به گزارش خبرنگار ایمنا، روز کودک مصادف با شانزدهم مهرماه است که به افتخار کودکان و به منظور یادآوری حقوق آنها برگزار میشود تا بهانهای باشد برای فراهمسازی شرایطی که روح کودکان از مصائب زندگی بزرگسالی در امان بماند.
صاحبان روح لطیف کودکانه، حساسترین قشر جامعه هستند که تمام ابعاد زندگی آنها به تصمیمات بزرگسالان از جمله ازدواج، طلاق، جنگ، حوادث طبیعی یا خشونت وابسته است و با وجود پیشرفتهای حاصل شده طی دهههای اخیر، هنوز میلیونها کودک در بعضی نقاط جهان بدون بهرهمندی از حقوق اولیه خود زندگی میکنند.
تمام کودکان حقوق یکسانی دارند و باید بدون توجه به نژاد، قومیت، ملیت و گرایش جنسی دسترسی یکسان به آموزش داشته باشند، آنها حق دارند نظرات و عقاید خود را آزادانه بیان کنند و دیدگاه کودکان باید در تمام امور مربوط به آنها در نظر گرفته شود.
همچنین طبق قانون، کودکان حق حیات و رشد دارند و باید به تمام امکانات نظیر آموزش برای آنها فراهم باشد و در هر تصمیمگیری در مورد کودکان باید صلاحدید و منافع کودکان بیشتر از مسائل دیگر در مرکز توجه قرار داشته باشد.
خاطرات دوران کودکی، رویاهایی است که بعد از بیدار شدن در ذهن باقی میماند و حقیقتی جداییناپذیر از زندگی تمام افراد است، با مرور خاطرات کودکانه در گوشهای از ذهن، فرد برای چند ثانیه از دنیای امروز خود به دورانی مملو از احساس سفر میکند و چه بهتر که در این دوران جز آرامش و لبخند، هیچ چیز وجود نداشته باشد.
تقلیل حقوق کودک به امور قانونی
مریم شعبان، مدیر گروه جامعهشناسی کودک در کرسی یونسکو دانشگاه تهران، در گفتوگو با خبرنگار ایمنا، اظهار میکند: تلاش برای جذب توجه عمومی و حمایت از قشر کودک بعد از جنگ جهانی دوم به فعالان این حوزه نشان داد که تعیین یک نقطه زمانی میتواند کنشگری در حوزه کودک را تقویت کند و انتخاب روزی برای کودکان در تاریخ شانزدهم مهرماه توسط سیاستگذاران از قدرتهای معین سرچشمه میگیرد.
وی با تاکید بر تقلیل حقوق کودک به امور قانونی، میافزاید: مواد قانونی مرتبط با وضعیت کودکان بخشی از حقوق کودک است و حقوق کودک در معنی عام، تمام حقوق کودک در حوزههای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی و صحبت از حقوق کودک، موضوعی اجتماعی و فرهنگی است که باید مورد توجه قرار گیرد.
رئیس گروه جامعهشناسی کودکی در انجمن علمی حقوق کودک ایران تصریح میکند: حقوق کودک در سطح جهانی در ۵۴ ماده در نظر گرفته میشود و شامل همه جنبههای زندگی یک کودک است، لذا طیفی گسترده از حقوقی از جمله زیستی بیولوژیکی، سلامت و بهداشت، امنیت، آزادی، احترام، خانواده، تحصیل و آموزش، تربیت و جامعهپذیری، زبان و مذهب، ملیت و هویت را در بر میگیرد.
خانواده مهمترین بستر حمایت و تحقق حقوق کودک
وی با بیان اینکه خانواده مهمترین و اولین بستر حمایت از کودک و تحقق حقوق کودک است و نهاد خانواده بنیادیترین ساختار برای قشر کودک محسوب میشود، اضافه میکند: چیستی و چگونگی حقوق کودک نسبی است، تعریف و تعیین ماهیت هر یک از مواد حقوق کودک به بسترهای اجتماعی و فرهنگی یک جامعه وابسته است و از همین رو نمیتوان حقوق کودک را از زمینههای اجتماعی و فرهنگی جامعه جدا کرد و حقوق کودک از جامعهای به جامعه دیگر و از یک دوره زمانی به دوره دیگر متفاوت است.
شعبان با اشاره به دلایل ضعف اجرای حقوق کودک در بعضی موارد تصریح میکند: از مهمترین دلایل ضعف اجرای حقوق کودک، نبود سیاستگذاران و مدیران متخصص در حوزه کودک، مسائل کودک و حقوق کودک است که به دنبال آن گاهی با ضعف ساختارها و نهادهای اجرایی مرتبط با کودکان روبهرو میشویم.
وی خاطرنشان میکند: مهمترین شیوه احقاق حقوق از جمله حقوق کودکان، مطالبه آن است و به دلیل ناآگاهی، کودکان امکان مطالبه جدی و مستمر حقوق خود را ندارند و آسیبپذیرترین قشر یک جامعه هستند و مهمترین راهکار برای رعایت حقوق کودک در یک جامعه، آگاهیبخشی از حقوق کودک برای خانوادهها و کودکان است.
شاد زیستن، آسانترین راهکار ادای حقوق کودکان
نرگس عطریان، متخصص حوزه مطالعات فرهنگی و علوم رفتاری، در گفتوگو با خبرنگار ایمنا، با اشاره به اینکه شاد بودن در دوران کودکی از حقوق اصلی کودک است، اظهار میکند: بازی کردن و شاد بودن کودکان مهمترین عامل رشد آنها است، یکی از ویژگیهای شاد بودن مسری بودن آن است و شادی والدین به فرزند و شادی فرزند به والدین سرایت میکند.
وی میافزاید: شاد زیستن هنری است که میتواند به دیگران سرایت کند و در عین حال قابل آموزش است که افراد به راحتی میتوانند به فرزندان خود آموزش دهند که چگونه بانشاط زندگی کنند، شاد بودن در دوره کودکی لازمه دستیابی موفقیتها در دوره بزرگسالی است و یکی از کمهزینهترین و آسانترین راهکارهایی است که خانواده برای ادای حقوق فرزند میتواند فراهم کند.
این متخصص حوزه مطالعات فرهنگی و علوم رفتاری با اشاره به اینکه شادی بر همه مراحل رشد یک کودک تأثیر میگذارد، تصریح میکند: دنیای کودکی شخص، مجزا از بزرگسالی او نیست، کم بودن شادی دوران کودکی در دوره بزرگسالی مؤثر است و به طور معمول، این گروه از کودکان در بزرگسالی افرادی دارای اضطراب، خلق و خوی نامساعد و بداخلاق خواهند بود.
وی با تاکید بر اینکه انجام بازیهای شاد میتواند دنیای طبیعت را برای کودکان کشف کند، میگوید: برخی خانوادهها تنها به جنبه رشد جسمانی فرزند توجه میکنند در حالی که مبرهن است که رشد روحی و روانی کودکان مهمتر از رشد جسمانی آنها است و در این صورت است که یکی از مهمترین حقوق کودکان محقق میشود.
عطریان با بیان اینکه فرزندان بزرگترین نعمت زندگی هستند، ادامه میدهد: شادی هیجانی فرهنگی است و فرهنگهای تخلیه هیجان باید به کودکان آموخته شود، حلقه شادی کودک را والدین تکمیل میکنند و کودک به اقتضای سن خود بازی و شادی را دوست دارد و به عنوان بخش بزرگی از حقوق کودک باید بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد.
وی خاطرنشان میکند: رفت و آمد با افراد دارای روحیه شاد باعث کاهش افسردگی بین فرزندان میشود و کسب موفقیت و حس قدرت حل مسئله و قوی بودن در کودک ایجاد کننده نشاط است و از سویی ناکامی باعث کاهش شادی کودک میشود. باید اجازه تلاش به کودک داده شود و بعد از کسب موفقیت او را تشویق کنند تا از موفق بودن خود لذت ببرد.
حفظ حقوق کودک لازمه احترام به کرامت انسانی او
نوید بابایی، دکترای حقوق بینالملل کودک، در گفتوگو با خبرنگار ایمنا، با بیان اینکه احترام و تضمین حقوق کودک، لازمه احترام به کرامت انسانی او است، اظهار میکند: کودک در جامعه به عنوان مهجور شناخته میشود و نیازمند حمایت است، حمایتی از جانب والدین، معلم و تمام افرادی که با او در ارتباط هستند، با این حمایتهای به جا و درست است که شخصیت فکری و روحی کودک به درستی شکل میگیرد و او را در آینده به فردی کارآمد تبدیل میکند.
وی میافزاید: پدر و مادری که کنترلگرا هستند و مدل تربیتی آنها رفتارگرایی است، نمیتوانند حامیان خوبی برای حقوق کودک خود باشند، چراکه رفتارگرایی مطلق، مبتنی بر تنبیه و تشویق و خلاف کرامت انسانی کودک است.
این دکترای حقوق بینالملل تصریح کرد: سبک تربیتی کارآمد است که در کنار تنبیه و تشویق، تفکر، انتخاب و احساس کودک را به رسمیت بشناسد و در این صورت است که نه تنها به رسمیت شناختن کودک باعث سست شدن بنیان خانواده نمیشود، بلکه به تحکیم پایههای خانواده و رشد فکری و احساسی کودک نیز کمک شایانی خواهد کرد.
وی اضافه میکند: کودک مطالبهگر، کودکی صاحب عزت نفس است و این عزت نفس، خود بالاترین ضامن نهادینه شدن اخلاق در کودک خواهد بود و مواردی مانند جرمانگاری، کودکآزاری در برخی خانوادهها، سلب حضانت، تکلیف والدین به تربیت صحیح کودکان و مداخلات اورژانس اجتماعی همگی در راستای شناسایی حقوق و کرامت انسانی کودک در خانواده است.
بابایی میگوید: به رسمیت شناختن ارزش کودک از طریق حقوق، نافی ارزشهای خانواده نیست و ارزشهای خانواده نیز مانعی در شناسایی و تحقق حقوق کودک نخواهد بود، بلکه این دو یکدیگر را تکمیل خواهند کرد و رعایت و حفظ حقوق کودک به تحکیم بنیان خانواده کمک میکند.
وی خاطرنشان میکند: بخشی از حقوق کودک در قالب حق بر تربیت، مسئولیتهایی است که کودک در برابر والدین دارد و باید انجام دهد تا افزون بر رعایت حقوق کودک، حقوق والدین نیز رعایت شود، در این صورت است که کودک و خانواده به حقوق خود دست مییابند و بنیان خانواده نیز حفظ میشود.
توجه به تربیت کودکان در سنین شش سال ابتدایی به عنوان بخشی از حقوق آنها
سعید رحیمی، روانشناس کودک، در گفتوگو با خبرنگار ایمنا، اظهار میکند: از لحاظ روانشناختی، دوران کودکی را از ابتدای تولد تا پایان ۱۸ سالگی در نظر میگیریم؛ لذا مهم است که در تمام سنین کودکی حقوق و نیازهای کودک در تمام زمینهها از جمله عاطفی، فرهنگی، روحی، خانوادگی و… مورد توجه قرار گیرد و به طور ویژه به آن پرداخته شود، زیرا کودکان آیندهسازان کشور هستند و باید با جسم و روحی سالم پرورش یابند.
وی میافزاید: کودکان نیازهای عاطفی، هیجانی، اجتماعی و نیازهای بین فردی و شناختی دارند که از ابتدا و از سنین پیشدبستانی باید مورد توجه قرار گیرد، اما آنطور که باید نیروی ورزیدهای در مجموعه تربیتی نهاد پیشدبستانی تربیت نشده است.
این روانشناس کودک با اشاره به حساسیت تربیت در شش سال اول کودکی، تصریح میکند: تربیت کودکان در شش سال ابتدایی زندگی آنها، حساستر و مهمتر است و از آن به عنوان دوران طلایی رشد یاد میشود، تحول، رشد و شکلگیری شخصیت در این سنین بسیار حائز اهمیت است و مجموعه تربیتی کودکان باید با نگاهی حرفهای به کودکان نگاه کنند تا حقوق کودک حفظ و رعایت شود.
وی با اشاره به دلیل حساسیت تربیت کودکان در سنین شش سال ابتدایی، ادامه داد: اهمیت تربیت کودکان در سنین شش سال ابتدایی به دلیل انعطافپذیری سلولهای مغزی کودکان در این سنین و بالا بودن قدرت یادگیری و فراگیری است؛ بنابراین باید موضوعات یادگیری را متناسب با ویژگیهای کودکان آماده و مربیان متخصص به خصوص مادران آگاه را برای تربیت کودکان تربیت کرد.
نظر شما