتی و هجویری صاحب کتاب کشف المحجوب، مهاجرت زرتشتیان و تاجران ایرانی به منطقه هند که بعضی از آنها زرتشتی بودند و اقلیتی را در هند به وجود آوردند و از نظر مالی وضعیت خوبی داشتند؛ همچنین سیل مهاجرت ایرانیها به هند در دوره گورکانیان و حاکمان مغولِ این کشور که تا عصر صفوی ادامه داشت و موجب شد تعداد زیادی نویسنده و شاعر فارسیزبان در هند به خلق اشعار و آثار دست پیدا کنند، از جمله این موارد به حساب میآید.
شکرشکن شوند همه طوطیان هند / زین قند پارسی که به بنگاله میرود
نادعلیزاده ادامه میدهد: دهها تذکره مانند تذکره خزانه عامره از آزاد بلگرامی و دهها لغتنامه به زبان فارسی وجود دارد که نام شاعران فارسیزبان هند را ثبت کردهاند و بر همین اساس در مجموع زبان فارسی حدود هزار سال حاکم بر بخشهای وسیعی از هند بوده است؛ البته هنگامی که از هند نام میبریم، مقصود هند تاریخی است که شامل هند و بنگلادش و پاکستان هم میشود و شعر مشهور حافظ «شکرشکن شوند همه طوطیان هند / زین قند پارسی که به بنگاله میرود» حاکی از آن است که رفتن اوراق زبان فارسی به بنگلادش که در جنوب هند قرار داشته، در آن زمان رایج بوده است.
وی با بیان اینکه زبان فارسی در هند تأثیرات فراوانی گذاشت و تا سالها زبان رسمی، دیوانی، حقوقی و زبان علمی مردم این کشور بود، یادآوری میکند: این حضور تا حدود ۲۰۰ سال پیش ادامه داشت و زمانی که انگلیس هند را مستعمره خود کرد، زبان رسمی مردم را تغییر داد و زبان انگلیسی را زبان علمی و رسمی هند کرد و برخی واژگان زبان فارسی همچنان در زبانهای محلی هند باقی مانده، به ویژه در زبان اردو که تعداد زیادی واژه فارسی در آن باقی است.
این محقق و استاد دانشگاه همچنین تصریح میکند: هنگامی که زبان فارسی در هند از رونق افتاد و مهجور شد، ارتباطات فرهنگی این کشور با ایران نیز تضعیف شد و انگلیسیزبانان موفق شدند در ۲۰۰ سال اخیر تا جایی که قدرت داشتند زبان فارسی را طرد کنند و زبان انگلیسی را رونق دهند، اما علاقه مردم هند، پاکستان، بنگلادش و کشمیر به زبان فارسی همچنان باقی است و اگر ما برنامهای جدی برای گسترش زبان فارسی در آن مناطق داشتیم، در این باره سرمایهگذاری و در ۴۵ سال اخیر بهصورت نظاممند و برنامهریزی شده اقدام به آموزش زبان فارسی در مناطق اردوزبان و کشورهای همجوار در شرق ایران مانند پاکستان، هند، کشمیر و بنگلادش میکردیم؛ اکنون حدود دو میلیارد نفر در این مناطق تحت تأثیر زبان و فرهنگ ایران قرار داشتند اما سیاستگذاری و برنامهریزی درستی در این راستا صورت نگرفت و از مردمی که پیشینه فرهنگی و زبانی مشترکی با کشور ما داشتند، ایران در نظر آنها بسیار محبوب بود و امکان آموزش و گسترش زبان فارسی در آن کشورها وجود داشت، غفلت کردیم.
زبان فارسی، از ایران تا شرق اروپا
نادعلیزاده اضافه میکند: زبان فارسی نه تنها در شبهقاره هند بلکه در ترکمنستان، تاجیکستان، ترکیه، یمن، غرب چین، بخشهایی از عراق، ارمنستان، بحرین، افغانستان و آذربایجان و شرق اروپا نفوذ داشت و حتی دامنه نفوذ زبان فارسی به کشورهایی مانند بلغارستان نیز رسیده بود.
وی خاطرنشان میکند: امروزه زبان فارسی در ایران، افغانستان و تاجیکستان تکلم میشود و اگر بتوانیم ایران فرهنگی گذشته را احیا کنیم که زبان فارسی در آن مناطق نفوذ داشتند و سلاطین، امیران، نویسندگان، ادیبان و شاعران آن ممالک به فارسی سخن میگفتند و آثار خود را به زبان فارسی مینوشتند، میتوان گفت بیش از دو میلیارد نفر از مردم جهان را تحت تأثیر قرار میدهیم و به این صورت، زبان فارسی جزو زبانهایی میشود که بیشترین گویشور را در دنیا خواهند داشت و در صورت برنامهریزی دقیق و جدی، تعداد گویشوران زبان فارسی در آینده، یکچهارم جمعیت جهان است.
این محقق و استاد دانشگاه بیان میکند: اگر در راستای گسترش زبان فارسی در دنیا سیاستگذاریهای درست انجام گیرد و گویشوران زبان فارسی افزایش پیدا کنند، هم به افزایش امنیت کشور و دیپلماسی عمومی کمک میشود و هم توسعه و ترویج فرهنگ ایرانی و اسلامی در دنیا رونقی صدچندان پیدا میکند.
به گزارش ایمنا، امروزه یکی از دغدغههای مهم مسئولان فرهنگی کشور و به خصوص رهبر معظم انقلاب، ایجاد روند فرسایشی در زبان فارسی است و در این راستا ایشان در دیدار خود با شاعران در سال ۱۳۹۸ فرمودند: «نگران زبان فارسی هستم، از صداوسیما گلهمندم؛ زبان بیهویت را ترویج میکند.»
با توجه به تأکیدات رهبر معظم انقلاب در اهمیت حفظ و حراست از زبان فارسی در کشور، لازم است دستگاههای ذیربط مانند صداوسیما، آموزش و پرورش وفرهنگستان زبان فارسی اقدامات لازم در راستای حفظ زبان فارسی در کشور را انجام دهند و در صورتی که در کشور به این مهم بیشتر پرداخته شود، میتوان با توجه به حاکمیت هزارساله زبان فارسی در کشورهای هند، بنگلادش، تاجیکستان، پاکستان، کشمیر، ترکیه، یمن، شرق اروپا و غرب چین که شامل جمعیتی بالغ بر دو میلیارد نفر هستند، به ترویج و گسترش زبان فارسی به آن کشورها پرداخت و در ادامه از تسلط زبان انگلیسی در مناطق مذکور کم میکند و در پی گسترش زبان فارسی در آن کشورها، میتوان گام بلندی در راستای اشاعه فرهنگ ایرانی اسلامی در بین حدود یکسوم جمعیت مردم دنیا برداشت.
نظر شما