رسالت نویسندگان ادبیات پایداری از نگاه یک خواهر شهید

تالیف بیش از ۲۰ کتاب، او را به یکی از نویسندگان پر کار در حوزه ادبیات پایداری تبدیل کرده است؛ منیره‌السادات موسوی در این گفت‌وگو از رسالتی که بر عهده نویسندگان ادبیات پایداری در قبال انتقال ارزش‌های دفاع مقدس قرار دارد، می‌گوید.

به گزارش خبرنگار ایمنا، با رمان «جنگ و عشق» توانست خود را به عنوان یکی از نویسندگانی که در حوزه ادبیات پایداری حرفی برای گفتن دارد، معرفی کند؛ بانوی نویسنده‌ای که خود آن دوران را با تمام پوست و گوشتش احساس کرده و نوشتن از سال‌های حماسه برای انتقال ارزش‌های والای ایثار و شهادت را یک تکلیف می‌داند چرا که معتقد است رزمندگان اسلام با جان و دل در دوران دفاع مقدس شرکت کردند و به تبع آن وظیفه نویسندگان حوزه حماسه و مقاومت هم این است که برای قلم زدن از این عرصه از جان و دل خود مایه بگذارند.

خالق رمان‌های «فصل رزهای صورتی»، «طوفان و ذنبق»، «نیلوفروماه»، «لطفاً پنجره را ببند»، «صعود با فرمانده»، «آخرین قزاق» که تدوین زندگی‌نامه چند فرمانده شهید را نیز در کارنامه کاری خود دارد، آرزو می‌کند تا وقتی که زنده‌است، سرانگشتانش، قدرت و توان تایپ کردن داشته باشد تا بتواند همچنان به رسالت خود در حوزه ادبیات دفاع مقدس ادامه دهد.

منیرالسادات موسوی که لقب خواهر شهید را به دوش می‌کشد، شرایط خانوادگی را عامل مؤثر حضورش در عرصه نویسندگی می‌داند و می‌گوید: پرورش من در دامان مهر مادری که به شعر، ادبیات و حافظ عشق می‌ورزید و زندگی در خانه‌ای که مطالعه در آن فراوان بود، ناخودآگاه از همان ایام مدرسه شور و شعف و علاقه‌ای وافر به نوشتن را در سرشت من به‌وجود آورد و دوران دبیرستان بود که دست به قلم شدم؛ ورود من به دانشگاه و انتخاب رشته ادبیات برای ادامه تحصیل سنگ بنای نویسندگی را در وجود من محکم‌تر کرد، این اتفاق با اوج‌گیری روزهای پرالتهاب انقلاب توأم و علاقه من به نوشتن روز به روز بیشتر شد، نوشتن برای من حدومرزی نداشت، نوشتن مقالات گوناگون و انتشارآن به اسم مستعار یا نوشتن داستان کوتاه در مجله زن روز، یا سردبیری مجله هیچ‌کدام برایم فرقی نمی‌کرد.

نوشتن از انقلاب و جنگ با حسی مادرانه و زنانه جلوه دیگری دارد

وی می‌افزاید: من از ابتدا به ادبیات حماسی خیلی علاقه داشتم، مطالعه حماسه شاهنامه و سایرمتون حماسی برایم لذت زیادی داشت، با آغاز روزهای جنگ این عطش برای نوشتن در این حوزه در من بالا گرفت و علاوه بر آن لمس، نزدیک روزهایی پر از التهاب و دغدغه و رشادت‌ها و رنج‌هایی که غیورمردان وطن و خانواده‌های آنان را درگیر می‌کرد، سمت و سوی کاری مرا به قلم زدن در این عرصه کشاند و باعث شد که تمام داستان‌ها و رمان‌هایم، صرفاً معطوف به این حوزه باشد.

رسالت نویسندگان ادبیات پایداری از نگاه یک خواهر شهید

این بانوی نویسنده معتقد است دوران دفاع مقدس پر از اتفاقات و سوژه‌هایی است که می‌توان درباره آنها نوشت چرا که آن دوران یک حماسه کامل است و اطلاق واژه جنگ به هشت سال دفاع جانانه ایران در برابر دشمن یک بی‌مهری تمام عیار است و شاید بهترین واژه برای بیان مفهوم این مقاومت حماسه باشد، بچه‌های جنگ و انقلاب از خیلی چیزها در راه هدفی که داشتند گذشتند از جان، جوانی، زندگی، عشق و خانواده و خلاصه هر بود و نبودی که در وجودشان بود و این معنای مطلق حماسه است؛ از نگاه او پرداختن به نوجوانی که حتی یک روز در جبهه بوده، سوژه‌ای عالی برای نوشتن یک داستان، مقاله یا یادداشت است.

موسوی ادامه می‌دهد: از آن‌جا که فعالیت نویسندگی من با فعالیت‌های انقلابی که از نوجوانی داشتم، هم‌سو شد و پس از آن نیز به دلیل درک کردن جنگ و حضور آشنایان در این رویداد بزرگ که به طور ملموسی در زندگی من تأثیرگذار بود، فکر می‌کنم تاریخ زنده‌ای از انقلاب و جنگ هستم که وظیفه دارم این ادراکات و تجربه‌ها را با کسانی که درکی از آن ندارند در قالب داستان یا رمان به اشتراک بگذارم.

وی درباره باز شدن پای زنان به حوزه نویسندگی دفاع مقدس و توجه‌ای که رهبر انقلاب به این موضوع داشته است، می‌گوید: خانم‌ها به یقین در همه کارها دقیق‌تر از مردان هستند، چه آن‌هایی که جنگ را درک کرده یا نکرده‌اند، نوشتن از انقلاب و جنگ با حسی مادرانه و زنانه جلوه دیگری دارد، کتاب‌هایی که به قلم بانوان نوشته می‌شود به دلیل برخورداری از احساس زنانه و لطیف و سرشاری که خدا در نهاد بانوان نهاده‌است، از تأثیرگذاری و جذب مخاطب بالایی برخوردار هستند، چرا که مسائل انقلاب و جنگ بیشتر احساس و روح و قلب آدم‌ها را درگیر خودش کرده‌است، بی‌شک نوشتن با قلمی پر احساس که یک زن دارد، بازخورد مؤثرتر و بهتری خواهد داشت.

مردان دفاع مقدس مردانی بی‌ادعا بودند، نویسندگان ادبیات پایداری هم باید نویسندگانی بی‌ادعا باشند

موسوی که تلاش کرده تا نقش‌هایی را که به عنوان یک دختر، یک خواهر، یک همسر و یک مادر داشته است، به خوبی ایفا کند، این نقش‌ها را نه تنها مانعی برای نویسندگی نمی‌داند که معتقد است با آنها رشد فزاینده‌ای را تجربه کرده است: «زمانی که در یک مسیر به راه می‌افتم، دلم می‌خواهد بهترین اتفاقات در این راه برایم تداعی شود، من از تمام وجود خودم برای تربیت فرزندانم مایه گذاشتم، از خواب و استراحت و خواسته‌های خودم گذشتم تا خانواده‌ام به آرامش برسند، از همان روزهای نوجوانی عادت نداشتم که شب‌ها بخوابم، ماه رمضان که می‌شد تا صبح به انجام کارها و نوشتن می‌پرداختم و سحری را نزدیک اذان می‌پختم تا تازه باشد، این عادت در من نهادینه شد و تقریباً هر شب حدود هشت ساعت به نوشتن آثاری که در ذهن دارم می‌گذرد.»

این بانوی نویسنده گریزی هم به روزهای جنگ می‌زند و می‌گوید: هیچ‌گاه آن روزهای پرتنش از خاطر نمی‌برم، روزهایی که برادرم از سر کلاس درس ناگهان از خط مقدم جبهه سر در آورد و پس از جراحت عمیقی که برداشت برای مداوا به تهران بازگشت و من در حالی که فرزندم را باردار بودم چند ماه از او در بیمارستان پرستاری و مراقبت کردم تا دوران نقاهت را پشت سر بگذارد، حضور مکرر او در جبهه با همان جانبازی که داشت ادامه یافت تا این‌که عشق و مجاهدت و خلوص او پس از طی سال‌ها رنج به شیرینی شهادت ختم شد و این اتفاق روح مرا بیشتر دچار عشق به نوشتن برای مردان و زنان جنگ کرد.

وی ادامه می‌دهد: مردان دفاع مقدس مردانی بی‌ادعا بودند و ما نویسندگان ادبیات پایداری هم باید نویسندگانی بی‌ادعا باشیم، به دور از نام و نشان‌ها ارزش برای ما باید ادای دین و تکلیفی باشد که برای روایت شهدا و زندگی و خصوصیات آن‌ها بر گردن داریم، احساس رضایت قلبی از انجام این وظیفه توصیف‌ناپذیر است.

کد خبر 694598

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.