خبرگزاری ایمنا: رسول نظری، عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد خوراسگان درباره توافق فوتبالی دو کشور ایران و عربستان در یادداشتی نوشت: «همانطور که مستحضرید روز پنجم سپتامبر ۲۰۲۳، کنفدراسیون فوتبال آسیا بهطور رسمی اعلام کرد که بازیهای نمایندههای ایران و عربستان در این دو کشور برگزار میشود و قانون کشور ثالث که از سال ۲۰۱۶ وضع شده بود، لغو شد. کنفدارسیون فوتبال آسیا اعلام کرد که توافقاتی بین فدراسیونهای فوتبال ایران و عربستان شکل گرفت و همین عامل سبب شد تا بازیها دیگر در کشور ثالث برگزار نشود و بازیهای نمایندههای ایران و عربستان به صورت خانگی و خارج از خانه برگزار شود. در این راستا تلاش کردم در یادداشت پیش رو اهمیت این تعامل ورزشی را از نگاه دیپلماسی ورزشی در پدیده تمدنساز فوتبال مورد بررسی قرار دهم تا فرصتهای پیش رو توسط نهادها و افراد تصمیمساز مد نظر قرار گیرد.
امروزه در اکوسیستم جامعه جهانی و در بستر دگردیسیهای متنوع جامعه جهانی و در نتیجه تحولات مفهومی این حوزه فراتر از قالبهای سنتی در حوزههای موضوعی و کارگزارهای مختلف فعال شده است. در بستر این روندها متحول شده و اقتصاد و فرهنگ به حوزه پرکاربرد دیپلماسی و در واقع بنا به ضرورتهای متعدد بهصورت الزام سیاست خارجی کشورها بدل شده است. دولتها به اهداف اقتصادی در مراتب اهداف ملی اولویت بخشیدهاند و تأمین آن را نه فقط با اتکا به منابع داخلی و ملی، بلکه با بهرهگیری از منابع خارجی و در سطوح فراملی دنبال میکنند.
توجه داشته باشید که دیگر دولت و سیاستمداران خارجی در حوزه بینالملل نمیتوانند تصمیمگیرنده باشند. وجود بازیگران و شیوههای مختلف در دیپلماسی باعث به وجود آمدن اصطلاحی مانند قدرت نرم و دیپلماسی عمومی شده است. دیپلماسی عمومی نیز تعبیری است که به دلیل جهانی شدن وضعیت قدرت و در پی آن پررنگتر شدن نقش سازمانهای غیردولتی و انجمنها صورت گرفت، بنابراین دیپلماسی عمومی از طریق هنرمندان، دانشمندان و ورزشکاران به عنوان پیشرانهای این حوزه مورد توجه است.
یکی از مهمترین زیرمجموعههای دیپلماسی عمومی که کشورهای زیادی از آن برای پیشرفت خود استفاده میکنند، دیپلماسی ورزش است. امروزه پدیده تمدنساز ورزش به عنوان زبان مشترک توسط تمام دولتها و ملتها قابل درک است و موجب همپیدایی احساسات مشترک در بین جامعه جهانی شده است. ورزش جنبه مهمی از نفوذ سیاسی دولتها شده است. بسیاری از کارشناسان، ورزش و رویدادهای ورزشی را به عنوان یکی از زیرمجموعههای فرهنگ و دیپلماسی فرهنگی میدانند و از آن به عنوان دیپلماسی نوین یاد میکنند.
دیپلماسی ورزشی مفهوم جدیدی نیست و استفاده از آن تاریخی بس طولانی در تاریخ روابط بشری دارد اما عموماً از بعد از جنگ جهانی دوم صورت گرفت که نمونه آن دیپلماسی پینگپنگ بین چین و آمریکا در سال ۱۹۷۱ بود، دیپلماسی پینگپنگ به گفتوگوهای پنهانی ایالات متحده آمریکا و چین در اواسط دهه ۱۹۷۰ اطلاق میشود. در آن زمان دو کشور هنوز روابط سیاسی با یکدیگر نداشتند و برای انجام مذاکرات برگزاری یک تورنمنت پینگپنگ را بهانه کردند. در مارس ۱۹۷۱ چینیها که در جریان مذاکرات صلح ویتنام گفتوگوهایی را با آمریکاییها آغاز کرده بودند، تیم ملی پینگپنگ آمریکا را به پکن دعوت کردند. در این تیم تعدادی از دیپلماتها نیز حضور داشتند که مخفیانه با مقامات چینی گفتوگو کردند. این مذاکرات سرانجام به سفر پنهانی هنری کیسینجر مشاور امنیت ملی دولت ریچارد نیکسون به پکن در ژوئیه سال ۱۹۷۱ انجامید.
در استفاده از استراتژی دیپلماسی ورزشی کشورها برای افزودن بر قدرت نرم و وجهه بینالمللی خویش آن را بهطور جدی مورد استفاده قرار دادهاند و مسابقات بزرگ بینالمللی بهخصوص المپیک و جام جهانی فوتبال، مهمترین آوردگاههایی هستند که دولتهای جهان برای پیشبرد اهداف خویش از دیپلماسی ورزشی استفاده میکنند. دیپلماسی ورزشی شامل فعالیتهای نمایندگان و اقدامات دیپلماتیک صورت گرفته توسط افراد ورزشی از طرف دولتهایشان و در پیوستگی با آنها است. این عمل تسهیلگر دیپلماسی سنتی است و از افراد و رویدادهای ورزشی برای معطوف کردن نظرات، اطلاعرسانی و ایجاد تصویر مطلوب میان افکار عمومی خارجی و سازمانهایشان به منظور شکل دادن به ادراک آنان استفاده میکند، بهطوری که بیشترین سودمندی را برای اهداف سیاست خارجی دولت اعمالکننده دارد.
دیپلماسی ورزشی ابزار دیپلماتیک است که میتواند انزوا را کاهش دهد و ثبات و امنیت را برای کشور به ارمغان آورد و از سوی دیگر مسائل و مشکلات غیرورزشی را حل و آسایش اجتماعی را فراهم کند. از اینرو دیپلماسی ورزشی را یکی از ابزارهای ملایم و نسبتاً مطمئن دوستیابی و کاهش تعارضات تعریف میکنند. این نوع از دیپلماسی میتواند در بسیاری از موارد زمینهساز توسعه، گسترش همکاریها و روابط دوستانه و تسهیل و تسریع ایجاد یا ترمیم روابط کاهش منازعات و تنشها و روابط بینالملل، به سوی همکاری بیشتر بازیگران دولتی و غیردولتی باشد. همچنین بهرهگیری از دیپلماسی ورزشی در شرایط خاص میتواند زمینهساز کاهش محدودیتها، موضعگیریهای خصمانه، تهدیدات و انزوای کشورها باشد. بهطور کلی دیپلماسی ورزشی استفاده از ورزش به منظور شکل دادن به نگرش بینالمللی یک کشور و ایجاد روابط با سایر کشورها است. از دیرباز تاکنون در میان مردم فوتبال جزو پرطرفدارترین ورزشها بهشمار میرود و جذابیت فراوانی دارد، از این رو باید اذعان نمود دیپلماسی فوتبال عنصر اصلی پدیده تمدنسازی ورزش در عرصههای سیاسی و اقتصادی و سایر بخشهای اجتماعی خواهد بود.
سیاستهای خصمانه قدرتهای بینالمللی نظام سلطه، علیه جمهوری اسلامی ایران موجبات تنشهای منطقهای و بینالمللی و وضع تحریمهای ناجوانمردانه شده است. به نظر میرسد با سیاست جدید کنفدراسیون فوتبال آسیا در تنش زدایی بین دو کشور ایران و عربستان شرایط برای عبور از حرکتهای منفعلانه وزارت ورزش و جوانان و فدراسیون فوتبال فراهم است و با حضور بازیکنان بینالمللی بزرگ جهان فوتبال در کشور با تمرکز رسانههای بینالمللی بر این رویدادها میتواند به سمت حرکتهای فعالانه و بهرهورانه بر مدار دیپلماسی ورزش از طریق فوتبال حرکت کرد. در این راستا نیاز است حوزه بینالملل وزارت ورزش و جوانان، فدراسیون فوتبال و باشگاههای فعال در لیگ قهرمانان آسیا از حالت تزئینی خود خارج شوند و بر اساس یک چشمانداز مشخص مأموریتهای جدیدی برای حرکت در مدار اقدامات راهگشا و اثربخش داشته باشند. این حرکت فعالانه نقش مؤثری بر رفع تحریمها و کاهش اثرات زیانبار آن در بر ساختار اقتصادی و اجتماعی جامعه دارد، برای این امر باید اعتبار ساختار تحریمها را با حرکتهای فعالانه با دیپلماسی عمومی از جمله دیپلماسی فوتبال خدشهدار کرد. در این راستا جمهوری اسلامی ایران با در دست داشتن ابتکار عمل در گسترش دیپلماسی ورزش و فوتبال با کشورهای منطقه و با تحرکات سنجیده دیپلماتیک میتواند حرکت رو به توسعهیافتگی را مد نظر قرار دهد. اهمیت و کارایی این ابتکار عمل دیپلماسی فوتبالی با تعمیق درهمتنیدگی میان ایران و عربستان و سایر کشورهای منطقه ناگزیر خواهد بود.
در فصل جاری لیگ قهرمانان آسیا، تیم فوتبال پرسپولیس با النصر، نساجی با الهلال و سپاهان با الاتحاد بازی خواهد کرد. طرفداران پرشور از عربستان و ایران تا تمام آسیا میتواند نگاهی جدید و جذاب به قسمت جدید فوتبال آسیا و فوتبال باشگاهی آسیا اضافه کند. تیمهای عربستانی و ایرانی میتوانند در روحیه رقابتی با هم مبارزه کنند و فضایی جدید بسازند. به نظر میرسد رویدادهای بینالمللی پیش رو از جمله جام باشگاههای آسیا با حضور ستارههای دنیای فوتبال از جمله رونالدو، نیمار، بنزما و ۱۰ بازیکن و مربی تراز اول بینالمللی جهان فوتبال فرصت شگرفی را برای نمایش فرهنگ، هنر، آداب و رسوم ایران به جهانیان فراهم خواهد آورد و این امر موجبات تقویت و بهبود روابط بینالملل را فراهم میکند و نهایت درآمدزایی بالا و رشد اقتصادی را به همراه آورد.
در پایان باید توجه داشت که دیپلماسی ورزشی بهخصوص فوتبال به عنوان یک رویکرد نوین در عرصه بینالملل به منظور تقویت و توسعه روابط بینالمللی استفاده میشود. کشورها اغلب از بستر ورزش بهخصوص فوتبال برای بیان احساسات خود نسبت به رفتار جامعه جهانی استفاده میکنند. جمهوری اسلامی ایران در سالهای پس از انقلاب که با تحریمهای ناجوانمردانهای مواجه شده است، به منظور تقویت تصویر برند خود در سطح بینالمللی میتواند از دیپلماسی ورزش (فوتبال) به عنوان مکمل دیپلماسی رسمی استفاده بهینه را ببرد و موجب تقویت برندینگ و پرستیژ بینالمللی خود شود و با معرفی ایران به عنوان کشور دوستدار صلح جهانی و علاقهمند به تبادلات فرهنگی موجبات توسعه اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی را فراهم آورد.»
نظر شما