به گزارش خبرنگار ایمنا، سلمان رضوی صبح امروز _دوشنبه پانزدهم آبان_ در نشست علمی برخط «روند اشغال از اعلامیه بالفور تا طوفانالاقصی» به روند اشغالگری در فلسطین اشاره و اظهار کرد: برای دانستن روند اشغال فلسطین باید ریشههای تاریخی و سیاسی این مسئله بررسی شوند.
وی ریشههای سیاسی را صهیونیسم سیاسی یا یهودیان صهیونیسم، مسیحیان صهیونیست، قدرتهای استعماری به ویژه انگلیس و آمریکا و تفرقه در جهان اسلام و عرب برشمرد و افزود: امروز عملیات طوفانالاقصی سیویکمین روز خود را پشت سر میگذارد و تا این لحظه حدود ۱۰ هزار نفر فلسطینی شهید، ۳۰ هزار نفر زخمی و نیمی از جمعیت نوار غزه آواره شدهاند؛ همچنین هزار و ۶۰۰ صهیونیست کشته، ۲۵۰ صهیونیست اسیر و بخش قابل ملاحظهای از مناطق نظامی، صنعتی و مسکونی اطراف نوار غزه در اراضی اشغالی مورد حملات موشکی مقاومت قرار گرفته است.
کارشناس مسائل فلسطین و خاورمیانه با تاکید بر اینکه ابهت رژیم صهیونیستی در حوزههای نظامی، امنیتی فروریخته است، تصریح کرد: بخش قابل ملاحظهای از پیامدهای این عملیات در هفته آینده و بعد از آتشبس مشخص خواهد شد که طی این پیامدها نتانیاهو و کابینهاش سقوط خواهند کرد؛ این نبرد برخلاف نبردهای گذشته و پیامدهایش بسیار جدیتر است که به عنوان ۱۱ سپتامبر اسرائیل تعبیر میشود.
وی با بیان اینکه امروز جنبش حماس و حزبالله لبنان متغیرهای منطقه شدهاند، به افزایش جایگاه جبهه مقاومت در منطقه تاکید کرد و افزود: در این نبرد از یک طرف حماس و جبهه مقاومت و از طرف دیگر اسرائیل و حامیان غربی طنابکشی میکنند.
رضوی در ادامه به تشریح ریشههای تاریخی اشغالگری فلسطین پرداخت و گفت: اگر اندیشههای موعودباورانه ۱۵۰ سال اخیر غرب را بررسی کنیم مبنی بر اینکه یهودیان باید به فلسطین برگردند به سال ۱۹۸۷ خواهیم رسید یعنی ۱۲۵ سال پیش نقطه عطف ریشههای تاریخی اشغالگری فلسطین است.
وی ادامه داد: در آن سال تئودور هرتزل لهستانی بنیانگذار اسرائیل که یک خبرنگار بود، کنفرانسی را با حضور زعمای قوم یهود در شهر بال سوئیس به راه انداخت و به دنبال این پاسخ بود که چرا یهودیان نباید کشوری مستقل داشته باشند و باید در دنیا به ویژه اروپا و روسیه و آمریکا آواره باشند؟ در این کنفرانس کشورهای اوگاندا، آرژانتین، موزامبیک و فلسطین به عنوان سرزمینی جدید برای یهودیان مورد بررسی قرار گرفتند تا اینکه همه بر سر فلسطین به توافق رسیدند و نتیجه این شد که یهودیان آواره را در فلسطین که آن زمان تحت حاکمیت عثمانی بود سوق دهند.
این کارشناس مسائل فلسطین و خاورمیانه افزود: هرتزل در ابتدا با سلطان عبدالحمید دوم و امپراطوری آلمان مذاکره کرد اما به نتیجه نرسید، در نهایت به سراغ بریتانیا رفت و این دولت در عمل از او حمایت کرد اما هرتزل پنج سال پس از این طرح از دنیا رفت و ۵۰ سالگی خود را هم ندید، اما موفق شد این کنفرانس را به راه بیندازد؛ پس از او این کنفرانس هر سال برگزار شد چه کنیم و تاکنون چه اقداماتی انجام شده است.
وی افزود: بعد از چند سال به جنگ جهانی اول از ۱۹۱۴ تا ۱۹۱۸ برمیخوریم که یک نتیجه قابل ملاحظهای در عرصه فلسطین داشت؛ در این جنگ شاهد فروپاشی امپراطوری عثمانی هستیم که این فروپاشی مهمترین و بهترین تأثیر را در پروژه صهیونیستها داشت و منطقه به کشورهای متعددی تقسیم شد و جامعه ملل (سازمان ملل فعلی) بین دو جنگ جهانی اول و دوم سیستم قیمومت راه انداخت و طی آن انگلیس و فرانسه کشورها را بین خود تقسیم کردند؛ عراق و فلسطین و اردن سهم انگلیس و لبنان و سوریه هم سهم فرانسه شد و انگلیسیها حاکمی از خود در فلسطین نشاندند و ساکن آن منطقه شدند.
رضوی با بیان اینکه روند قیمومت انگلیس از ۱۹۲۱ تا ۱۹۴۸ ادامه داشت و طی این ۳۰ سال هرگونه شرایط لازم را برای آمدن یهودیان به فلسطین فراهم شد، اظهار کرد: یهودیان با کشتی از اروپا و روسیه به سواحل منتقل و ساکن میشدند و در این مدت جمعیت آنها از چند هزار نفر به ۷۰۰ هزار نفر رسید تا اینکه فلسطینیان قیام کردند.
وی اضافه کرد: در مجموع قیامهای فلسطینی باعث شد انگلیسیها از سیاست مشت آهنین استفاده کنند و به مقابله با فلسطینیان بپردازند تا اینکه در ۱۹۴۸ صهیونیستها با کمک انگلیسیها به شرایطی از وضعیت نظامی رسیدند که با خروج نیروهای انگلیسی بتوانند اعلام استقلال کنند که این سرآغاز جنگهای چهارگانه عربی اسلامی شد.
کارشناس مسائل فلسطین و خاورمیانه تصریحکرد: انگلیسیها متوجه شدند جنگ جهانی دوم تغییری را در نظام بینالملل ایجاد کرده و آن اینکه نظامی که تا چندی پیش قدرتهای اصلی آن انگلیس، فرانسه، آمریکا، روسیه، ژاپن و آلمان بودند حالا شاهد قدرتهای جدید شوروی و آمریکا است و سایر قدرتها به قدرتهای درجه دو تبدیل شدند؛ از اینرو انگلیسیها بوی رفتن را حس کردند و از اوایل جنگ جهانی دوم سازمان ملل متولی فلسطین شد.
وی افزود: قطعنامهای در ۱۹۴۷ با عنوان قطع نامه تقسیم به تصویب رسید که صهیونیستها با داشتن ۳۰ درصد جمعیت ۵۵ درصد از اراضی فلسطین را داشته باشند و فلسطینیان در ۴۵ درصد دیگر مستقر شوند.
رضوی تصریح کرد: در ادامه با خروج اولین نیروهای انگلیسی اولین جنگ عربی اسرائیلی رخ داد که صهیونیستها موفق شدند حدود ۸۰ درصد از اراضی فلسطین را به اشغال در آوردند؛ در این جنگ نیمی از فلسطینیان آواره شدند و به کشورهای اردن، سوریه و لبنان رانده شده و در اردوگاهها زندگی میکنند؛ امروز هم شاهدیم که رژیم صهیونیستی سعی دارد سایر فلسطینیان را به صحرای سینا سوق دهد و آوارگی جدیدی برای آنها ایجاد کند.
وی در خصوص تأثیر جنگهای چهارگانه عربی اسرائیلی در روند اشغال، تشریح کرد: مؤثرترین جنگ اول در ۱۹۴۸ بود که حدود ۷۸ درصد فلسطین از جمله قدس غربی منهای کرانه باختری به تصرف رژیم صهیونیستی درآید. در این جنگ کرانه باختری ضمیمه اردن و نوار غزه ضمیمه مصر شد.
این کارشناس مسائل فلسطین و خاورمیانه اظهار کرد: جنگ دوم جنگ کانال سوئز هست که جمال عبدالناصر کانال سوئز را ملی اعلام میکند که انگلیسیها آشفته شده با کمک فرانسه و اسرائیلیها در ۱۹۵۶ حملهای را انجام میدهند، اما سرانجام به خاطر دخالت آمریکا و شوروی با قهرمانی مصر و جمال عبدالناصر به پایان برسد اما تغییری در جغرافیای فلسطین نداشت.
وی افزود: جنگ سوم یا همان جنگ شش روزه در ۱۹۶۷ تأثیر جدی در جغرافیای منطقه داشت توسط اسرائیلیها شروع شد و در این شش روز اسرائیلیها مساحت خود را ۴ برابر کردند با اشغال نوار غزه، کرانه باختری، بلندیهای جولان و صحرای سینای مصر که خود صحرای سنای مصر به نهایی ۶۰ هزار کیلومتر مربع است، در حالی که فلسطین اشغالی ۲۷ هزار کیلومتر است.
رضوی در خصوص جنگ چهارم گفت: این جنگ به عنوان آخرین جنگ توسط مصر و سوریه با هدف بازپسگیری اراضی خودشان شروع شد و در ۱۹۷۳ در روز یوم الکپور انجام دادند؛ آنها پیروزی اولیهای داشتند، اما در نهایت اسرائیلیها موفق میشوند همان قسمتها را حفظ کنند.
وی ادامه داد: انورسادات وقتی دید نمیتواند با جنگ مناطق خود را بازپسگیرد به سراغ مذاکره رفت و قرارداد کمپ دیوید را امضا کرد که طی آن هر دو طرف یکدیگر را به رسمیت شناختند و اسرائیلیها صحرای سینا را تخلیه کردند، به شرطی که مصر حق داشتن سلاحهای سنگین را نداشته باشد و آن منطقه را غیرنظامی نگه دارد.
انقلاب اسلامی ایران و تغییر ماهیت مبارزات
رضوی در ادامه به تشریح تاثیرگذاری انقلاب اسلامی ایران بر تغییر ماهیت مبارزات در سرزمینهای اشغالی پرداخت و گفت: تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی کشورهای عربی به دنبال اراضی فلسطین نبودند و مبارزات فلسطینی به رهبری یاسر عرفات انجام میشد که نگاه ناسیونالیستی و نه اسلام گرایانه داشت و تا زمانی که کرانه در اختیار فلسطینیها بود این مبارزات ادامه داشت و تا جایی پیش رفت که عرفات در ۱۹۸۲ با این شرط که به شمال آفریقا یعنی تونس و الجزایر و … برود اسرائیلیها حاضر شدند از کرانه باختری عقب نشینی کنند.
این کارشناس مسائل فلسطین و خاورمیانه ادامه داد: در ۱۹۸۲ اسراییلیها به لبنان حمله کرده و بیروت را تصرف کردند تا اینکه در سال ۲۰۰۰ حزب الله لبنان با مبارزات فراوان توانست بخشی از این مناطق را آزاد کند.
وی ادامه داد: در حقیقت انقلاب اسلامی بر چند مورد اثر گذاشت؛ ابتدا کمک به تأسیس و تقویت جنبشهای ضد اسرائیلی کرد و دوم اینکه ماهیت مبارزاتی فلسطینیها را تغییر داد یعنی از زمان انتفاضه اول در ۱۹۸۷ تحت تاثیر انقلاب ایران شاهد حضور اسلام گرایان در این مبارزان هستیم که لرزه بر ساختار اسرائیل انداخت.
رضوی اضافه کرد: آنها از نگاه اسلام گرایانه فلسطینیان که میگفتند کل فلسطین از آن ما است و تنها راه را مبارزه مسلحانه میدانستند احساس خطر کردند و برای مقابله با آن به سراغ عرفات رفتند؛ نتیجه آن شد که کنفرانس مادرید برگزار شد و روند سازش بین اسرائیل و کشورهای عربی و فلسطینی رخ داد.
این کارشناس مسائل فلسطین و خاورمیانه افزود: پس از توافقات دیگریی که در ادامه رخ داد به سال ۲۰۰۰ می رسیم که در کنفرانس کمپ دیوید عرفات با اسرائیلیها کنار آمد و مذاکره کرد و در نتیجه این کنفرانس به شکست منجر شد و چند ماه بعد شاهد شروع انتفاضه بودیم.
وی ابراز کرد: اسرائیلیها در جنگ ۳۳ سال ۲۰۰۶ روزه طعم تلخ بزرگترین شکست را چشیدند و در همین زمان شاهد انتخابات پارلمانی حماس هستیم که در نهایت در سال ۲۰۰۷ حماس در رقابت با سایر گروههای فلسطینی توانست حاکمیت نوار غزه را بهدست بگیرد و پس از آن حملات زیادی به اسرائیل داشته است که امیدواریم این هفته شاهد پایان آتش بس و پیروزی حماس باشیم.
ریشههای سیاسی تاسیس رژیم صهیونیستی
رضوی در خصوص ریشههای سیاسی تاسیس رژیم صهیونیستی چهار مورد را عنوان کرد و گفت: برای برای بررسی این ریشهها باید ماهیت یهودیان صهیونیسم، مسیحیان صهیونیسم، قدرتهای استعماری و تفرقه در جهان اسلام و عرب را بشناسیم.
وی ادامه داد: یهودیان صهیونیسم همان یهودیانی هستند که که اعتقاد داشتند باید به بیت المقدس مهاجرت کنند و این مهمترین عامل سیاسی ریشه تاسیس رژیم صهیونیستی است؛ هرتزل شخص بی دین و لاییکی بود اما برای جلب نظر خاخامها سعی میکرد مناسک دین یهود را یاد بگیرد و از همراهی آنها برخوردار باشد، با این حال بخش قابل ملاحظهای از یهودیان اعتقادی به تشکیل وطن برای خود نداشتند و معتقد بودند بر اساس مشیت الهی باید تا زمان ظهور منجیشان آواره بمانند.
این کارشناس مسائل فلسطین و خاورمیانه افزود: جدای از مخالفت یهودیان متدین آن روز انتقال یک قوم و هزاران نفر به فلسطین با لجستیک و هزینههای مالی و مشکلات جابجایی همراه بود.
وی با بیان اینکه برخی مسیحیان هم اعتقاد داشتند حضرت عیسی مسیح توسط یهودیان کشته شده و یهودیان دشمن مسیحیان به شما میروند و ظهور مسیح را مشروط به درگیری یهودیان و مسلمانان است تحت عنوان جنگ آرماگدون یا میدانستند؛ این مسیحیان معتقد طرفدار انجیل میگفتند باید به یهودیان کمک کرد تا دولت تشکیل داده و قدس را اشغال کنند و برای درگیری نهایی با مسلمانان آماده شوند تا زمینه ظهور مسیح فراهم شود.
رضوی ادامه داد: عده زیادی از مسیحیان در ایالات متحده بر این باورند و اعضای حزب جمهوری خواه در آمریکا بر این باورند و عمدتاً از صهیونیستها به خاطر مسائل اعتقادی خود حمایتهای مالی، سیاسی و نظامی میکنند در حالی که یهودیان عمدتاً عضو حزب دموکرات و لیبرال هستند و به خاطر اقدامات رژیم صهیونیستی در فلسطین و نوار غزه انتقاد میکنند.
وی در ادامه به نقش موثر انگلیسیها در تاسیس رژیم صهیونیستی اشاره و اذعان کرد: در جنگ جهانی اول انگلیسها بیت المقدس را اشغال کردند و تلاش کردند تا شرایط تاسیس حکومت برای یهودیان را فراهم کنند.
این کارشناس مسائل فلسطین و خاورمیانه افزود: انگلیسیها در مصر، اردن، عربستان، ایران و حتی هندوستان نفوذ داشتند و فلسطین را پایگاه مناسبی برای تداوم حضور خود در کشورهای اسلامی میدیدند؛ در همین رابطه یک صهیونیستی بیانیه بافور را در ۱۹۱۷ که ارائه داد و گفته بود یهودیان میتوانند به فلسطین بیایند و سنگ بنای سیاسی حضور صهیونیستها را فراهم کردند که آغاز روز نکبت برای فلسطینیان است؛ متاسفانه کشورهای مسلمان نیز با شنیدن این بیانیه نه تنها عذرخواهی نکردند که آن را تایید کردند؛ بعد از آن با تغییر نظام بین المللی آمریکا به عنوان حامی رژیم صهیونیستی و شوروی به عنوان حامی فلسطین ابرقدرتهای جهان شدند.
وی در خصوص حمایت سایر کشورهای اروپایی از رژیم صهیونیستی، گفت: انگلیسیها حامی تاسیس، آلمانیها حامی مالی و فرانسویها حامی اتمی رژیم صهیونیستی شدند؛ بعد آمریکاییها حمایت همه جانبه انجام دادند.
رضوی اضافه کرد: بایدن که تا چند ماه پیش حاضر به ملاقات با نتانیاهو نبود تاکنون چندین قطع نامه را وتو کرده و از چپ و راست تجهیزات جنگی برای صهیونیستها میآورد؛ در هفته گذشته نیز بودجه ۱۴ میلیارد دلاری در مجلس نمایندگان آمریکا برای حمایت از رژیم صهیونیستی تصویب شد که اگر مجلس سنا هم آن را تایید کند موضوع وارد کنگره شده و به تصویب نهایی خواهد رسید.
اتحاد جهان اسلام عامل افول رژیم صهیونیستی
وی در خصوص تفرقه در جهان اسلام و عرب تصریح کرد: یهودیان فلسطین اشغالی حدود ۷ میلیون نفر هستند، در خارج از اراضی اشغالی هم هفت میلیون یهودی هستند که در مجموع جمعیت یهودیان جهان به ۱۴ میلیون نفر میرسد؛ در عین حال هفت میلیون فلسطینی در فلسطین اشغالی و هفت میلیون فلسطینی در اردوگاهها سوریه، مصر و اردن زندگی میکنند که جمعیتی برابر با یهودیان دارند.
رضوی ادامه داد: جمعیت مسلمانان جهان ۱۰۰ برابر یهودیان است و کشورهای مسلمان منابع معدنی زیادی به ویژه نفت و گاز در اختیار دارند؛ اگر فقط ۱۰ درصد از مسلمانان جهان علیه رژیم صهیونیستی متحد بودند مشکل فلسطین حل میشد اما متاسفانه به خاطر تفرقه در جهان اسلام نه تنها این ظرفیت در اختیار فلسطین که در اختیار رژیم صهیونیستی قرار گرفته است.
این کارشناس مسائل فلسطین و خاورمیانه به موضوع عادی سازی روابط بحرین و امارات و آذربایجان در منطقه اشاره کرد و گفت: آمریکا با کمک این کشورها بخشی از تسلیحات رژیم صهیونیستی و خود آنها نفت و گاز رژیم را تامین میکنند.
وی تاکید کرد: اگر نفت و گاز رژیم قطع شود و ترکیه مانع ارسال نفت از آذرابیجان به رژیم شو خود بزرگترین کمک به فلسطینیها است.
رضوی تاکید کرد: اگر صادرات نفت و گاز برخی کشورهای اسلامی به رژیم صهیونیستی و روابط دیپلماتیک همه با این رژیم قطع شود، رژیم صهیونیستی با سرعت بیشتری در سراشیبی افول و نزول قرار خواهد گرفت اما متاسفانه با وجودی که ۱۰ هزار فسلطینی تاکنون شهید شدهاند هنوز برخی در برزخ فراخوانی سفیران خود هستند و همکاری لازم را ندارند و در این میان آذریابجان همدستی عجییبی نشان میدهد.
این کارشناس مسائل فلسطین و خاورمیانه خاطر نشان کرد: به نظر میرسد رژیم صهیونیستی در سراشیبی افول قرار گرفته و مهمترین نقطه عطف این موضوع عملیات طوفان الاقصی است؛ چنین اقدامی بی سابقه و نشان دهنده دست برتر فلسطینیها است و این اقدامات هیمنه نظامی سیاسی اطلاعاتی اسرائیلیها را از بین برده است.
وی با بیان اینکه ضربهای که رژیم صهیونیستی خورد جبران ناپذیر است، گفت: با وجود این همه خسارات و کشتار پیروز این جنگ حماس است و پیامدهای پیروزی و شکست رژیم صهیونیستی بعد از پایان آتش بس بیشتر خود را نشان خواهد داد.
رضوی مهمترین عامل وضعیت کنونی در نوار غزه را ضعف و خمودگی کشورهای اسلامی و تفرقه آنها برشمرد و تصریح کرد: ضعف کشورهای اسلامی و حمایت قدرتهای بزرگ مهمترین عامل پیشبرد اهداف صهیونیستها است و همبستگی کشورهای اسلامی مهمترین راهبرد برای حل بحران کنونی است.
وی در ادامه با اشاره به بیانیه محمد الضیف در زمان عملیات طوفان الاقصی اهداف حماس را از انجام این عملیات، حملات رژیم صهیونیستی به زنان معتکف در مسجد الاقصی، حملات مکرر به خود مسجدالاقصی، تداوم محاصره نوار غزه، توسعه شهرک سازی ها، افزایس فشار به اسرای فلسطینی و عدم تبادل اسرا عنوان کرد و گفت: این اهداف کوتاه مدتند اما هدف استراتژیک حماس رفع کامل محاصره و اشغال از فلسطین است.
این کارشناس مسائل فلسطین و خاورمیانه نابودی حماس را توسط رژیم صهیونیستی کاملاً منتفی دانست و ابراز کرد: نتانیاهو میداند رفتنی است؛ از این رو تلاش میکند نوار غزه را با خاکستر یکسان کند اما تخریب و کشتار پیروزی به دنبال نمیآورد.
وی تاکید کرد: رژیم صهیونیستی تنها در صورتی میتواند پیروز این جنگ باشد که تونلها را کاملاً از بین ببرد و سران حماس را به شهادت برساند و نیز اسرای خود را آزاد کند اما این اتفاق هرگز نخواهد افتاد.
به گزارش ایمنا، این نشست به همت اداره امور پژوهشی مهاونت پژوهش، پژوهشکده الهیات و خانواده، موسسه آموزش عالی حوزوی علامه مجلسی (ره) و موسسه آموزش عالی جوزوی مجتهده امین (ره) برگزار شد.
نظر شما