به گزارش خبرنگار ایمنا، در منابع مختلف از جمله تحف العقول (جلد ۱، صفحه ۴۸) و بحارالانوار (جلد ۵۷، صفحه ۲۶) آمده است که رسول اکرم (ص) فرمودند: «صبر نیمی از ایمان است» و در دیگر احادیث چنین ذکر شده است: «صبر نسبت به ایمان مانند سر است نسبت به تن (اصول کافی، ج ۳، باب الصبر، حدیث ۳)»، از این رو چه بسا ایمان با بیصبری بر باد خواهد رفت و ایمان تا زمانی ماندگار است که صبر در زندگی جریان داشته باشد، مولانا نیز در شعری به این موضوع پرداخته که میگوید《صبر از ایمان بیابد سر کله * حیث لا صبر فلا ایمان له》
همچنین برخی افراد بر این باور هستند که «صبر» به معنای تحمل بدبختی است و به عنوان تنها راه چاره به شمار میآید، اما صبر معانی و مصادیق گستردهای دارد و نمیتواند تکبعدی باشد، تا آنجا که مولانا در این خصوص میگوید 《این چه صبر است این صبوری از چه روست * یا مگر پیش تو این جانت عدوست؟ 》
به طور کلی «صبر» به معنای «خود کنترلی» است. به عبارت دقیقتر، صبر یعنی «خود را نباختن و زود تسلیم نشدن». حال اگر «خودکنترلی» در میدان جنگ باشد به آن «شجاعت» میگویند و اگر در گرفتاریهای طاقتفرسا باشد، به آن «سعه صدر» گفته میشود و اگر در حفظ زبان باشد، «رازداری» نام دارد، بنابراین شجاعت، سعه صدر و رازداری از مصادیق صبر به شمار میرود.
صبر به عنوان یک ابزار کمکی در زندگی انسان عمل میکند و او را از یک مصیبت و دشواری عبور میدهد.
صبری زیبا پیشه کن
در آیه پنج سوره معارج خداوند متعال فرمود: «فَاصْبِرْ صَبْراً جَمیلا» یعنی «صبری زیبا پیشه کن» صبر زیبا زمانی است که ایمان کامل داشته باشید که خداوند شما را از این مصیبت و مشکلات عبور میدهد و دعای شما را میپذیرد یا چیزی بهتر را جایگزین آن میکند، اما صبر زیبا به این معنا نیست که غمگین نباشید و گریه نکنید، حضرت یعقوب (ع) برای از دست دادن فرزندش آنقدر گریه کرد که نابینا شد، اما از صبوران زیبا بود و امیدش را به خدا از دست نداد. او سفره دل اندوهگین خود را فقط پیش خدا باز کرد (قَالَ إِنَّمَا أَشْکُو بَثِّی وَحُزْنِی إِلَی اللَّهِ: سوره یوسف؛ آیه ۸۶)
در مستدرک الوسائل (جلد ۲، صفحه ۴۲۵) آمده است که پیامبر اکرم (ص) فرمود: در صبر بر آنچه ناخوش میداری فایده بسیار است و پیشرفت و موفقیت در ثبات و صبر است، مولانا نیز در این راستا میگوید که 《صبر تلخ آمد ولیکن عاقبت * میوه شیرین دهد پرمنفعت》
همچنین در بحارالانوار (جلد٧٩، ص ١٣٧) و مستدرک الوسائل (جلد ۲، صفحه ۴۲۵) ذکر شده است که حضرت مسیح (ع) به حواریون فرمود که به آنچه دوست دارید نمیرسید مگر بر آنچه که دوست ندارید، صبر کنید.
در نهجالبلاغه (حکمت ۳۱) امام علی (ع) فرمود: «صبر چهار رکن دارد: شوق، ترس، زهد، انتظار». انسان صبور از یک طرف خود را میان اشتیاق و اضطراب میبیند و از سوی دیگر نمیداند نسبت به مصیبت و مشکلات حساسیت نشان دهد یا به آنها ساده نگاه کند، بنابراین صبر همان راه میانه بین واکنش و انزوا است که میتواند از واکنشها و تصمیمات لحظهای جلوگیری کند.
به عقیده ارسطو هر فضیلتی مابین دو رذیلت است، صبر میان عجله ناشی از بیحوصلگی و کندی ناشی از بیحوصلگی قرار دارد.
جوزف کوپفر، فیلسوف آمریکایی نیز معتقد است که صبر یعنی بدون غر زدن و بیقراری و با آغوشی باز، تأخیر در ارضای نیازهای خود را بپذیریم و به عقیده نیچه صبر یعنی ناخوشایندی مشکلات و حوادث ناگوار را به ذهنیتی خوشایند تبدیل کنیم به گونهای که آن را دوست داشته باشیم.
صبر، نگرش مناسب زمانی نسبت به نیازهای خود و جهان است؛ از طرفی دستیابی به برخی اهداف صرفاً زمان معینی را میطلبد و از سوی دیگر، اگر بیش از حد منتظر بمانیم، ممکن است با صدمات غیرقابل اجتناب مواجه شویم، بنابراین میزان زمان مناسب و کافی برای صبر بسیار مهم است.
صبوری به معنای پذیرش شکست نیست، بلکه در صبر واقعی، عزت، امید و مثبت اندیشی نهفته است، به طوری که میتواند فرصتی برای اندیشیدن و آماده شدن شرایط برای رسیدن به موفقیت فراهم کند.
صبر بالاترین خرد است، خردی که دانه را میکارد و مهلت میدهد که درخت ثمر بدهد، مولانا در این زمینه میگوید که《گندمی را زیر خاک انداختند * پس ز خاکش خوشهها برساختند》
نظر شما