نگاه یک‌جانبه و حزبی؛ سم مهلک منافع ملی

اگرچه دستاوردهای دستگاه دیپلماسی در این مدت گسترده و غیرقابل انکار بوده است، اما باید توجه داشت که تمرکز رسانه‌های مختلف بر پیامدهای احتمالی آن‌ها، همواره با دو خطر بزرگ ایجاد توقعات و انتظارات بیش از حد یا کوچک‌نمایی دستاوردهای ملی به دلیل نگاه‌های حزبی، روبه‌رو است.

به گزارش خبرنگار ایمنا، در یک‌سال گذشته و پس از عضویت ایران در پیمان امنیتی سیاسی شانگهای که سال‌ها برای عضویت در آن تلاش شده بود، مجموعه‌ای از اتفاقات متعدد در عرصه سیاست خارجه کشور رقم خورد که از نظر اهمیت و تنوع بی‌سابقه محسوب می‌شود. از جمله این اتفاقات می‌توان به برقراری مجدد روابط دیپلماتیک با همسایگان منطقه‌ای، سفرهای متعدد وزیر خارجه و رئیس‌جمهور به کشورهای مختلف از آسیا گرفته تا آفریقا و آمریکای لاتین برای گسترش روابط و امضای قراردادها، مذاکره غیرمستقیم با آمریکا و آزادسازی اموال بلوکه‌شده توسط این کشور و در نهایت عضویت در گروه اقتصادی بریکس اشاره کرد.

این تنوع بالا در دستاوردهای دستگاه دیپلماسی دولت سیزدهم، مسئله‌ای است که نباید به سادگی از کنار عبور کرد و بیانگر یک نگرش متفاوت در سطح دولت و وزارت خارجه است. شاید بتوان نخ تسبیح تمام این اتفاقات را یک رویکرد کلیدی به نام «چندجانبه گرایی و ایجاد تعادل در نگاه به شرق و غرب» دانست. رویکردی که توانسته علی‌رغم شدیدترین تحریم‌های تاریخ آمریکا بر علیه کشور، سیاست منزوی کردن ایران در عرصه بین‌الملل را به طور جدی زیر سوال ببرد و فروش نفت ایران را به بیش از ۱.۵ میلیون بشکه در روز برساند.

در همین رابطه با مهدی خورسند، تحلیلگر مسائل اوراسیا به گفت‌وگو نشستیم تا به انتظارات، فرصت‌ها و چالش‌های واقع گرایانه ناشی از پیوستن ایران به بریکس، بپردازیم.

نگاه یک جانبه و حزبی؛ سم مهلک منافع ملی

ایمنا: در دو سال گذشته از عمر دولت سیزدهم، شاهد یک روند پرسرعت در رخدادهای عرصه بین‌الملل برای ایران بودیم، این افزایش سرعت ناشی از چیست؟

خورسند: من همیشه به مظلومیت دولت سیزدهم در انعکاس دستاوردهای حوزه سیاست خارجی اذعان کرده‌ام. شاید به جرئت بتوان گفت که در طول ادوار گذشته به‌ندرت چنین دستاوردهایی در حوزه سیاست خارجی داشته‌ایم و چندجانبه‌گرایی، تمرکز و توجه به ظرفیت همکاری با همسایگان، ایجاد توازن در نگاه به شرق و غرب، ادامه مذاکره با غربی‌ها و پیوستن به نهادهای شرقی و دیگر نهادهای مؤثر بین‌المللی، این تنوع دستاورد در عرصه سیاست خارجی کشور را رقم زده است.

این امر ناشی از نگاه وزارت خارجه برای فعال سازی ظرفیت‌ها و پتانسیل‌هایی است که در دوره‌های قبلی مغفول باقی مانده بود و به صراحت باید گفت که دولت‌های قبلی شامل اصولگرا و اصلاح‌طلب، به‌طور عمده نگاه یک‌جانبه داشتند و معمولاً نگاه به غرب بین این دولت‌ها هویدا بود و به همین دلیل شاهد تأمین نشدن منافع ملی کشور بودیم.

اما در دولت فعلی، با تنوع و تحرک بسیار بالا در عرصه سیاست خارجی روبه‌رو هستیم که جزو نقاط قوت دولت سیزدهم محسوب می‌شود. درست است که موتور رسانه‌ای منتقدان دولت و معاندین نظام سبب شده است که این دستاوردها به حاشیه رانده یا کوچک شمرده شود، اما به نظر من باید در جامعه سیاسی خودمان کمی انصاف را رعایت کنیم. ایجاد تعادل در مقابل موضع‌گیری سیاسی نسبت به دستاوردها در حوزه سیاست خارجی موجب می‌شود که منافع ملی ما بیشتر تأمین شود، اما نگاه یک‌جانبه یا نگاهی که در راستای تأمین منافع حزبی باشد، آن هم در شرایطی که کشور ما تحت فشار اقتصادی است، سم مهلک است.

همان‌طور که حاکمیت پشت دولت یازدهم و دوازدهم برای امضای برجام و توافق هسته‌ای ایستاد و رهبری در مقابل انتقاداتی که به رئیس تیم مذاکره‌کننده یعنی ظریف و همراهانش وارد می‌شد، ایشان را فردی پاکدامن، صادق و قابل اعتماد برای کشور دانستند، باید از دستاوردهایی که دولت سیزدهم با پویایی خوب خود در عرصه سیاست خارجی داشته است، مراقبت کنیم و سعی کنیم این دستاوردها همراه با کسب منافع بیشتر اقتصادی و ملی برای مردم عزیزمان باشد.

ایمنا: بریکس صرفاً یک اتحاد اقتصادی معمولی است یا اهداف دیگری را دنبال می‌کند؟

خورسند: این گروه از سال ۲۰۰۹ شروع به کار کرده است و پنج کشور بنیان‌گذار آن، از اقتصادهای نوظهور جهانی هستند که همه خواهان سهم بیشتری از کیک قدرت در نظام بین‌الملل بودند؛ کیک قدرتی که با یک‌جانبه‌گرایی آمریکا، فقط برای این کشور و متحدانش قابل برداشت بود و آمریکا با ابزار دلار سعی کرده بود این کیک قدرت را میان کشورهای دلخواه خود تقسیم کند و این برای قدرت‌های نوظهور گران تمام می‌شد.

بنیان‌گذاران بریکس از سال ۲۰۰۹ به این سمت، سازوکارهای عضویت اعضای جدید را بررسی کردند تا در نهایت این سازوکارها نهایی شد و در نشست امسال از ۶ کشور، از جمله جمهوری اسلامی ایران برای پیوستن به این گروه دعوت به عمل آمد.

ایمنا: در یک نگاه واقع‌بینانه، عضویت در بریکس چه فرصت‌ها و چالش‌هایی برای ایران خواهد داشت؟

خورسند: یکی از اتفاقات مثبتی که شاید بتوان از یک گروه که با اهداف اقتصادی پای کار آمده و تقریباً با نگاه ایدئولوژیک ما در عرصه سیاست خارجی هماهنگ است، انتظار داشت، گذر از جهان تک‌قطبی و رسیدن به نظام چندقطبی در نظام بین‌الملل است که سبب می‌شود همکاری ایران و گروه بریکس یک همکاری مثبت قلمداد شود.

گروه بریکس به دنبال این است که با عبور از دلار و دلارزدایی از مناسبات دوجانبه و چندجانبه، زمینه همکاری‌های بیشتر غیرتحریمی و خارج شدن از فشارهای دلاری آمریکا را فراهم کند و این امر، برای کشور تحت تحریمی مانند ایران یک فرصت بی‌نظیر است، اما در عین حال نباید فراموش کرد که پیوستن به هر گروه و عضویت در هر نهاد و سازمانی، معمولاً در عین اینکه فرصت‌هایی دارد، همواره محدودیت‌هایی را به دلیل وجود قوانین و دستورالعمل‌های خاص برای اعضای جدید فراهم می‌کند، اگرچه هنوز از جزئیات نحوه پیوستن اعضای جدید به بریکس اطلاعی نداریم و دستورالعمل عمومی آن منتشر نشده است.

نگاه یک جانبه و حزبی؛ سم مهلک منافع ملی

ایمنا: فرایند عضویت رسمی ایران در بریکس چقدر زمان خواهد برد؟

خورسند: در ماه‌های باقی مانده تا ابتدای ژانویه یعنی دی ماه ۱۴۰۲، احتمالاً شرایط عضویت ما در بریکس نهایی می‌شود، اما تا زمانی که سازوکار و شیوه پیوستن یا محدودیت‌ها و نوع مبادلات با اعضای بریکس مشخص نشود، ابهامات رفع نمی‌شود. از طرفی به دلیل اینکه سازوکار بریکس یک سازوکار جدید است و آزمون و خطایی در مورد آن صورت نگرفته است، باید با نگاه دقیق کارشناسی در حوزه‌های اقتصادی، تجاری و حتی سیاسی بررسی شود و با شفاف‌سازی افکار عمومی در رابطه با همکاری با گروه بریکس اقدام و عمل کنیم.

ایمنا: با توجه به اینکه در سال ۲۰۲۳ برای اولین بار شاخص تولید ناخالص داخلی (GDP) بریکس از گروه G7 بیشتر شده است، به نظر شما این گروه می‌تواند موجب پایان سلطه گروه ۷ (G7) بر اقتصاد جهان شود؟

خورسند: گروه بریکس در عمل با راهبرد جنوب-جنوب آغاز به کار کرد، چراکه پنج کشور چین، برزیل، روسیه، هند و آفریقای جنوبی جزو کشورهای در حال توسعه و کشورهای حوزه جنوب محسوب می‌شدند، اما توانستند با یک سری اصلاحات، به قدرت اقتصادی تبدیل شوند.

قدرت‌های نوظهور بریکس حجم اقتصادی بسیار بالایی را به خود اختصاص داده‌اند که روی هم رفته توانسته است مقابل G7 بایستد و باید این مسئله را در نظر گرفت که راهبردهای گروه G7 سلطه بر دنیا است، در حالی که گروه بریکس به دنبال تعامل با کشورها، بدون تحمیل عقاید و سلطه بر کشورهای مستقل در حال توسعه دنیا است. به اعتقاد من جذابیت بریکس برای بازیگران مستقل بین‌المللی آن‌قدر زیاد خواهد بود که شاید سرعت افزایش قدرت گروه بریکس به نسبت گروه G7 سیر صعودی بالاتری را به خود بگیرد و این قضیه می‌تواند در گذر از نظام تک‌قطبی و رسیدن به نظام چندقطبی بسیار تأثیرگذار باشد.

نگاه یک جانبه و حزبی؛ سم مهلک منافع ملی

ایمنا: در روزهای اخیر پس از عضویت رسمی ایران در بریکس، درباره مزایا و منافع این عضویت برای کشور صحبت‌های زیادی صورت گرفته است، گشایش‌های اقتصادی حاصل از این رخداد در کوتاه‌مدت خودش را نشان می‌دهد یا در بلندمدت باید به دنبال بهره‌مندی از آن باشیم؟

خورسند: فضای جامعه ایرانی تا حدودی سیاست‌زده است و این ارتباطی به شرایط کنونی یا دولت فعلی ندارد، زیرا ما میراث‌دار یک مجموعه اتفاقات، رویدادها و روندهای سیاسی در کشور هستیم که جامعه ما را سیاست‌زده بار آورده است. دولت‌های ما گاهی در دستاوردهای خود در عرصه سیاست خارجی، آن‌قدر بزرگ‌نمایی می‌کنند که یک تورم انتظاری ناشی از تفاهمات بین‌المللی به وجود می‌آید و چون نمی‌تواند پاسخگوی حداکثر انتظار افکار عمومی باشد، موجب سرخوردگی اجتماعی و دو بخشی شدن جامعه می‌شود.

برای مثال می‌توان به مقوله برجام اشاره کرد که یک توافق بین‌المللی بود و در مورد آن بزرگ‌نمایی زیادی صورت گرفت یا حتی در پذیرش عضویتمان در سازمان همکاری‌های شانگهای و بریکس نیز شاهد بودیم که فضای رسانه‌ای ما دو بخش شد. باید توجه داشت که این اتفاق سبب می‌شود نتوانیم آن‌طور که باید، به منافع ملی خودمان دست پیدا کنیم و همین مسئله می‌تواند برای ما آسیب‌زا باشد.

کد خبر 682998

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.