به گزارش خبرنگار ایمنا، با افزایش روزافزون جمعیت، بر وسعت شهرها نیز افزوده و در نتیجه موجب رشد شهرنشینی شده است؛ شهرهایی که بهلحاظ هویت و اقلیم دارای ساختارهای متفاوت از هم هستند و بهمرور زمان با گسترش جهان در تمام عرصهها و زمینهها با پدیدهای به نام جهانیشدن مواجه شدند.
جهانیشدن پدیدهای دوسویه است و میتواند ضمن ایجاد فرصت، تهدید نیز بهشمار آید، اما در عین حال از تهدید یا فرصت نیز نمیتوان بهراحتی عبور کرد، چراکه این فرایند در پراکندگی و گستردگی نمادهای آن همانند هتلها و مراکز اقامتی یا فرهنگسراها و سینماها با استفادهنشدن بهینه مواجه و حتی فرهنگ و نوع غذا خوردن و موارد استفاده از این دست همچون قارچگونه بودن فستفودها و بیرونبر ها بهشدت تحت تأثیر ناهماهنگ و نادرست جهانیشدن روبهرو بوده است.
درواقع پدیده جهانیشدن با ایجاد دگرگونی در ابعاد مختلف زندگی بهویژه پراکندگی آمایشی معماری شهرها، شکاف در بعد خانواده و فرهنگ جوامع و اعتقادات مذهبی و رسوم آئینی، مسئلهای است که نمیتوان آن را نادیده گرفت.
در شهرها، هویت و فرهنگ جوامع بشری حرف اول را میزند و بررسی دگرگونیهای آن با توجه به ایجاد و مواجهه با پدیدههای طبیعی و غیرطبیعی ضروری است و برای آن فردای بهتری را رقم خواهد زد، چراکه جهانیشدن دارای اثراتی همچون نابرابری اجتماعی، نبود توافق و انطباق سنت و مدرنیته، نرخ بالای رشد جمعیت و هجوم برای شهرنشینی، شتاب در روند تخریب محیط زیست و نادیده گرفتن تناسب و تراکم آمایش سرزمین است، بنابراین در شناخت سازمان فضایی و کالبدی شهر علاوهبر بررسی عناصر کالبدی آن، نحوه ارتباط این عناصر در یک مجموعه منسجم و هدفمند مدنظر است.
بر اساس مطالعاتی که توسط مراکز جهانی در خصوص جهانیشدن شهرها انجام شده است، شهرهای ایرانی در هیچیک از ردهبندیهای شهرهای جهانی قرار نمیگیرند؛ بنابراین شهرهای ایرانی با چالشهای جدی در فرایندی که به اشتباه جهانیشدن خوانده میشوند، روبهرو هستند.
یکی از نمادهای جهانیشدن و شهرهای جهانی، رشد گردشگر و گردشگری شهری، همچنین گسترش اقامتگاههای مربوط به گردشگری است، در این راستا کشورهای توسعهیافته طی چندین سال گذشته دست به اصلاحات ساختاری وسیعی در سطح اداره هتلهای خود زدهاند که این اصلاحات در ابعاد گوناگونی نظیر بازنگری در شیوه تبلیغات، ارائه خدمات نوین، کاهش تعرفهها و طبقهبندی مشتریان بوده و همگی منوط به روابط و تبادلات الکترونیکی است.
هتل و محل اقامت از بارزترین نمونههای جهانیشدن برای کسب درآمد افزایشی است که در پی جذب توریست به دست میآید، این در حالی است که تمرکزگرایی به نواحی خاص، نشاندهنده نبود برنامهریزی مناسب و بهینهسازی در پراکندگی آمایشی سرزمین از این بعد است و میتواند بدترین اثرات را در بعد جهانیشدن و فرهنگ و اقتصاد به ارمغان بیاورد.
ساخت کالبدی شهر ایرانی_اسلامی تجلی فرهنگ سنتی شهر است
علی شمسالدینی، دانشیار جغرافیای شهری با بیان اینکه پدیده جهانیشدن در ابعاد مختلف زندگی بهویژه معماری شهرها، بعد خانواده و فرهنگ جوامع، مسئلهای است که ناخودآگاه ذهن تحلیلگران را بهخود مشغول کرده است، اظهار میکند: بیشترین دلمشغولی تحلیلگران متمرکز بر آسیبهای فرهنگی و خانوادگی است که فرایند جهانیشدن را در کشورهای در حال توسعه، بهویژه ایران ایجاد میکند.
وی میافزاید: با تشدید فرایند جهانیشدن کشورهای در حال توسعه بهلحاظ الگوی مصرف، فرهنگ عمومی و محیط ساخته شده، بیشتر به همتاهای غربی خود شبیه میشوند.
دانشیار جغرافیای شهری با اشاره به اینکه دو رخداد شهریشدن و ظهور شهرهای جهانی، بیشتر در کشورهای در حال توسعه نمود پیدا کرده است، تصریح میکند: تحول شهرهای کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه را باید بهصورت رابطه پیچیده در ارتباط با نظام شهری جهان تلقی کرد.
وی ادامه میدهد: با تشدید فرایند جهانیشدن، شهرهای کشورهای در حال توسعه از لحاظ الگوهای مصرف، فرهنگ عمومی و محیط ساخته شده به همتای غربی خود شبیه میشوند و در حال حاضر جهان بهطور کامل عصر جهانیشدن را طی میکند.
شمسالدینی با بیان اینکه امروزه کشورهایی که در جهان در حال توسعه بوده یا کشورهای جنوب را تشکیل میدهند با بالاترین آهنگ شهرنشینی مواجه هستند، میگوید: شهرنشینی توأم با فقر و کثرت جمعیت یکی از مهمترین فرایندهایی است که کشورهای جهان سوم را در قرن حاضر متأثر کرده است.
وی ادامه میدهد: شهرنشینی بهعنوان نشانه مستقیم مدرن بودن، بهعنوان توسعه و رشد اقتصادی تلقی میشود و طی تاریخ، صنعتیشدن و شهرنشینی در کنار یکدیگر ظهور کردهاند، اما این رابطه ساده و یکنواخت که بیش از شش هزار سال یعنی از زمان ظهور نخستین شهرها برقرار بوده، طی چهار دهه گذشته دستخوش دگرگونیهای بنیادی شده است.
دانشیار جغرافیای شهری معتقد است جریان مدرنیته و جهانیشدن در جوامع منجر به تغییر نحوه زندگی مردم، خانواده و فرهنگها، اقتصاد، تحول در محیط زیست و کالبد مادی زندگی افراد و از همگسیختگی نظم و ترتیب آمایشی در چیدمان و کاربریهای اراضی شده است که این تغییرات کالبدی، چهره شهرها و خانهها را با گذر زمان دگرگون کرده است و میتوان گفت این تحولات بیشتر در سالهای پس از جنگ و طی دوران بازسازی و توسعه اقتصادی روی داده است.
وی اضافه میکند: افزایش تعداد و وسعت شهرهای بزرگ و کلانشهرها، افزایش شهرهای کوچک (تبدیل روستاها به شهرها)، تقلیدگرایی بدون منطق، ساختمانسازی بهجای معماری، سازگار نبودن با اقلیم، یکنواختی و نبود تنوع، نبود توافق و انطباق سنت و مدرنیته، توسعه بیرویه و بدون ایجاد زیرساختهای لازم، مشکلات زیستمحیطی، تقابل تمدنها و فرهنگها، برداشتهشدن فاصلهها و تحدید حریم خصوصی در امنترین مکان و محل زندگی، از بارزترین اثرات منفی این نوع جهانیشدن است.
شمسالدینی میگوید: شهر بهمثابه بخشی از سلسلهمراتب سیستم فضایی و تقسیمات سیاسی، جغرافیایی هر کشور بر اساس شاخصههای مختلفی مانند نوع حکومت، مدیریت، سطح آگاهی، علاقهمندی اجتماعی و مشارکت مردم در نظام تصمیمگیری شکل میگیرد، از اینرو وسعت و پراکندگی کلانشهرها نیاز به حفظ تعادل در تمام عرصههای عملیاتی و خدماتی خود (آمایش سرزمین) دارند.
وی خاطرنشان میکند: سازمانهای مختلف خدماتی شهر، طرف خدمت خود را به واحدهای کوچکتری تقسیم و با توجه به عوامل تراکم پراکندگی و توسعه آینده شهری، حدودی را در این تقسیمات مشخص میکنند، بنابراین با توجه به تنوع تعداد تقسیمات، گوناگونی معیارها و مبانی تقسیمات، پراکندگی مراکز خدمات و عدم انطباق حدود تقسیمات و هماهنگی دستگاههای مجری، نابسامانی شدیدی در اداره امور شهرها بهوجود آمده است (نابسامانی آمایشی) و نیازمند یک مدیریت یکپارچه در تقسیمات کالبدی شهرها است.
ساخت فضایی شهر یعنی کاربرد مفهوم آمایش و استفاده و چیدمان بهینه از فضای شهری، نمود تبلور درک شهروندان از فضا و محیط زندگی آنها است.
دانشیار جغرافیای شهری ادامه میدهد: در شهرهای ایران تا سال ۱۳۵۷ علاوهبر اصلاح تدریجی قوانین مربوط به شهرداریها و انجمن شهرها، عناصر و نهادهای رسمی جدیدی از جمله وزارت مسکن و شهرسازی، سازمان برنامه و بودجه وزارت کشور، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، وزارت بازرگانی، شرکتهای برق منطقهای، سازمان میراث فرهنگی و اتحادیه شهرداریها و دفاتر استانداری بر اساس تصمیمات دولتهای وقت به چرخه مدیریت شهری ایران وارد شد که بهنوعی همگی در مدیریت شهری ایران دخالت دارد.
وی میگوید: هر یک از این سازمانها و وزارتخانهها بهصورت مستقل از یکدیگر فعالیت میکنند و در موارد بیشماری بهدلیل ناهماهنگی، در فعالیت و وظایف یکدیگر مداخله داشته و در نتیجه مشکلات و هزینههایی را برای شهر و شهروندان بهوجود آورده است.
شمسالدینی با اشاره به اینکه از این بین، سازمانها و نهادهایی که در مدیریت شهری ایران دخالت دارند و برای سهولت در مدیریت، شهرها را به چند منطقه تقسیم کردند که هر منطقه با دیگری متفاوت است، تاکید میکند: بعضی از مشکلات شهری نیز از همین تقسیمبندیهای متفاوت شهری بهوجود آمده است (طرح منطقهبندی آمایشی) و از جمله این سازمانها میتوان به شهرداری، شرکت آبو فاضلاب، شرکت برق، شرکت مخابرات، آموزش و پرورش، شرکت گاز، اداره تأمین اجتماعی و اداره اقتصاد و دارایی اشاره کرد.
وی با بیان اینکه ساخت فضایی شهر یعنی کاربرد مفهوم آمایش و استفاده و چیدمان بهینه از فضای شهری، نمود تبلور درک شهروندان از فضا و محیط زندگی آنها است، میگوید: عناصر و فضاهای شهری در راستای نظمبخشی به این ساختار و درک آن بهعنوان یک کل واحد و منسجم، مکانیابی میشود.
وی اضافه میکند: شهر ایرانی قبل از اسلام شیوهای متمایز از شهر اسلامی داشته است که این موضوع ناشی از تفاوت ساخت فضایی آنها است؛ بر خلاف شهر ایرانی قبل از اسلام که حاصل نظام طبقاتی و سلسلهمراتب جایگاه شهروندان در ساختار ذهنی جامعه است، ساخت کالبدی شهر دوران اسلامی، تجلی فرهنگ سنتی و مبتنی بر اصل پیوند فضایی بین عناصر مختلف شهر است.
مساجد در نمود جهانیشدن اسلامی پیشرفت کردهاند
سارا شهریاری، کارشناس ارشد آمایش سرزمین در این زمینه اظهار میکند: ساخت فضایی شهر ایرانی، دو دوره متفاوت را تجربه کرده و پیش از اسلام، مکان شهروندان بر اساس نظامطبقاتی و منزلت اجتماعی بر اساس دو قطب قلعه حکومتی و بیرون آن تعریف میشده است.
وی با اشاره به اینکه ساکنان قلعه، وابستگان حکومت و اهالی بیرون، رعایا و مردم عادی بودند، میافزاید: جدایی مکان مقدس از مکان عادی زندگی شهروندان شرط اصلی در سازمان فضایی شهر بوده است، اما با ظهور اسلام، سازمان فضایی و بهتبع آن چهره شهر ایرانی دچار تحولات اساسی میشود و نخستین حادثه شهری در اوایل اسلام را در تغییر مفهوم شهر از محیط محصور نظام طبقاتی به مکانی برای زندگی همه اقشار جامعه و عدالت نهفته در سازمان فضایی آن میتوان جستوجو کرد.
کارشناس ارشد آمایش سرزمین تصریح میکند: فضای معماری و شهری در این دوره، جزئی روشن از نظام فضایی کل شهر بوده و با فعالیتها، راهها و عناصر شهری، پیوندی مستحکم داشته و تجلی کالبدی فرهنگ سنتی بوده و با تداومی چند هزار ساله تا اواسط دوره قاجار و اوایل دوره پهلوی ادامه یافته است.
وی ادامه میدهد: در ساخت فضایی شهر دوره قاجار، کماکان پیوند بین عناصر فضایی، کالبدی شهر، از قبیل بازار، مرکز محلات، مرکز شهر و گذرها را میتوان مشاهده کرد و در حکومت پهلوی با احداث خیابانهایی چلیپایی، تحمیل شبکه شطرنجی به بافت کهن شهر و تفکیک عملکردها بر اساس نوعی منطقهبندی عملکردی، روندی را در پیش میگیرد که منجر به فروپاشی وحدت آمایشی و فضایی شهر کهن و از هم گسیختگی پیوند کالبدی و فضایی بین عناصر شهری میشود.
شهریاری با تاکید بر اینکه در عصر جهانیشدن، چگونگی، سطح، کمیت، کیفیت و حتی ماهیت تعاملات و ارتباطات انسانی به کلی متحول و دگرگون شده و با گذشته قابل مقایسه نیست، میگوید: جهانیشدن ارتباطات و تعاملات جوامع انسانی را تسهیل میکند و از طرفی بر پیچیدگیهای آن میافزاید، از اینرو در تأثیر فرایند جهانیشدن در حوزه قومیتها و قومگرایی، دو رویکرد اصلی و در عین حال متعارض وجود دارد و برخی از صاحبنظران معتقد به درآمیختگی و حتی محو شدن خردهفرهنگها و هویتهای قومی، محلی و ملی در فرهنگ غالب و مسلط جهانی هستند.
مساجد توانستهاند با برخورداری از گستردگی برنامههای فرهنگی، همچنین پهنهبندی وسیع و متناسب به ازای هر نفر، از نمود جهانیشدن اسلامی عقب نمانند و پیشرفت کنند.
وی خاطرنشان میکند: در مقابل عدهای از اندیشمندان مسائل اجتماعی و سیاسی، فرایند جهانیشدن را سببساز افزایش گرایشها و تمایلات قومی، محلی و ملی میدانند که به واسطه افزایش آگاهیهای اجتماعی و از طریق بهرهمندی از ابزار، امکانات و فرصتهای ناشی از فرایند جهانیشدن، صورت میگیرد.
این کارشناس ارشد آمایش سرزمین ادامه میدهد: سبک زندگی بهعنوان مفهومی اجتماعی و فرهنگی، ارتباط نزدیک و پیچیدهای با مفاهیمی همچون، جهانیشدن، فرهنگ، گروههای منزلتی، پایگاه اجتماعی، طبقه، تغییرات اجتماعی، مصرف و سطح زندگی دارد، بنابراین میتوان از آن بهعنوان نشانهای از تغییرات اجتماعی و فرهنگی استفاده کرد.
وی با اشاره به برآوردهای آماری اضافه میکند: با وجود اینکه جهانیشدن در بعضی زمینهها موجب ازهمپاشیدگی اعتقادات و افکار و حتی برخوردهای انسانی افراد شده است، اما در استفاده از حسینیهها و تکایا و مساجد، همچنین همراهی در هیئتهای مذهبی و اموری از این دست، مظاهر جهانیشدن رخنه نکرده است و از طرفی مساجد نیز توانستهاند با برخورداری از گستردگی برنامههای فرهنگی، همچنین پهنهبندی وسیع و متناسب به ازای هر نفر، از نمود جهانیشدن اسلامی عقب نمانند و پیشرفت کنند.
به گزارش ایمنا، جهانی شدن، فرایندی پیچیده و تأثیرگذار بوده که مقابله با آن بیفایده است، همچنین بیتوجهی نسبت به آن نیز چارهساز نبوده و چالشها و تهدیداتی را بههمراه خواهد داشت، از این رو در این خصوص تدابیر هوشمندانه و مدبرانه لازم است تا هر سرزمینی در مواجهه با آن به ساحل امن برسد؛ در حقیقت در کنار بهرهگیری از این فرصت و برنامهریزی برای استفاده درست از آن، از تهدیدات این فرایند نیز نباید غافل شد و برای عبور از مشکلاتی که این موضوع میتواند بهوجود آورد باید برنامههای مدون طرح و سپس به مرحله اجرا گذاشته شود.
نظر شما