بروز آیین‌های سوگ و مرثیه در ادبیات، هنر و معماری ایران

یک پژوهشگر فرهنگ مردم گفت: آئین‌های سوگ نه تنها در ادبیات، بلکه در هنر و معماری هم بروز پیدا می‌کند که این بروز در کاشی نگاری‌ها، گچ بری‌ها، نقاشی پرده‌ها و سایر موارد نمایان است.

به گزارش خبرنگار ایمنا، هوشنگ جاوید در چهاردهمین نشست شیوه ما مردمان با موضوع «سیر تاریخی سوگواری و مرثیه خوانی در ایران» اظهار کرد: کشورمان ایران از هزاران سال قبل از میلاد مسیح دارای جهان بینی هنری خاص و ویژه بوده است و نمونه آن را می‌توان در آثار متعلق به دوران قبل از میلاد مسیح که در اثر حفاری‌ها به دست آمده، مشاهده کرد که به چه اندازه نیاکان ما داری فرهنگ آئینی غنی بوده‌اند.

وی افزود: متأسفانه عده‌ای منکر این فرهنگ غنی آئینی به ویژه آئین سوگ در ایران هستند و باور ندارند که کشورمان در طول دوران تاریخی مختلف دارای چه فرهنگ غنی در حوزه آئین‌ها به ویژه آئین‌های سوگ بوده است که در مقابل این نگرش باید اذعان کرد همانطور که ما آئین‌های سرور مختلفی داریم، دارای آئین‌های سوگ متعددی هستیم.

معرفی آئین‌های سوگ در سایه غفلت دستگاه‌های متولی فرهنگی

پژوهشگر فرهنگ مردم و موسیقی اقوام ایرانی ادامه داد: علی رغم آئین‌های متعدد اما متأسفانه دستگاه‌های فرهنگی به ویژه رسانه ملی از معرفی این آئین‌ها به مردم غفلت کرده است به عنوان مثال در تحقیقی که من درباره آئین‌های کشور سال‌های گذشته انجام دادم چیزی بالغ بر ۱۸۷ آئین را در کشور کشف کردم که با توجه به اینکه هر آئینی در هر فرهنگ قومی حداقل به سه شکل متفاوت اجرا می‌شود و هم اکنون کشورمان دارای بیش از ۳۰ استان است، ضرب این اعداد کنار یکدیگر، تعداد آئین بالایی را نشان خواهد داد، اما دریغ از معرفی این آئین‌ها که توسط دستگاه‌ها فرهنگی صورت گیرد.

وی گفت: امروز نگاه تخصصی به حوزه آئین‌ها وجود ندارد بلکه آئین‌ها بیانگر تغییرات مردم شناسی هر کشوری در سیر تاریخی هستند. آئین‌ها در کشور ما بر عکس برخی از کشورها جلوه‌های متعددی در فرهنگ و هنر پیدا کرده‌اند.

تقسیم‌بندی تاریخی آئین‌های سوگ در کشور

جاوید اظهار کرد: آئین‌های سوگ در کشور به سه دوره قبل از ساسانیان، ساسانیان و بعد از اسلام تقسیم می‌شود که در دو قالب ادبیات مکتوب و شفاهی بروز پیدا می‌کند. این بروز در ادبیات مکتوب در قالب تعزیه، مرثیه سرایی، نوحه نویسی، روضه سرایی و سایر موارد صورت می‌گیرد.

وی ادامه می‌دهد: اما آئین‌های سوگ در ادبیات شفاهی به صورت کنایات، شعرها، ضرب المثل‌ها بروز پیدا می‌کنند به عنوان مثال ضرب المثل‌های همچون «فلانی مثل شمر است»، «آب افتاد دست یزید» و … نمونه بارز بروز آئین سوگ در ادبیات شفاهی کشورمان است.

پژوهشگر فرهنگ مردم و موسیقی اقوام ایرانی اضافه کرد: آئین‌های سوگ نه فقط در ادبیات بلکه در هنر و معماری هم بروز پیدا می‌کند این بروز در هنر در کاشی نگاری‌ها، گچ بری‌ها، نقاشی پرده‌ها و سایر موارد صورت می‌گیرد که متأسفانه از میان این بروز آئین‌های سوگ در رشته‌های هنری، هنر «گچ‌بری» بیشترین تخریب بر روی آن صورت گرفته و هم اکنون تنها کمتر از دو درصد از تعداد آثار گچ‌بری که در آن آئین سوگ بروز پیدا کرده را در کشور شاهد هستیم.

غفلت از معماری ویژه سوگواری در کشور

وی تاکید کرد: یکی از حوزه‌هایی که در آن آئین سوگ به خوبی بروز کرد، حوزه معماری بود ما معماری ویژه آئین سوگ داشتیم یکی از نمود بارز آئین‌های سوگ در معماری؛ «تکیه موقت» بوده که بخشی از فضای بازار یا محل در ایام خاص ویژه اجرای آئین اختصاص می‌یافت و بر اساس آن چیدمان و اتفاقات سوگواری صورت می‌گرفت، اما متأسفانه در طی سال‌های اخیر از توجه به معماری آئین سوگ غفلت شده است.

جاوید اظهار کرد: یکی از نمونه‌های بارز بروز آئین‌های سوگ در آرایه‌های سردرب منازل بوده که در قالب کاشی معرق یا کاشی کاری روایت یکی از اتفاقات که مرتبط با آئین سوگ بود را می‌کرد که متأسفانه امروز این آرایه‌ها از بین رفته آمد و جای افسوس فراوان دارد که برج‌های مسکونی در شهر ساخته می‌شود، اما فاقد سردرب است.

آئین‌های سوگ و فرهنگ فولکلور

وی گفت: آئین‌های سوگ در فرهنگ فولکلور و عامه مردم مناطق مشورمان بیشترین بروز را پیدا می‌کند که می‌توان این بروز در پوشش، غذا، موسیقی، وقف و سایر موارد مشاهده کرد حتی آئین‌های سوگ در فرهنگ نوین ما بروز پیدا کرده و آن را در نو رفتارهای آئینی همچون سوگواری در شبکه‌های مجازی، پیام‌های متنی سوگواری، تبلیغات بازرگانی و سایر موارد شاهد هستیم.

سوگ و مرثیه در تاریخ ایران

پژوهشگر فرهنگ مردم و موسیقی اقوام ایرانی افزود: اولین سوگواره کیومرث برای فرزندش به دست دیو سیاه بوده است که در این آئین‌ها نیلی پوشیدن اتفاق می‌افتاد و این نیلی پوشیدن تا دوران صفویه ادامه داشته است.

وی ادامه داد: دومین آئین سوگ، سوگواری فریدون درباره کشته شدن فرزندش ایرج به دست برادرهایش بوده است که در کنار نیلی پوشیدن، بازو بازکردن، «ویله کردن» به آئین سوگ اضافه می‌شود.

جاوید گفت: اولین مرثیه خوانی گروهی در تاریخ ایران را در شاهنامه به آن اشاره شده است، زمانی که نوذر، پسر منوچهر، یکی از شاهان پیشدادی در شاهنامه کشته می‌شود، سرداران ایران به صورت اعتراضی و کین خواهانه حرکت‌هایی مثل سینه زنی را انجام می‌دهند.

وی اضافه کرد: وقتی داستان‌های شاهنامه را بررسی می‌کنیم از مقطعی به بعد آئین‌های سوگ ویژه پهلوانان در ایران رواج پیدا می‌کند آئینی همچون «اسب آوردن» که نمونه بروز این آئین در تعزیه شاهد هستیم.

پژوهشگر فرهنگ مردم و موسیقی اقوام ایرانی اظهار کرد: اجرای نخستین سوگواری زنان و مرثیه خوانی گروهی در دوره میانی شاهنامه صورت می‌گیرد، دوره‌ای که سیاوش کشته می‌شود و زن او در قصر شروع به شیون می‌کند و به همراه آن زنان دربار گیس خود را بریده و پنجه بر صورت می‌زنند، این آئین گیس بریده در زنان هنوز در برخی از اقوام و مناطق ایران ادامه دارد.

شواهد باستان شناسی سوگ و مرثیه در ایران

وی گفت: در آثار حفاری به دست آمده در کشورمان نشان می‌دهد که از ۳۵۰۰ سال قبل از میلاد مسیح سوگ در کشورمان دارای آئین بوده و حتی افرادی شغلش و حرفه‌شان اجرای این آئین بوده است به عنوان مثال آئین خراشیدن صورت زنان را در مجسمه «زن سوگوار» که در حفاری‌ها به دست آمده می‌توان مشاهده کرد که نشان می‌دهد آئین‌های سوگ در کشورمان حتی هزاران سال قبل از میلاد مسیح بوده است.

جاوید اظهار کرد: مرثیه در میان اعراب به دو دوره جاهلیت و اسلام بر می‌گردد که در دوره جاهلیت فردی همچون «نهال ابن ربیعه تعالی» مرثیه سرایی می‌کند. مرثیه در دوره اسلام به دو دسته صدر اسلام تا شهادت امام حسن (ع) و دوره شهادت امام حسین (ع) بر می‌گردد.

سوگ مرثیه بعد از اسلام در ایران

وی گفت: آئین سوگواری در ایران پس از اسلام پس از شهادت امام رضا (ع) صورت می‌گیرد که یکی از مهمترین آئین، «مرثیه زنان سناباد» (بخشیدن مهریه زنان به همسرانشان به شرط اجازه دادن همسرانشان، برای شرکت در مراسم سوگواری) است.

پژوهشگر فرهنگ مردم و موسیقی اقوام ایرانی با اشاره به دگرگونی مرثیه از نوحه، اظهار کرد: این دگرگونی از دوره قاجار صورت می‌گیرد که به مرور زمان تا به امروز این دگرگونی ادامه پیدا می‌کند و هم اکنون نوحه‌ها جنبه موسیقیایی پیدا می‌کند.

کد خبر 684326

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.