سعودی‌ها به کجا می‌روند؟!

مهم‌ترین عناوین روزنامه‌های امروز _چهارشنبه دوازدهم مهرماه ۱۴۰۲_ را در ادامه می خوانید.

به گزارش خبرنگار ایمنا، رسانه‌های آزاد، روزنامه‌ها و مطبوعات در هر جامعه‌ای از ارکان توسعه و دموکراسی به‌شمار می‌آید، بر این اساس خبرگزاری ایمنا مرور عناوین مطبوعات کشور را به صورت روزانه در دستور کار خود دارد.

روزنامه ایران در صفحه نخست امروز خود با تیتر «رژیم صهیونیستی رفتنی است‌» نوشت: در خجسته سالروز ولادت باسعادت حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی (ص) و حضرت امام جعفر صادق (ع)، رهبر انقلاب اسلامی در دیدار مسئولان نظام، سفرای کشورهای اسلامی، میهمانان کنفرانس وحدت و جمعی از قشرهای مختلف مردم، احساس خطر قدرت‌های زورگو از تعالیم قرآن کریم را علت طراحی‌های آنها برای اهانت به این کتاب الهی خواندند و با تأکید بر اینکه راه مقابله با دخالت آمریکا و قدرت‌های زورگو، اتحاد کشورهای اسلامی و اتخاذ خط مشی واحد در مسائل اساسی است، گفتند: قمار عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی مانند شرط‌بندی روی اسب بازنده، محکوم به باخت است؛ چرا که نهضت فلسطین امروز سرزنده‌تر و آماده‌تر از همیشه است و رژیم غاصب، رفتنی و در حال مرگ است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در این دیدار با تبریک عید بزرگ و نورانی میلاد پیامبر اعظم (ص) و حضرت امام جعفر صادق (ع)، فهم بشری از فهم شخصیت والای آن بزرگوار و زبان بشر را از بیان فضائل آن حضرت قاصر دانستند و گفتند: خورشید تابان پیامبر اعظم بر گردن همه آحاد بشریت حق دارد و همه مدیون او هستند؛ چرا که پیامبر همچون طبیبی ماهر و حاذق، نسخه معرفتی و عملی علاج همه دردهای اصلی مانند فقر، جهل، ظلم، تبعیض، شهوات، بی‌ایمانی، بی‌هدفی، مفاسد اخلاقی و آسیب‌های اجتماعی را به بشر عرضه کرده است.

ایشان با اشاره به ارزشمندی حق حیات نزد همه عقلای عالم به عنوان بالاترین حق انسانی، افزودند: خداوند در قرآن می‌فرماید پیامبر حیاتی ابدی به شما می‌بخشد که سعادت دنیا و آخرت شما را تأمین می‌کند که این حیات تمام‌شدنی و آسیب‌پذیر نیست؛ بنابراین همه، مدیون پیامبر هستیم و ایشان بر بشریت حق حیات دارند. رهبر انقلاب با استناد به آیه‌ای از قرآن کریم، راه ادای دین به پیامبر را «جهاد کامل در راه خدا» خواندند و گفتند: معنای جهاد فقط جهاد با سلاح نیست بلکه جهاد در همه میدان‌ها اعم از علم، سیاست، معرفت و اخلاق مصداق دارد و با جهاد در این عرصه‌ها می‌توان ادای دین به آن وجود مقدس را تا حد توان انجام داد.

سعودی‌ها به کجا می‌روند؟!

روزنامه جوان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «بدون حاج قاسم وارد هیچ بازی‌ای نمی‌شویم» نوشت: معلوم شد که خیلی زود به طرف عربستانی راه داده‌ایم؛ وقتی روابط بین دو کشور برقرار می‌شود، یعنی مشکلات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی حل و فصل شده، اما وقتی یک طرف هنوز به دنبال بهانه‌جویی است، یعنی اینکه هنوز روابط شکراب است و طرف دیگر شاید خیلی زود عقب‌نشینی کرده و میدان را برای تاخت و تاز طرف دیگر باز گذاشته است.

چند ماه پیش وقتی در آستانه مذاکرات ایران و عربستان، طرف عربستانی به وجود تصویر سردار سلیمانی قهرمان ملی ایران در محل مذاکرات عیب و ایراد گرفت و ما کوتاه آمدیم باید منتظر اتفاقات دوشنبه شب در اصفهان و رجزخوانی‌های عربستانی‌ها و ای‌اف‌سی می‌بودیم. آن روز اگر کوتاه نمی‌آمدیم، امروز کاسه چه کنم، چه کنم به دستمان نمی‌گرفتیم. سردار سلیمانی، قهرمان ملی ماست، در این هیچ تردیدی نیست. این رسم تمام دنیاست که قهرمانان ملی خود را اینگونه ارج نهند، حالا اگر این قهرمان ملی کاری کرده که سیاست‌های مداخله‌جویانه و تروریستی حکام آل‌سعود در منطقه با شکست روبه‌رو شده و آن‌ها چشم دیدن حتی تصویر و سردیس او را ندارند، مشکل خودشان است.

حاج قاسم سلیمانی نماد عزت و افتخار ایران و ایرانی و قهرمان ملی ما است درست مثل میرزا کوچک‌خان، مثل امیرکبیر، مثل رئیسعلی دلواری، مدرس و مثل ده‌ها قهرمان دیگر که ایران و ایرانی با افتخار نامشان را می‌برد و به احترام و بزرگداشت‌شان تمام‌قد می‌ایستد. بنابراین کوتاه آمدن در این مورد اصلاً چیزی نیست که بتوان آن را تحمل کرد، چون قرار نیست به‌خاطر خوشامد دیگران اسطوره‌های فراموش‌نشدنی و قهرمانان ملی خود را از یاد ببریم. ما پای قهرمان کشورمان ایستاده‌ایم و کنفدراسیون فوتبال آسیا هم باید با لحاظ کردن این مسئله حکم نهایی خود را به سود نماینده ایران صادر کند.

سعودی‌ها به کجا می‌روند؟!

روزنامه کیهان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «سعودی‌ها به کجا می‌روند؟!» نوشت: با کنار هم قرار دادن پاره‌ای خبرها، درمی‌یابیم که مثلث آمریکا، رژیم اسرائیل و دولت سعودی دست‌اندرکار فعال‌سازی دوباره ماشین عادی‌سازی عربی - اسرائیلی است و به نظر می‌آید مقدمات آن تا حد زیادی طی شده است. حرف‌های ضد و نقیض مقامات سعودی هم ضمن آنکه نگرانی آنان را از واکنش مسلمانان نشان می‌دهد، این احتمال را قوت می‌بخشد که برای ورود به این چرخه متقاعد شده‌اند. این در حالی است که هیچ‌کدام از آنچه که از سوی عربستان به‌عنوان شرط یا پیش‌شرط عادی‌سازی با رژیم جنایتکار مطرح شده بود، تحقق پیدا نکرده است. ظاهراً از سوی سعودی سه شرط مطرح شده بود؛ یکی روابط راهبردی نظامی میان عربستان و آمریکا، دیگری موافقت و همراهی آمریکا و رژیم صهیونیستی با هسته‌ای شدن عربستان و سوم پذیرش طرح دو دولتی از سوی رژیم اسرائیل در خصوص این موضوع نکته‌هایی وجود دارد:

عادی‌سازی با رژیم جنایتکار و غاصب اسرائیل از سوی کشورهای عربی یا غیربومی مسلمان قطعاً خیانتی بزرگ به جهان اسلام است؛ چرا که موقعیت آنان را در برابر دشمنان‌شان به خطر می‌اندازد. از این‌رو باید گفت عادی‌سازی با دشمن اسلام یک امر قابل تجزیه نیست به‌گونه‌ای که هر جز جهان اسلام بگوید بر اساس نگرش‌ها و مصالح خود در این خصوص تصمیم می‌گیرد. هرکس با دشمن ارتباط می‌گیرد و به‌خصوص با او عادی‌سازی می‌کند به همه مسلمانان ضربه زده است و از این‌روی باید در انتظار واکنش شدید مسلمانان در هر نقطه‌ای باشد. دولت سعودی اگر با رژیم غاصب عادی‌سازی کرد، روابط عادی خود با مسلمانان را به خطر انداخته است و نباید گمان کند دست زدن به چنین اقدامی کم‌هزینه خواهد بود. به دلیل جایگاه خاص دو شهر ویژه مکه و مدینه و وجود کعبه، عربستان وضع متفاوتی از کشورهایی مثل بحرین، امارات و مراکش دارد و عقوبتی که در انتظار آن است با بقیه متفاوت است.

سعودی‌ها به کجا می‌روند؟!

روزنامه وطن امروز در صفحه نخست امروز خود با تیتر «فرجام معامله با صهیون» نوشت: واقعیت امر این است که پروسه عادی‌سازی روابط برخی کشورهای منطقه با رژیم اشغالگر صهیونیستی از ۲ جنبه گفتمانی و راهبردی قابل بحث و بررسی است. در جنبه گفتمانی، شاهد تعارض مطلق ۲ گفتمان مقاومت و سازش با یکدیگر هستیم؛ مقاومتی که خاستگاه آن آموزه‌های فطری، انسانی، دینی و اخلاقی بوده و تسلیم‌پذیری در برابر یک دشمن اشغالگر را مترادف با شکست ذاتی و ذلت‌بار قلمداد می‌کند. در مقابل، گفتمان سازش اساساً خاستگاهی غیر ارزشی و غیر فطری دارد که عامدانه از سوی غرب و طرفداران این گفتمان، در قالب یک رویکرد رئالیستی و واقع‌گرایانه معرفی و ترویج می‌شود. از زمان تأسیس رژیم جعلی صهیونیستی تاکنون، واشنگتن، تل‌آویو و بازیگران اروپایی هزینه‌های هنگفتی را در راستای ترویج و تثبیت گفتمان سازش در نظام بین‌الملل، به‌ویژه جهان اسلام صرف کرده‌اند؛ از مترادف‌سازی صهیونیسم‌ستیزی با یهودستیزی تا خلق بحران‌های مزمن امنیتی در منطقه از طریق تأسیس القاعده و داعش.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، گفتمان مقاومت تبدیل به یک منظومه بسیط با متعلقاتی گسترده شد و حتی دامنه تأثیرگذاری آن از جهان اسلام نیز فراتر رفت. تن ندادن به ظلم آشکار یک اشغالگر و تسلیم نشدن در برابر قرائت‌های انحرافی رئالیست‌ها و نئورئالیست‌ها در جهان سیاست، خروجی همین گفتمان پویاست. رشد تصاعدی گروه‌های حامی مقاومت در منطقه و جهان و در مقابل، تشدید منازعات درون‌گفتمانی صهیونیست‌ها و طرفداران سازش با اسرائیل، بیانگر حقیقتی است که رسانه‌های غربی و صهیونیستی قدرت انکار آن را ندارند.

در نگاه راهبردی نسبت به مسئله عادی‌سازی روابط کشورهای مسلمان و رژیم اشغالگر قدس نیز شاخصه‌هایی وجود دارد که چینش آنها در کنار یکدیگر، پیام سقوط و اضمحلال صهیونیسم را به گونه‌ای بارز به افکار عمومی دنیا مخابره می‌کند. کابینه قبلی رژیم اشغالگر قدس (کابینه بنت - لاپید) عملاً زیر قول خود به اعراب زودباور درباره پایبندی به طرح ۲ دولتی و عقب‌نشینی از کرانه باختری زد و موضوع احقاق حقوق اولیه آوارگان فلسطینی را نیز کاملاً نادیده انگاشت و کابینه فعلی رژیم تروریست صهیونیستی (کابینه ائتلافی نتانیاهو) حتی چند گام نیز فراتر رفته و شهرک‌سازی در کرانه باختری، اخراج اعراب از اراضی اشغالی، یهودی‌سازی قدس، رد طرح ۲ دولتی و فراتر از آن، ابراز تمایل درباره اشغال بخش‌هایی از کشور اردن را چاشنی طغیان و اشغالگری خود ساخت. در چنین شرایطی مذاکره با صهیونیست‌ها بر سر عادی‌سازی روابط، مصداق توأمان جهالت و خیانت است.

سعودی‌ها به کجا می‌روند؟!

روزنامه فرهیختگان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «سانتی‌مانتال‌ها مشغول کارند» نوشت: دنیای سیاست اینستاگرامیزه و توییتریزه شده است. این یک گزاره قطعی نیست ولی یک احتمال مهم است که هر روز نشانه‌های جدی‌ای از خود بروز می‌دهد. ساده‌سازی وقایع و اصالت یافتن روایت به جای حقیقت دو عنصر مهم توییتری شدن سیاست است. نمونه مهم و متاخر ماجرا تحلیل‌ها و روایت‌هایی است که از دوشنبه شب و بعد از وقایع ورزشگاه نقش جهان و بازی الاتحاد و سپاهان ارائه شده است. به چند نمونه توجه کنید.

یک روزنامه‌نویس کهنه‌کار و البته پرکار نوشته است: «وقتی حکومت سیطره سیاست را به همه عرصه‌های جامعه می‌برد، ناخواسته ضربه‌پذیری سیاست هم بالا می‌رود. نمونه‌اش بازی الاتحاد و سپاهان…» به همین گزاره توجه کنید دال مرکزی تحلیلش این است، جمهوری اسلامی سیاست را به ورزش برده. وقتی از توییتری شدن سیاست حرف می‌زنیم دقیقاً یعنی همین. یکی از ارکان توییتری شدن سیاست این است که برای تحلیلگر مهم نیست حقیقت چیست. جامعه اینقدر قطبیده شده که سراغ حقیقت نمی‌رود، پس من لازم نیست برای حقیقت تلاش کنم، همین که روایت خودم را بسازم کافی است. اگر نگارنده که البته فرد باسابقه و محترمی هم هست به کارکرد حقیقت کار داشت، فارغ از قبح و حسنش ورود سیاست به ورزش را کار جمهوری اسلامی نمی‌دانست.

حتماً این فرد یادش هست که دو سال قبل دنیای ورزش با روسیه پس از جنگ اوکراین چه کرد و حتماً باز هم یادش هست که همین دنیای ورزش این کار را با آمریکا بعد از لشکرکشی به عراق و افغانستان نکرد. او حتی یادش هست که در زمان پهلوی هم که حکومت در سکولارترین حالت خودش بود، بازی فوتبال ایران و اسرائیل چطور بین عامه مردم سیاسی شد و موجب کنشگری آنها شد. اینها گزاره‌های مهمی است به شرطی که حقیقت موضوعیت داشته باشد.

یا فرد دیگری که جامعه‌شناس و استاد دانشگاه هم هست نوشته است: «این شیوه حکمرانی به تحقیر حکومت و مردم انجامیده است.» عجب! سیاستمدار توییتری که قد و قواره خودش را نمی‌داند حس امام خمینی در سخنرانی مشهور سال ۴۲ را پیدا کرده. از چه چیزی صحبت می‌کند؟ آخر ماجرای دوشنبه شب چه بوده است؟ فرض کنیم که این تصمیم در بالاترین سطح حکومت سعودی اتخاذ شده است و بن‌سلمان و آل‌سعود خواسته‌اند به تهران بگویند آن‌طور که شما فکر می‌کنید هم نیست. خب دقیقاً چطور؟ مگر همین بن‌سلمان نبود که چند سال قبل خط و نشان کشید که دامنه آشوب را به تهران می‌کشانم، بعد زیر رگبار موشک‌های انصارالله چندین واسطه فرستاد برای برقراری ارتباط با ایران. در این فرآیند چه کسی تحقیر شده است؟ وقتی حقیقت مهم نباشد و روایت مهم باشد سیاستمدار توییتری بخش اول ماجرا را ندیده می‌گیرد.

سعودی‌ها به کجا می‌روند؟!

کد خبر 692567

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.