به گزارش خبرنگار ایمنا، یکی از موارد مصرف انرژی استفاده آن در ساختمانهای مسکونی و تجاری است. مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در گزارش اخیر خود به موضوع مهم بهینهسازی مصرف گاز طبیعی در ساختمان پرداخته است، طبق این گزارش میزان مصرف گاز کشور در سال ۱۴۰۰ تقریباً ۲۳۶ میلیارد متر مکعب بوده است و این مقدار در بیست سال اخیر به طور متوسط سالانه ۵.۸ درصد افزایش داشته است.
از طرفی بخش ساختمانی به طور متوسط ۳۰ درصد از منابع گازی کشور را اشغال میکند که در فصول گرم به حدود ۱۰ درصد و در فصول سرد سال به نزدیک ۴۸ درصد میرسد و افزایش سالانه این مقدار از گاز یک چالش جدی برای ایران به حساب میآید.
طبق بررسیها سرانه مصرف گاز در ایران بیش از دو برابر سرانه مصرف در کشورهای توسعه یافته اروپایی است و تقریباً معادل کشورهای مرفه است، البته این مقایسه صحیح نیست چرا که سبد مصرف انرژی خانگی در کشورهای مختلف متفاوت است اما موضوع حائز اهمیت این است که این میزان از مصرف دو علت دارد؛ یکی محیط مصرف که شامل تجهیزات و ساختمان است و دیگری الگوی مصرف جامعه که باید اصلاح شود.
نزدیک به ۷/ ۲۶ میلیون مصرف کننده شهری و روستایی گاز طبیعی در کشور وجود دارد اما مصرف گاز در بخش خانگی تأثیر زیادی روی تولید ناخالص داخلی ندارد و لازم است تا در طی برنامه هفتم توسعه به طور جدی به آن در قالب سیاستهای قیمتی و غیر قیمتی توجه شود. طبق بررسیهای انجام شده اگر به بهینهسازی مصرف انرژی اولویت بالاتری نسبت به تولید مجدد انرژی داده شود بهتر و کمهزینهتر است.
چرا در بخش ساختمان گاز زیادی مصرف میشود؟
برای این موضوع میتوان علل مثبت و منفی متفاوتی را عنوان کرد، از جمله علتهای افزایش مصرف گاز طبیعی در ساختمانها گازرسانی حداکثری بر اساس مصوبات سند ملی راهبرد انرژی کشور است که طبق آن گاز رسانی به کلیه روستاها مورد تاکید است، اما باید توجه داشت که بسیاری از روستا که از شبکه گازرسانی دور هستند میتوانند از انرژی تجدید پذیر مانند تولید برق از انرژی خورشید و باد استفاده کنند. در سال ۹۹ در مناطق شهری و روستایی کشور به ترتیب ۵/۹۴ درصد و ۲/۷۵ درصد از سوخت مورد نیاز برای گرمایش خانوارها از طریق گاز طبیعی بوده است.
افزایش نیافتن تعرفه گاز طبیعی به صورت مستمر، متوازن و کارآمد علت دیگری است که موجب افزایش تقاضای گاز میشود. بررسی عملکرد قانون هدفمند کردن یارانهها در بخش خانگی نشان میدهد گاز طبیعی با تعرفهای کمتر از ارزش منطقهای آن به دست مصرفکنندگان میرسد.
از دیگر علتها پایین بودن کارایی تجهیزات ساختمان است که موجب میشود گاز بیشتری مصرف شود و جایگزین کردن تجهیزات کممصرفتر هزینه بیشتری دارد و نظارت دقیقی هم روی آن نمیشود. بنابراین تولیدکنندگان انگیزه بالایی برای تولید این نوع دستگاهها ندارند و مصرفکنندگان نیز به دلیل قیمت پایین گاز، احساس ضرورت نمیکنند.
موضوع بعدی افزایش تعداد واحدهای مسکونی و کاهش بعد خانوار بین سالهای ۱۳۵۵ تا ۱۳۹۵ است به صورتی که تعداد خانوارها نزدیک به چهار برابر افزایش یافته اما بعد خانوار به طور میانگین از پنج نفر به سه نفر رسیده است. در اثر افزایش تعداد خانوار میزان مصرف گاز نیز افزایش مییابد.
با این عملکردها حدود ۱۷ درصد در کل مصرف انرژی صرفهجویی میشود
یکی از موارد مهم رعایت نکردن مبحث ۱۹ مقررات ملی ساختمان است که به صرفهجویی در مصرف انرژی اشاره دارد. اگر به موارد مبحث ۱۹ مقررات ملی ساختمان به طور ویژه توجه شود میتوان امید به کاهش حداقل ۲۰ درصدی در مصرف انرژی داشت و این باعث میشود که پس از پایان برنامه هفتم توسعه، به طور سالیانه از اتلاف انرژی معادل ۸/۱۵ هزار بشکه نفت خام در کشور جلوگیری شود.
همچنین با توجه به موضوع ماده ۱۲ قانون رفع موانع تولید که راجع به قراردادها و سرمایهگذاریهای حیطه نفت و گاز است و در کنار آن انجام پروژههای مبتنی بر بازار بهینه سازی مصرف انرژی، میتوان انتظار کاهش ۲۳۳ هزار بشکه معادل نفت خام به طور سالیانه را داشت. این اعداد نشان میدهد که تا پایان برنامه هفتم توسعه، حدود ۱۷ درصد در کل مصرف انرژی صرفهجویی میشود.
راهکارهای کاهش مصرف انرژی
راهکارهای بهینهسازی مصرف گاز در بخش خانگی میتواند به دو قسمت راهکارهای قیمتی و غیر قیمتی تقسیم شود که لازم به ذکر است اجرای بسیاری از سیاستهای قیمتی مبتنی بر اجرا شدن سیاستهای غیر قیمتی است. این سیاستها به شرح زیر است:
سیاست قیمتی
به عنوان پیشنهاد میتوان تعرفه گاز در بلندمدت را متناسب با نرخ تورم و به صورت پلکانی و تدریجی افزایش داد ضمن اینکه برای مناطق محروم و کم برخوردار تخفیف و معافیت در نظر گرفته شود. این کار باعث میشود پروژههای بهینهسازی مصرف گاز مقرون به صرفه باشد و مصرفکنندگان نیز ترغیب به کاهش مصرف شوند. البته این موضوع در مصوبات دولت در سال ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ قرار داده شده که دارای ایراداتی است و نیاز به اصلاح دارد.
طبق این تصویر مشاهده میشود که میزان افزایش تعرفه گاز با اینکه به صورت پلکانی محاسبه شده اما از پله یازدهم به طور ناگهانی حدود ۴۰۰ درصد رشد میکند در صورتی که بهتر بود از پله پنجم به طور تدریجی و با شیب کمتر رشد میکرد. ضمن اینکه عرض هر پله به میزان ۲۵ متر مکعب کم شده است و باعث میشود مشتری سریعتر به پلههای بالاتر برسد.
سیاستهای غیر قیمتی
افرادی که در زمینه صرفهجویی مصرف انرژی سرمایهگذاری میکنند باید تضمین بازپرداخت داشته باشند ضمن اینکه در بازار بهینهسازی مصرف انرژی گواهی صرفهجویی فروخته میشود که باید تضمین خرید داشته باشد، برای این موضوع دولت و مجلس شورای اسلامی میتوانند صندوق بهینهسازی مصرف انرژی تأسیس کنند و با ایجاد این صندوق بازار بهینهسازی توسعه مییابد.
برای اینکه مردم نیز از این بهینهسازی منتفع شوند میتوان از محل منابع صندوق بهینهسازی برای مشترکانی که کمتر از ۷۵ درصد از متوسط مصرف منطقه را مصرف میکنند شرایطی را فراهم کرد که هر متر مکعب گاز صرفهجویی شده توسط آنها به قیمت حداقل نصف بالاترین قیمت داخلی گاز طبیعی خریداری شود. در کنار آن مشترکان پرمصرف (چهار برابر الگوی مصرف) نیز شناسایی شده و گاز مصرفی آنها با نرخ بازار تأمین شود.
برای رصد کردن میزان مصرف با جزئیات بیشتر میتوان سامانه ملی پایش اطلاعات انرژی ساختمانها را توسعه داد. همچنین کنتور هوشمند گاز نصب کرد تا افراد پر مصرف به طور سریعتری شناسایی شوند و در اولویت طرحهای مدیریت مصرف گاز قرار گیرند. این اقدامات میتواند توسط وزارتخانههای نفت، کشور و راه و شهرسازی انجام گیرد و آمار به روز مشتریان گاز تکمیل شود
در راستای اجرایی کردن قوانین مبحث ۱۹ مقررات ملی ساختمان، لازم است ساختمانهای جدیدالاحداث و ساختمانهای در حال ساخت نسبت به درج برچسب ردهبندی انرژی در گواهی پایان کار اقدام کنند. ساختمانهای در حال ساخت نیاز به بازرسی فنی و ممیزی انرژی نیز دارند و در صورتی که این اقدامات انجام نگیرد بهای پرداختی آنها برای گاز ۵۰ درصد افزایش خواهد داشت. همچنین استانداردهای لوازم خانگی در بخش تجهیزات نیز باید مورد توجه قرار گیرد.
نظر شما