به گزارش ایمنا، عصر شعر سراسری «اسم شب، صبح است» با حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و اهالی فرهنگ و قلم در کتابخانه مرکزی پارک شهر برگزار شد.
محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز در این مراسم در سخنانی گفت: موضوع غزه امروز به یک موضوع جهانی تبدیل شده است، شاید صیهونیستها دهههای قبل به واسطه نبود فناوریهای جدید رسانهای میتوانستند افکار عمومی را با تبلیغات کاذب همراه خود کنند. ولی در سالهای اخیر به ویژه در اتفاقی که رخ داد این موضع از صیهونیستها سلب شد، امروز فضای اعتراض عمومی و اعتراض جهانی را نسبت به این حرکت صیهونیستها مشاهده میکنیم از کشورهای اروپایی گرفته تا آمریکا و...
وی ادامه داد: اعتراضات منحصر به کشورهای اسلامی نیست، البته نسبت به نوع واکنشهای دولتهای اسلامی، ملتهای منطقه گلهمند هستند، اما به هر حال یک اعتراض مهم و بینالمللی اتفاق افتاده است و اصل حرکت هم حرکت غرور آفرین بود. بیش از صد سال پیش، بریتانیا و انگلستان برای حضور صیهونیستها در این سرزمین مقدس کارسازی کردند و به تدریج با انواع کلکها، مکر و حیله به جلو آمدند و به بهانههای مختلف آژانسها برای بر هم زدن ترکیب جمعیتی منطقه شروع به انتقال یهودیها از اقصی نقاط دنیا به این منطقه کردند. از همان زمان مقاومتها شروع شد. در نهایت در سال ۱۹۴۸ اعلام دولت خودخوانده کردند و تا امروز با حمایت غربیها ادامه یافته است.
وزیر ارشاد با اشاره به آغاز حماسه «طوفانالاقصی» در پانزدهم مهر ماه، گفت: این عملیات حماسهای بود که نه سابقه داشت و نه در حافظه تاریخی منطقه و در مبارزات مردم مسلمان فلسطین ثبت شده بود، به همین مناسبت ما در شورای فرهنگ عمومی این روز را به نام روز حماسه جوانان فلسطینی ثبت کردیم تا مراحل تصویب آن در شورای عالی انقلاب فرهنگی ثبت شود. رهبر انقلاب اشاره کردند تاریخ جدید از آغاز شمارش معکوس برای اضمحلال رژیم اشغالگر قدس است.
وی با اشاره به جنایات رژیم صهیونیستی در غزه گفت: دیروز عدد شهدای کودک به بالاتر از هزار و ۸۰۰ نفر رسید، این میزان از قساوت، خشونت و قتل ورای همه نسلکشیهای معمول است، اگر در دورهای اسرائیلیها دروغهای ساختگی را به عنوان نسلکشی به خورد تاریخ دادند و اگر کسی هم به آن تشکیک میکرد، مثل روژه گارودی به پنج سال حبس محکوم میشد، امروز جلوی چشم جهانیان میلیاردها نفر شاهد بمباران بیمارستان مسیحیها هستند، بمبارانی که بالای ۵۰۰ کودک را یک جا از بین میبرد، این اتفاقات بینظیری از خشونت و قساوت است که در پیش جهانیان رخ میدهد.
وزیر ارشاد در پایان اظهار امیدواری کرد، این مسائل به اضمحلال اسرائیلیها منجر شود و ما نماز را در بیتالمقدس به امامت رهبری خواهیم خواند و جشن سقوط صیهونیستها را در بیتالمقدس بر پا خواهیم کرد.
مهدی رمضانی دبیرکل نهاد کتابخانههای عمومی کشور نیز در ادامه این مراسم در سخنانی گفت: عدهای به ما خرده میگیرند که اهل غزه سنی هستند، فضایشان با ما شیعیان یکی نیست، چرا باید یاد امام حسین (ع) کنیم؟ باید بگویم ما مظلوم میبینم یاد امام حسین (ع) میافتیم، دلمان میگیرد امام زمان (عج) را صدا میزنیم، نباید خرده گرفت این مسائل و مسیر آنقدر واضح و مبرهن است که هر مظلومی در عالم ببینم یاد سیدالشهدا (ع) و خاندان و اطفالش میافتیم و مطمئنیم امام زمان (عج) کمک خواهند کرد و این ظلم ریشهکن خواهد شد.
بخش دیگری از این مراسم به شعرخوانی شاعران اختصاص داشت، علیرضا قزوه شاعر در این مراسم سرودهای تازه با عنوان «غزه میخندد» را خواند. این شعر به شرح ذیل است:
جنازهها مصراعهای شعرند
غروب، پرتقال خونی له شدهست
و هزار ترکش
بر گیجگاه ماه نشستهست
صبح، اسب سپید بی سواری ست
گلاب گیران خون است
و سرهای بریده
یکی یکی به شیشههای گلاب تبدیل میشوند
به دار کشیدهاند ناقوسها را
ستارگان کوچک
دنبال مادرانشان میگردند
در چشمهای ساکت طفلان غزه
چقدر باران و شعر تهنشین شده است
و این جنازه دختری به نام اسماست
نامش را هفت بار بر بدنش نقاشی کرده بود
بدون آنکه دنیا بداند
اسماً، اسماالحسنیست
و کودکان غزه
شاعران فردایند
تمامشان از معراج آمده بودند
و صداشان در زیر خاک
تا هنوز
سمفونی بلند بیداری ست
آنها نمردهاند
تنها خودشان را به خواب زدهاند
شاید دارند قائم باشک بازی میکنند و
سرود دسته جمعی میخوانند
اگرچه غیر سلیمان و باد و شاعران
کسی صداشان را نمیشنود
اینجا گلها به سن تکلیف نرسیده
پرپر میشوند
اینجا به دور ماه سیم خاردار کشیدهاند
اینجا به دور صداها سیم خاردار کشیدهاند
کلید شهری را به دریا انداختهاند
در بندری بی کشتی
با کشتیهایی از اشک ستارگان
و زخمها فانوسهای دریاییاند
سحرگاهان ماه
چون جنازهای باد کرده
نگاه میکند به شب غزه
به بیمارستان المعمدانی
در زیر خاک چقدر چراغ قوه چشمان کودکان
روشن خاموش میشود
و غزه
سر بریده کودکان است
افتاده در کنار آیینهای شکسته
و پریزیدنتی
سیگار صبحگاهیاش را
در چشم کودکان غزه خاموش میکند
خروسها دیگر نمیخوانند
پدر دنبال دستگیره در میگردد
درهای در به در
خم شدهاند در درگاهی
بخواب کودک من!
کودک نمیخوابد
به جای گریه حتی قهقهه میزند
ستارههای شامگاهی از فراز کوه برآمدهاند
و قبهالصخره قهقهه طفلان است
نگاه کن!
غزه دوباره کمی لاغرتر شده است
اما با صورت استخوانیاش میخندد
شبی گذشت که محشر بود در زیر خاک و خاکستر
شبی گذشت و غزه کوتاه نیامد
و شیشههای شکسته میخندند
خروسها میخندند
بارانها میخندند
حتی جنازهها و آوارها با هم قهقهه میزنند
چشمها را ببندید
در غزه شب میشود
جاسوسان و غاصبان و مافیا بیدار میشوند
امشب دوباره به کدام زخم
شلیک میکنند؟
احمد بابایی نیز از دیگر شاعرانی بود که در این مراسم سرودهای تازه را به شرح ذیل خواند.
چقدر خاطره از گرگ و میش باید خواند
چقدر مرثیه در سوگ خویش باید خواند
چگونه شرح کنم بی قراری خود را
شهادت است گواه این همه تشهد را
چقدر نکبت تلمود را نگاه کنیم
چقدر مویه به اطفال بیپناه کنیم
چقدر با دل خون آرزوی صبر کنیم؟
برای کودک لب تشنه فکر قبر کنیم
چه داغها گه دمیده درون پیله ما
بگو که خواب حرام است بر قبیله ما
بگو که قبله جان در جنون گذشتن ماست
طواف از دل دریا خون گذشتن ماست
حوالی گله ماندن قرار طوفان نیست
نه زنجه موره بیهوده کار طوفان نیست
نه من قبول ندارم شکست غیرت را
مگر شکستهدلی ذوالفقار طوفان نیست
مگر ندیدهای از کوه، کاه میسازد
ندیدهای که به جز آه، بار طوفان نیست
ببین که آئینه بین غبار میرقصد
کدام رقص که آیینهدار طوفان نیست
به عنکبوت بگو تار دیگری بتند
که کار سست عناصر، مهار طوفان نیست
به گوشه گوشه هفت آسمان، به ابر قسم
که نیست صاعقهای که کنار طوفان نیست
چه جنگلی است جهان با دار شعله و آه
چه جنگی است که چشم انتظار طوفان نیست
تنور لافزنان چشمه چشمه تر بشود،
در آن کویر که گویا دیار طوفان نیست
درست ساعت قهر خدا، شبی که زخم
نموده خشک و تری که دچار طوفان نیست
شبی که مست به ریل عذاب خفته زمین
شبی که در جریان جز قطار طوفان نیست
کسی به غیر همین نوج باوران صبور
به وقت حادثه کشتی سوار طوفان نیست
قسم به نوح و به روح تمام طوفانها
قسم به خاک و به خون دل مسلمانها
به جاه نصر که فتحالفتوح خواهد شد
نماز قافله قرآن نوح خواهد شد
شکاف کعبه شکوفاتر از طواف شود
وذوالفقار خدا وارد مصاف شود
چه بیم سنگ که آئینه بیمه خواهد شد
دوباره در خیبر دو نیمه خواهد شد
چه باک که فتنه غربال میکند شب را
و پاک میکند از قدس نسل مرحب را
برو که نافله زخمهاست حیرت ما
و خطبههای بتول است راز غیرت ما
هنوز در دل ما شعله نخستین هست
هنوز پشت دعامان صدای آمین هست
چز در این کرانه به موجب بلا بی کفنیم
به هر نفس که کشیدیم یا علی گفتیم
هنوز سایه این عشق بر سر ماهاست
هنوز حضرت صدیقه مادر ماهاست
قسم قسم به هیاهوی در سکوت قسم
رجز زجر به شب و هقهق قنوت قسم
جنون جنون به همین عقل مسلکی سوگند
نفس نفس به گروهان موشکی سوگند
ببین که صاعقه طوفان به دوش میآید
صدای خس خس خیبر به گوش میآید
قسم به دل دل انگشتها که بر ماشه است
تلاش خصم تکاپوی آخر لاشهاست
خدا به خط مقدم اراده فرموده
قسم به عصر، تلاش یهود بیهوده است
خبر رسید که فصل بهار نزدیک است
بهار وعده پروردگار نزدیک است
محمود اکرامیفر شاعر نیز در شعری با این مطلع به ابراز همدردی با مردم مظلوم غزه پرداخت
سکسکسه سیاست
سرگیجه سربازان را بیشتر میکند
حالا خیابانها جنازه بالا میآورند
و کودکان دستهای بیگناهی خود را
حالا طوفان نفت ترانههای مدینترانه را میبلعد
و گردباد گلوله در کوچههای از نفس افتاده غزه بیداد میکند
در گرماگرم سیاست...
محمدمهدی عبداللهی شاعر نیز شعری را در وصف این روزهای غزه و مظلومیت مردمانش خواند:
چقدر داغ صنوبر به سینه میکاریم
بگو به باد صبا بیصدا عزاداریم
خبر رسیده خبرهای داغ، پیدرپی
به آهِ بیت مقدّس شکسته میباریم
دوباره آتش نمرودها به راه افتاد
میان شعله نامردها گرفتاریم
چقدر آه کبوتر گرفته دنیا را
بر آشیانه آتش گرفته، بیداریم؟!
سکوت پشتِ سکوت ای رفیق جایز نیست!
بگو ز حرملهها تا همیشه بیزاریم
به داد این همه مظلوم، دادخواهی کو!
به بوم حادثهای سرخ نقش تکراریم
صدای ناله َهل ِمن مُعین، تو نشنیدی؟!
چقدر پای امام زمان وفاداریم؟
خلیل بتشکن از قتلگاه میآید
از این عقیده دمی دست برنمیداریم
دعای خستهدلان مستجاب خواهد شد
به سوز مسجدالأقصی به او بدهکاریم
به صبحگاه فلسطین طلوع خواهد کرد
در انتظار قدومش در این چمنزاریم
به حاج قاسِم عاشق قسم که در این راه
دو چشم محوِ اشارات رهبری داریم
همیشه مرد نبردیم و مرد میدانیم
نه اهل سازش و تسلیمِ نابهنجاریم
برای فتح قریبالوقوع ای یاران
همیشه در همه احوال با علمداریم
شهاب و موشک سجّیل و ذوالفقار آری
به سوی دشمن زخمخورده باز میباریم
بخوان که لشکر صهیون سقوط خواهد کرد
قسم به صبح ظهور از امید سرشاریم
در اقتدای شهیدان کنار قدس شریف
نماز جمعه عشاق را به پا داریم
میلاد عرفانپور مدیر مرکز آفرینشهای حوزه هنری نیز در این مراسم شعرخوانی کرد، سروده تازه عرفانپور به این شرح است:
به جز دریغ چه از دست من برآمده است
مرا به غزه ببر طاقتم سرآمده است
هنوز داغ خبرهای پیش از این تازه است
خبر رسیده خبرهای دیگر آمده است
خبر رسید خبر کودکی است در آوار
که زارزار پی نعش مادر آمده است
خبر رسیده خبر بیقراری پدری است
که لرزه بر تنش از سوگ دختر آمده است
خبر رسیده خبر ضجه پرستاری است
که از تنفس گلهای پرپره آمده است
خبر رسیده ولی خواب برده دنبا را
خبر رسیده وکجایی محشر آمده است
مرا به غره ببر تا نماز بگذارم
که صبح صادق اللهاکبر آمده است
بیا به غزه ببر شعر خون چکان مرا
که آفتاب زده تیغها برآمده است
بگو به حرمله در چله تیر مگذار
بگو که دوره کودککشی سرآمده است
ازین نبرد مبادا که جا بمانم من
که حیدر است پی فتح خیبر آمده است
نه کارساز نشد شعر، کارزار کجاست
مرا به غزه ببر طاقتم سر آمده است
رضا اسماعیلی، ناصر فیض، محمود حبیبی کسبی، مبین اردستانی، قادر طهماسبی، قاسم صرافان، سعیده حسینجانی، فریبا یوسفی و… از جمله شاعرانی بودند که در این مراسم به شعرخوانی پرداختند.
منبع: تسنیم
نظر شما