باکریِ عاشورا و رنجِ مسئولیت؛ فرمانده‌ای در موقعیت مهدی

یک کاربر فضای مجازی از ترسیم چهره شهید مهدی باکری در سریال عاشورا و موقعیت فرماندهی که رنج مسئولیت را به جان می‌خرد و خوب می‌داند پشت این عنوان‌ها و حکم‌ها چیزی جز اندوه مدام و تعهد به مردم نیست، نوشت.

به گزارش خبرنگار ایمنا، یک کاربر فضای مجازی در صفحه شخصی خود در اینستاگرام نوشت: «پخش سریال عاشورا به پایان رسید، یکی از ماندگارترین آثار دفاع مقدس تاریخ صداوسیما، درباره دستاوردهای فنی این سریال زیاد گفته و نوشته‌اند، چه آن زمانی که نسخه سینمایی این مجموعه در جشنواره فجر درخشید و چه در این هفت هفته که سریال از مردم دلبری می‌کرد، هادی حجازی‌فر با مهارتی حیرت‌انگیز، یک روایت تصویری ماندگار و فکر شده از زندگی و زمانه مهدی باکری را برای مردم ایران ثبت کرد، روایتی چندلایه که حاصل هم‌نشینی تسلط بر تکنیک، فهم عمیق از فرم، مواجهه درونی با محتوا و همدلی با مضموم بود، گذشته از همه دستاوردهای هنری اما حجازی‌فر در خلق شمایل یک فرمانده، پرقدرت عمل کرد، یک فرمانده که شانه‌اش زیر باری سنگین خم می‌شود و رد رنج را در عمق چشم‌هایش می‌شود، تماشا کرد.

باکری عاشورا یک فرمانده محزون است، کم لبخند می‌زند و زیاد فکر می‌کند، فشاری نامرئی در تک تک لحظاتش احساس می‌شود از همان سکانس اول قسمت اول در پشت میز شهرداری ارومیه تا نمای آخر و لحظه پرواز، مهدی باکری اندوهی همیشگی را با خود حمل می‌کند، اندوه چیزی ورای غم است؛ یک غصه پالایش شده در صافی عقل.

باکری اندوهگین است چون خوب می‌داند آنچه در اختیار او قرار گرفته نه قدرت که مسئولیت است، چه در دوره شهرداری و وظیفه‌اش نسبت به زندگی شهروندان و چه در دوره فرماندهی و تعهد در برابر جان رزمندگان.

باکری در مواجهه تمام‌نشدنی با مسئولیت قرار دارد، شاید برای همین است که اجازه نمی‌دهد پیکر برادرش را بدون هم‌رزمان باز گردانند، که دیر و کم به خانه می‌رود که همسرش مجبور می‌شود او را با لباس‌های خیس بدرقه کند که در جلسه فرماندهان، سلحشورانه از مقاومت حرف می‌زند که خاطره گردشی کوتاه بر لب کارون غمگینش می‌کند که وقتی قطار اعلامیه‌های رزمندگان را بر دیوارهای شهر می‌بیند آن طور مبهوت می‌شود که در کوران یک عملیات در آستانه ناکامی خود به خط می‌زند تا کنار بچه‌های لشکرش باشد و از همان خط مقدم به معراج برود.

به نظرم عنوان دقیق‌تر برای سریال عاشورا همان عنوان نسخه سینمایی بود، این روایتی جان‌دار از موقعیت مهدی است، موقعیت فرماندهی که رنج مسئولیت را به جان می‌خرد و خوب می‌داند پشت این عنوان‌ها و حکم‌ها، چیزی جز اندوه مدام و تعهد به مردم نیست، عاشورا، پرتره‌ی یک مرد واقعی بود، یک جان شیفته به خدمت، ورای شعارها و نمایش‌ها، یک قهرمان که بعد از چند دهه به حافظه جمعی ما بازگشت تا آرمان‌هایی مهم برای نسل‌های تازه بازخوانی کند.»

باکریِ عاشورا و رنجِ مسئولیت؛ فرمانده‌ای در موقعیت مهدی

کد خبر 692248

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.