به گزارش خبرنگار ایمنا، پرستو عسگرنجاد در صفحه کاربری خود در اینستاگرام نوشت: «میفهممت زن، صدای نفس نفس زدنت رو میشنوم. آدم وقتی میترسه، نفس نفس میزنه، تو یه عمره یه نفس راحت نکشیدی، تو یه عمره نفس کم آوردی.
دونههای درشت عرق رو که از پشت گردنت لیز میخورن و به عبای خاکیات میرسن، میبینم. لرز توی شونههات رو حس میکنم، مدام پلک میزنی، ولی تاریکی عقب نمیره، برق قطعه، قطعش کردن.
ظلمات، تاریکی مطلق دور تا دورت چنبره زده، هیچی از خرابههای شهر معلوم نیست.
لبای خشک رو میبینم، آخرین بطری آب، صبح، خالی شده به یه قطره شم لب نزدی، نگهش داشته بودی برای بچهات، هرم تشنگی پنجه انداخته دور گلوت، آب قطعه، قطعش کردن.
صدات رو میشنوم، سرت رو فرو بردی بین موهای بچهات، محکم بغلش کردی و دارش براش لالایی میخونی، اشک از روی گونه خشکت راه باز میکنه تا جعد موهای دخترت.
هر بار که یادت میاد وقتی آب و برق رو قطع کردن، بچه چقدر ترسید و بهونه گرفت، گریهات شدت میگیره،
هربار که یادت میاد زن همسایه چطوری عین دیوونهها آدم رو تکون میداد و جیغ میکشید: بچهام گرسنه مرد به هقهق میفتی، ولی دستت رو محکم میذاری روی دهنت که بچه بیدار نشه.
شوری اشک روی لای انگشتات میکنم، میشنوم که آخر لالایی، دم گوش دخترت اشهد میخونی، میبینم تقلا میکنی باریکه نوری پیدا کنی که صورتشو ببینی، شاید صبح زیر آوار پیداش نکنی.
میشنوم دعا میکنی تو هزار بار بمیری و خط به صورت دخترت نیفته. میشنوم دعا میکنی تو هزار بار بمیری و خط به صورت دخترت نیفته. انگشتای کشیدهات رو میبینم که دستات بس که آجر و سیمان آوار شده جابهجا کرده تا شهید پیدا کنه، شبیه پیرزنا شده اما هنوز جون داره، می بی نم که مشت گره میکنی، میبینم که تنها تنهای تنها، مشت گره میکنی به سمت همه سیاهی اطراف که میرسه به یه کاخ سفید، دست همه شهدایی رو که بدنشون رو از زیر خرابهها بیرون کشیدی، کنار دستات میبینم.
میفهمت زن، میفهمت مادر سرزمین زیتون. من هزار هزار هزار کیلومتر دورتر از تو، پابهپات لالایی میخونم و گریه میکنم، برای زنده موندن تو و دخترت دست دعام کاسه شده سمت آسمون، بچهها مو نگاه میکنم یاد تو میافتم. چراغ روشن میکنم یاد تو میافتم، آب میخورم یاد تو میافتم. روضه خرابه و اسیری میشنوم یاد تو میافتم، هر بار یاد تو میافتم، میمیرم.
چشمات برق میزنن از اشک، تاری که اما نفرت و خشمی که زبونه میکشه تو نگات، از اینجا معلومه، اشک تو، شیشه عمر دیو رو میشکنه، اشک تو، سیل میشه و میکوبه به دروازههای تلآویو، اشک تو گرداب میشه و گنبد آهنین رو میکشونه تا قعر زمین، اشک تو دریا میشه و اسرائیل رو از روی تمام نقشهها پاک میکنه.»
نظر شما