به گزارش خبرنگار ایمنا، یکی از مهمترین ویژگیهای خردسالان و کودکان الگوپذیری از هر آن چیزی است که در اطراف خود میبینند و بر همین اساس فیلم و سریالها، بازیهای کامپیوتری و حتی تئاتر از مقولههای تأثیرگذار در این فرایند است؛ در این راستا زمانی که خانوادهها به همراه فرزندان کوچکشان به تماشای فیلم یا تئاتر مینشینند باید توجهی ویژه به این امر داشته باشند، چرا که در بسیاری از تولیدات بزرگسالان (هر چند که در بسیاری از آنها کودکان و نوجوانان نیز به ایفای نقش میپردازند) از مفاهیم و مضامینی استفاده میشود که تأثیرات ناخوشایندی بر تربیت فرزندان خواهد داشت، اما از طرفی زمانی که به پای صحبت خانوادهها مینشینیم، یکی از مهمترین دغدغههایشان این است که در تولیدات سینما و تئاتر کمتر به کودکان و نوجوانان توجه شده در حالیکه اهمیت تئاتر کودک و نوجوان و تأثیر زیربنایی آن بر رشد این گروه سنی آینده ساز و بر ارتقای فرهنگ جامعه آن مثالزدنی است.
ضرورت پرداختن به تئاتر کودک و نوجوان با توجه به اهمیت این مقوله در ایجاد زیرساختهای آموزش نسل جدید مسئلهای آشکار است و بر همین اساس امیر شیخجبلی، کارگردان و فعال حوزه تئاتر کودک در گفتوگو با خبرنگار ایمنا اظهار میکند: از تئاتر میتوان بهعنوان ابزار نیرومند جهت تأثیرگذاری بر مخاطب و هدایت او به سوی آنچه حقیقت میپندارد استفاده کرد، در همین راستا ادبیات نمایشی، از تراژدی تا کمدی برای متأثر کردن تماشاگر یا خنداندن او تألیف شد و میتوان گفت همه انواع این آثار نمایشی با هدف تسریع تحول در رفتار اجتماعی تألیف شده است.
تئاتر، راهی برای رهایی از اضطرابها
وی با بیان اینکه وظیفه مهم تئاتر موردی جز آزاد کردن و رهایی انسان نیست، ادامه میدهد: تئاتر یکی از ابزارهای تجزیه و تحلیل روح بشر به شمار میرود که موجب میشود شخص از اضطراب رها شود.
کارگردان و فعال حوزه تئاتر کودک تصریح میکند: تماشاگر از تشبیه خود به قهرمان و همذات پنداری با او احساس لذت میکند و از سوی دیگر با این کار غرایزی را که تمدن، تعلیم و تربیت در شرایط عادی حیات بر آن سرپوش گذاشته است را سیراب میکند.
وی خاطرنشان میکند: به این جهت هنگامی که قهرمان تراژدی در خطر است تماشاگر با او احساس همدردی میکند و به جای او میلرزد و آنگاه که مغلوب شد برایش دل میسوزاند؛ چراکه تماشاگر به تئاتر نمیرود که شاهد رنج دیگران باشد بلکه میرود تا خود رنج بکشد، تجربهای از ترس و درد، بدون آنکه آسیبی به وی وارد شود، میتواند احساس قدرت را در خود بیدار کند و مانند آزمایشگاهی باشد که تجربه زیستن دوباره را در موقعیتهای مشابه با قهرمان داستان به او میدهد.
شیخجبلی با تاکید بر اینکه تئاتر یکی از ارکان تمدن بشری است، از این رو هر تلاشی که در زمینه شناخت، رشد و گسترش این هنر والا به عمل آید ارزشمند خواهد بود، اظهار میکند: ضرورت تئاتر کودک از جهت منافع کاربردی و آموزشی آن بسیار مورد توجه است، چراکه کودک نه تنها با تئاتر بیگانه نیست، بلکه تقلید با او آغاز میشود و کودک با نمایش بازیهای خود بهنوعی دست به نمایشگری میزند.
تئاتر برای کودک یا تئاتر با کودک؟
وی با یادآوری اینکه تئاتر کودک را در یک تقسیمبندی میتوان به تئاتر برای کودک و تئاتر با کودک تقسیم کرد، تاکید میکند: در تئاتر برای کودک، محصول تئاتر توسط بازیگرانی حرفهای و بزرگسال تولید و عرضه میشود و در تئاتر با کودک، محصول تئاتر توسط بازیگران کودک و نوجوان تولید و عرضه میشود، همچنین لازم به ذکر است در مدل دوم مشارکت بازیگران یا نابازیگران کودک در فرایند شکلگیری تئاتر اثرگذار است.
کارگردان و فعال حوزه تئاتر کودک اضافه میکند: تأثیر آموزش تئاتر در کودکان منجر به تشویق وی به ارائه نقش در صحنه تئاتر و تأثیرگذاری بیشتر بر همسالان خود در سالن تئاتر میشود، در همین راستا میتوان اذعان کرد که تئاتر با کودک هر چند سخت است، اما میتواند بهواسطهی حضور هدفمند و احساس خوشایندی که در مخاطب کودک و نوجوان ایجاد کرده و به نیازهای خلاقانه وی پاسخ دهد.
وی با اشاره به اینکه میتوان از تئاتر کودک بهعنوان وسیله و روش آموزشی بهره برد، میگوید: از اثرات عمومی تئاتر بر کودکان میتوان به بهبود رشد جسمانی، پرورش روحیه کار و فعالیت در کودک، ایجاد شرایط برای فرافکنی رغبتها و نظرات بیان نشده، تأمین احساس آزادی و خوشایندی فعالیت اشاره کرد.
شیخجبلی اظهار میکند: کنت ال گراهام از پنج ویژگی سرگرمی، رشد روانی، جنبههای آموزشی، درک زیباییشناسی و تربیت تماشاگران آینده بهعنوان ارزشهای تئاتر خوب کودکان نام میبرد، بنابراین چنانچه سرگرمی و تربیت تماشاگران آینده را جنبههایی از زیباییشناسی در نظر بگیریم، زیباییشناسی، تعلیم و تربیت و روانشناسی، سه حوزه اصلی ارزشهای خوب تئاتر برای کودکان را تشکیل میدهد.
وی بیان میکند: زمانی که تئاتر بتواند بهعنوان یک روش پرورشی در آموزش و پرورش و در بخش امور تربیتی جایگاه خود را بیاید، آن وقت است که بهعنوان یک وسیله مؤثر در آموزش سودمند عمل خواهد کرد.
کارگردان و فعال حوزه تئاتر کودک تصریح میکند: در اینجا کودک میتواند به عنوان مخاطب و هم بهعنوان مشارکتکننده تأثیرگذار و تاثیرپذیر باشد، در همین راستا این روش آموزشی تجربهای خوبی است که کودک کسب میکند.
وی میافزاید: حضور کودکان در کلاسهای نمایش خلاق و فرایندهای آموزش تئاتر میتواند بهعنوان آزمایشگاهی بیخطر برای وی محسوب شود، همچنین فضایی که در آن موقعیتهای زندگی را بازآفرینی یا تجربه میکند، موجب میشود تا هنگام رویارویی واقعی با آن در جامعه از تکنیک و حربه مناسب استفاده کند.
تئاتر کودک متفاوت از نمایش کودکانه است
وی با بیان اینکه تئاتر کودک و نوجوان، پیش از اینکه ابزاری برای آموزش و تربیت باشد، شکلی از هنر است و بیش از هر چیز باید به اشکال هنری و قواعد زیباشناسی آن توسعه داد، اظهار میکند: از آنجا که کودکان مخاطب تئاتر کودک را تشکیل میدهند، نگاه به آن ساده و پیش پا افتاده به نظر میآید، از اینرو باید تئاتر کودک را از نمایش کودکانه متفاوت دانست، چرا که در تئاتر کودک، ویژگیها و عناصر تئاتر بهطور کامل مورد توجه است، اما در نمایش کودکانه به شکل سطحی و سرگرمی محسوب میشود.
شیخجبلی خاطرنشان میکند: تا زمانی که هنرمندان این رشته، خود تجربهای در این زمینه نداشته باشند آن را دم دستی و کمارزش میپندارند و گمان میکنند که فعالان حوزه کودک و نوجوان به واسطه تضمین بازگشت سرمایه و سود مادی ناشی از آن به این سمت گرایش پیدا کردهاند و گواه این مطلب حضور سراسیمه هنرمندان تئاتر بزرگسال در سالهای اخیر جهت بهرهبرداری مادی در این حوزه تخصصی است که به دلیل نبود شناخت کافی نه تنها راه به جایی نبرده است، بلکه گاهی زخمی نیز بر پیکرهی این هنر وارد آوردهاند.
وی ادامه میدهد: آثار منفی به جا مانده در این گذر به حدی بوده که پاک کردن تأثیرات منفی آن در ذهن کودک و نوجوان شاید سالها به طول بیانجامد، همچنین حضور بدون شناخت و آگاهی موجب شده که والدین کودکان و نوجوانان نیز سره را از ناسره تشخیص نداده و دچار سردرگمی در انتخاب آثار خوب و پسندیده برای فرزندان خود شوند.
کارگردان و فعال حوزه تئاتر کودک با بیان اینکه مسئولان باید دقت کافی را بر موضوع تئاتر کودک داشته باشند، میگوید: کار به جایی رسیده که گاهی بخشی از آثار بزرگسال که نهتنها در محتوا بلکه در شکل رویکردی آن زمینه مناسبی نیز ندارند و در این راستا با فضاسازی تبلیغاتی عنوان کودک و خانواده را شعار خود قرار داده و در تلاش هستند که به هر قیمتی از این آب گل آلود ماهی بگیرن، اما غافل از اینکه صدمات جبرانناپذیری ممکن است بر این بدنه حساس وارد آورند.
وی اظهار میکند: ممکن است اثری با کودک باشد، اما برای کودک نباشد یا عکس این مسئله نیز که اثری بدون حضور کودک اما برای کودک تعریف شود نیز وجود داشته باشد، در همین راستا باید به مسئله محتوا بیشتر از فرم اهمیت داده شود تا ببینیم در این ظرف چه چیز قرار است به عنوان خوراک و تغذیه مخاطب به آنها عرضه شود.
شیخجبلی ادامه میدهد: زمانی که از تئاتر کودک و نوجوان سخن میگوییم بدون تردید منظور تئاتر ویژهای است که با کاربردهای عمومی و اختصاصی آن همه عوامل، عناصر و ویژگیهای یک تئاتر را نیز دارا است، از اینرو حضور کودکان و نوجوانان در محصول نهایی در مواردی لازم هم باشد کافی نیست و نمیتواند از دیگر پارامترهای این محصول تخصصی صرف نظر کرد.
وی با بیان اینکه کودکان شخصیتهای صحنه را از طریق مقایسه با خودشان شناسایی میکنند، تصریح میکند: بر اساس نظریهی یادگیری شناختی بندورا، کودکان با مشاهده و تقلید، یادگیریشان شکل میگیرد و در این راستا حضور بازیگران همسال روی صحنه صفات اخلاقی، عاطفی و اجتماعی شخصیتها را مورد ارزیابی قرار میدهد؛ از اینرو اگر احساس کند توانایی مانندپنداری هویت شخصیت قهرمان داستان مورد علاقهاش را در خود دارد، در رشد اجتماعی او اثرگذار خواهد بود.
ساده بودن تئاتر کودکان به معنای بیذوق بودن آن نیست
کارگردان و فعال حوزه تئاتر کودک ادامه میدهد: میزان ارتباط شناختی-عاطفی بهطور مداوم تغییر میکند، به صورتی که تماشاگران در حین اجرا با شخصیتها همدلی، همدردی و احساس دوری میکنند و در اینجا حضور کودکان روی صحنه نقش مهمی در پاسخهای عاطفی و اثرگذاری بیشتر ایفا خواهد کرد.
وی میگوید: هنر برای کودکان باید ساده، قابل درک و صادقانه باشد، اما ساده نه به این معنا که بدون ذوق، قریحه و تخیل فراوان محصول هنری را خالی از ظرافتها و ویژگیهای خاص کند و خامخام به مخاطب خاص آن عرضه کنیم.
شیخجبلی با اشاره به اینکه کشور در حوزههای عمومی تئاتر با چالش روبهرو است، اظهار میکند: به نظر صاحب نظران در صورت توجه و نگاه تخصصی به سطح کیفی و کمی تولیدات و برنامههای این بخش میتوان از ظرفیتهای بالقوه و بالفعل موجود در آن بهرهبرداری مناسبی انجام داد و در کنار روشن نگهداشتن چراغ صحنه تئاتر در انتقال مفاهیم تعلیمی و کاربردی به این قشر تأثیرپذیر موفقتر عمل کرد.
وی تصریح میکند: با ایجاد کانونهای تخصصی زیر مجموعه انجمنهای نمایش در استانها، تأسیس دفاتر کانونهای تخصصی تئاتر کودک و نوجوان به عنوان یک صنف تخصصی و ایجاد همسویی و همافزایی نهادهای متولی در این زمینه برای بهرهمندی از ظرفیتهای موجود در نهادهای مختلف و بالفعل کردن پتانسیلهای موجود هر کدام از سازمانها میتواند در این حوزه تأثیرگذار باشد.
متولیان برای تئاتر کودک به میدان بیایند
کارگردان و فعال حوزه تئاتر کودک تصریح میکند: سازمانهایی مانند کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، دفاتر تخصصی تئاتر زیر مجموعه شهرداریها، انجمن هنرهای نمایشی استانها و سایر مواردی از این قبیل میتوانند با هم افزایی بیشتر و ایجاد کارگروههای تخصصی در این زمینه مسیری روشن و چشماندازی زیبا را دستیافتنی کنند.
وی میافزاید: نبود درک مناسب متولیان از تأثیرگذار بودن این حوزه تخصصی بر مخاطب، نبود شناخت کافی دستاندرکاران تئاتر به ویژگیها و پارامترهای اختصاصی تئاتر کودک، نیازمندیهای خاص مادی و معنوی جهت تولید آثار با کیفیت به لحاظ فرم و شکل برای کودکان و نوجوانان امروزی، نگاهی سادهانگارانه در بعد کیفی اثر و سهلالصول بودن دسترسی به مخاطب این ژانر و به واسطه آن بازگشت تضمین شده سرمایهای از دلایل کمتر توجه به حوزه تئاتر کودک است.
شیخجبلی میگوید: در مراکز استانی، انجمن و کانون تخصصی تئاتر کودک و نوجوان که دارای بازوی توانمند و اهرم قدرتمندی هستند فضایی ایجاد نشده، همچنین مراکزی که داعیه دار توجه به مخاطب کودک و نوجوان را دارند نیز به شکل تخصصی به تئاتر کودک و نوجوان ورود پیدا نکردهاند و گاهی به شکل نمایشی و تشریفاتی در مقاطعی به این مسئله مهم و حیاتی میپردازند.
وی اظهار میکند: باید پذیرفت که در جوامع توسعهیافته توجه زیادی به تئاتر کودک و نوجوان به عنوان ابزاری تأثیرگذار و هدفمند شده است و از حمایت کامل دولتها برخوردار هستند.
کارگردان و فعال حوزه تئاتر کودک ادامه میدهد: در کشور ما میتوان تنها به چند جشنواره تخصصی که در سطح منطقهای و سراسری برگزار میشود و در این راستا امیدوارم که مسئولان نگاه تخصصی به این امر مهم و اساسی داشته باشند تا شاهد رشد آثار مطابق طبع مخاطبان باشیم.
وی تصریح میکند: در بسیاری از شهرها و حتی مراکز استانی ایران، سالنهای تخصصی تئاتر کودک و نوجوان وجود ندارد و تنها گاهی اخباری مبتنی بر حمایت همهجانبه از کودکان به گوش میرسد.
به گزارش ایمنا، تئاتر کودک حتی از تئاتر بزرگسالان نیز اهمیت بیشتری دارد، چرا که زیربنای نمایشهای عمومی و ملی را باید از کودکی ریخت و به آنها آموزش داد، بر همین اساس نیاز است که مسئولان و متولیان امر با نگاهی ویژه به این حوزه ورود پیدا کنند زیرا در این حوزه نگاه سطح پایین و نداشتن حامی سبب میشود که نمایش کودک رمق خوبی برای انتقال پیام نداشته باشد.
نظر شما