به گزارش خبرنگار ایمنا، شاید رزمندگان مقاومت هرگز فکر نمیکردند ترکشهای عملیات بزرگ «طوفانالاقصی» هزاران کیلومتر فراتر از اهداف اصلی آنها در سرزمینهای اسرائیلی، به قلب دشمنانشان برخورد کند، مزدوران رسانهای که کیلومترها دورتر از اسرائیل در واشنگتن و لندن، سیاهپوش عزای سردمداران صهیونیست خود شدند و ساعاتی پس از آغاز این عملیات غافلگیر کننده و بیرون آمدن از مکانیزم انکار، وارد فاز جدید رسانهای شدند.
بررسی محتواهای تولید شده توسط شبکههایی مانند بیبیسی، ایران اینترنشنال و منوتو از شنبه تاکنون نشان میدهد این شبکهها سعی کردند با رویکردی نسبتاً هماهنگ و با هدف انحراف افکار عمومی از جنایات ۸۰ ساله رژیم صهیونیستی، این عملیات را یک عملیات تروریستی، با برنامهریزی و حمایت ایران و ظلم به شهرکنشینان بیگناه (!) فلسطین اشغالی جلوه دهند تا بار دیگر جای شهید و جلاد را در ذهن مخاطبان غافل عوض کنند. اگرچه با توجه به دیدار علنی یک ماه پیش خبرنگاران رسانههای فارسیزبان با وزیر اطلاعات اسرائیل، اتخاذ هر رویکرد دیگری از جانب آنان، عجیب و دور از انتظار بود.
اتهام به ایران برای توجیه شکست بزرگ اسرائیل
یکی از موضوعاتی که این شبکهها برای کاستن از حجم تحقیر و شکست دستگاه اطلاعاتی رژیم صهیونیستی در دستور کار خود قرار دادهاند، متهم کردن ایران به دست داشتن در عملیات طوفانالاقصی است، زیرا اگر بپذیرند چنین عملیاتی درست بیخ گوش اسرائیل و موساد و توسط نیروهای مقاومت در نوار غزهای که تحت نظارت کامل صهیونیستها قرار دارد رقم خورده، ننگ شکست اطلاعاتی گسترده رژیم صهیونیستی چندین برابر خواهد شد.
در همین رابطه کارشناس شبکه بهایی منو تو در واکنش به تحولات سرزمینهای اشغالی مدعی شد: «رهبر ایران چند روز پیش به فلسطینیان کُد فرستاد!»
آش این ماجرا آنقدر شور شده است که یکی از مجریان اینترنشنال در تحلیل تیتر یک روز گذشته روزنامه فرهیختگان با عنوان «طوفان قاصم» (به معنای طوفان نابودکننده) میگوید قاصم عربی شده قاسم است و از این موضوع برای اثبات ادعای ارتباط عملیات مقاومت برای انتقام گرفتن از اهانت به مجسمه سردار سلیمانی در حاشیه دیدار الاتحاد - سپاهان یاد میکند!
اگرچه حماس یکی از گروههای تحت حمایت ایران است، اما در منطقه مستقل عمل میکند و مرتبط کردن عملیاتهای آنان به تهران در واقع برای کاستن از میزان حقارت و خواریای است که رژیم صهیونیستی روز شنبه آن را تجربه کرد. به نظر میرسد اعوان و انصار رسانهای صهیونیستها با آوردن نام ایران درصدد هستند این موضوع را القا کنند که یک گروه مستقر در منطقه تحت محاصره غزه، مسئول شکست تحقیرآمیز اسرائیل نیست، بلکه پشت پرده آن، کشوری قدرتمند در تراز جمهوری اسلامی ایران است.
کدام را باور کنیم؟!
نکته جالب توجه در مورد این سخنان این است که به یاد بیاوریم، دیگر رویکرد مشترک این رسانههای در مواجهه با ایران، بهخصوص در یکسال گذشته، ارائه یک تصویر ضعیف، متزلزل و شکست خورده از جمهوری اسلامی بوده است که در جریان آشوبهای سال گذشته که از آن به عنوان «انقلاب» یاد میکنند، دچار فروپاشی شده و قدرت آن از درون نابود شده است. در حالی که همین حکومت ضعیف و ناتوان در رویکرد فعلی، آنچنان قوی و پرنفوذ است که میتواند عملیاتی به گستردگی طوفانالاقصی را در منطقهای که از همه طرف توسط صهیونیست تحت محاصره و اشراف کامل است، طراحی و اجرا کند و دستگاه اطلاعاتی پرادعای اسرائیل را اینگونه غافلگیر کند. حال سوالی که جا دارد از کارشناسان و مجریان این شبکهها بپرسیم این است که بالاخره مخاطب باید کدام سخن را در این حجم عظیم از تناقضگویی بپذیرد؟!
تطهیر تروریست
اگرچه متهم کردن ایران به دست داشتن در عملیات طوفانالاقصی تنها دستور کار تعریف شده برای این مزدوران رسانهای نبود و جلب ترحم مخاطبان برای شهرکنشینان و معرفی آنان به عنوان مردم بیگناه مورد تهاجم از جانب تروریستها، رویکرد دیگری است که توسط این شبکهها دنبال میشود، در واقع همدردی با رژیم صهیونیستی و متهم کردن مقاومت مردمی فلسطین به تروریسم پروژهای بود که از شنبه پانزدهم مهر توسط اپوزیسیون ایرانی برای تطهیر صهیونیستها کلید خورد و تا امروز نیز ادامه دارد.
اما متهم کردن نیروهای مقاومت به تروریسم و تلاش برای نادیده گرفتن جنایات ۸۰ ساله اسرائیلیها، رویکردی است که حتی صدای روزنامهنگار اسرائیلی در بیبیسی فارسی را هم درآورده و سبب شده است تا «مژگان نوی» در مصاحبه با این شبکه این طور بگوید: «این عملیات نتیجه چیزی است که ما سالها در سازمانهای حقوق بشر میگوئیم که در را بستن به روی دو میلیون نفر و در بزرگترین زندان دنیا بدون نیازهای اصلی از هر لحاظی که باشد، بمباران غزه سالی یک دفعه، کشتار و حصار به هیچ جایی نمیتوانست ختم شود، جز به چنین فاجعهای. نباید فراموش کرد این در یک کانتکس سالهای سال خشونت از طرف اسرائیل است.»
اعتراف به شکست
علیرغم تمام تلاش شبکههای فارسیزبان وابسته به رژیم صهیونیستی و دولتهای متخاصم برای به حاشیه بردن اهمیت این عملیات گسترده و بیسابقه توسط نیروهای مقاومت، میزان موفقیت عملیات آن قدر بالا بود که این شبکهها ناگزیر از اعتراف به شکست اطلاعاتی و نظامی اسرائیل شدند.
نفیسه کوهنورد، خبرنگار منطقهای بیبیسی فارسی با اذعان به پیچیدگی و توان عملیاتی بالای نیروهای مقاومت در گزارشی تصویری گفت: «عملیاتی که در نزدیکی مرز غزه در جریان است، به معنای واقعی کلمه شکست دیوار دفاعی و اطلاعاتی اسرائیل بود. تصویر اسارت شهرکنشینها تصویری نیست که بهراحتی از اذهان مردم جهان و اسرائیلیها پاک شود.»
کارشناس مدعو بیبیسی در بخش خبری این شبکه نیز ناتوانی دستگاه اطلاعاتی صهیونیستها از پیشبینی عملیات حماس را خجالتآور خواند.
اما شبکه تلویزیونی ایران اینترنشنال که بهتازگی با راهبری موساد مدیریت میشود و در سرزمینهای اشغالی دارای دفتر و خبرنگار مستقل است، روز عملیات را به نقل از صهیونیستها «شنبه سیاه» خواند. بابک اسحاقی، خبرنگار ایراناینترنشنال با اشاره به حمله ترکیبی (دریایی، زمینی و هوایی) حماس و پرتاب هزاران موشک به سوی اشغالگران گفت: «این عملیات در کمال ناباوری رخ داد و هیچگاه اسرائیلیها فکر نمیکردند روزی نیروهای حماس از راه دریا و زمین وارد خاک اسرائیل شوند.»
کارشناس این شبکه تروریستی-صهیونیستی نیز در اظهاراتی با اذعان به موفقیت حماس در از بین بردن قدرت بازدارندگی رژیم صهیونیستی مدعی شد، این عملیات که همزمان با جشن «یوم کیپور» و صحبتهای آیتالله خامنهای مبنی بر شکست قمار عادیسازی رابطه با اسرائیل صورت گرفت، ضرب شست مقاومت برای نشان دادن موفقیت نشدن عملیات عادیسازی بود.»
یک کلام: حال خوبی نداریم!
لازم به ذکر است در شرایطی که در حملات روز گذشته رژیم صهیونیستی به مناطق مسکونی در غزه بیش از ۶۰۰ نفر به شهادت رسیدند که در بین آنها ۱۴۰ نفر کودک هستند، تا این لحظه راهبرد این رسانهها در برابر این جنایت سکوت یا توجیه خشونتهای صهیونیستها در مواجهه با مردم بیپناه و تحت محاصره غزه بوده است، این در حالی است که مجریان و کارشناسان شبکههای ضد ایرانی از جمله اینترنشنال و منوتو در پی هلاکت سربازان اشغالگر اسرائیلی و شهرکنشینهای صهیونیست، رخت عزا به تن کردند. در همین رابطه مجری شبکه منوتو در حالی که لباس مشکی به تن داشت گفت: «حال خوبی نداریم.»
نظر شما